و عشق هر کسی را به خود راه ندهد.
و به همه جایی ماوا نکند.
و به هر دیده ، روی ننماید.
و اگر وقتی ، نشانِ کسی یابد که
مستحقِ آن سعادت بود،
حُزن را که وکیلِ دَر است بفرستد تا خانه، پاک کند و
کسی را در خانه نگذارد و از آمدنِ سلیمانِ عشق، خبر کند !
#شهاب_الدین_سهروردی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"وصف اهل معرفت "
از بایزید پرسیدند :
مَرد کی داند که به حقیقت معرفت رسیده است؟
گفت: آن وقت که فانی گردد در تحت اطلاع حق،و باقی شود در بساط حق بی نفس و بی خلق.
پس او فانئی بود باقی ، و باقئی بود فانی و مرده ای بود زنده و زنده ای بود مرده و
محجوبی بود مکشوف بود و مکشوفی بود محجوب...
#تذکره_الأولياء
ذکر_بایزید_بسطامی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اقبال مىگويد انسان اگر خط سيماى خود را به نيكى بخواند، مىتواند فردا و پسفرداى خود را نيز بخواند. زيرا امروز و فردا و فرداهاى دگر همه در بستر زمان و مولود اين جهاناند و عظمت انسان جهان را در خود جاى داده است.
بنابراين هر كس صحيفۀ وجودى جان خويش را بخواند مىتواند صحيفۀ حوادث جهان خويش را نيز بخواند.
نکو میخوان خط سیمای خود را
بدستور رگ فردای خود را
چو من پا در بیابان حرم نه
که بینی اندرو پهنای خود را
☘☘☘
کسی کو فاش دید اسرار جانرا
نبیند جز به چشم خود جهان را
نوائیفرین در سینه خویش
بهاری میتوان کردن خزان را
از نظر اقبال مقام كبريايى از خداوند سبحان به انسان رسيده است. آدمى تا وقتى كه خودشناس و خودياب است بنده ربالارباب و مافوق همۀ مربوبين است. اما هرگاه خود را گم كرده و از مقام كبريايى خويش غافل گردد بلافاصله از اعلى عليين سقوط كرده و به اسفلالسافلين افتاده و به دريوزهگى و چهرهسايى دونصفتان خواهد افتاد.
فتادی از مقام کبریائی
حضور دون نهادان چهره سائی
تو شاهینی ولیکن خویشتن را
نگیری تا بدام خود نیائی
اقبال لاهوری (ارمغان حجاز)
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃🌼🍃🌼
خداوند بشر را به دادن قوه و استعدادى كه بتواند حق را ببيند و بشنود و بپذيرد بر حيوانات برترى داد و كسى كه اين قوه را هدر داد از مقام انسانيت محروم و در همان حدّ بهيميت باقى است.
در دعاى نخستين صحيفۀ سجاديه (ع) است كه «اگر بشر خدا را نشناسد و او را منعم نداند و نعمتهاى او را صرف كند ولى شكر او را بجا نياورد هرآينه از مقام شامخ انسانيت بيرون رفته و در حد چهارپايان قرار گرفته است»
و نيز قرآن مجيد بىايمانان را مردگان ياد فرموده، مىفرمايد «تو نمىتوانى حق را به كسانى كه مردگانند بشنوانى و كسانى را كه گوش دلشان از دعوت حق كر است هنگامى كه روى دل خود را از حق برگرداندهاند».
(نمل ۸۰)✨
و بايد دانست كه ايمان براى روان به منزله غذاى مناسب براى بدن است همانطوركه اگر غذاى بدن نرسد تمام قواى نباتى و حيوانى ضعيف مىشود و از كار مىافتد تا بالاخره شخص مىميرد، همچنين روان بىايمان به بيماريهاى روانى دچار و در نتيجه جهت انسانيتش ضعيف و از زندگى پاكيزه و روحانى بىبهره مىگردد تا جائى كه از عالم انسانيت افتاده به هلاكت هميشگى و مرگ جاودانى مبتلا مىشود.
قرآن و حکمت🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدایی کز کمان آید نذیریست
که اغلب با صدایش زخم تیریست
مؤثر را نگر در آب آثار
کاثر جستن عصای هر ضریریست
پس لا تبصرونت تبصرونیست
بصر جستن ز الهام بصیریست
تو هر چه داری نه جویانش بودی
طلبها گوش گیری و بشیریست
چنان کن که طلبها بیش گردد
کثیرالزرع را طمع وفیریست
مشو نومید از ظلمی که کردی
که دریای کرم توبه پذیریست
گناهت را کند تسبیح و طاعات
که در توبه پذیری بینظیریست
شکسته باش و خاکی باش این جا
که میجوید کرم هر جا فقیریست
کرم دامن پر از زر کرد و آورد
که تا وا میخرد هر جا اسیریست
عزیزی بخشد آن کس را که خواریست
بزرگی بخشد آن را که حقیریست
که هستی نیستی جوید همیشه
زکات آن جا نیاید که امیریست
ازیرا مظهر چیزیست ضدش
از این دو ضد را ضد خود ظهیریست
تو بر تخته سیاهی گر نویسی
نهان گردد که هر دو همچو قیریست
بود فرقی ز تری تا ترست خط
چو گردد خشک پنهان چون ضمیریست
خمش کن گر چه شرحش بیشمارست
طبیعتها عدو هر کثیریست
مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
غيرت معشوقى آن اقتضا كرد كه عاشق غير او را دوست ندارد و بغير او محتاج نشود غيرتش غير در جهان نگ
محبوب در هرآينه هر لحظه رويى ديگر نمايد
و هر دم بصورتى ديگر برآيد، زيرا كه صورت،
بحكم آينه، هر دم دگرگون مى شود و آينه،
بحكم اختلاف صورت، هر نفس
بحسب احوال دگرگون مى گردد
و بر يك قرار نمى ماند
در هر آيينه روى ديگرگون
مى نمايد جمال او هر دم
گه برآيد به كسوت حوا
گه درآيد بصورت آدم
ازين جاست كه هرگز در يك صورت
دو بار روى ننمايد و در دو آينه
به يك صورت پيدا نيايد.
ابوطالب مكى، رحمة الله عليه مى فرمايد كه:
«لا يتجلى فى صورة مرتين
و لا يتجلى فى صورة لاثنين»،
چون جمالش صد هزاران روى داشت
بود در هر ذره ديدارى دگر
لاجرم هر ذره را بنمود باز
از جمال خويش رخسارى دگر
چون يكست اصل عدد از بهر آنك
تا بود هر دم گرفتارى دگر
لاجرم هر عاشقى ازو نشان ديگر دهد
و هر محبى عبارتى ديگر گويد
و هر محققى اشارتى ديگر كند
و سخن همه اينست
نظارگيان روى خوبت
چون درنگرند از كرانها
در روى تو روى خويش بينند
زينجاست تفاوت نشانها
لمعات
#لمعه_پنجم
#شیخ_فخرالدین_عراقی
ادامه دارد....
https://eitaa.com/TAMASHAGAH