eitaa logo
تماشاگه راز
281 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
"جزکوی تو را دل نَبُوَد منزل دیگر"😍 باید یک مکانی باشد! هر مکانی... حتی یک مکان خیالی! تا بتوانیم به آنجا برویم از نو زاده شویم، و برگردیم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کم رنگ که مي شویم در انانیّت و پر رنگ تر می شويم در انسانيت. و این یعنی توانایی هنر والای عشق ورزیدن، زیرا عشق در هر لحظه و هر حالتي شعور خاص خویش را به همراه می آورد. ❤️ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن یارِ لطیف ؛ بی‌نشان است https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 "دلبر_بی‌نشان_توئی" ورای این مشایخ که میان خلق مشهورند و بر منبرها و محفل ها ذکر ایشان می رود ، ... بندگانند پنهانی ، از مشهوران تمام تر و نزدپروردگارخاصانند https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«یا موسی إذا جئت علی بابک کیف تصنع؟ (ای موسی اگر به در خانه‌ی تو بیایم چه می‌کنی؟) قال یا ربّ أنت منزّه عن ذلک (موسی گفت خداوندا تو منزّهی از اینکه به در خانه‌ی کسی بروی) قال یا موسی لو جئتُ... (خداوند باز فرمود: ای موسی اگر بیایم؟...) هر چند او می‌گفت که این چگونه باشد؟ جواب می‌فرمود که اگر واقع شود چه می‌کنی؟ عاقبت گفت: سخت گرسنه‌ام، مناظره رها کن، رو طعام‌ها بساز که فردا می‌آیم. طعام‌ها بساخت؛ از پگه نظر کرد همه چیزها حاضر بود الا آب کم بود. آن درویش در رسید که.... نان بده. موسی گفت: نیک آمدی؛ و دو سبو در دست او داد که آب بیار. گفت: هزار خدمت کنم؛ آب آورد. موسی نان به دست او داد. درویش خدمت کرد و رفت... روز دیر شد و موسی منتظر. درین مشکل مانده که سِرّ این چه بود؟... سوال کرد که وعده فرمودی و نیامدی؟ گفت: آمدم، اما تو ما را نان کی دهی، تا دو سبو آب نفرمائی آوردن!» 🔰خمی از شراب ربّانی: گزیده مقالات شمس، https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میِ کلامِ تو گوشم چنان به ‌یغما برد که گوش خویش ندانم ز گوشواره‌ٔ خویش https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک ذره حلاوتِ معرفت در دلی به از هزار قصر در فردوس اعلی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا پیــرهن یوسف ڪَمـڪَشتــه نبــاشــد بینـــایــی یعقـوب و زلیــخا شـدنی نیـسـت از قــول مــن خستــه به معشــوقه بـڪَوییــد جز عشــق تـو عشــقی بـه دلـم جـا شــدنی نیست فیض‌ڪاشانی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 ارغوان شاخه همخون جدا مانده من آسمان تو چه رنگ است امروز؟ آفتابی ست هوا؟ یا گرفته است هنوز ؟ من در این گوشه که از دنیا بیرون است آفتابی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آنچه می بینم دیوار است آه این سخت سیاه آن چنان نزدیک است که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک قدمی می ماند کورسویی ز چراغی رنجور قصه پرداز شب ظلمانی ست نفسم می گیرد که هوا هم اینجا زندانی ست هر چه با من اینجاست رنگ رخ باخته است آفتابی هرگز گوشه چشمی هم بر فراموشی این دخمه نینداخته است اندر این گوشه خاموش فراموش شده کز دم سردش هر شمعی خاموش شده باد رنگین در خاطرمن گریه می انگیزد ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست ارغوانم دارد می گرید چون دل من که چنین خون ‌آلود هر دم از دیده فرو می ریزد ارغوان این چه راز ی است که هر بار بهار با عزای دل ما می آید ؟ که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است وین چنین بر جگر سوختگان داغ بر داغ می افزاید ؟ ارغوان پنجه خونین زمین دامن صبح بگیر وز سواران خرامنده خورشید بپرس کی بر این درد غم می گذرند ؟ ارغوان خوشه خون بامدادان کهکبوترها بر لب پنجره باز سحر غلغله می آغازند جان گل رنگ مرا بر سر دست بگیر به تماشاگه پرواز ببر آه بشتاب که هم پروازان نگران غم هم پروازند ارغوان بیرق گلگون بهار تو برافراشته باش شعر خونبار منی یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشتهباش تو بخوان نغمه ناخوانده من ارغوان شاخه همخون جدا مانده من https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گر در همه شهر یک سر نیشتر است در پای کسی رود که درویش تر است با این همه راستی که میزان دارد میلش طرفی بود که آن بیشتر است https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ابروی دوست کی شود دستکش خیال من کس نزدست از این کمان تیر مراد بر هدف https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنکه رخسار تو را اين همه زيبا می کرد کاش از روز ازل فکر دل ما می کرد آنکه می داد تو را حسن و نمی داد وفا کاشکی فکر من عاشقِ شيدا می کرد يا نمي داد تو را اين همه بيدادگری يا مرا در غم عشق تو شکيبا می کرد کاشکی گم شده بود اين دلِ ديوانه من پيش از آن روز که گيسوی تو پيدا می کرد ای که در سوختنم با دلِ من ساخته اي کاش يک شب دلت انديشه فردا می کرد کاش مي بود به فکر دلِ ديوانه ي ما آنکه خلق پری از آدم و حوا می کرد کاش درخواب شبي روي تو مي ديد عماد بوسه ای از لب لعل تو تمنا می کرد ☘☘☘ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃💐 روز وشب ؛ دور تو گشتن؛ شده است کار دلم دف بزن ،دف ،که سرا پا.... هیجانم ، هیجان https://eitaa.com/TAMASHAGAH