حماسۀ صبر
فتنه چون خون دوید در شریان
در شب شوم و شرم شد انسان
حیله اینسان عنان گسیخته شد
تا به مرکب نشست این فَتّان
جهل برخاست از تمام بلاد
گِرد او را گرفت و شد گُردان
واق واق سگان حوأب هم
پا پی راهشان نشد چندان
غرق گرد و غبار شد خورشید
کفر پیچیده بود در ایمان..
مانده بودند این چه پیکاریست
ناگهان پیش چشم لشکریان،
شتر فتنه را تو پی کردی
به شکوهی که شرح آن نتوان
خاک ذیقار را قرار تویی
ذوالفقار علیست در جولان
رحمتت، ذوالجلال و الاکرام
غضبت، کُلّ مَن عَلَیها فان
حکم اینگونه شد تویی ثقلین
بنده باشید ایها الثقلان
جنگ تو کفر را بلای گران
صلحت اسلام را بلاگردان
شرح مزجیست از حدیبیه
شیوۀ صلحت ای رسول زمان
شبه پیغمبری به هر صورت
تو اباالقاسمی به هر عنوان
میشود آفتاب عاشورا
قمرت، بدر نیمۀ رمضان!
میشود لعل در رکاب حسین
خون دلها که خوردی از دوران
در جگر آوری تویی حمزه
جعده با هند بوده همپیمان
بهترین رنگ صبر یعنی خون
که دلالت کند جگر بر آن
پای درس تو ای حماسۀ صبر
بوده ایوب طفل ابجدخوان
چه بیان میکنم نمیدانم
لال مدح تو مانده علم بیان
یا که این گنگی مرا بپذیر
یا که در گوش من قصیده بخوان
✍🏻 #محمدمهدی_خانمحمدی
🏷 #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
کلُّ ارضٍ کربلا
میروم گاهی خراسان گاهگاهی کربلا
یک طرف شمسالشموس و یک طرف شمسالضحی
هر دو تنها، هر دو دور افتاده، هر دو خونجگر
کار عشق این است آری اَلبلاءُ لِلولا
از علی هر کس نشان دارد به غربت مبتلاست
او حسین بن علی شد، این علی موسیالرضا
او جوانان بنیهاشم شهیدانش شدند
«ای جوانان عجم! جان من و جان شما»
اصفهان، شیراز، مشهد، فکّه، خرّمشهر، فاو
سوریه، لبنان، فلسطین... «کلُّ ارضٍ کربلا»
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #امام_رضا علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنین
«اُدخُلوها بِسَلامٍ آمِنین»... در باز شد
از میان جمعیت راهی به این سر باز شد
در حرم سهل است، حتی در دل میدان مین
هر زمان که «یا رضا» گفتیم معبر باز شد
اولِ نامش که آمد بر زبانم سوختم
در دلم بال صد و ده تا کبوتر باز شد
از صدای گریۀ زنها یکی واضحتر است
خوش به حالش بعد عمری بغض مادر باز شد
دار قالی... پنجره فولاد... مادر سالها
بس که روی هم گره زد بخت خواهر باز شد
نان حضرت، آب سقاخانه، اشکی پر نمک
سفرۀ یک شعر آیینی دیگر باز شد
::
مادر از باب الرضا رد شد، به من رو کرد و گفت
بچه که بودی زبانت پشت این در باز شد...
✍🏻 #محمدحسین_ملکیان
🏷 #امام_رضا علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
✏️ رهبر انقلاب: شهریار، شاعر حق پرست، پارسا و صادق بود كه حاضر نشد كالای شعرش را به كسی بفروشد.
🗓 ۲۷شهریور؛ روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد #شهریار
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌹 شعر تقدیمی شهریار به حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۶ با دستخط مرحوم شهریار
🗓 ۲۷شهریور؛ روز شعر و ادب پارسی و روز بزرگداشت استاد #شهریار
💻 Farsi.Khamenei.ir
سفیر قافلهسالار کربلا
سکینه باش دلم! تا ز غم رها باشی
همیشه در حرم امن کبریا باشی
سکینه باش دلم! تا که بگذری از خویش
سفیر قافلهسالار کربلا باشی
سکینه باش دلم! محکم و صبور بمان
اراده کرده خدا غرق در بلا باشی
صبور باش که هر روز روزِ عاشوراست
مباد از حرم و خیمهها جدا باشی
سفر کن ای دل من پابهپای نیزه و سر
که در تمامی اوقات کربلا باشی..
چه زیر بارش بیرحم تازیانه، چه سنگ
چه زیر سایهٔ سرنیزه، هر کجا باشی
حریم امن خدا باش تا برای ابد
مقیم دائمی دشت نینوا باشی
✍🏻 #مریم_سقلاطونی
🏷 #حضرت_سکینه علیهاالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاران شهید
گفتم که: دلت؟ گفت: لبالب ز امید
گفتم: سخنت؟ گفت: شعار توحید
گفتم: به چه ره بایدمان رفتن؟ گفت:
آن راه که میروند یاران شهید
✍🏻 #سیدحسن_حسینی
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شب امتحان
عمر نامهربان شده، ای کاش
اندکی مهربان بیندیشیم
شب ما پرشتاب میگذرد
به شب عاشقان بیندیشیم
دوست داری به باغ گل برویم
به تماشای باغ تازه شویم
بنشینیم و بین آن همه گل
به گلی بینشان بیندیشیم؟
دوست داری به جبهه برگردیم
به شب یا حسین و یا زهرا
زیر رگبار ناجوانمردی
به شهیدی جوان بیندیشیم؟
نیمی از عمرمان به ترس گذشت
خواب ماندیم و فصل درس گذشت
روزهایی شگفت در راهاند
به شب امتحان بیندیشیم
عدهای در صف یزید شدند
عدهای محو و ناپدید شدند
آه عباسهای غیرتمند!
به امام زمان بیندیشیم
هرچه دل بود عشق با خود برد،
کاروان رفت و عاشقان رفتند
ما که ماندیم لااقل گاهی
به شهیدانمان بیندیشیم
پاک بودند و پاک افتادند
با تواضع به خاک افتادند
باغ را سرو تازه بسیار است
به درخت جوان بیندیشیم
✍🏻 #ناصر_حامدی
🏷 #دفاع_مقدس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نردبان آسمان
سبکبالان خرامیدند و رفتند
مرا بیچاره نامیدند و رفتند
سواران لحظهای تمکین نکردند
ترحّم بر من مسکین نکردند
سواران از سر نعشم گذشتند
فغانها کردم، اما برنگشتند
اسیر و زخمی و بی دست و پا من
رفیقان، این چه سودا بود با من؟...
اگر دیر آمدم مجروح بودم
اسیر قبض و بسط روح بودم
در باغ شهادت را نبندید
به ما بیچارگان زان سو نخندید
رفیقانم دعا کردند و رفتند
مرا زخمی رها کردند و رفتند
رها کردند در زندان بمانم
دعا کردند سرگردان بمانم
شهادت نردبان آسمان بود
شهادت آسمان را نردبان بود
چرا برداشتند این نردبان را؟
چرا بستند راه آسمان را؟...
دلم تا دست بر دامان در زد
دو دستی سنگ شیون را به سر زد...
چه درد است این که در فصل اقاقی
به روی عاشقان در بسته ساقی
بر این در، وای من قفلی لجوج است
بجوش ای اشک هنگام خروج است
در میخانه را گیرم که بستند
کلیدش را چرا یا رب شکستند؟!...
من آخر طاقت ماندن ندارم
خدایا تاب جان کندن ندارم
دلم تا چند یا رب خسته باشد؟
در لطف تو تا کی بسته باشد؟
بیا باز امشب ای دل در بکوبیم
بیا اینبار محکمتر بکوبیم...
بکوب ای دل که غفار است یارم
من از کوبیدن در شرم دارم
بکوب ای دل که جای شک و ظن نیست
مرا هر چند روی در زدن نیست
کریمان گر چه ستار العیوباند
گدایانی که محجوباند خوباند
بکوب ای دل، مشو نومید از این در
بکوب ای دل هزاران بار دیگر...
اگر آه تو از جنس نیاز است
در باغ شهادت باز، باز است...
✍🏻 #قادر_طهماسبی
🏷 #دفاع_مقدس
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُسن یوسف
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را
دم عیساییات کفر شیاطین را در آورده
که سلمان میکند لبخند تو هر نامسلمان را
قنوتت عطر حُسن یوسف آوردهست و آغوشت
اسیر مهر تو کردهست زندانبان و زندان را
ببارد یا نبارد، امر امر توست مولا جان!
سپرده دست تو پروردگارت نبض باران را
تویی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکتاب» و گوشهٔ چشمت
فقاهت یاد داد امثال «فضل» و «اِبن ریّان» را
حریف تو نشد دشمن، خودش هم خوب میداند
به جام زهر میخواهد بگیرد از تو میدان را...
::
کبوترهای صحنت میشویم ابن الرضا هر شب
پراکندی به عالم دم به دم عطر خراسان را
✍🏻 #حسین_مؤدب
🏷 #امام_حسن_عسکری علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
برمیگردد
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
مردی که شنیدهاید غیبت دارد
با آنکه نرفته بود برمیگردد
✍🏻 #امید_مهدینژاد
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سَیّد خراسانی
کبود غیبت تو آسمان بارانیست
و کار دیدۀ ما در غمت گلافشانیست
به یُمن آمدنت مثل آستانۀ عید
تمام کوچۀ شهر دلم چراغانیست
ز بس که با تو به صحبت نشسته و گرمم
خیال میکنم امشب شب زمستانیست..
شبی برای تو تا صبح شعر میگفتم
بیا که فصل غزل گفتن و غزلخوانیست
بدون تجربه حرفی نمیزنم، این قرن
زمان سَیّدی سَیّد خراسانیست
✍🏻 #سیدرضا_جعفری
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab