eitaa logo
تماشاگه راز
278 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🍃🍃🍃🍃🍃 ابایزید (قدس الله سرّه) بر دیۀ خَرَقان گذر کرد، گفت: از این دیه بعد صد و پنجاه سال مردی بیرون آید که به پنج درجه از من بگذرد، و همچنان شد. به همان تاریخ ابوالحسن خرقانی طالب شد و از سر تربت او خرقه پوشید. پس اولیای کامل اولی‌تر که بر اَسرار واقف کندشان خدای تعالی. 🌼🍃🌼🍃🌼🍃 اگر به ترکستان تا به در شام کسی را خاری در انگشت شود آن از آن من است. همچنین از ترک تا شام کسی را قدم در سنگ آید زیان آن مراست و اگر اندوهی در دلی است آن دل از آن من است. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گفتم : الهی ...! پنجاه سال است تا در محبت توام. در سرم ندا شنیدم که : مـن پـیـشـتـر از آدم تـو را بـه دوسـتـی گـرفـتـه ام شیخ 🌹نقل از کتاب هزار منزل عشق https://eitaa.com/TAMASHAGAH
از خویش به درآمدم چنان شکوفه که از شاخِ درخت! https://eitaa.com/TAMASHAGAH
با خدای خویش آشنا گرد، که غریبی که به شهر آشنائی دارد با کسی، آنجا قوی دل‌تر بُود.
صمیمیت او [ابوالحسن خرقانی] با خدای سبب شده است که در درون او لحظه‌هایی بگذرد که در ادبیات عرفانیِ جهان همتا ندارد: شبی نماز می‌کرد. آوازی شنید که «هان! بوالحسنوا خواهی که آنچه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟» شیخ گفت: ای بار خدایا! خواهی تا آنچه از رحمت تو می‌دانم و از کرَم تو می‌بینم با خَلق بگویم تا هیچ کَسَت سجود نکند؟» آوازی شنید که: «نه از تو و نه از من!» 📕 نوشته بر دریا از میراث عرفانی ص۴۴ ✍ محمدرضا شفیعی کدکنی
ما اینجاییم و خدا آنجا و بین ما آتش است؛ آتش نمی‌گذارد دستمان به خدا برسد. ما اینجاییم و خدا آنجا و بین ما دریاست؛ دریا نمی‌گذارد دستمان به خدا برسد. گاهی اما برای رسیدن به او، نه طاعت به کار می آید و نه عبادت، نه ذکر و نه دعا، نه التماس و نه استغفار. تنها بی باکی است که به کار می‌آید. بی باکیِ عبور از آب و بی باکیِ گذشتن از آتش. گذشتن از آتش، اما نه به امید آنکه آتش گلستان شود و تو ابراهیم. گذشتن از دریا، اما نه به امید آنکه دریا شکافته شود و تو موسی. آتش را به امیدِ سوختن گذشتن، و دریا را به امیدِ غرق شدن. 📖 نوشته بر دریا میراث عرفانی @TAMASHAGAH
الهی ! مرا در مقامی مدار که گویم " و " یا گویم ، و " مرا در مقامی دار که در میان نباشم همه باشی.
و گفت :خدایا مرا به خودم بنما! لباسی دید آلوده ومندرس پرسید : این منم؟! فرمود : آری! گفت : پس آن همه راز و نیاز و عبادت و اشک وزاری چه شد؟ خداوند فرمود : آن همه من بودم.
گوهر از هر طرفی می‌تابد پای کوبان سوی جان می‌آید از در مشعله داران فلک آتش دل به دهان می‌آید جان مبارک دهان را بین از شه سخن اوردش بر ان دهن دارش دگر حرام باشد غیر شه اید .ما اینجاییم و خدا آنجا و بین ما آتش است؛ آتش نمی‌گذارد دستمان به خدا برسد. ما اینجاییم و خدا آنجا و بین ما دریاست؛ دریا نمی‌گذارد دستمان به خدا برسد. گاهی اما برای رسیدن به او، نه طاعت به کار می آید و نه عبادت، نه ذکر و نه دعا، نه التماس و نه استغفار. تنها بی باکی است که به کار می‌آید. بی باکیِ عبور از آب و بی باکیِ گذشتن از آتش. گذشتن از آتش، اما نه به امید آنکه آتش گلستان شود و تو ابراهیم. گذشتن از دریا، اما نه به امید آنکه دریا شکافته شود و تو موسی. آتش را به امیدِ سوختن گذشتن، و دریا را به امیدِ غرق شدن. @TAMASHAGAH