• طَـعم ِخوش ِشَـهادَت •
- ای ماه بنی هاشـم خورشید لقـا عباس . . .
- ای نور دل حیـدر شمع شهـدا عبـاس . . .💔!
- ای درد و غم ایـام من رو به تو آوردم . . .
- دست من مسکین گیر؛ از بهر خدا عباس . . .
• طَـعم ِخوش ِشَـهادَت •
-
و در آخر که مقصد پیش چَشم،
قد علم میکند، همان 'خویشِ' پیش از مقصد، میشود تماما او!
میشود پرڪاهی تقدیمِ او؛ و اندر این
مسیرالهی، اعجاز وجودی اسیرشده در
نَفس، میدرخشد و حماسهها رقم میزند! حماسههایی از رگ و ریشهی شهادت . .
+ عباسم، حماسھ بود؛