eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
17.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
54 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
طوفان زده ام یکسره ابریست هوایم آشوبم و بد میگذرد ثانیه هایم افسرده ترینم؛ به خدا دست خودم نیست آقا بطلب! دیر شده کرب و بلایم! 🖤 🏴
زخم هایت یک طرف، زخم سر تو یک طرف بغض نامت لشکری را ابن ملجم کرده است شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام تسلیت🖤
28.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 به مناسبت ماه محرم 🏴 بر مشامم می رسد بوی محرم... 🎤 گروه سرود آوای مهر 📎 📎
3.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در آستانه محرم‌الحرام؛ حرم امیرالمؤمنین علیه‌السلام سیاه‌پوش شد🖤 🦋
مادر که باشی -همه می دانند- باید در ناگهانِ وداع،به ستایش زیبایی قد و بالای پسر نشسته باشی... بانوی بایسته و بِشکوهِ سرای "حسن"! نیک امانتداری بوده ای که امانت را به مسلخ می سپاری و خود می ایستی به تماشای "نجمه" ی عاشقی که در پیراهنِ "قاسم" نفس می کشد... سلام بر قاسم و مادر پاکش... شیرین تری از قاعده ی هر چه که کندو شیرین قدِ شیرین سخنِ خوش بر و بازو موی تو می ارزد به همه لشکر آن سو در بادیه کو ماهتر از قاسم من؟کو؟ پیوند گل و آینه و نخل و نباتی در وصف پدر یکسره "تنسیق صفاتی" در هر قدمی درخور مدح و صلواتی! از نسل "مع الحق"ی و از ایلِ "هُوَ الهو" ای پیرهنت معبر بالغ شدن ماه! ماه تن تو تازه رسیده به گذرگاه! ای سیزدهِ هر چه بهارانه ی دلخواه! یک فصل بلوغ آمده گِردت به تکاپو! شمشاد بهارآورِ ریشه زده در دل! مادر به فدای تو و این قدّ و شمایل! دور کمرت دست عمو بسته حَمایل جذاب تری با گرهِ بسته به ابرو... نازم تو و ارثیه ی حُسن "حَسن"ات را انگار که گُل، رهن نموده دهنت را آهسته برو تا که ببویم بدنت را ای رایحه ی سرزده از خرمن شب بو! ای سروِ سبک در گذر تیغ نشسته! ای شوقِ شنابنده ی نعلین گسسته! آیینه! مبادا که ترک خورده،شکسته برگردی از این حجم تماشا و هیاهو... در ولوله و دلهره ی دیگرِ خیمه من ذوق تماشای توأم بر در خیمه! آنسان که دم رفتنِ پیغمبر خیمه... پیغمبرِ خیمه....نکند تیر به پهلو.... گلبرگ،لگدکوبِ سرِ سُم شده، شاید.. یا آنکه دوباره بدنی گم شده،شاید... در هلهله مشغولِ تیمّم شده،شاید... می آید عمو سوی تو بر روی دو زانو.... -----------------------
به کودکیِ مظلوم حضرت قاسم،هنگام شهادت پدر... گفت: "دفن پدرم، عمه! چرا طول کشید؟ دفن سخت است مگر؟ کار شما طول کشید قبر جدم که همین جاست؛ همین نزدیکی پدرم را عمویم برد کجا؟ طول کشید اول انگار صدای زنی آمد، بعدش مردها همهمه کردند... صدا طول کشید"... عمه بغضی شد و در حنجره ی خویش نشست عمه بغضی شد و تا کرب و بلا طول کشید دست "عباس" قوی بود ولی آن همه تیر تا شود از تن و تابوت جدا، طول کشید.... رفت و.... یکبار دگر هم عمویش دیر آمد تا شود جمع "علی" روی عبا طول کشید... ---------------------------------