بیشک زیباترین، عاشقانهترین و بهکمالترین دفاعیهها از ابلیس، از آنِ عینالقضات است، چنانکه در نامههای عینالقضات میخوانیم:
«همه سجود کردند الا معلم فریشتگان...
فراق معشوق اختیار کرده بر سجود غیری.
زهی کمال عشق،
ما زاغ البصر و ما طغی، جوانمردا!
اگر و کلم موسی تکلیماً، کمال است، پس ابلیس را از این کمال است.
تو چه دانی که ابلیس کیست؟ شحنۀ مملکت است که صد و بیست و چهار هزار نبی زخم او خوردهاند»
عینالقضات در تمهیدات مقام ابلیس را آنچنان رفیع دانسته که میگوید او را به دربانی حضرت حق گماشتهاند:
«ابلیس را به دربانی حضرت عزت فرو داشتند و گفتند: تو عاشق مایی... بیگانگان را از حضرت ما بازدار و این ندا میکن:
معشوق مرا گفت نشین بر در من
مگذار درون آنکه ندارد سر من
آن کس که مرا خواهد گو بی خود باش
این درخور کس نیست مگر درخور من»
در پس پرده سّری رفته است میان حضرت حق و ابلیس، چنانکه میان بنیامین و یوسف آنگاه که بر او تهمت دزدی زدند:
«هیچ خواهی بدانی که با ابلیس در سرّ، اعنی در درون پرده، آنجا که نه آدم بود و نه جبرئیل و نه میکائیل، چه گفتند...
یوسف درون پرده با بنیامین گفت آنچه گفت و از بیرون پرده
او را به دزدی بگرفتند و
به فضیحت دو جهانی او را منسوب کردند و
بنیامین به همه راضی بود...،
اما تو از آن افسانه شنیده باشی!
باش تا ملامت بنیامین پنهان با تو غمازی کند که با ابلیس چه گفتند درون پرده و پس به رضای او چرا از بیرونش روسیاه کردند:
و ان علیک لعنتی و او میگوید:
جانی دارم که بار عشق تو کشد، تا در سر کار تو شود نگریزم» (تمهیدات)
#ابلیس_در_متون_عرفانی
#تمهیدات
#نامههای_عین_القضات
https://eitaa.com/TAMASHAGAH