eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
486 عکس
148 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
العجل باور نمی‌کردیم، مثل خواب و رؤیا بود لبخند او لبخند او آغاز دنیا بود اصلا قیامت کرد با بانگ انا المهدی جانی دوباره داد عالم را، مسیحا بود سر تا به پای او همه نور محمد بود سر تا به پای ما همه غرق تماشا بود مست سخن‌هایش شدیم از بس که شیرین بود دیوانۀ رویش شدیم از بس که زیبا بود چشمان ما اندازۀ یک عمر دلتنگش چشمان او اندازۀ ده قرن تنها بود در عصر غیبت غایبش خواندیم صد افسوس در جای جای زندگی، با این‌که پیدا بود حتی مسلمان بودن ما بوی شک می‌داد حتی جماعت‌هایمان بی او فرادا بود از چشم کودک‌های غزه «العجل» می‌ریخت در آه مادرهایشان امّید فردا بود از یک نفس لبخند او عالم بهاران شد یک چشمه از خشمش فقط طوفان‌الاقصی بود ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب، صبح امروز: قضیه غزه از یک سو صحنه مظلومیت و از سوی دیگر صحنه اقتدار است. 💻 Farsi.Khamenei.ir
بهای صبر فرجام تو ای غزه! پس از غم، شادی‌ست ویران شدی امّا ثمرت آبادی‌ست با خون شهید می‌نویسم به تنت والله بهای صبر تو آزادی‌ست ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حقوق بی‌بشر ذلیل شد امیری‌اش، صغیر شد کبیری‌اش شکسته شد توهّمِ شکست‌ناپذیری‌اش صفوفشان دو دسته شد، عنانشان گسسته شد فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش لَتُفسِدَنَّ مَرَّتَینِ فِی البِلاد کردنش تو سرزمین قبله‌ای، اقامه کن نماز را بی‌آبرو کن این جماعت قمارباز را تمام آیه‌های سرخ فتح را مرور کن زمین به ارث می‌رسد، نگاه در زبور کن تو نقطۀ تلاقی چهارسوی عالمی و جُرم تو همین‌که ایستاده‌ای و محکمی چه نقشه‌ها برای تو کشیده‌اند گرگ‌ها چه خواب‌ها، چه خواب‌ها که دیده‌اند گرگ‌ها چه شاخه‌ها تبر شود، چه زیرها زبَر شود که سازمان بی‌ملل حقوق بی‌بشر شود! دوباره از خیانت سران خودفروخته هزار سرو لِه شد و هزار غنچه سوخته سکوت‌های بی‌شرف، قنوت‌های بی‌هدف منافقان میان حقّ و باطل‌اند بی‌طرف درنگ شو! به سوز سینه اهلُ بَیت را بخوان شتاب کن، وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت را بخوان قیام آدمیّت و خروش دینی است این صدای پای زئران اربعینی است این ورای این حصارها و سیمِ خاردارها طلوع می‌رسد، شکوفه می‌کند بهارها به دوست خنده می‌زند، به دشمن اخم می‌کند طبیبمان می‌آید و علاج زخم می‌کند یگانه راز رَستن و نجات چیست عاقبت؟ به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آن ماه... دعاها و زیارت‌ها نشستند همیشه سروقامت‌ها نشستند تویی آن ماه که پایین پایت خمینی‌ها و بهجت‌ها نشستند ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جواز شهادت ز خاک پای تو قوّت گرفته قامت شهر به‌پاست با تو ستون‌های استقامت شهر فقط نه گنبد و گلدسته و کبوتر و صحن محبتت شده بانوی من علامت شهر عجیب نیست، که دارند از عنایت تو عصای معجزه، پیران باکرامت شهر گرفته‌اند جواز شهادت از دستت دل‌آذرانه جوانان باشهامت شهر به اشتیاق نگاهت چنین ترافیک است به جستجوی تو هستیم در قیامت شهر