دل من
گِردِ جهان گشت و
نیابید مثالش
به که ماند؟!
به که ماند؟!
به که ماند؟!
به که ماند؟!
#مولانای_جان
✨✨
@TAMASHAGAH
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
گر ناله کنم گوید یعقوب مباش
ور صبر کنم گوید ایوب مباش
اشکسته بخواهدم و چون سر بکشم
بر سر زندم که سر مکش چوب مباش
#مولانای_جان ✨
@TAMASHAGAH
گر شاخهها دارد تری
ور سرو دارد سروری
ور گل کند صد دلبری
ای جان توچیزی دیگری
#حضرت_مولانا✨
@TAMASHAGAH
حکایت جستجوی انسانها برای خدا ؛ حکایت ماهیانی است که درون دریا ... به دنبال دریا می گردند ،
بی خبر از آنکه دریا ، درون و بیرون آنها را فرا گرفته است .
و عزیزی چه زیبا می گفت : "الله الصمد" یعنی "جهان ، ازخدا پراست"
@TAMASHAGAH
الهی ؛ فرزانه تر از دیوانهی تو کیست؟
الهی ؛ خوشا آنان که در جوانی شکسته شدند که پیری ،
خود شکستگی است .
الهی ؛ آنکه تو را دوست دارد ، چگونه با خلقت مهربان نیست؟
#مناجات ، حسنزاده آملی
جان جانانمن!
سپاسگزار پروردگاری هستم که وقتی عشق را در قلبم بیدار کرد، یادم داد که آن را بیدریغ چون باران بر دیگران فرو ریزم .
مرا آموخت ابری که انباشته از باران است لاجرم میبارد، و گلی که معطر است، بیاختیار عطر خود را در فضا میپراکند.
این عشق است...
عشق را برایم معنا کردی؛
در وجودم باران بودن را حک کردی .
جان جانان من
سپاسگزارم 🙏
هوالعزیز💐
گفتم سر كوچه ات قراري بگذار
اين دفعه بناي ابتكاري بگذار
آنجا لب مهرباني ام از بوسه
كم داري اگر ببر نداري بگذار
📚 #احمد پروين
صمیمیت او [ابوالحسن خرقانی] با خدای سبب شده است که در درون او لحظههایی بگذرد که در ادبیات عرفانیِ جهان همتا ندارد:
شبی نماز میکرد. آوازی شنید که «هان! بوالحسنوا خواهی که آنچه از تو میدانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟»
شیخ گفت: ای بار خدایا! خواهی تا آنچه از رحمت تو میدانم و از کرَم تو میبینم با خَلق بگویم تا هیچ کَسَت سجود نکند؟»
آوازی شنید که:
«نه از تو و نه از من!»
📕 نوشته بر دریا
از میراث عرفانی #ابوالحسن_خرقانی
ص۴۴
✍ محمدرضا شفیعی کدکنی