eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
  سبز سازم خار اگر در زیرِ پا باشد مرا
گهی به وصل دهی وعده گه به قتل مرا... خوشا دمی که برآید از این دو کار، یکی...!!
حدّ پروازم نگاه توست ، بالم را نگیر سهمم از شادی تویی ، با اخم حالم را نگیر راه سخت و سبز بودن با تو را آسان نکن‌ جاده‌های پیچ در پیچ شمالم را نگیر کیستی ‌؟ پاسخ نمی‌خواهم بگویی هیچوقت‌ لذتِ درگیریِ حلِّ سؤالم را نگیر من نشانی دارم از داغ تو ، روی سینه‌ام‌ خواستی دورم کن از پیشت‌ ، مدالم را نگیر خاطرت آسوده ، با ببرِ نگاهم گفته‌ام‌ با همین بازیچه‌ها سر کن‌ ، غزالم را نگیر زندگی تنها به من قدرِ تو فرصت داده است بیش از این‌ها خوب باش ، از من مجالم را نگیر خسته از یکرنگی‌ام ، می‌خواهم از حالا به بعد تا ابد پاییز باشم‌ ، اعتدالم را نگیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌ با خیال رفتگان هم قانعم از بی‌کسی..
‌ ويكفيك منّي عقابًا أنّني لن أراك كما كنت أراك! و همین مجازات برایت کافی‌ست، که طرز نگاه کردنم به تو، هرگز مثل گذشته نمی‌شود!
سالها دویده ام ، از پی خودم ولی تا به خود رسیده ام ، دیده ام که دیگرم...!! قوم و خویش من همه از قیبله‌ی غم اند عشق خواهر من است ، درد هم برادرم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لیکن چه آگاهی تو را زان شب که بر ما می رود...؟
شب است و خواب به چشمم نميرود، آری دلم گرفته برایت ، هنوز بيداری...؟ بدا بحال دلی كه هنوز عاشق توست خوشا بحال كسی كه تو دوستش داری...
خوشبختی وابسته به جهان درون توست... سلام صبح دل انگیز پائیزیتون بخیر و خوشی🍂🌤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در کنارِ نامهٔ اغیار یادم کرده‌ای تا بدانم بعد از این قدرِ فرامُش‌کاری‌ات... ...🕊🔖
💛🍋🌻
هر سحابی از دل عاشق نمی‌شوید غبار تشنهَ‌ی دیدار را باران نمی‌آید به کار
زیرِ گوش دلم هزاران بار، خواندم از عشق بر حذر باشد خیره‎سر یک‎نفس مرا نشنید، حال بگذار خون‌جگر باشد این لجوج، این صمیمی، این ساده، خون نمی‌شد اگر، نمی‌فهمید زود جا باز می‌کند در دل، عشق هر قدر مختصر باشد من و دل هر چه نابلد بودیم، عشق در کارِ خویش وارد بود من و دل را نخوانده از بر داشت، تا نگاهش به دور و بر باشد آمد و با خودش دلم را برد، در دل کوچه‌های حیرانی مانده‌ام با خودم: چرا آمد او که می‌خواست رهگذر باشد؟ با بهار آمدی به دیدارم، با بهار از کنارِ من رفتی گل من! فرصت تماشایت کاش می‌شد که بیش‌تر باشد قول دادی که سال آینده با بهاری دوباره، برگردی سال آینده ما اگر باشیم، سال آینده‌ای اگر باشد سفرت خوش گل همیشه بهار! با تو بودن معاصرِ من نیست این خزانی، سرشتش اینگونه ا‎ست: بی‌تو بایست در سفر باشد شُکر او که همیشه در همه‌حال جای شکر عنایتش باقی است عین شُکر است این که ابر بهار چشم‌هایش همیشه تر باشد ما که در کنج غربتی ابری هی خبرهای داغ می‌شنویم روزیِ صبحِ آسمانِ شما قاصدک‌های خوش‌خبر باشد کلمات مرا نمی‌شنوی؟ دوست داری که بی‌صدا باشم؟ با تو بی‌واژه حرف خواهم زد، باز گوشَت به من اگر باشد تو زبان سکوت را بلدی، بلدی بشنوی سکوت مرا من سکوتم، تو بشنو و بگذار گوش اهل زمانه کر باشد 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غریب آمدی و آشنا رفتی .. 🕊
‌ حتماً كه نبايد ماشينِ آخرين مدل داشت گاهي يك موتور لازم است... بنشاني اش تَركِ خودت و تمامِ خيابانها را با هم ويراژ دهيد... دستش را دور كمرت حلقه كند و امن ترين جاي دنيا را داشته باشد... باد لاي موهايش بوزد و احساس كند خوشبخت ترين دخترِ دنياست... حتماً كه نبايد رستورانهاي رنگارنگ رفت... اصلاً بايد تمامِ فلافليهاي شهر را امتحان كرد... بايد براي يك بار هم كه شده،كثيف غذا خورد... باور كنيد گاهي بهترين خوشبختي ها را با ساده ترين چيزها ميشود تجربه كرد...
نمی‌گیرم ز لعلش بوسه‌ای قصاب! تا دانی گیاهِ خشکم، از آن آتشِ رخسار می‌ترسم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا