eitaa logo
تماشاگه راز
278 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
درمن بِدَمی ، من زنده شوم یک جان چه بود صدجان چومنی! جان✨🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
خاکِ زمینِ عشق از چهار راهِ ازل و ابد آوردند، زیرا خَلق و خُلقِ انسان در این شورستان از چشمه‌سارِ جان جز آبِ حیاتِ عشق نچشد. این گران‌مایه جوهر، به جانِ تو که در جانِ ماست. رنگِ رخسارِ روحِ ناتوان در روی من گواست. در این کوچه در هر منزلی صدهزار جانِ مقدس کُشته‌اند و به آب ازل از آن شهیدان شسته‌اند. سر برآر از گلشن تحقیق تا در کوی دوست کشتگان زنده بینی انجمن در انجمن به کوشش: دکتر جواد نوربخش، یلدا قلم، چاپ دوم ۱۳۸۰ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هوالحی💐 زاهد و سبحه صد دانه و ذکر سحری من و پیمودن پیمانه و دیوانه‌گری چون همه وضع جهان گذران در گذر است مگذر از عالم شیدایی و شوریده‌سری تا کی از شعبدهٔ دور فلک خواهد بود تا شدم بی خبر از خویش خبرها دیدم بادهٔ عیش به جام من و کام دگری تا شدم بی خبر از خویش، خبرها دارم بی خبر شو که خبرهاست در این بی خبری تا شدم بی‌اثر، از ناله اثرها دیدم بی اثر شو که اثرهاست در این بی اثری تا زدم لاف هنر خواجه به هیچم نخرید بی هنر شو که هنرهاست در این بی هنری سرو آزاد شد آن دم که ثمر هیچ نداد بی ثمر شو که ثمرهاست در این بی ثمری تا سر خود نسپردیم به خاک در دوست خاطر آسوده نگشتیم از این دربه دری بیستون تاب دم تیشهٔ فرهاد نداشت عشق را بین که از آن کوه گران شد کمری پری از شرم تو در پرده نهان شد وقتی که برون آمدی از پرده پی پرده‌دری شهرهٔ شهر شدم از نظر همت شاه تو به خوش منظری و بنده صاحب نظری آفتاب فلک عدل ملک ناصردین که ازو ملک ندیده‌ست به جز دادگری آن که تا دست کرم گسترش آمد به کرم تنگ دستی نکشیدیم ز بی سیم و زری تا فروغی خط آن ماه درخشان سر زد فارغم روز و شب از فتنه دور قمری ✨🍃✨🍃✨ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
به هر کدام ما صفاتی جدا گانه عطا شده است اگر خدا می خواست همه عینا مثل هم باشند ، بدون شک همه را مثل هم می آفرید ... محترم نشمردن اختلاف ها و تحمیل عقاید صحیح خود به دیگران بی احترامی است نسبت به نظام مقدس خدا ... 📗 ملت عشق ✍🏻 الیف شافاک https://eitaa.com/TAMASHAGAH
دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است چاره کن درد کسی کز همه ناچارتر است فروغی_بسطامی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔆🔆 محرم راز دل شیدای خود کس نمی‌بینم ز خاص و عام را با دلارامی مرا خاطر خوش است کز دلم یک باره برد آرام را حضرت حافظ💐👌 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
سکوتی که در پس این صداست برایم آشناست سکوتیست لبریز از عشق … مرا با خود به جایی میبرد که در عین مبهم بودن روحم را لمس میکند ، گویی توسط آغوشی پُرمهر و بی‌انتها در بر گرفته میشوم... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 شکفته بادا لبان من که نیمه‌ماهِ نیمرخانِ تو را شبانه می‌بوسند فدای تو دو چشم من که چشم‌های تو را خواب دیده‌اند ببینمت تو کجایی که چهره‌ات باغی‌ست، که از هزار پنجره نور می‌وزد هر صبح... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما را کبوترانه وفادار کرده است آزاد کرده است و گرفتار کرده است بامت بلند باد که دلتنگی‌ات مرا از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است خوشبخت آن دلی که گناه نکرده را در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است تنها گناهِ ما طمعِ بخشش تو بود ما را کرامتِ تو گنه‌کار کرده است چون سرو سرفرازم و نزد تو سربه‌زیر قربان آن گلی که مرا خوار کرده است! شعر و دکلمه: https://eitaa.com/TAMASHAGAH
تسلیم باش! توکل کن! همه چیز را به او بسپار! نمی‌دانم چطور؟ ولی بی تردید ، درستش خواهد کرد! به زیبایی های پیدا و پنهان شب سلاااام💐✋
به نام خداوند دل‌های پاک که نامش بود در دلت تابناک به نام کسی که تو را آفرید سرآغاز عشق است و نور و امید ✨ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جان ِجانان ِمن !🕊 هر وقت به پرتگاهی نزدیک شدم، اطمینان خویش را در وجودم بباران.. يا مرا در آغوش خویش بکش ، یا پرواز را به من بیاموز! ای وفادارترین یار ! ای همیشه بهار! سپاسگزارم ای عشق ! سپاسگزارم!🍃 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
وای باران باران ، با صلح می بارد ، وای باران باران ‌ شیشه ی پنجره را باران شست ، از دل من امّا چه کسی نقش تو را خواهد شست تو گل سرخ منی ، تو گل یاسمنی تو چنان شبنم پاک سحری ، نه از آن پاک تری ... سلااام وارادت یاران ِجان ، روز و روزگارتان بهترین💐✋ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
همیشه عطر تو بی تاب کرده جانم را چنان که باد بپیچد به خوشهٔ گندم... 🍀 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼 وقت آنست که از خانه به بازار شویم خرقه و سبحه فروشیم و بخمّار شویم قدحی باده بنوشیم چه هوشیار، چه مست همچنان از در خمّار به گلزار شویم صبحگاهان بنشانیم ز سر رنج خمار بعیادت بسر نرگس بیمار شویم با پریروی پریزاد به گلگشت بهار ناپدید از نظر خلق بیک بار شویم بلبل آشفته و مستانه سراید غزلی مست و آشفتهٔ آن بادهٔ گلنار شویم واعظ شهر اگر منکر می خوردن ماست ما هم از گفتهٔ او بر سر انکار شویم محتسب گر نکند حلم و صفا با رندان با دف و چنگ و نی‌اش در صف پیکار شویم سودی از گفته ندیدیم مگر تا قدری لب ز گفتار ببندیم و بکردار شویم گوهر بحر عطائیم چو خود نشناسیم گوهر خویش ز بیگانه خریدار شویم ای صبوحی طلب عشق ز بیگانه مکن می‌توانیم که اندر طلب یار شویم https://eitaa.com/TAMASHAGAH
نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد گل از تو گلگون تر امید از تو شیرین تر نمی شود پاییز فضای نمناک جنگلی اش برگ های خسته ی زردش غمگین تر از نگاه تو باشد نمی شود که تو باشی، من عاشق تو نباشم.. نمی شود که شب هنگام عطر نگاه تو باشد "محبوبه های شب" هم باشند. نمی شود که تو باشی, من عاشق تو نباشم نمی شود که تو باشی درست همین طور که هستی و من, هزار بار خوبتر از این باشم و باز، هزار بار، عاشق تو نباشم. نمی شود، می دانم نمی شود که بهار از تو سبزتر باشد... https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای دوست ! چون خدا خواهد که خود بیند در آیینه روح ما نگرد...
🍃🍃🍃🍃🍃 از این اندوهناکم که روزگاری بیاید که سرپرستی حکومت این امت به دست بی خردان و نابکاران افتد، بیت المال را به انحصار در آورند، آزادی بندگان خدا را سلب کنند جامعه را بنده خویش سازند، با صالحان نبرد کنند و فاسقان را هم دستان خود قرار دهند! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"بزرگترین شفا، بیدار شدن از چیزیست كه نیستیم " گفت پیلی را آوردند بر سر چشمه‌ای که آب خورد، خود را در آب می‌دید و می‌رمید! او می‌پنداشت که از دیگری می‌رمد نمی‌دانست که از خود می‌رمد! همه اخلاق بد، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر ، چون در توست، نمی‌رنجی! چون آن را در دیگری می بینی می‌رمی و می‌رنجی! ما فیه/مولانای جان✨ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
و به خویشتن،در آینه‌ها می‌نگرم: آیا من اویم؟ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
محبوب من! عشق قصیده‌ی زیبایی است نوشته بر صفحات نقره‌ای ماه در سیاهی شب عشق ترسیمی رازآلود بر برگ تمامی درختان عالم عشق نقشی سحرانگیز بر بال پرندگان و رویای بلورین قطرات باران است ای عزیز من! توغم دل را نمی‌دانی... که به انتظار چشمان تو بر راه بی‌انتهای انتظار چشم دوخته‌ام چون تابستان که بازگشت پرندگان مهاجر را انتظار می‌کشد... / ترجمه‌ی: https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چه شود گر ز ملاقات دوایی سازی خسته‌ای را که دل و دیده به دست تو سپرد https://eitaa.com/TAMASHAGAH