سواری دیگر...
پاکباز عشق را شور و شراری دیگر است
نوح این دریا، نگاهش بر کناری دیگر است
گرد میدان را بشوی از بارۀ خونین رکاب
کاین سوار عرصه را با خصم کاری دیگر است
سر، به سودای دگر میخواند آواز «رحیل»
کاین دل مشتاق را با سر، قراری دیگر است..
بال اگر در خون نشیند، همت پرواز هست
تکسواران خطر را، راهواری دیگر است
کربلا دیدیم و، در میدان تولد یافتیم
هم شهادتگاه ما، معراج داری دیگر است
گر به خون غلتید سرداری، در این میدان، چه باک!؟
مرکب این سربهداران را، سواری دیگر است
✍🏻 #حسین_اسرافیلی
🏷 #شهید_یحیی_سنوار
🇮🇷 @Shere_Enghelab