سیاه‌نامه‌ای امشب پناه آورده‌ست به گوشۀ حرم از چشم پر ملامت شهر ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مهر رضایت مِنّی اِلَیْکِ... نامه‌ای از غربت ایران در سینه دارم حرف‌هایی با تو خواهرجان ای باطنت با ظاهرت یک‌دست آیینه سنگ برادر را زدی یک عمر بر سینه هم‌پای اشکت می‌چکد تسبیحِ در دستم هر نیمه‌شب دلتنگ یارب یاربت هستم آن دستخط، آن آیه مکتوب یادم هست در حجره قرآن می‌نوشتی، خوب یادم هست هر وقت از دست زمانه غصه می‌خوردی بغض نهانت را سوی سجاده می‌بردی آن‌کس که قدر روح پاکت را بداند کیست؟ در هیچ‌جایی هیچ هم‌کفوی برایت نیست در حد تعریفت ندارم حرف از این بهتر معصومه‌ای معصومه‌ای معصومه، ای خواهر روی جوادم را ببوس و هم‌زبانش باش جان تو و جان جواد آرام جانش باش من حال و روزت را به چشم خویش می‌بینم اشک تو را همواره بیش از پیش می‌بینم باید سراپا صبر شد با رسم دنیا ساخت حتی اگر عمری جدایی بین ما انداخت دیگر گذشت آنچه گذشته،‌ بشنو از ما بعد لاخیر فی الدنیا و مافیها... و اما بعد ای فاطمه این‌بار هم دست علی بسته‌ست فرجام این جریان به تدبیر تو وابسته‌ست هجرت کن از شهر و دیار خود به این وادی منزل به منزل بگذر از ویرانه، آبادی هجرت هماره خیر دارد با خودش همراه آری به حکم «مَن یُهاجِر فی سبیل‌الله...» هر نقشه‌ای در طول این ترفند ناکام است هجرت همان زخم است زخمی که به هنگام است چیزی نمانده بشکند تندیس باورها با خود بیاور از برادرها و خواهرها اسلام در دشت و بیابان سبز خواهد شد با مقدم سادات، ایران سبز خواهد شد هرچند هستیم از غم دیدار هم لبریز برخیز تا قسمت چه باشد خواهرم برخیز تا باز هم روشن ببینم چشم‌هایت را پایان رقعه می‌زنم مهر رضایت را «الله زَیْنٌ و انا عبدٌ» مِن العُبّاد «فالله خَیْرٌ حافظا» پشت و پناهت باد ✍🏻 🏷 علیهاالسلام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهیدِ آرمان در عشق رقیب دوستانت بشوی پیروز نبرد داستانت بشوی جامانده! چه می‌شود که یک‌روز تو هم جانانه شهید آرمانت بشوی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای وطن نه دلشکسته و خسته، نه ناامید شدی زدی به قلب سیاهی و رو سپید شدی «به رغم مدعیانی که منع عشق کنند» به پای عشق خودت ماندی و شهید شدی همان سری که به پاهای مردمش افتاد همان دلی که برای وطن تپید شدی چه عاشقانه به تاریخ کربلایی ما تو ای حماسۀ غم، صفحه‌ای جدید شدی.. به فتنه خانه‌نشین بودم آه اما تو برای خاطر من رفتی و شهید شدی به لطف سرخی خونت که ریخت، برگی سبز میان باور این کهنه‌سررسید شدی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرمان‌ها در خِطّۀ ما نام و نشان‌ها زنده‌ست با وردِ علی‌ست این‌که جان‌ها زنده‌ست با خون شهید، آرمان‌ها داریم تا یاد «شهید آرمان‌ها» زنده‌ست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
