eitaa logo
تماشاگه راز
282 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
دل من گِردِ جهان گشت و نیابید مثالش به که ماند؟! به که ماند؟! به که ماند؟! به که ماند؟! ✨✨ @TAMASHAGAH
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 گر ناله کنم گوید یعقوب مباش ور صبر کنم گوید ایوب مباش اشکسته بخواهدم و چون سر بکشم بر سر زندم که سر مکش چوب مباش @TAMASHAGAH
گر شاخه‌ها دارد تری              ور سرو دارد سروری ور گل کند صد دلبری                ای جان توچیزی دیگری ‌ @TAMASHAGAH
حکایت جستجوی انسانها برای خدا ؛ حکایت ماهیانی است که درون دریا ... به دنبال دریا می گردند ، بی خبر از آنکه دریا ، درون و بیرون آنها را فرا گرفته است . و عزیزی چه زیبا می گفت : "الله الصمد" یعنی "جهان ، ازخدا پراست" @TAMASHAGAH
اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم @TAMASHAGAH
جان جانان من ! من همیشه دیر فهمیدم که تو چقدر همه چیز را به موقع... درست و بجا چیدی مهربانم! به شب و روشنایی حقیقت سلاااام💐✋
هوالمتین🍃
الهی ؛ فرزانه تر از دیوانه‌ی تو کیست؟ الهی ؛ خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند که پیری ، خود شکستگی است . الهی ؛ آنکه تو را دوست دارد ، چگونه با خلقت مهربان نیست؟ ، حسن‌زاده آملی
جان جانان‌من! سپاسگزار پروردگاری هستم که وقتی عشق را در قلبم بیدار کرد، یادم داد که آن را بی‌دریغ چون باران بر دیگران فرو ریزم . مرا آموخت ابری که انباشته از باران است لاجرم می‌بارد، و گلی که معطر است، بی‌اختیار عطر خود را در فضا می‌پراکند. این عشق است... عشق را برایم معنا کردی؛ در وجودم باران بودن را حک کردی . جان جانان من سپاسگزارم 🙏
هوالعزیز💐 گفتم سر كوچه ات قراري بگذار اين دفعه بناي ابتكاري بگذار آنجا لب مهرباني ام از بوسه كم داري اگر ببر نداري بگذار 📚 پروين
صمیمیت او [ابوالحسن خرقانی] با خدای سبب شده است که در درون او لحظه‌هایی بگذرد که در ادبیات عرفانیِ جهان همتا ندارد: شبی نماز می‌کرد. آوازی شنید که «هان! بوالحسنوا خواهی که آنچه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟» شیخ گفت: ای بار خدایا! خواهی تا آنچه از رحمت تو می‌دانم و از کرَم تو می‌بینم با خَلق بگویم تا هیچ کَسَت سجود نکند؟» آوازی شنید که: «نه از تو و نه از من!» 📕 نوشته بر دریا از میراث عرفانی ص۴۴ ✍ محمدرضا شفیعی کدکنی