🏴سالگرد رحلت امام خمینی ره تسلیت باد🏴
سلام پیــــــر جمـــاران ســــلام بت شکنم
غبـــار غصه نشســـته به جـــای جــای تنم
ببــار شبــــنم مـــهرت به مــــا از آن بـــالا
برای مــــلت ایران دعـــــا بخـــــوان آنجــا
به گــــوش می رسد اینجا دوباره فریـــادی
دوبــــاره قصـــه ی حـــق زنــــــان و آزادی
دوبـــاره وعــده ی کـــاذب، گــزاف تــکراری
دوبـــاره حلقه ی تَــکــــرار بســــته اند آری
یقیـــــن به آه ضعیفان سقوط خواهــد کرد
بنـــــای ظلم وستــــم های عده ای نامــــرد
اگــــر چه صـــورت دنیا دمـــی نخندیـــده
اگـــر چــه ریشـــــه نامــرد ها نخشکیــــده
ولی بدان که جوانان حواسشان جمع است
هنوز ســـــایه امثــــال حـــاج قاسم هست
به خـــون مکتب سـردار قــلب ها ســوگند
به غیرتش که جهان را به عشــق زد پیـوند
که راه و مســـلک تو تــا ابـــــد نمی میـــرد
از آن سُـــلاله ی شرّ انتقـــام می گیــــــرد
#ناهید_خلفیان
همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
#سعدی
محبوبِ امام و شهدا یعنی تو
یک پرتویی از نور خدا یعنی تو
خورشیدِ جمارانی ما روح الله
خورشیدِ خراسانی ما یعنی تو!
#رحلت_امام_خمینی_تسلیت
#أللهم_أحفظ_لناالقائدناالخامنه_ای
#مرضیه_عاطفی
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 مروري بر بند الف #وصيتنامه_امام به. مناسبت رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی
#نشر_حداکثری
#امام_خمینی
بزرگترین مرجع سخنان امام خمینی(ره)
Abr Mibarad - Homayoun Shajarian.mp3
3.97M
🗣 همایون شجریان _ ابر میبارد
من هنوز هم میخندم. هنوز گنجشکهای آبیِ آرامشم را دانه میدهم و درختهای سبز خیالم را آب، هنوز هم با تماشای ستارهها، در عمق سرزمینهای ناشناخته غرق میشوم. هنوز هم یک فنجان چای، حالم را بهتر میکند و یک کتاب جدید، مرا به هیجان وا میدارد. هنوز هم موزیک و فیلمهای خوب، خوشحالترم میکنند و روح سرسخت و بیقرار مرا بسان کودک سرخوشی به شیطنت وا میدارند.
من هنوز هم با محبت یک دوست، جان میگیرم و با یک احوالپرسیِ ساده، هرچقدر هم که بدحال، خوب میشوم.
من سخت نگرفتهام هیچ چیز را، زود و با تلنگری اگر دلم میگیرد، زود و با اشارتی هم خوب میشوم.
من هنوز هم شبها با کهکشان و ستارهها حرف میزنم و در سرم خیالات سفینهای هست که بالاخره روزی مرا به ماه خواهد برد.
من مقهور غمها نیستم! دوست دارم جوری دلخوشیهام را بغل بگیرم و از سیلاب حوادث روزگار بیرونشان بکشم که سپاه رنجها، انگشت به دهان بمانند.
دوست دارم جوری زندگی کنم که مرا در طلوع و نور و خوشبختی جستجو کنند نه در اندوه. که در طعم شیرین و بکر خوشههای انگور باشم و در جسارت گیاه و در صلابت کوه.
که هر زمان پاییز شد و باران زد و خیابان مست شد، یاد من بیفتند.