طاقتم سرآمده است به جز دریغ، چه از دست من برآمده است؟! مرا به غزه ببر، طاقتم سرآمده است هنوز داغِ خبرهای پیش از این، تازه‌ست خبر رسیده، خبرهای دیگر آمده‌است خبر رسیده... خبر، کودکی‌ست در آوار که زار زار پی نعش ‌مادر آمده است خبر رسیده... خبر، بی‌قراری پدری‌ست که لرزه بر تنش از سوگ دختر آمده است خبر رسیده، خبر، ضجۀ پرستاری‌ست که از تنفس گل‌های پرپر آمده است خبر رسیده... ولی خواب برده دنیا را خبر رسیده : کجایید؟! محشر آمده است مرا به غزه ببر تا نماز بگزارم که صبح صادقِ الله اکبر آمده است بیا به غزه ببر، شعر خون چکان مرا که آفتاب زده... تیغ‌ها برآمده است بگو به حرمله‌، در چله تیر مگذارد بگو که دورۀ کودک‌کشی سرآمده است از این نبرد مبادا که جا بمانم من که حیدر است پی فتح خیبر آمده است :: نه! کارساز نشد شعر... کارزار کجاست؟ مرا به غزه ببر طاقتم سرآمده است ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آیۀ فتح ما دست به روی ماشه و گوش به زنگ دیروز به سنگ بود و امروز تفنگ ما راهی صبحیم، نه قربانی صلح ما آیۀ فتحیم، نه دلواپس جنگ ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چقدر صبر؟ نشسته‌ایم و کمر بسته دیو دیوانه به قتل عام هزاران هزار پروانه.. خبر رسیده که از خون و اشک کودک‌ها پر از ستاره شده شانه‌های مردانه نمانده ردّی از آن خاطرات پر لبخند نمانده حرفی از آن کودکان پرچانه شکسته گیرهٔ مویی کنار بغض اتاق عروسکی شده مفقود کنج ویرانه چقدر خون به جگر باشد و سکوت کنیم؟ چقدر صبر؟ ببین پر شده‌ست پیمانه چقدر دم به دم از غصه آه تازه کنیم؟ مباد تا ابد اندوه سهم این خانه برای نسل‌کشی بنفشه‌های کبود برای ذبح هزاران هزار ریحانه برای بال پر از خون بچه‌گنجشکی که بی‌پناه‌ترین است گوشهٔ لانه بایستیم و بجنگیم و دل قوی داریم که صبحِ فتح نبوده‌ست و نیست افسانه ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آخرین پیکار از زیر تلّ وحشی آوار برخیز ای خانۀ بی‌سقف ِ بی‌دیوار برخیز باید بگیری عاشقانت را در آغوش با اشتیاق لحظۀ دیدار برخیز تا پر درآرد کودکت از شادمانی با بادبادک‌هاش، شاهین‌وار برخیز تا کِی کبوترهای تو بی‌لانه باشند ای ساقۀ مجروح زیتون‌زار برخیز نگذار در چشم جهان ویرانه باشی با هرچه داری در توان، این‌بار برخیز با دشمنان خونی‌ات تا کی مدارا؟! امشب به عزم آخرین پیکار برخیز ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ميخواهمت چُنانكه شب خسته، خواب را 🌹 انتشار شعرخوانی مرحوم قیصر امین‌پور در دیدار جمعی از شعرا با رهبر انقلاب در ماه مبارک رمضان. ٧٩/٠٩/٢٢ 🗓 سالروز درگذشت مرحوم قیصر امین‌پور شاعر برجسته و خلاق انقلاب 💻 Farsi.Khamenei.ir
طوفان روزی از روزگاران دیرین روزهای خوش و خوب و شیرین کفتری در حرم آشیان داشت شوق پرواز در آسمان داشت لانه‌اش در پناه درختان در امان بود از باد و باران در دل لانه مهر و صفا بود جیک جیک خوش جوجه‌ها بود لانه‌ای گرم و خوش، لانه‌ای سبز سهم هر جوجه‌ای، دانه‌ای سبز هر سحر مادر از لانه می‌رفت در پی آب یا دانه می‌رفت باز می‌آمد از راه هر بار شاخۀ سبز زیتون به منقار ناگهان کرکسی بال وا کرد بر سر لانه چنگال وا کرد سایه‌ای شوم بر لانه افتاد خانۀ جوجه‌ها رفت بر باد بال می‌زد به هر سو کبوتر جوجه‌ها هم به دنبال مادر گاه آوارۀ کوه و صحرا گاه در شهر غمگین و تنها گاه در پشت درهای بسته بال می‌زد هراسان و خسته خسته از جست‌وجوهای بسیار برگ زیتون زردی