eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: کسی که پای مادرش را ببوسد😘 مثل اینه که آستانه کعبه را بوسیده🕋 (گنجینه جواهر)📚 و همچنین فرمودند: هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد😘 از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند🛡 (نهج الفصاحة)📚 روز مادر بهترین فرصته برای اینکه دست و پای مادرامون را ببوسیم🙇🏻 اگر هم مادرتون به رحمت خدا رفته🥲 برید پایین قبر مادرتون رو ببوسید⚰
  زن ها اگر نخندند... هیچ درختی... شکوفه نمی دهد... ❤️ ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼اگر چیزی برای تو باشد 🪴خداوند آن را به تو می رساند 🌾حتی اگر هیچ کس 🌺خیری برای تو نخواهد...... ☀️سلام صبحـتون به خیر
  «عشق را گاهی نوازش باشَدَت»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از راه گوش، باده خوری هیچکس ندید نام تو را که می شنوم، مست می شوم!
شنیدی می‌گن قشنگی محبت خدا تو اینه که از قبل بهت خبر نمی‌ده یهو غافلگیرت می‌کنه؟! از اون غافلگیریای زیبا و حسابی خدا برات آرزو می‌کنم :)🤍🙂
خانه‌ی تاریخی اخوان حقیقی یکی از زیباترین خانه‌های تاریخی در اصفهان🕍
صبرها کردم که شاید کار آسان می‌شود گاه انسان از صبوری‌ها پریشان می‌شود لب به بدنامی رسید از بس که مضمون‌ساز شد بوسه در اوج تمنا سهم دستان می‌شود نونهالی تا جوانی در بلوغ دیدن است باد می‌افتد به دامان تو طوفان مى‌شود شادمانم بین خوب و بد نشد عمرم تلف هر کسی که عمر بفروشد پشیمان می شود لحظه‌اى يادت نبودم چهره‌ات از ياد رفت جهل از دروازه‌ى غفلت نمايان مى‌شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ تب بوسه‌ایم از آن لب به غنیمت است امشب که نه آگهم که فردا چه نشسته در کمینم ‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحتون به پاکی برف زمستون❄️ خدایا به خاطر همه چی شکرت🌱💚 صبح بخیر عزیزای دل☀️❄️
به هر شکن ‌که ز گیسوی یار می‌بینم نشسته است دلی بی‌گناه در زنجیر...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همین که اسم تو آمد دوباره باران زد فدای نامِ قشنگت حلال‌ زاده‌ ی من…
رفت و از تهِ تقويمِ عمرِ من ... يك برگِ زرد كنده شد از بينِ سال ها ! رفت و باز زمستان فرا رسيد ... يخ بسته تر شدند تمامِ خيال ها ! دارد سقوط مى كند اين فصلِ برگريز ... در آرشيوِ زندگىِ نااميدِ من ! راهى به فصلِ خوب ترى وا نمى كند ... اين روزها كه يخ زده در سررسيدِ من ! ☃️
‏و اینجای داستان آنکه برای تو می میرد منم ...🙃♥️
  تو را گر بر زبان گویم دل‌آرام دهانم پُر شکر گردد بِدین نام🥰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتیم که ما و او به هم پیر شویم ماپیر شدیم و او جوان است هنوز! ):