eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
یک پیاله شعر تازه ، یک وجب دلواپسی زیر قیمت می فروشم ، مشتری دارد کسی؟ 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
‌ ‌‌‌ من و جدا شدن از کوی تو خدا نکند خدا هر آن‌چه کند از تو ام جدا نکند صفای دل توئی و دل زهر چه داشت صفا صفا ندارد اگر با غمت صفا نکند جواب ناله دل‌های خسته بر لب تو است که را صدا کند آن کو تو را صدا نکند هزار مرتبه حیف از نماز مرده بر او که زنده ماند و جان در رهت فدا نکند رضا مباد خدا از کسی که در همه عمر تو را به قطره اشکی ز خود رضا نکند رهایی همه عالم بود به دست کسی که هر چه بر سرش آید تو را رها نکند کشیدم از دو جهان آستین که دولت عشق مرا به جز در این آستان گدا نکند کسی که خاتم خود را دهد به دشمن خود چگونه از کرم خود نگه به ما نکند گذشت عمر و اجل پر زند به دور سرم بمیرم و نروم کربلا خدا نکند تو درد داده‌ای و تو طبیب درد منی به جز تو درد مرا هیچ‌کس دوا نکند هزار مرتبه میثم اگر رود سردار به جز علی و به جز آل را ثنا نکند ‌ ‌‌‌‌ 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
🕊🌺🕊 ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکینان نبایستی نمود اول به ما آن روی زیبا را چو بنمودی و بربودی ثبات از عقل و صبر از دل بباید چاره‌ای کردن کنون آن ناشکیبا را مرا سودای بت‌رویان نبودی پیش ازین در سر ولیکن تا تو را دیدم گزیدم راه سودا را مراد ما وصال تست از دنیا و از عقبی وگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدی ولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را؟ سعدی 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
دلی لبریز ِ از احساس دارم به چشمم خوشه ی الماس دارم از امشب تا خود ماه محرم چهل شب روضه ی عباس دارم ▪️ تا 💔 ❤️🥀
. سه تارم ،راست میگوید ، کمی ناکوک و بدحالم مخالف میزنم ، زیرا ، مخالف گشته اقبالم دلم می خواهد امشب را در آوایش رها باشم ولی افسوس دلتنگم ، ولی افسوس بی بالم اسیر اشک نافرمان ، اسیر بغض حرمانم گلو را می فشارد دل ، پر از قیلم ، پر از قالم نه آهی و نه سودایی ، نه شوری و نه غوغایی دل آرایی ندارم تا که پرسد حال و احوالم به دامان تو افتادم ولی دامن کشی کردی خدایا عاشقی کن تا ...بفهمی از چه مینالم 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
ای مهربان تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره در چشم جویباران آینه نگاهت پیوند صبح و ساحل لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران باز آ که در هوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران ای جویبار جاری زین سایه برگ مگریز کاینگونه فرصت از کف دادند بیشماران گفتی به روزگاری مهری نشسته گفتم بیرون نمیتوان کرد حتی به روزگاران بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند دیوار زندگی را زینگونه یادگاران وین نغمه محبت بعد از من و تو ماند تا در زمانه باقیست آواز باد و باران.. 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
تو و آن حسن دل آویز که تغییرش نیست من و این عشق جنون خیز که تدبیرش نیست دردی اندر دل ما هست که درمانش نه آهی اندر لب ما هست که تاثیرش نیست هیچ سر نیست که سودایی گیسویش نه هیچ دل نیست که دیوانهٔ زنجیرش نیست.. 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
ز حد بگذشت مشتاقی و صبر اندر غمت یارا به وصل خود دوایی کن دل دیوانهٔ ما را علاج درد مشتاقان طبیب عام نشناسد مگر لیلی کند درمان غم مجنون شیدا را گرت پروای غمگینان نخواهد بود و مسکینان نبایستی نمود اول به ما آن روی زیبا را چو بنمودی و بربودی ثبات از عقل و صبر از دل بباید چاره‌ای کردن کنون آن ناشکیبا را مرا سودای بت‌رویان نبودی پیش ازین در سر ولیکن تا تو را دیدم گزیدم راه سودا را مراد ما وصال تست از دنیا و از عقبی وگرنه بی‌شما قدری ندارد دین و دنیا را چنان مشتاقم ای دلبر به دیدارت که از دوری برآید از دلم آهی بسوزد هفت دریا را بیا تا یک زمان امروز خوش باشیم در خلوت که در عالم نمی‌داند کسی احوال فردا را سخن شیرین همی گویی به رغم دشمنان سعدی ولی بیمار استسقا چه داند ذوق حلوا را؟ سعدی 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
ای کاش یک ثانیه با ما همنشین باشی سخت است عمری این چنین تنهاترین باشی خاک "دلم" تسخیرِ بیگانه نخواهد شد ای دوست!وقتی صاحب این سرزمین باشی شب..،نور تو در کوچه های شهر جاری شد تا مثل فانوسی برای اهل ِ دین باشی دست خدا ترجیح داده دستِ کم اینبار تا دست فتنه رو شود،در آستین باشی خیلی به چشمان علی‌وار تو می آید در مسجد سهله امیرالمومنین باشی دنیا رکابش را هزاران سال صیقل داد تا شاید این جمعه رکابش را نگین باشی زهرا برای غربتت بارید از آن دم که فهمید تو باید غریبِ‌آخرین باشی ای کاش ما هم مهزیارت می شدیم آقا وقتی میان شیعه گرمِ دست‌چین باشی با درد و با اندوه و با گریه عجین باشم با درد و با اندوه و با گریه عجین باشی تا کی قرار است از فراقت این چنین باشم!؟ تا کی قرار است از صبوری این چنین باشی!؟ خیلی دلم می خواهد آقا وقت جان دادن آن لحظه ها،آن لحظه های واپسین..،باشی اشکِ منِ بی معرفت خشکیده..،باید هم تو همچنان دلواپس هَل مِن مُعین... باشی بار گناهان منِ نامرد باعث شد تا جای من پیش خدا تو شرمگین باشی پای برهنه..،کربلا..،با تو..،چه می چسبد خیلی دلم میخواست با من اربعین،باشی برگرد..،روضه،روضه ی سقاست..،پس برگرد... تا روضه‌گردانِ یلِ ام البنین باشی ▪️ ▪️ با آن عمود سهمگینی که به فرق‌ات خورد باید علمدار! این چنین نقش زمین باشی زینب صدا زد:پاشو خوش‌غیرت!..،سنان آمد... تنها تو باید سدِّ راهِ این لعین باشی شاعر: 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
دست ما کوتاه و دستان شما در دست دوست خاطراتی که شما دارید، ما را آرزوست! دشمنان از روبه‌رو خنجر زدند و دوستان کاش برمی‌گشتم و می‌ایستادم رو به دوست آنچه از تو برده‌ایم، این زخم‌های کهنه است آنچه از ما برده‌ای -ای عشق!- عمری آبروست حاصل یک‌عمر، پیش چشم‌مان بر باد رفت چون کسی که رکعت آخر بفهمد بی‌وضوست...! 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi
ای جان مسیح را مسیحا! خیرالمثل خدای اعلی یک جلوه ی عزت تو امروز صد جلوه ی عزت تو فردا خادم به تو انبیا یکایک زائر به تو ایزد تعالی هر دل به ولای تو مبارک هر خانه به نور تو معلی از خون بشود نماز باطل از خون تو شد نماز احیا اسلام محمد و علی شد با خون گلوت مهر و امضا دستی که ز تو جداست مسکین دستی که گدای توست دارا هر غصه کند فسرده مارا غیر از غم تو که ساخت بر ما سینه زن تو عزیز زینب گریه کن تو عزیز زهرا جز گریه برای غربت تو خیری بخدا نداشت دنیا هرخاک حرام باد مارا جز تربت کربلات آقا چیزی که نمانده تا محرم.. یک کرببلا ببر تو ما را! لبهای تو تشنه ی فرات و.. لب تشنه ی تو هزار دریا ای وای درآن غروب دلگیر با خواهر تو نشد مدارا بانوی قبیله را کشاندند اوباش میان جنگ و دعوا آن دیده ی خون گرفته تو خیره طرف خیام زنها آنقدر سنان فرود آمد تا رفت تنت به نیزه بالا خنجر ز تو میگرفت اجازه گفتی که ببُر! برید سر را 👇 🌸⃟🌼🎼჻ᭂ࿐✰📚 @Sheroadab_alavi