به منقار آن کبوتر ز یاران ما بود رنگ بال و پرش آشنا بود اینک آن مرغ، غمگین و تنهاست باز آواره در دشت و صحراست آن کبوتر که یار من و توست خسته در انتظار من و توست ما که مرغان دشت بلاییم با غم یکدگر آشناییم ما ز چنگال خونین نترسیم از پر و بال خونین نترسیم بال در بال هم فوج در فوج پر بگیریم مستانه در اوج تا نشانی ز طوفان بپرسیم راه را از شهیدان بپرسیم بال در بال هم پر بگیریم آسمان را سراسر بگیریم تاجی از نور روی سر ما قرص خورشید زیر پر ما تا که آن خانه را پس بگیریم آشیان را ز کرکس بگیریم مثل رگبار باران بباریم خانه را سر به سر گل بکاریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یاری در غزه مگر که زخم‌ها کاری نیست؟ این آتش و خون نهیب بیداری نیست؟ اسلام همیشه یاور مظلوم است! ای شیعه مگر وظیفه‌ات یاری نیست؟ ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بی‌طرفی! به ما نیامده در این نبرد «بی‌طرفی» به غیر ریختن خون، چه کرد «بی‌طرفی»؟!.. اگرچه باد، چنین جامه‌ای برایش دوخت به هیچ شیوه نیامد به مرد، «بی‌طرفی» میان معرکه‌ها می‌خزد به پستوها ذلیل و مضطرب و زار و زرد‌، «بی‌طرفی» به دور خویش فقط گشت و هیچ‌جا نرسید شبیه فرفره‌ای هرزه‌گرد، «بی‌طرفی» به موج‌ها، طرف حق گرفته دریا هم و برکه‌ای شده بی‌جان و سرد، «بی‌طرفی» قسم به کشتۀ لب‌تشنه در میان دو رود به ما نیامده در این نبرد، «بی‌طرفی» ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب، صبح امروز: مرگ بر آمریکا یک شعار نیست، یک خط مشی است 💻 Farsi.Khamenei.ir
«مرگ بر حقوق بی‌بشر» مرگ بر تازیانه‌ها تازیانه‌های بی‌امان به گرده‌های بی‌گناه بردگان مرگ بر مرگ ناگهانیِ صد هزار زندگی در یکی دو ثانیه با سقوط علم از آسمان مرگ بر کشتن جوانه‌ها مرگ بر انتشار سم در زلال رودخانه‌ها مرگ بر فصاحت دروغ مرگ بر بوق‌های بوق مرگ بر سیم‌های خاردار و کشت‌زارهای مین مرگ بر گورهای دسته جمعی و بندهای انفرادیِ زمین مرگ بر بریدن نفس مرگ بر قفس مرگ بر شکوه خار و خس مرگ بر هوس مرگ بر حقوق بی‌بشر مرگ بر تبر مرگ بر شراره‌های شر مرگ بر سفارت شنود مرگ بر کودتای دود زنده باد زندگی او زنده باد زندگی من... تو... ما یک کلام… مرگ بر آمریکا… مرگ بر ابولهب مرگ بر یزید و شمر و ابن سعد مرگ بر زادۀ زیاد بگو بلند: بیش باد مرگ بر قطعنامه‌های بستن فرات قحط آب مرگ بر تیر مانده بر گلوی کودک رباب مرگ بر قتل خنده‌های روشن علیرضا مرگ بر گلوله‌ای که خط کشید روی خاطرات آرمیتا یک کلام… مرگ بر آمریکا… ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایستاده در غبار دلم جغرافی جنگ است ویران است در آتش دلم باریکۀ غزّه است سوزان است در آتش دلم تقدیر زیتونی‌ست افتاده به دست باد دلم گیسوی معشوقی پریشان است در آتش دلم طفلی‌ست، طفلی ایستاده در غبار جنگ چنان خواب عروسک‌ها هراسان است در آتش.. چرا ای شعله‌های دوزخی از خود نمی‌پرسید؟ که این آیندۀ معصوم انسان است در آتش! کجا فریاد باید زد تناقض‌های غمگین را یهودا هست در باغش! مسلمان است در آتش! اگر چه گرم آتش‌بازی جنگی، نمی‌فهمی؟ که آه شعلۀ مظلوم پنهان است در آتش هَلا ای هالۀ مهلک، هلاکت باد زودازود از این اخمی که نامش خشم طوفان است در آتش خودت با دست خود می‌سوزی از این شعلۀ تاریک چنان بمبی که عمرش رو به پایان است در آتش ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به شوق صبح ظهور بیا که جلوه ندارد بهار، دور از تو و حرف تازه ندارد هَزار، دور از تو شب است و روح جهان در غبار تاریکی شکسته آینۀ روزگار، دور از تو دلم گرفته از این روزگار انسان‌کٌش شدم به فتنۀ دیوان دچار، دور از تو به باغ می‌روم و غنچه غنچه می‌گریم مرا به بزم شکفتن چه کار؟ دور از تو نشسته مردم چشمم به خون ز تنهایی و ایستاده دلم در غبار، دور از تو در این زمانه ولی ایستاده‌ام عاشق به شوق صبح ظهور، استوار؛ دور از تو ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرگ بر آمریکا هر جا به بشر رسانده شر، آمریکا هر دم تیتر بد خبر: آمریکا از خون جوانان وطن برخیزد فریاد بلند مرگ بر آمریکا ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«ای غرور پوک!» همچنان سنگین و سرسخت و مهیب و کور آن شب‌افسونِ جنون‌آیین آن پلشتی زادۀ دلقک شهوت‌آوازِ ستم‌مسلک. می‌چکد از پوزۀ ذهنش بافه‌های مرگ دارهایی از عطش سرشار وحشی و خونخوار از تعفن می‌رسد از ماورای باتلاق شب بوی زرد توطئه می‌آید از افکار نامردش چشم شهوت‌سیرتش سرریز سرمستی‌ست تاجر عریانی عشق است تاجر سکس و سکوت و سُکر! در نگاهش عشق ماسیده گیسوان او پلاسیده هرزه‌گرد کوچه‌های جسم. باز می‌بلعد… هشت‌پای قرن نافرجام قرن اختاپوس! از هراس سایه‌ها می‌آید انگاری چشم‌هایش نبش قبر صبح مومیایی گشتۀ ظلمت بی‌خبر از بعثت باران مثل خواب مُردۀ مرداب، در بلاهت غوطه‌ور یکسر ای تمدن‌زار بی‌حاصل! زادگاه صنعت افیون نشئۀ شب، ظلمت شیّاد! قتلگاه فطرت خورشید حیف، حرفم را نمی‌فهمی شیشۀ حرف مرا سنگی چون بدآهنگی. ای غرور پوک، آمریکا! ای توحش، ای شب اعظم ای تو ابلیس بزرگ قرن از نگاه شاخه‌های خویش این غرور کاغذی را کاش می‌چیدی چون جهان گرم طلوعی سبز و خورشیدی‌ست. شب نمی‌ماند ظلم زیبا نیست. کاش می‌فهمیدی ای خفاش! ای توهُم سلطۀ مغبون روزی از این روزها، تنها در غروبی زرد می‌میری. بعد تو، اما: آسمان این جهان آبی‌ست باغ می‌روید آب می‌جوشد چشمه‌ها جاری‌ست. باز شبنم هست روی برگ گل زندگی زیباست عشق، مهتابی‌ست. ای غرور پوک، آمریکا! حرف‌هایم را کاش می‌فهمیدی، اما حیف تو نمی‌فهمی! چون که فهم زندگی هرگز، نیست در وسُع تو ای مرداب. ای گُراز ابله پروار! گرگ آدمخوار از نژاد آدمی بیزار مرگ، نوشت باد مرگ، نوشت باد. ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
طوفان از نسیم شاخسارت سارهای سوخته... از تو باقی مانده زیتون‌زارهای سوخته آن زمین‌های چراغان بِه و نارنج و سیب چیست‌اند اکنون به جز هکتارهای سوخته.. از شمار بی‌شمار کشتگان و کشتگان کی خبر دارند این آمارهای سوخته؟ بمب‌ها اما چرا اینقدر وحشت کرده‌اند؟ از صدای حنجری با تارهای سوخته! مرد را از مرگ باکی نیست، طوفان می‌شود عاقبت خاکستر سردارهای سوخته زنده می‌ماند که شهر دیگری برپا کند نام مجروح تو بر دیوارهای سوخته ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab