🔅
قبلهٔ ذراتِ عالَم رویِ توست
کعبهٔ اولادِ آدم کویِ توست
میلِ خلقِ هر دو عالم تا ابد
گر شناسند و اگر نی سویِ توست
چون به جز تو دوست نتْوان داشتن
دوستیِ دیگران بر بویِ توست
اگرچه #عطار همه موجودات را
به یک معنی بهرهمند از #عشق میداند
و همهٔ ذرات عالم را
مشتاق #وجهالله میخواند
ولی در عین حال برای #انسان
شأن دیگری قائل میشود و عشق او را
عشقی خاص میداند
که به آن #درد میگوید:
عشق مغزِ کاینات آمد مدام
لیک نَبْوَد عشق بیدردی تمام
قدسیان را عشق هست و درد نیست
درد را جز آدمی در خورد نیست
📚 #باده_عشق
#دکتر_نصرالله_پورجوادی
@TAMASHAGAH
❤️🩹🕊
رنج ما را که توان بُرد به یک گوشه چشم؟!
شرط انصاف نباشد که مُداوا نکنی
#حضرت_حافظ
@TAMASHAGAH
تماشاگه راز
❤️🩹🕊 رنج ما را که توان بُرد به یک گوشه چشم؟! شرط انصاف نباشد که مُداوا نکنی
گفتم که: رفیقی کن با من که منم خویشت
گفتا که: بنشناسم من خویش ز بیگانه
من بیدل و دستارم در خانهٔ خمّارم
یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه؟
🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅
فرمود: چون بندهٔ من
مرا خوانَد
من نیز رویِ دلِ خود با وی گردانم
و بر بساطِ عشقش آرام دهم
#کشف_الاسرار_میبدی
هر آنکس کو ندارد پیر رهبر
بود همراه شیطانش بره در
اگر خواهی که با تدبیر گردی
بگرد آسمان پیر گردی
جوانی کو ببوسد پای پیران
به پیری دست بوسندش امیران
به خودره رفتن نادیده جهلست
بره رفتن براه رفته سهلست
درخت بیشه میوه برنیاید
بود رعنا ولی خوردن نشاید
درخت باغبان پرورده را بین
که شکل خوب دارد بار شیرین
#شیخ_عطار_نیشابوری
#بلبل_نامه
🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊
@TAMASHAGAH
تماشاگه راز
هر آنکس کو ندارد پیر رهبر بود همراه شیطانش بره در اگر خواهی که با تدبیر گردی بگرد آسمان پیر گردی جوا
به کوی عشق منه بی دلیل راه قدم
که من بخویش نمودم صد اهتمام و نشد
حضرت حافظ
👌👌
✅ سعدی
جایی نرسد کس به توانایی خویش
الا تو چراغ رحمتش داری پیش
🍃🍃🍃🍃🍃
✅مولانا درباب صفت پیر و مطابعت از وی
پیر را بگزین که بی پیر این سفر
هست بس پر آفت و خوف و خطر
آن رهی که بارها تو رفتهای
بی قلاوز اندر آن آشفتهای
پس رهی را که ندیدستی تو هیچ
هین مرو تنها ز رهبر سر مپیچ
گر نباشد سایهٔ او بر تو گول
پس ترا سرگشته دارد بانگ غول
غولت از ره افکند اندر گزند
از تو داهیتر درین ره بس بدند
از نبی بشنو ضلال رهروان
که چه شان کرد آن بلیس بدروان
صد هزاران ساله راه از جاده دور
بردشان و کردشان ادبیر و عور
استخوانهاشان ببین و مویشان
عبرتی گیر و مران خر سویشان
گردن خر گیر و سوی راه کش
سوی رهبانان و رهدانان خوش
هین مهل خر را و دست از وی مدار
زانک عشق اوست سوی سبزهزار
تو مرغ آشیان آسمانی
چو بازان مانده دور از آشیانی
چو زاغان بر سر مُردار مردی
ز صافی گشته خرسندی به دردی
چو بازان باز کن یک دم پر و بال
برون پر زین قفس وین دام آمال
چو بازان ترک دام و دانه کردی
قرین دست او شاهانه کردی
به پری بر فلک زین تودهٔ خاک
همی گردی تو با مرغان در افلاک
وگرنه هر زمان بی بال و بی پر
چو مرغ هر دری گردی به هر در
گهی در آب گردی همچو ماهی
گهی چون آب باشی در تباهی
#شیخ_عطار_نیشابوری
#بلبل_نامه
@TAMASHAGAH
این همه عالَمِ پردهها و حجابهاست گِرد آدمی درآمده، عرش غلاف او، کرسی غلاف او، هفت آسمان غلاف او، کُرۀ زمین غلاف او، قالب او غلاف او، روح حیوانی غلاف، روح قدسی همچنین، غلاف در غلاف و حجاب در حجاب، تا آنجا که معرفت است.
و این عارف نسبت به محبوب هم غلاف است، هیچ نیست، چون محبوب است، عارف نزد او حقیر است.
#شمس_تبریزی🍃
@TAMASHAGAH
درها همه بستهاند الا در تو
تا ره نبرد غریب الا بر تو
ای در کرم و عزت و نورافشانی
خورشید و مه و ستارهها چاکر تو
#مولانای_جان
@TAMASHAGAH
این ره پر خس و خاشاک شود پاک به آه
علم آه برافراخته می باید رفت
من گرفتم که قمار از همه عالم بردی
دست آخر همه را باخته می باید رفت
این سفر همچو سفرهای دگر صائب نیست
بار هستی ز خود انداخته می باید رفت
#صائب_تبریزی
@TAMASHAGAH