eitaa logo
تماشاگه راز
283 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
بس نظر تیز که تقدیر کرد تا رخ زیبای تو تصویر کرد روی تو عقلم صدف عشق ساخت چشم تو جانم هدف تیر کرد نرگس جادوت دل از من ربود گفت که این جادوی کشمیر کرد جادوی کشمیر نیارد همی پیش تو یک مسئله تقریر کرد زلف تو باز این دل دیوانه را حلقه درافکند و به زنجیر کرد هر که سر زلف تو در خواب دید کافریش عشق تو تعبیر کرد با سر زلف تو همه هیچ بود هرچه دلم حیله و تدبیر کرد کفر از آن خاست که در کاینات کوکبهٔ زلف تو تأثیر کرد زلف تو اسلام برافکنده بود لیک نکو کرد که تاخیر کرد مرغ دلم تا که زبون تو شد قصد بدو عشق زبون گیر کرد در ره عشق تو دلم جان بداد تا جگر سوخته توفیر کرد نالهٔ شبگیر من از حد گذشت چند توان نالهٔ شبگیر کرد کس بنداند که دل عاشقم در ره عشق تو چه تقصیر کرد لاجرم اکنون چو به دام اوفتاد دانهٔ جان در سر تشویر کرد بر دل عطار ببخشای از آنک روز جوانیش غمت پیر کرد @TAMASHAGAH
گر طالب راه حق شوی ره پیداست او راست بود با تو، تو گر باشی راست وانگه که به اخلاص و درون صافی او را باشی بدان که او نیز تراست 🍂🍂 @TAMASHAGAH
همه شب سجده  برآرم که بیایی  تو به خوابم و در آن  خواب  بمیرم که  تو  آیی  و  بِمانی @TAMASHAGAH
🍁 عاشق شده ام بر تو، تدبیر چه فرمایی؟ از راهِ صلاح آیم یا از ره رسوایی؟ @TAMASHAGAH
آینهٔ رنگ تو عکس کسیست تو ز همه رنگ جدا بوده‌ای @TAMASHAGAH
هوالحی💐 سروِ چَمانِ من چرا میلِ چمن نمی‌کند؟ همدمِ گل نمی‌شود یادِ سَمَن نمی‌کند دی گِلِه‌ای ز طُرِّه‌اش کردم و از سرِ فُسوس گفت که این سیاهِ کج، گوش به من نمی‌کند تا دلِ هرزه گَردِ من رفت به چینِ زلفِ او زان سفرِ درازِ خود عزمِ وطن نمی‌کند پیشِ کمانِ ابرویش لابه همی‌کنم ولی گوش کشیده است از آن گوش به من نمی‌کند با همه عطفِ دامنت آیدم از صبا عجب کز گذرِ تو خاک را مُشکِ خُتَن نمی‌کند چون ز نسیم می‌شود زلفِ بنفشه پُرشِکَن وه که دلم چه یاد از آن عَهدْشِکَن نمی‌کند دل به امیدِ رویِ او همدمِ جان نمی‌شود جان به هوایِ کویِ او خدمتِ تن نمی‌کند ساقیِ سیم ساقِ من گر همه دُرد می‌دهد کیست که تن چو جامِ مِی جمله دهن نمی‌کند؟ دستخوشِ جفا مَکُن آبِ رُخَم که فیضِ ابر بی‌مددِ سِرشکِ من دُرِّ عَدَن نمی‌کند کُشتهٔ غمزهٔ تو شد ناشنیده پند تیغ سزاست هر که را دَرد سخن نمی‌کند @TAMASHAGAH
در نهاد هر که چشم عشق گشاید؛ جمالی که "لیس کَمِثلهِ شیء" نعت اوست جلوه نماید. العارفین مسعود بخارایی دهلوی @TAMASHAGAH
جنس نایاب دلم هر مشتری را باب نیست گوهرم جز دوست نشناسد خریدار دگر آملی @TAMASHAGAH
هیچ می‌گویی اسیری داشتم حالش چه شد ؟ خستهٔ من نیم جانی داشت احوالش چه شد ؟ کاشانی @TAMASHAGAH
احوال من مپرس که با صدهزار درد می‌بایدم به درددل دیگران رسید صائب تبریزی. @TAMASHAGAH