eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
42 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃 سلام بر حرمِ بی حیاطُ بی گنبد سلام بر دو سه تا ، ، سلام شهر ، سرای هتاکی چهار قلبِ تپنده، به سینه ی خاکی سلام حضرت آقا، ، حسن، ای ماه تمامِ غربتِ عالم ، امامِ سلام حضرتِ مهتاب حضرت شکوهِ خفته در آن تربتِ خراب آباد سلام حضرت هنوز غمگینی؟ هنوز خواب اسارت به کوفه، می بینی؟ سلام حضرت گدا نمی خواهی و یا که خادمِ صحنُ سرا نمی خواهی؟ سلام حضرت ، گرفتارم مگر به غیر شما من دگر که را دارم؟ سلام حضرت ، سلام ای جانم کجایِ شهر رسولی؟ کجا؟ نمیدانم ✍🍃
😥 سوره ی غم می رسد ، آیات مریم می رسد عطر سیب و بوی اسپند می رسد دست خود را روی سینه می گذارم با ادب آه ، دارد مادری با قامت خم می رسد میزبان ، (س) که باشد من خیالم راحت است چون که الطافش به مهمان ها دمادم می رسد انبیا پشت سر هم یک به یک صف بسته اند حضرت خاتم(ص) برای خیر مَقدم می رسد بار عام است و ضیافت خانه ی هیئت شلوغ نامه های دعوت از عرش معظّم می رسد زیر و رو کردن فقط کار بن علی(ع) ست در مُحرّم ارمنی هم زیر پرچم می رسد چایی دوای درد بی درمان ماست بین این دارالشّفا پیوسته مرهم می رسد ما فقط دم می دهیم و مرده زنده می کنیم آن دم عیسی بن مریم کی به این دم می رسد؟! با لباس مشکی اَم از قبر می آیم بُرون یک نخ این پیرهن فردا به دادم می رسد جبرئیل عرش خدا را آب و جارو می کند کاروان کربلا از راه کم کم می رسد https://eitaa.com/Sheroadab_alavi
💠 حضرت عليهاالسلام فرمودند: ♦️اَللّهُمَّ بِعِلْمِكَ الْغَيْبِ وَ قُدْرَتِكَ عَلَى الْخَلْقِ اَحْيِـنى مـا عـَلِمْتَ الْحَـياةَ خَيـْرا لى وَ تَوَفـَّنى اِذا كانَتِ الْوَفاةُ خَيـْرا لى. ♦️ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ كَلِمَةَ الاِْخْلاصِ وَ خَشْيَتَكَ فِى الرِّضا وَ الْغَضَبِ وَ الْقَصْدَ فِى الْغِنى وَالْفَـقْرِ.  ❇️ بارالها ! به علم غيب و قدرت فراگيرت سوگند، مرا زنده بدار تا روزى كه آن، براى من سودمند است و بميران هنگامى كه مرگ، به سود من باشد. ❇️ خدايا اعتقاد خالص و ترس از خودت را به هنگام خوشنودى و خشم و ميانه روى در حال دارايى و تهى دستى را از تو خواستارم. 📚 بحارالانوار، ج۹۴، ص۲۲۵. 🌸🌸🌸🌸🌸
🍃🌸🍃🌺🍃 ‌ مادر من فاطمه، حرمت دارد... نه فقط شبه عبایی مشکیست که سرت بندازی و خیالت راحت که شدی چادری و محجوبه! 🔸🔹🔸 چادر مادر من فاطمه، حرمت دارد قاعده، رسم، شرایط دارد شرط اول همه اش نیت توست... محض اجبار پدر یا مادر یا که قانون ورودیه دانشگاه است یا قرار است گزینش شوی از ارگانی یا فقط محض ریا شایدم زیبایی، باکمی آرایش! نمی ارزد به ریالی خواهر... 🔹🔸🔹 چادر مادر من فاطمه،شرطش است عشق به حجب و حیا به نجابت به وفا عشق به چادر که برای تو و امنیت تو خاکی شد تا تو امروز شوی راحت و آسوده کسی سیلی خورد خون این سیل شهیدان همه اش با هدف تو ریخته شد 🔸🔹🔸 خواهرم حرمت این پارچه ی مشکی تو مثل آن پارچه مشکی کعبه والاست یادگار زهراست نکند چادر او سرکنی اما روشت منشت بشود عین زنان غربی خنده های مستی چشمک و ناز و ادا عشوه های ناجور 🔹🔸🔹 به خدا قلب خدا می گیرد به خدا مادر من فاطمه شاکی بشود به همان لحظه سیلی خوردن لحظه پشت در او سوگند خواهرم چادر مادر من ، ، حرمت دارد 🔸🔹🔸 خواهرم! من،پدرم ایل و تبارم همه ی دار و ندارم به فدایت حرمتش را نشکن.... 🍃🌸🌹🍃🌸
نفس‌ نفس زدنت میکُشَد مـرا ! 😭 این راز دارۍ حَسـنت ... میکُـشَد مـرا! 😭 خودت بگو چہ کنم با نبود‌ تو ؟ 😭 فداۍ چهره‌ی زرد و کبود ِتو 😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدســـــیاݩ ساغر طبعے بہ روانم دادند در شبے شهد غزݪ را بہ بیانم دادند آورم تا ڪ فقط نامے‌ازآݩ خواهر عشق ریختند آینه و غسݪ زبانم دادند شکوه کردم چو پدر از قفس باغ بهشت پس در آن خاڪ عشق مکانم دادند این گدا را نظری کرد ز ݪطف آن بانو زان نظر، نعمت و جود دو جهانم دادند روز محشر شد و از جرم به بندم کردند تا زدم ناݪه به امانم دادند گفتم‌از رفعت معصومہ زنم دادبه‌عرش مݪڪان فخرڪنان اذن دادند مرده سانم سر تابوتے از آهن قم بردند در حرم عیسویاݩ مژده ے جانم دادند آسماݩ را تو بگو بر سر خوانم آید چون ز شهزاده‌ےقم سفره نانم دادند تاکه جاروے غلامش به ڪفم داد سپهر برترے بر همه ے تاج شهانم دادند گردگیر حرمش داد به دستم جبریل از فلڪ زینت و از عرش، نشانم دادند راستے‌مجلسی از روی‌چه بنوشت بحار یڪ شبش دفتر معصومہ گمانم دادند عطش تربت به دݪم بود ڪز آن حرم انور نشانم دادند اݪســـــــــــــــݪام عݪیــــــــــــــــڪ یا فاطــــــــــــــــمةاݪمعصــــــــــــــــــومه ✍🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ قدســـــیاݩ ساغر طبعے بہ روانم دادند در شبے شهد غزݪ را بہ بیانم دادند آورم تا ڪ فقط نامے‌ازآݩ خواهر عشق ریختند آینه و غسݪ زبانم دادند شکوه کردم چو پدر از قفس باغ بهشت پس در آن خاڪ عشق مکانم دادند این گدا را نظری کرد ز ݪطف آن بانو زان نظر، نعمت و جود دو جهانم دادند روز محشر شد و از جرم به بندم کردند تا زدم ناݪه به امانم دادند گفتم‌از رفعت معصومہ زنم دادبه‌عرش مݪڪان فخرڪنان اذن دادند مرده سانم سر تابوتے از آهن قم بردند در حرم عیسویاݩ مژده ے جانم دادند آسماݩ را تو بگو بر سر خوانم آید چون ز شهزاده‌ےقم سفره نانم دادند تاکه جاروے غلامش به ڪفم داد سپهر برترے بر همه ے تاج شهانم دادند گردگیر حرمش داد به دستم جبریل از فلڪ زینت و از عرش، نشانم دادند راستے‌مجلسی از روی‌چه بنوشت بحار یڪ شبش دفتر معصومہ گمانم دادند عطش تربت به دݪم بود ڪز آن حرم انور نشانم دادند اݪســـــــــــــــݪام عݪیــــــــــــــــڪ یا فاطــــــــــــــــمةاݪمعصــــــــــــــــــومه ✍🏻 ܭߊ‌ࡅ߭ߊ‌ܠܙ_ܩߊ_ܝ‌ߊ_ܢ̣ܘ_ߊ‌ܢܚ݅ࡅ߳ܝ‌ߊ‌ܭ_ܢ̣ܭَܥ̇‌‌ߊ‌ܝ‌ࡅ࡙ܥ‌‌❣↶ ╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @Sheroadab_alavi ‎ ╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