eitaa logo
تماشاگه راز
279 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
هر کس فضیلتی از فضایل علی (ع) را بنویسد تا وقتی که از آن نوشته اثری باقی بماند، فرشتگان برای نویسنده طلب استغفار کنند.. 🍃🍃 @TAMASHAGAH
مقداری علی‌علیه‌السلام را نگاه کن عبد میشوی! نگاه کردن به او تو را عبد بار می‌آورد... کسی نگوید چرا انقدر "علی علی" میگوییم! ما با نگاه کردن به علی(ع) به خدا میرسیم.. میدانید چرا پیامبراکرم(ص) میفرماید ذِکر علیُ عبادَه ؟! چون هر کسی با علی نشست و برخاست کند حساب کار خودش را خواهد کرد! با خود میگوید اگر یعنی علی‌علیه‌السلام پس ما کلاهمان پس معرکه است و اینجاست که اولین مراتب عبودیت شروع میشود...🍃 @TAMASHAGAH
بسیار می گفتم که دل، با کَس نپیوندم ولی دیدار خوبان اختیار، از دستِ دانا می بَرد... 🍃 @TAMASHAGAH
نعل بینی باژگونه در جهان تخته بندان را لقب گشته شهان بس طناب اندر گلو و تاجِ دار بر وی انبوهی که اینک تاجدار همچو گور کافران بیرون حلل اندرون قهر خدا عز و جل دفترپنجم 📘در این دنیا امور ناراستِ بسیاری دیده می شود. چه بسیار افرادی که صلاحیت های بسیار کم دارند و القاب بزرگ بر ایشان گذاشته شده. کسانی که خود در معرضِ هلاکتند, اما کسانی گردشان جمعند و آنان را بزرگ می خوانند. آنان, چون منکرانِ بی عاقبتی هستند که ظواهری پر زرق و برق دارند, اما از فیض و رحمت خداوند بی نصیبند... @TAMASHAGAH
"فعل و قول اظهار سر است و ضمیر هر دو پیدا می کند سر ستیر " دفترپنجم ✨✨ 📘باطن آدمی هم به سخن آشکار می شود و هم به عمل...نه اینکه تنها به سخنِ او.... @TAMASHAGAH
او چو آمد من کجا یابم قرار کو بر آرد از نهاد من دمار همچنین جویای درگاه خدا چون خدا آمد شود جوینده لا گرچه آن وصلت بقا اندر بقاست لیک ز اول آن بقا اندر فناست سایه‌هایی که بود جویای نور نیست گردد چون کند نورش ظهور عقل کی ماند چو باشد سر دِه او کلُ شیء هالِک الا وَجهَهُ دفتر سوم ✨🍃✨🍃 📘یکی از شیواترین و جالبترین داستان‌های مثنوی که در دفتر سوم آمده و توصیه میکنم حتما مطالعه شود داستان آن است که از به شکایت می‌برد. و سلیمان می‌گوید: باید باد را هم حاضر کنم . که پشه می‌گوید : اگر او بیاید من دیگر نمیتوانم باشم. که تمثیلی است از جوینده خدا که اگر او را بخواهی بیابی دیگر نباید از خودت اثری باشد. و در شیواترین مثال سایه را مثال می‌زند که جویای نور است که آمدن نور به معنی حذف سایه است.. @TAMASHAGAH
ساقى بگو چكيدۀ دل در سبو كنند  تا صاف‌مشربان به خرابات رو كنند رو از هوس بتاب كه مردان راه عشق محراب طاعت از دل بى‌آرزو كنند در كارگاه عشق حريفان سينه‌چاک  از تار ماهتاب كتان را رفو كنند دفع خمار نرگس خوبان نمى‌شود خون مرا چو باده اگر در سبو كنند سازند مشكبو دهنِ زخم را«حزين» حسرت‌كشان اگر گل داغ تو بو كنند @TAMASHAGAH
ما در نماز به می بریم بیچاره آنکه سجده به می برد... جان✨ @TAMASHAGAH
«غربت کسی نباش که تو را وطن دیده است.» « الصَّديقُ إنسانٌ، هُوَ أنتَ إلاّ أنَّهُ غَيرُكَ.» دوست صمیمی، انسانى است كه همان خودت می‌باشد، جز آن كه [كالبدش] غير از توست. علی ( ع ) @TAMASHAGAH
حِکایت زیبا و آموزنده📜 ✍دو کَس رنج بیهوده بردند و سعی بی فایده کردند یکی آن که اندوخت و نخورد و دیگر آن که آموخت و نکرد علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی نه محقق بود نه دانشمند چارپاپیی برو کتابی چند آن تهی مغز را چه علم و خبر که بر او هیزم است یا دفتر گلستان سعدی🍃 @TAMASHAGAH
🍃🍃 مدار مغناطیسیِ علی (ع) یک آهن در حالت طبیعی فقط یک آهن است و وقتی به یک مدار مغناطیسی متصل می‌شود خودش مدار مغناطیسی می‌گردد... به همین دلیل «شهید» دارای اعجاز است. 🔸 هر كس به مدار مغناطيسی علی‌بن‌ابی‌طالب (ع) نزدیک‌تر شد اين مدار بر او اثر می‌گذارد او کمیل‌بن‌زیاد می‌شود او ابوذر غفاری می‌شود او سلمان پاک می‌شود..
اللهُ لا اِلهَ اِلا هُوَ الحیُ القَیوم 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانان من! سلاااام ! مثل دیروز تو را دوست ندارم دیگر متحول شده‌ام از امروز دوست ترت می دارم ... سپاسگزارم عشق جان سپاسگزارم🙏
أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا. /٣٨ روزی که نزد ما آیند عجب و هستند! ترجمه زمانی @TAMASHAGAH
آنکه دیگری را دعا کند به حقیقت خود را دعا کرده است. هر که دیگری را دعا کند فرشته ای گوید : تو نیز همچنین! @TAMASHAGAH
گویند طرب به سازِ تجدید آمد شب رفت و سحر دمید و خورشید آمد ما را به فضولی خیالات چه‌کار؟ هرجا که به جلوه آمدی، عید آمد دهلوی /رباعیات @TAMASHAGAH
در شبِ من خنده‌ی خورشید باش ‌آفتابِ ظلمتِ تردید باش ای همای پرفشان در اوج‌ها  سایه‌ی عشق منی جاوید باش! ای صبوحی بخشِ مِی‌خوارانِ عشق،  در شبانِ غم صباحِ عید باش آسمانِ آرزوهای مرا  روشنای خنده‌ی ناهید باش با خیالت خلوتی آراستم  خود بیا و ساغر امید باش. @TAMASHAGAH
من تو را تصویر خواهم کرد تو را به رنگ به نور و به آوازهای رنگین تبدیل خواهم کرد تو را به گل به کوه ، و به رودخانه های خروشان تبدیل خواهم کرد. من از تو دنیا را خواهم ساخت و برای تو ، دنیا را اگر سخنم را باور نمیکنی هنوز قدرت دوست داشتن را باور نکرده ای. @TAMASHAGAH
مردمان در من و حیرانی من حیرانند من در آنکس که تو را بیند و حیران نشود،حيرانم... دهلوی @TAMASHAGAH
هرکسی را خدمتی داده قضا در خور آن ،گوهرش در ابتلا جان 📘قضای الهی هر کس را مأمور خدمتی که لایق آن است کرده،یعنی طبق مشیت الهی هرکسی برای وظیفه و کاری آفریده شده است.و به گاه امتحان و ابتلا جوهر هر شخص آشکار می شود. [مصراع دوم مناسب این کلام حضرت علی علیه السلام است:فی تقلب الاحوال علم جواهر الرجال."گوهر آدمیان در فراز و فرود روزگار شناخته آید".] @TAMASHAGAH
گر با همه‌ای ، چو بی منی بی‌همه‌ای! ور بی‌همه‌ای ، چو با منی با همه‌ای! جان✨ @TAMASHAGAH
امیرالمومنین علیه‌السلام: حالِ نیکو نمی‌گردد، مگر آن‌گاه که ، رفتار باشند. فلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ ، «خطبه ۲۱۶» @TAMASHAGAH
از در انداختنت بیرون از پنجره بیا تو.. بجنگ واسه خواسته هات و نا امید نشو! خدا ببینه سفت و سخت چسبیدی به خواستت،بهت میده خواستت رو..! "شهید مصطفی صدر زاده" 👆👆👆 این شما و این یکی از فرمول های موفقیت یکی از شروط عمل صالح استمرارش هست. یکی از راه های رسیدن به اهداف هم تلاش برای به دست آوردنش هست 🌱🌱🌱 @TAMASHAGAH
تماشاگه راز
هر کس فضیلتی از فضایل علی (ع) را بنویسد تا وقتی که از آن نوشته اثری باقی بماند، فرشتگان برای نویسنده
🍃🍃🍃 در این دنیایی که هیچ وقت ظلم انتها ندارد باید جنگید نباید سلاح را زمین گذاشت حال می‌خواهد سلاح شما تفنگتان باشد یا تلفن‌ همراه یا حتی قلم و کاغذ و صدا و بیان شما فرقی ندارد! جنگ امروز در دنیا جنگ بین ظالم و مظلوم است و خداوند وعده داده است‌که آینده از آن ملتهای‌ مقاوم است.. 🍃🍃🍃🍃
مَشورت با نفسِ خویش اندرفِعال هرچه گوید، عکس آن باشد کمال هرگاه در کارها با نفس خود مشورت کردی، هرآنچه به تو گفت، بدان که عکس آنچه می گوید، کمال و خیر است. بر نیایی با وَی و استیزِ او رَو  برِ  یاری،  بگیر آمیزِ او تو نمی توانی با نفس و عناد او مقابله کنی، پس پیش یاری برو و با او در آمیز و به خوی و عادت او در آی. (برای چیرگی بر نفس باید با اهل خرد همنشینی داشت) عقل، قوّت گیرد از عقلِ دگر  نَی شِکَر کامل شود از نَی شِکَر عقل با عقل دیگر نیرو می گیرد، چنانکه مثلاً نیشکر از نیشکر دیگر کامل می شود، زیرا هر چیز حکم مقارن خود را دارد. من ز مکرِ نفس دیدم چیزها کو بَرَد از سِحرِ خود تمييزها من از نیرنگ نفس امّاره چیزها دیده ام، زیرا او با جادوی فریب خود، قوّه تشخیص آدمیان را از بین می برد. وعده ها بدهد تو را تازه به دست کو هزاران  بار،  آنها  را  شکست نفس امّاره، به تو وعده های تازه می دهد، در حالی که آن وعده ها را هزاران بارنقض کرده است. عمر، گر صد سال خود مهلت دهد اوت  هر  روزی  بهانه  نو  نهد عمر اگر صد سال طول بکشد بالاخره به پایان می رسد، ولی نیرنگ نفسِ امّاره را پایانی نیست، بلکه هر روز حیله و بهانه ای نو می تراشد. مثنوی شریف کریم زمانی گرم گويد وعده هایِ سرد را جادویِ  مردی، ببندد مرد را نفس امّاره، وعده های پوج را با حرارت تمام می دهد. نفس، در واقع جادوگری است که مردان را زبون می سازد. همانگونه که با استعانت از سِحر، مردان را از مردانگی می افکنند. خواهش های نفسانی نیز سبب می شود که انسان زبون حاکمیت شهوت و حیوانیت شود و نتواند بند هوی از پای عقل و روح خود بگسلد. در نتیجه از سلوک در می ماند. " خلاصه، نفس همّت مردانگی را زایل می کند." ای ضیاءُ الحَق حُسام الدّین بیا که نروید بی  تو از  شوره، گیا مولانا پس از سخنانی درباره حیله و فساد نفس امّاره روی به حسام الدين چَلَبی می کند و محبّت و دوستی خود را به او چنین می نمایاند: ای ضیاءُ الحَق و ای حُسامُ الدّين بیا که بدون تو در شوره زار، گیاهی نمی روید. حُسام الدّین چَلَبی، نمونه عارفی کامل است که بدون ارشاد و دستگیری عارف کامل، ممکن نیست که اسیران بند هوى، رها شوند و در باطن عریان و عاری از کمالشان، گیاه حقیقت بروید. از فلک آویخته شد پرده یی از پیِ نفرينِ  دل  آزرده یی براثر نفرین یک دلِ آزرده. از فلک پرده ای آویزان شد. خداوند به واسطه نفرین یکی از مردان حق، بر دل های مردم گناهکار پرده ای کشید و آنان در گمراهی ماندند. این قضا را هم قضا داند عِلاج عقلِ خَلقان درقضا گیج است گیج علاج این قضای الهی نیز از قضای الهی بر می آید. ولی عقل مردم در شناخت قضای الهی، حیران و سرگشته است. از طریق مناقشه های کلامی، مسأله قضای الهی شناخته نمی شود. «علاج» را باید «علیح» خواند تا قافیه مناسب آید. و این طبق قاعده اماله است. اژدها گشته است آن مارِ سیاه آنکه کرمی بود  افتاده  به  راه آن مار سیاه به اژدها تبدیل شده است، در حالی که ابتدا، مانند کرمی بود که بر سر راه افتاده بود.نفس آدمی، در آغاز همانند کرمی بیمقدار است، ولی رفته رفته از شهوات و هوی ها تغذیه می کند و به ماری ستبر تبدیل می شود و باز تناور می گردد و به اژدهای سهمناک دگرگون می شود. پس باید غذای شیطانی آن را بُرید تا دوباره مثل کرم ناتوان شود و عقل و روح از آزار او رها شوند. مثنوی شریف کریم زمانی @TAMASHAGAH