که هربار بهار شد، روی شاخههای سبز هزاران درخت، تکثیر شوم
#نرگس_صرافیان_طوفان
نمیدیدم اگر رنگین بساط هوشیاری را
به مستان یاد میدادم طریق میگساری را
درین صحرا لبِ مورِ ضعیفی تر نمیگردد
بیفشارند اگر یک آسمان ابرِ بهاری را
رکابم برق میگیرد، عنانم باد میبوسد
که میداند بِه از من شیوهٔ چابکسواری را؟
گلی بر گوشهٔ دستارِ خود داری و مغروری
″ندیدی بر سرِ ما آبورنگِ زخمِ #کاری را″
#ناظم_هروی
🎤مداح: #سید_مهدی_میرداماد
🏴 #امام_صادق(ع)
🏴 #شهادت_امام_صادق(ع)
یا صادق الائمه نور عینی
یا محیی الشعائر الحسینی
نه حرف من سخن هر فقیه آگاه است
عزای حضرت صادق شعائر الله است
بهشت مقصد هر دسته ی عزاداری است
سلوک شیعه در این شاه راه کوتاه است
مدینه منتظر دسته های سینه زنی است
مدینه چشم به راه بقیة الله است
به ذوالفقار قسم فتح مکه نزدیک است
به شرطه ها برسانید بدر در راه است
بقیع جنت الاعلی ست در سراسر روز
بقیع عرش خداوند در سحرگاه است
چراغ را چه حضوری در آن حریم شگفت
که ماه بنده و خورشید عبد درگاه است
من غم و مهر حسین، با شیر از مادر گرفتم
روز اول کامدم، دستور تا آخر گرفتم
بر مشام جان زدم، قطره از عطر حسین
سبقت از عود و گلاب، نافه و عنبر گرفتم
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا
تشنه ی آب فراتم ای اجل مهلت بده
تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا
.
🌷🌷🌷
خیلی قشنگه از دستش ندین👌👌
دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار میكردند! كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود. شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند . یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت:
درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم. من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند.
بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت.
در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت: درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم. من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود. بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت.
سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با هم مساوی است!
تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به هم برخوردند. مدتی به هم خیره شدند و بعد بی آنكه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند و در آغوش هم گریستند.
خوبی هیچوقت در دنیا وآخرت از بین نمی رود. از "خوب" به "بد"رفتن، به فاصله ی لذت پريدن از يک نهر باريک است اما براي برگشتن بايد از اقيانوس گذشت!
ﺧﺪﺍ ﮔﺮ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺩﺍﺭﺩ، ﺯ ﺭﻭی ﻛﺎﺭ آﺩﻣﻬﺎ
ﭼﻪ ﺷﺎﺩﻳﻬﺎ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮﻫﻢ، ﭼﻪ ﺑﺎﺯﻳﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﺳﻮﺍ
ﻳﻜﻲ ﺧﻨﺪﺩ ﺯ آﺑﺎﺩی، یکی ﮔﺮﻳﺪ ﺯ ﺑﺮ ﺑﺎﺩی
ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﻛﻨﺪ ﺷﺎﺩی، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺩﻝ ﻛﻨﺪ ﻏﻮﻏﺎ
ﭼﻪ ﻛﺎﺫﺏ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺻﺎﺩﻕ، ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻕ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﻛﺎﺫﺏ
ﭼﻪ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺭﻧﮕﻴﻦ، ﭼﻪ ﺗﻠﺨﻲ ﻫﺎ ﺷﻮﺩ ﺷﻴﺮﻳﻦ
ﭼﻪ ﺑﺎﻻﻫﺎ ﺭﻭﺩ پایینﭼﻪ ﺍﺳﻔﻠﻬﺎ ﺷﻮﺩ ﻋﻠﻴﺎ
ﻋﺠﺐ ﺻﺒﺮی ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﻧﻤﻴﺪﺍﺭﺩ
🌸سقفی به غیر از آسمان بر سر نداری
تو سایه بر سر داشتی دیگر نداری
خورشید او تابید تا تابیده ماهم
آتش گرفتم قصد خاکستر نداری
دل داده ام دل برده ای تقصیر و تقدیر
باهم برابر کرده یا دلبر نداری
معشوقه در این ماجرا عاقم نکن چون
من بی دفاعم پس چرا باور نداری
ایمان بیاور من قسم خوردم برایت
شک بیشتر شاید ولی کمتر نداری
شطرنج و رُخ،در ماهْ شاهم کیش و مات است
هم غرق بازی هم دلی در بر نداری
بالای شعرم نام محبوبم نوشتم
افتاد نامش رو زمین سرور نداری
حالا که فهمیدم به دنیایت غمی نیست
فحشم دهی بدتر خودت مادر نداری
بارید چشمم خیس چون یک جاده از غم
رنگین کمان تشکیل و کم زیور نداری
گفتم پدر با من بگو از عشق شیرین
گفتش نمیفهمی تو چون دختر نداری
فرمانده در میدان جنگی تیز کن
شمشیر خود را کار با خنجر نداری
شهنامه خواندم آخرش پی برده ام که
گر عاشقی اول چرا،آخر نداری
رو کن به من با دل بجنگ از بس سیاه است
دیگر نیازی هم به صد سنگر نداری
زیبا و زیباتر شدی ای پادشاهم
لشکر اگر عاشق شود کشور نداری
#سید_طباطبایی
#بداهه