فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدایی کز کمان آید نذیریست
که اغلب با صدایش زخم تیریست
مؤثر را نگر در آب آثار
کاثر جستن عصای هر ضریریست
پس لا تبصرونت تبصرونیست
بصر جستن ز الهام بصیریست
تو هر چه داری نه جویانش بودی
طلبها گوش گیری و بشیریست
چنان کن که طلبها بیش گردد
کثیرالزرع را طمع وفیریست
مشو نومید از ظلمی که کردی
که دریای کرم توبه پذیریست
گناهت را کند تسبیح و طاعات
که در توبه پذیری بینظیریست
شکسته باش و خاکی باش این جا
که میجوید کرم هر جا فقیریست
کرم دامن پر از زر کرد و آورد
که تا وا میخرد هر جا اسیریست
عزیزی بخشد آن کس را که خواریست
بزرگی بخشد آن را که حقیریست
که هستی نیستی جوید همیشه
زکات آن جا نیاید که امیریست
ازیرا مظهر چیزیست ضدش
از این دو ضد را ضد خود ظهیریست
تو بر تخته سیاهی گر نویسی
نهان گردد که هر دو همچو قیریست
بود فرقی ز تری تا ترست خط
چو گردد خشک پنهان چون ضمیریست
خمش کن گر چه شرحش بیشمارست
طبیعتها عدو هر کثیریست
مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تماشاگه راز
غيرت معشوقى آن اقتضا كرد كه عاشق غير او را دوست ندارد و بغير او محتاج نشود غيرتش غير در جهان نگ
محبوب در هرآينه هر لحظه رويى ديگر نمايد
و هر دم بصورتى ديگر برآيد، زيرا كه صورت،
بحكم آينه، هر دم دگرگون مى شود و آينه،
بحكم اختلاف صورت، هر نفس
بحسب احوال دگرگون مى گردد
و بر يك قرار نمى ماند
در هر آيينه روى ديگرگون
مى نمايد جمال او هر دم
گه برآيد به كسوت حوا
گه درآيد بصورت آدم
ازين جاست كه هرگز در يك صورت
دو بار روى ننمايد و در دو آينه
به يك صورت پيدا نيايد.
ابوطالب مكى، رحمة الله عليه مى فرمايد كه:
«لا يتجلى فى صورة مرتين
و لا يتجلى فى صورة لاثنين»،
چون جمالش صد هزاران روى داشت
بود در هر ذره ديدارى دگر
لاجرم هر ذره را بنمود باز
از جمال خويش رخسارى دگر
چون يكست اصل عدد از بهر آنك
تا بود هر دم گرفتارى دگر
لاجرم هر عاشقى ازو نشان ديگر دهد
و هر محبى عبارتى ديگر گويد
و هر محققى اشارتى ديگر كند
و سخن همه اينست
نظارگيان روى خوبت
چون درنگرند از كرانها
در روى تو روى خويش بينند
زينجاست تفاوت نشانها
لمعات
#لمعه_پنجم
#شیخ_فخرالدین_عراقی
ادامه دارد....
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باری اگر روزی کسی از من بپرسد
چندی که در روی زمین بودی چه کردی؟
من میگشایم پیش رویش دفترم را
گریان و خندان برمیافرازم سرم را
آنگاه میگویم که بذری نوفشانده است
تا بشکفد تا بَر دهد بسیار مانده است
در زیرِ این نیلیسپهرِ بیکرانه
چندان که یارا داشتم در هر ترانه
نامِ بلند عشق را تکرار کردم
با این صدای خسته شاید خفتهای را
در چارسوی این جهان بیدار کردم
من مهربانی را ستودم
من با بدی پیکار کردم
پژمردنِ یک شاخهگل را رنج بردم
مرگِ قناری در قفس را غصه خوردم
وز غصهی مَردم شبی صدبار مُردم...
فریدون مشیری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای درویش!
به یقین بدان که مسافرانیم
و احوال عالم هم مسافر است.
اگر دولت است میگذرد
و اگر محنت است میگذرد.
اگر دولت داری اعتماد بر دولت مکن
و اگر محنت داری دلتنگ مشو،
که معلوم نیست که
ساعتی دیگر چون باشد...
و در بند آن باش که راحت میرسانی
و آزار نرسانی...
#شیخ_عزیزالدین_نسفی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH