eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
672 عکس
712 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️تاملی بر مستندات اهل تشیع به منابع اهل سنت برای اثبات بی احترامی خلیفه دوم به حضرت زهراء ( سقط حضرت محسن ) ♦️به مناسبت ایام عزاداری شهادت حضرت فاطمه قصد داریم نگاهی گذرا بر استنادات اهل تشیع به منابع اهل سنت بیندازیم تا اعتبار علمی این استنادات روشن شود . 🔹1)الوافی بالوفیات صفدی : إِن عمر ضرب بطن فَاطِمَة يَوْم البيعة حَتَّى أَلْقَت المحسن من بَطنهَا (جلد : 6 صفحه : 15)!! نقد : واقعا تاسف برانگیز است که برای اثبات این هتک حرمت به چنین منابعی استناد می شود . با جستجوی کوتاه در متن کتاب متوجه این نکته می شویم که عبارت فوق برش و تقطیعی ناشیانه است . ماجرا این است که صفدی میگوید: نظام [ادیب و متکلم مشهور]شخصی معتزلی و گمراه بوده وعقاید گمراهی داشته مثلا میگفته عمر زده پهلوی فاطمه را شکسته.... . صفدی در شرح حال نظام معتزلی موارد افتراق نظر او با معتزله را بیان می کند. او اولین وجه اختلاف را در این می داند که نظام عقیده داشته خداوند موصوف به قادر بر شر و معاصی نمی شود ولی معتزله قائل بودند که خداوند موصوف به این دو می شود ولی بخاطر قبیح بودن این امور را انجام نمی دهد. در ادامه نیز متن مورد استناد شیعه را ذکر می کند : وَمِنْهَا ميله إِلَى الرَّفْض ووقوعه فِي أكَابِر الصَّحَابَة رَضِي الله عَنْهُم وَقَالَ نَص النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم على أَن الإِمَام عَليّ وعينه وَعرفت الصَّحَابَة ذَلِك وَلَكِن كتمه عمر لأجل أبي بكر رَضِي الله عَنْهُمَا وَقَالَ إِن عمر ضرب بطن فَاطِمَة يَوْم لبيعة حَتَّى أَلْقَت المحسن من بَطنهَا ( الوافی بالوفیات ج 6 ص 15) 🔹2)الملل و النحل شهرستانی : إن عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتى ألقت الجنين من بطنها. ( جلد : 1 صفحه : 71) باز شهرستانی در کتاب خود در شرح حال نظام شروع به شمارش منفردات نظام از معتزله می کند و در مسئله یازده می گوید : الحادية عشرة: ميله إلى الرفض، و وقيعته في كبار الصحابة. .... تا اینکه : و زاد في الفرية فقال: إن عمر ضرب بطن فاطمة يوم البيعة حتى ألقت الجنين من بطنها. ( الملل و النحل ج 1 ص 71) 🔹3)لسان المیزان ابن حجر عسقلانی : أن عمر رفس فاطمة حتى أسقطت بمحسن ( جلد : 1 صفحه : 268) این مطلب اصلا سلسله راوی ندارد!!اصلا نمیشود اسمش را گذاشت روایت بلکه سخن یک شخص رافضی است!! حتی سخن او هم نیست در متن چنین آمده که:یک شخصی می آمد نزد ابن ابی دارم وبه او میگفت:عمر زد پهلوی فاطمه را شکست. لذا این سخن اصلا کلام خود ابن ابی دارم نبوده و کلام فردی مجهول است و حتی اگر کلام خود ابن ابی دارم هم باشد او به لحاظ رجالی اعتباری ندارد. نظر خود ابن حجر عسقلانی در مورد ابن ابی دارم : أحمد بن محمد بن السري بن يحيى بن أبي دارم المحدث أبو بكر الكوفي" الرافضي الكذاب" ( لسان المیزان ج 1 ص 268 ) نظر ذهبی در مورد او : قُلْتُ: شَيْخٌ ضالّ مُعَثَّر. ( سیر اعلام النبلاء ج 12 ص 126) ادامه دارد... 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️یادداشتی از محسن حسام مظاهری 🔹مادامی که حتی یک کارشناس اهل سنت اجازه‌‌ی حضور در رسانه‌ی عمومی کشور و تبیین مواضع و بیان روایت هم‌مذهبان خود از تاریخ اسلام را ندارد، ادعاهایی ازین قبیل ‌که می‌خواهیم در فلان برنامه درباره‌ی واقعه‌ی حساس و چالش‌برانگیزی مثل سقیفه، علمی و مستند «گفتگو» کنیم، تنها به شوخی شبیه است. 🔹بگذریم از این‌که واقعاً مشخص نیست چه نسبتی است میان بازخوانی رخدادی مثل سقیفه با مسایل انسان امروز و جهان معاصر آن‌هم در یک رسانه‌ی عمومی مثل صداوسیما. 🔹قرن‌هاست یک‌طرف صحاح را شخم می‌زنند و طرف دیگر کتب اربعه و بحار را، به قصد یافتن تعارض‌ها و تناقض‌ها و به قول معروف «سوتی»‌های طرف مقابل و اثبات حقانیت مسلک خود! قرن‌هاست بر سر فتوحات و سقیفه و معنای ولی و شأن نزول آیات سوره‌ی مائده و شورا و خلافت بین اهل قبله نزاع و خونریزی است. قرن‌هاست این‌ها «مؤتمر علمای بغداد» و «شبهای پیشاور» و «ثم اهتدیت» می‌نویسند و آن‌ها «منهاج السنة» و «خرافات وفور» و «شاهراه اتحاد». اینها از امثال تیجانی مجسمه‌ی قهرمان می‌سازند، آن‌ها از امثال برقعی. نهایتش هم هیچکدام از مجادلات تکراری و کسل‌کننده و بی‌حاصل شیوخ شبکه‌های «اهل البیت» و «ولایت» با مولوی‌های «کلمه» و «وصال» گامی فراتر نرفته‌اند. 🔹آخرش چه؟ تاریخی به بلندای چهارده قرن که عمده‌ی صفحاتش را این مباحثات و منازعات فرقه‌ای سیاه و سرخ کرده، چه جای افتخاری دارد؟ عایدی این تاریخ برای انسان امروز چیست؟ مسلمان امروز چه بهره‌ای از پرداختن دوباره و دوباره به این منازعات تاریخی می‌برد؟ کدام مسایلش، کدام چالش‌هایش، کدام پرسش‌هایش در این تورق چندین‌باره قرار است پاسخ پیدا کند؟ 🔹صرف‌نظر از آن دسته، در طرفین، که ارتزاق ازین چالش‌ها می‌کنند و حیات و ممات‌شان بسته به شعله‌ورماندن اختلافات است، باقی مسلمانان، در دنیای پیچیده‌ی امروز چه طرفی از این نگاه به گذشته می‌توانند ببندند؟ غایت این راه جز تفرقه‌ی بیشتر، جز تشدید منازعات فرقه‌ای، جز تعمیق شکاف‌ها، جز تشدید وضعیت نابسامان جوامع اسلامی چه چیز دیگری می‌تواند باشد؟ 🔹اگر هم هدف واقعاً عبرت‌آموزی و مواجهه‌ی راهبردی و «گفتگوی انتقادی» است، ابتدایی‌ترین شرط چنین گفتکویی، حضور نمایندگانی مورد قبول طرفین است. نه آن‌که چند کارشناس تاریخی ـ دینی شیعه با یک مجری روحانیِ شیعه بنشینند و باهم «گفتگوی انتقادی» کنند 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️تاملی بر مستندات اهل تشیع به منابع اهل سنت برای اثبات هجوم به خانه حضرت فاطمه -روایت ابن حمید در کتاب تاریخ طبری ♦️طبری مورخ معروف روایت حمله به خانه حضرت علی را چنین نقل می کند : حدثنا ابن حميد ، قال : حدثنا جرير ،عن مغيرة ، عن زياد بن كليب : قال: أتي عمر بن الخطاب منزل عليّ وفيه طلحة والزبير ورجال من المهاجرين فقال: واللّه لأحرقنّ عليكم أو لتخرجنّ إلي البيعة»، فخرج عليه الزبير مصلتاً بالسيف فعثر فسقط السيف من يده فوثبوا عليه فأخذوه. (جلد : 2 صفحه : 443) ♦️نقد محتوایی: همانطور که ملاحظه می کنید حداکثر چیزی که این روایت اثبات می کند صرف تهدید به آتش زدن خانه است و اصلا خبری از سقط جنین و ضرب و شتم و آتش زدن در و دیگر موارد مشهور نیست . ♦️بررسی سند روایت 🔹الف) راوی اول محمد بن حمید بن حیان معروف به الرازی است . در باب او علمای رجال اهل سنت آراء مختلف دارند . احمد بن حنبل ، یحیی بن معین و جعفر بن محمد طیالسی او را ثقه می داند ولی اکثریت رجالیون او را تضعیف کرده اند .نرم افزار رجالی جوامع الکلم که طبق مبانی اهل سنت نوشته شده در ارزیابی شخصیت رجالی محمد بن حمید او را متروک الحدیث توصیف کرده است. ابوجعفر عقيلي اسم او را در ضعفاء آورده ،ابوحاتم رازی در نظری او را کذابی که دروغ گفتن بلد نبود توصیف کرده و در نظری در باب او می گوید :‌ضعیف جدا . ابوزرعه رازی حدیث از او را ترک کرده و نسبت کذب به او داده است. نسائی می گوید او ثقه نیست و کذاب است. اسحاق بن منصور شهادت میداده که او کذاب است . بخاری او را ترک کرده و ذهبی نظر به ترک حدیث از او دارد . سیوطی نیز رای به کذاب بودن او داده است. محمد بن مسلم بن وارة حدیث از او را ترک کرده و او را کذاب می داند . البانی که نزد وهابیت معروف به بخاری دوران است در موارد متعدد او را تضعیف کرده است . خلاصه اینکه در نظر رجالیون اکثر نظرات بر تضعیف اوست گرچه افراد کمی نیز او را توثیق کرده اند. با توجه به اینکه جرح این رجالیون جرح مفسر بوده و جرح مقدم بر توثیق است لذا محمد بن حمید بن حیان فردی غیرموثق است و به لحاظ رجالی روایات او ارزشی ندارد. ♦️راوی دوم جرير بن عبد الحميد بن قرط الضبي از راويان صحيح بخاري و مسلم است و در وثاقت وي شك و شبهه اي نيست. ♦️راوی سوم مغیره بن مقسم ضبی نیز از روات بخاری و مسلم است ولی مدلس بوده یعنی عیب سند را می پوشاند . راوی مدلس هرگاه با لفظ (عن)روایت کند روایتش پذیرفته نیست در اینجا هم بالفظ (عن)روایت کرده است. ♦️راوي آخر زیاد بن کلیب تمیمی بوده که راوی صحیح مسلم است. زیاد بن کلیب ، تابعی است ودر زمانِ ماجرای بیعتِ خلیفه اول اصلا حضور نداشته است. در مورد او گفته شده که مات سنه تسع عشره و مئه در حالی که زمان بیعت سال یازده هجری بوده یعنی 108 سال قبل از وفات این راوی. لذا شاهد ماجرا نبوده است و روایت می شود مرسل. ♦️روایت مرسل نیز حجیتی ندارد . مسلم بن حجاج چنین می گوید : وَالْمُرْسَلُ مِنَ الرِّوَايَاتِ فِي أَصْلِ قَوْلِنَا، وَقَوْلِ أَهْلِ الْعِلْمِ بِالْأَخْبَارِ لَيْسَ بِحُجَّةٍ ( صحیح مسلم ج 1 ص 29 ) فَإِنَّ الْمُرْسَلَ أَكْثَرُ النَّاسِ عَلَى تَرْكِ الِاحْتِجَاجِ بِهِ، ( الاعتبار فی الناسخ و المنسوخ ج 1 ص 15) قالَ ابنُ الصَّلاحِ اعلم أنَّ حكمَ المرسَلِ حكمُ الحديثِ الضعيفِ، إلاّ أنْ يصحَّ مخرجُهُ بمجيِئهِ من وجهٍ آخرَ، ( شرح التبصره و التذکره ج 1 ص 208) اصل در مرسلات این است که ضعیف اند مگر اینکه علما گفته باشند مرسلات فلان شخص صحیح اند. (مثل مرسلات ابن سیرین وسعید بن جبير وبرخی هم مرسلات شعبی را صحیح می‌دانند) پس اصل بر تضعیف مرسلات است. ♦️خلاصه اینکه روایت طبری مبنی بر هجوم به خانه حضرت فاطمه اعتباری ندارد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️معمای سقیفه . ♦️یک سؤال در دین اسلام و تاریخ آن، بسیار مهم است؛ و آن این که: آیا مردم جزیرة ‌العرب، پیامبری الهی حضرت محمد(ص) را پذیرفتند، یا سروری وی به عنوان ریاست قوم عرب را قبول کردند؟ . ♦️با توجه به وقایع تاریخی صدر اسلام، به نظر می‌رسد که، جز عده بسیار کمی از افراد آن دیار، مردم هیچگاه شخص محمد را به عنوان «فرستاده الهی» و شخصی که باید به خاطر مقام الهی‌اش، از وی اطاعت کرد، نپذیرفتند. به عبارت دیگر، محمد را، تنها به عنوان فردی مدیر و مدبر، که اخلاق نیکویی دارد و می‌تواند رییس ایل و قوم عرب باشد، پذیرفتند. . ♦️شاهد این ادعا آن است که، پیامبر(ص) با وجود اخلاق نیک و ارایهٔ نمودن قرآن و شاید داشتن برخی کرامات و معجزات، تا ۱۳ سال نتوانستند موفقیتی در جذب مردم کسب کنند؛ و جز اندکی از بستگان و غلامان و فقیران، کسی پیامبری الهی ایشان را نپذیرفت. پیامبر(ص) وقتی از مکه به مدینه فرار نمودند، سالها طول کشید تا اکثر مردم را به سوی خود و خدای خود جذب نمایند؛ و پس از آن نیز، مردم مکه و دیگر مناطق جزیرة العرب، با زور شمشیر و خونریزی، ریاست وی، و نه فرستادگی او از سوی خداوند را، پذیرفتند. . ♦️پس از آنکه ایشان رییس ایل و قوم عرب شدند و جایگاهشان تثبیت شد، در سال ۱۱ هجری، وقتی هنوز ساعتی از رحلت‌شان نگذشته بود، انصار وی (یعنی همان‌هایی که محمد را به مدینه دعوت نمودند و با آغوش باز از وی استقبال کردند)، جلسه سقیفه را تشکیل دادند؛ تا رییس ایل و قوم عرب را انتخاب کنند. هر چند که در این میان، به خاطر اختلافات سابقه‌دار دو قبیله بزرگ انصار، یعنی اوس و خزرج، آنها نتوانستند رییس قوم برای خود مشخص کنند؛ و ابوبکر و عمر، که بعداً به این جلسه سقیفه ملحق گشتند، از این فرصت دعوای قبیلگی آنها بهره برده، و خود توانستند جانشین پیامبر شوند. ♦️در واقع، دو قبیله اوس و خرج، که بزرگان انصار پیامبر(ص) بودند، به خاطر کثرت جمعیت‌شان و این که آنها محمد را به جایگاه «ریاست قومی» رسانده بودند، خود را ذی‌حق حکومت و جانشینی پیامبر می‌دانستند؛ اما اختلافات قبیله‌ای آنها باعث شد، تا یکی از افراد این دو قبیله، رأی جانشینی پیامبر را نیاورد؛ و همانها، بر سر لحاجت این که، فردی از قوم مقابل نتواند جانشین پیامبر(ص) گردد، بر سر ابوبکر به توافق رسیدند، و به او رأی دادند؛ تا وی جانشین پیامبر گردد. . ❓سؤال 🔹چرا انصار، یعنی علاقمندان به اهل‌بیت(ع) و یاوران اصلی پیامبر(ص)، جلسه سقیفه را برای تعیین جانشینی محمد، تشکیل دادند؟ 🔹اگر آنها اعتقاد داشتند که محمد فرستاده خداست، و مقام او و جانشین او، جایگاه و مقامی الهی است، آیا اقدام به تشکیل جلسه برای تعیین جانشینی پیامبر می‌نمودند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️نگاهی گذرا به مقاله استاد شبیری در باب شهادت حضرت فاطمه زهرا ♦️مقاله ای که به عنوان مدخل شهادت فاطمه سلام الله علیها به قلم استاد سیّد محمّد جواد شبیری زنجانی در کتاب دانشنامه فاطمی آمده و به مناسبت ایام فاطمیه در بسیاری از کانالها منتشر شده بر خلاف توقع از نویسنده محترم تسامحات غیرقابل قبولی دارد. ♦️استناد به منابع ضعیفی مثل هدایه خصیبی کذّاب ملعون نصیری، دلائل الامامة مجعول مجهول المؤلف، الاختصاص مجهول المؤلف، و از همه عجیب تر استناد به کتاب ساختگی مؤتمر علماء بغداد برای خبر بی اصل مسمار! با این که کتاب علامه جعفر مرتضی عاملی که از منابع این مقاله است و آن نیز همین تسامحات را مرتکب شده تصریح به جعلی بودن کتاب مؤتمر کرده و آن را ساخته و پرداخته قرن اخیر می داند. ♦️در این مقاله، تناقض در گزارشها - از جمله تعیین ضارب - با یک جمله: «ممکن است همه آنها واقعیت داشته باشد»! حل شده است! ♦️نویسنده در توضیح بعدی با اذعان به نفی انتساب کتاب مجهول المؤلف اختصاص به شیخ مفید، آن را معتبر دانسته! اما به این مطلب عنایت نکرده که اگر اختصاص مجهول المؤلف را معتبر بدانیم و خبر واحد او را بپذیریم تعارض دیگری پیش می آید و مکان حمله منجر به سقط، دیگر درب خانه نبوده و مدتها بعد از هجوم و در کوچه و دور از چشم مردم صورت گرفته است. ♦️استناد به فرائد السمطین نیز بدون توجه به پاورقی محقق صورت گرفته است؛ چرا که علامه محمودی محقق کتاب تصریح کرده که این خبر در نسخه کهن فرائد نیست و در نسخه متأخر نجف اضافه شده. و مهم تر این که آن روایت به نقل از شیخ صدوق ذکر شده و فرائد حموینی منبع مستقلی نیست. ♦️و نکته آخر این که برای اثبات مصائب حضرت فاطمه (س) نیازی به برف انبار کردن منابع ضعیف و معلوم الحال و مشکوک حتی کتاب سلیم بن قیس نداریم و با استناد به منابع معتبر می توانیم اصل شهادت را اثبات نماییم. 🔹 یادداشت از استاد رحیم قاسمی 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️سه نکته مهم و کاربردی در نقد عقاید مخالفین 🔹۱.فهم عقیده مخالفین از زبان بزرگان و عالمان آنها: مهمترین نکته در نقد عقاید دیگران، فهم عقیده آنها از زبان خود آنهاست. باید دقیقاً تقریر بزرگان وعالمان مطرح آنها از عقیده را فرا گرفت و همانطور که آنها می گویند باید عقیده آنها را فهمید، سپس آن را در معرض نقد و بررسی قرار بدهیم. دقت شود حتماًحتماً باید به منابع درجه یک و شخصیت های مطرح مراجعه کرد و از مراجعه به کتاب های غیر معتبر یا شخصیت های غیر مطرح اجتناب کرد. 🔹۲.شناخت مذاهب کلامی مخالفین اهل سنت چه در فقه، چه در عقاید دارای مذاهب گوناگونی هستند. در کلام ماتریدیه، اشعریه، اهل حدیث، معتزله همه جزء اهل سنت هستند ولی مبانی کلامی متفاوتی دارند. پس اگر بخواهیم عقاید اهل سنت را نقد کنیم باید ببینیم: این عقیده ای که می خواهیم نقد کنیم برای مذهب کلامی خاصی است یا مشترک بین همه اهل سنت است تا بتوانیم دقیق آن را نقد کنیم. 🔹۳.عدم تمسک به مطالب شاذ در نقد دیگران گاهی دیده می شود که برخی برای اینکه عقیده طرف مخالف را نقد کنند به امور شاذ استناد می کنند. مثلا؛ بیشتر عالمان اهل سنت اعتقاد دارند ابن حبان در توثیق متساهل است، لذا نمی توان به توثیقات آن برای راویان اعتماد کرد. حالا فرض کنید برخلاف عالمان اهل سنت یکی دو نفر گفتند ابن حبان متساهل نیست. اینجا نمی توان قول مشهور اهل سنت را کنار گذاشت و به این دیدگاه شاذ که می گوید ابن حبان متساهل نیست تمسک کرد. البته این صرفاً یک مثال است. وشاید قابل مناقشه باشد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️فرضیۀ عزاداری 11 امام(ع) . 🔹لااقل حدود دو دهه است که، برخی از علما و شیعیان سلفی، این ادعا را تبلیغ می‌کنند که اهل‌بیت(ع) و امامان شیعه، در عزای شهادت حضرت صدیقه کبری زهرا(س) عزاداری می‌نموده‌اند؛ و عزای بر شهادت ایشان، «سابقه تاریخی» دارد. . قبول هر فرضیه‌ای، لوازمی را به همراه خود دارد و به تبع آن، سؤالات جدیدی را ایجاد می‌کند. بنابراین، اکنون در صدد رد یا قبول این فرضیه نیستیم، امّا یک سؤال جدی پیرامون این فرضیه، قابل تأمل است. . 🔹صرف نظر از امام زمان(ع) که غایب بوده‌اند، این سؤال قابل توجه است که: 11 امام ما شیعیان، برای عزای صدیقه شهیده، چه زمانی عزاداری می‌کرده‌اند؛ به این معنی که، آیا در هر روزِ کل سال مشغول عزاداری بوده‌اند، یا اینکه روز یا هفتۀ خاصی از سال که مرتبط با روز شهادت ایشان بوده است، عزاداری می‌نموده‌اند؟ ♦️نکته اگر اهل‌بیت(ع) در روز یا هفته خاصی عزاداری داشته‌اند، منطقاً این روز و زمان، مصادف با سالگرد رحلت حضرت فاطمه(ع) بوده است؛ و قاعدتاً اصحاب و یاران ایشان و برخی مردم کوچه و بازار نیز، در این عزاداری شرکت داشته‌اند؛ یا حداقل، آن را تماشا ‌نموده‌اند. بنابراین، اگر عزاداری امامان ما شیعیان سابقه‌دار بوده است؛ به این معنی است که عزاداری ایشان، مورد ملاحظه حداقل ۸ نسلِ مردم آن روزگار، یعنی از سال ۱۱ هجری قمری تا سال ۲۶۰ قمری بوده است. پس در هر نسل (یعنی حدود سی سال)، هزاران نفر یا لااقل صدها نفر، این عزاداری اهل‌بیت(ع) را دیده‌اند؛ و برخی از آنها نیز، خبر و کیفیت این عزاداری‌ها را گزارش نموده‌اند. . ❓سؤال 🔹چرا با وجود حدود سه قرن عزاداری امامان شیعه(ع)، اکنون تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) مشخص و روشن نیست؟ منطقاً، اگر عزاداری شهادت ایشان در طول این قرون حیات ائمه(ع) وجود داشت، باید یک تاریخ مشخصی نیز، برای شهادت صدیقه کبری(س) به دست ما می‌رسید. در صورتی که هم‌اکنون تاریخ رحلت ایشان، روشن نیست؛ و برخی این واقعه را 13 جمادی‌الاول، برخی 3 جمادی‌الثانی، برخی 8 یا 13 ربیع‌الثانی و یا 3 رمضان می‌دانند؛ که میان این تاریخ‌ها، بیش از شش ماه فاصله وجود دارد 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️ شیعیانِ عربستان،اهل سنت ایران ♦️اگر با نگاه فرامذهبی و صرفاً انسانی، و بدون تعصبات دینی و فرقه‌ای، به وضعیت اهل‌تسنن ایران بنگریم، به نظر می‌رسد که سنی‌‌های ایران، همانند شیعیان عربستان، مظلوم واقع شده‌اند؛ و بلکه اگر به نسبت جمعیت ایشان، محاسبه کنیم، وضعیت اهل تسنن ایران، مظلومانه‌تر از وضعیت شیعیان در عربستان است. ♦️کمتر از 20 درصد جمعیت ایران، اهل تسنن هستند؛ امّا جدای از وضعیت نامتقارن توزیع امکانات ملی در میان مناطق سنی‌نشین، وضعیت معیشتی این جمعیت نیز، به نسبت جمعیت شیعیان ایران، نامناسب‌تر است. ♦️برخی از مظلومیت‌های ایشان، عبارت انداز: 1ـ اهل تسنن ایران، در مسؤولیت‌های رده بالا و مهم اداری، کشوری و لشگری، نقشی ندارند؛ حتی در استان‌های سنی‌نشین، اولویت تصمیمات کلان و مدیریت‌ها، با شیعیان است. این در صورتی است که در بسیاری از کشورها، مخصوصاً کشورهای پیشرفته، این نگاه تعصبی، در میان انتصاب مدیران آنها، به چشم نمی‌خورد. ♦️2ـ مبلغان دینی اهل‌تسنن، در شهرهای غیر سنی‌نشین، حقِ تبلیغ مذهبی ندارند؛ امّا از سوی دیگر، از منابع مالی عمومی کشوری، هزینه تبلیغاتِ شیعی، در مناطق اهل‌تسنن می‌شود؛ که آنها نیز، سهمی از این منابع مالی عمومی دارند. ♦️3ـ در شهرهای بزرگ، همانند تهران، که تعداد قابل توجهی از اهل‌تسنن زندگی می‌کنند، ایشان حق ساختن مسجد و مراکز فرهنگی ـ مذهبی مستقل ندارند. ♦️4ـ از همه مهم‌تر، به مقدسات‌شان، در منابر علنی، مجالسِ ویژه و برخی کتاب‌ها، با تصریح و شفاف، اهانت فجیع می‌شود؛ ولی اگر برخی از اهل‌تسنن، مطالبی کنایی یا شرطی مطرح کنند که، شائبه بسیار کم‌رنگی در توهین به مقدسات شیعی را به همراه داشته باشد، شیعیان سلفی، گریبان چاک می‌دهند؛ و شعار اعدام اعدام، بلند می‌کنند. . ✍️سؤال 🔹به نظر شما، آیا این رویه تبعیض‌آمیز ما شیعیان در برخورد با اهل‌سنت ایران، اخلاقی و انسانی است؟ 🔹آیا اهل‌سنت ایران و جهان، با دیدن این وضعیت تبعیض‌آمیز، علاقمند به مذهب شیعه می‌شوند؟ و گرایش به مکتب شیعه پیدا می‌کنند؟ 🔹از همه مهم‌تر، آیا این وضعیت تبعیض‌آمیز، نمی‌تواند در مواقع حساس، خطر امنیتی برای ایران یا تمامیت ارضی کشور ایجاد کند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍فاطمیه ۱۴۰۱: تلاقی مناسک مذهبیِ زن‌محور و جنبش سیاسی زن‌محور/ محسن‌حسام مظاهری 🔸اولین فاطمیه ی بعد از اعتراضات آغاز شده. اعتراضاتی که هسته‌ی اصلی‌اش جنبشی زنانه بود و مهمترین شعارش زن بود و حول شکاف پیرامون یک مقوله‌ی زنانه (حجاب) هم شکل گرفت و عاملان و حاملان اصلی‌اش لااقل در مراحل نخست زنان بودند. اعتراضاتی که از مرگ «مظلومانه‌ی» یک زن جوان جرقه خورد و بعدتر به رادیکال‌ترین جنبش سیاسی پس از انقلاب بدل شد. 🏴فاطمیه، مهمترین مناسکِ زن‌محورِ شیعی است؛ مناسکی حول محور مرگ «مظلومانه‌ی» یک زن جوان؛ با ادبیات، مضامین و شعارهایی زنانه. درعین‌حال واقعه‌ی شهادتِ حضرت فاطمه را می‌توان سیاسی‌ترین و اعتراضی‌ترین رویداد تاریخ شیعه نیز دانست؛ رویدادی حتی سیاسی‌تر از عاشورا. چراکه فاطمیه تخطی از عصیان بر نخستین خلیفه‌ی اسلامی پس از پیامبر بود. خلیفه‌ای که (طبق روایت رسمی) حاکم مقبولِ جمهور مسلمانان (به‌استثنای اقلیتِ شیعه) بود. برخلاف یزید بن معاویه که نه فقط نزد شیعه بلکه بین دیگر فرق اسلامی زمان خود نیز با بحران مشروعیت سیاسی‌ مواجه بود. 🔹بنابر آنچه گفته شد، می‌توان از وجود شباهت‌هایی بین خوانش شیعیِ فاطمیه و اعتراضات اخیر سخن گفت و سه عنصر «عصیان سیاسی»، «مقاومت در برابر استیلاطلبیِ حکومت [دینی]» و «عاملیت و محوریت زنان» را از مشترکات آن دو دانست. ⁉️بااین‌اوصاف باید دید آیا فاطمیه‌ی پس از اعتراضات با فاطمیه‌های قبلی تفاوتی خواهد داشت؟ و آیا مناسک و ادبیات شیعیِ زنانه‌ در زنانه‌ترین روزهای تقویم شیعی از جنبش سیاسی زنان ایران اثر پذیرفته و منبرها، روضه‌ها و نوحه‌های فاطمیه‌ی امسال تفاوت محسوسی خواهند داشت یا نه؟ این تأثیرپذیری احتمالیِ فضای مناسکی و جهت آن (مثبت / منفی نسبت به اعتراضات) یا عدم تأثیرپذیری و بی‌تفاوتی، در شرایطی که بخش‌هایی از جامعه‌ی ایرانی پس از تحولات اخیر در حال بازتعریف نسبت خود با نهاد دین است، اهمیت زیادی دارد و در هدایت مسیر تغییرات دینداری و شکل‌دهی آینده‌ی تشیع ایرانی نقش‌آفرین است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️نقد مستند نامه عمر بن خطاب به معاویه-بخش اول ✍️مهدی مسائلی 🔹دلبستگی به روضه‌های عاشورایی گاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️آیت الله قزوینی در مناظره با شبکه المستقله : 🔹تنها دلیل موجود در کتب اهل سنت در مورد شکستن پهلو و سقط جنین حدیثی است که جوینی آن را روایت می کند ♦️روایت جوینی : وَ أَنِّی لَمَّا رَأَیْتُهَا ذَکَرْتُ مَا یُصْنَعُ بِهَا بَعْدِی کَأَنِّی بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ فی بَیْتَهَا وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ‏ إِرْثَهَا وَ کُسِرَ جَنْبُهَا [وَ کُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِینَهَا وَ هِیَ تُنَادِی یَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِیثُ فَلَا تُغَاثُ... فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة. ( فرائد السمطین ج ص 35 ) زمانی که فاطمه را دیدم، به یاد صحنه‌ای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا می‌بینم ذلت وارد خانۀ او شده،‌ حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته شده و فرزندی را که در رحم دارد، سقط شده است؛ در حالی که پیوسته فریاد می‌زند: وا محمداه!؛ ولی کسی به او پاسخ نمی‌دهد،‌ کمک می‌خواهد؛ اما کسی به فریادش نمی‌رسد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️آیت الله قزوینی در مناظره با شبکه المستقله : 🔹تنها دلیل موجود در کتب اهل سنت در مورد شکستن پهلو و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حجت الاسلام سید محمد یزدانی ( شاگرد آیت الله قزوینی ) : 🔹روایت کتاب جوینی سند صحیحی ندارد!! و درخواست اینکه سند صحیحی برای شهادت حضرت زهرا بدست خلیفه اول و دوم ارائه شود درخواست نامعقولی هست!! 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️حجت الاسلام سید محمد یزدانی ( شاگرد آیت الله قزوینی ) : 🔹روایت کتاب جوینی سند صحیحی ندارد!! و درخ
🔹پرسش: پیش‌گویی پیامبر اسلام در رابطه با شهادت حضرت زهرا چه بود؟ 🔹پاسخ: آن را هم « فرائد السمطین جوینی» نقل می‌کند و سندی به آن شکل نمی‌دهد، «فرائد السمطین» در جلد 2، صفحه 35 این قضایا را نقل می‌کند کلمه مقتوله دارد: «فتكون أوّل من يلحقني من أهل بيتي، فتقدم عليّ محزونة مكروبة مغمومة مغصوبة مقتولة» سندی که برایش نقل می‌کند، سند، سندی نیست که از دیدگاه اهل‌سنت مقبول باشد. ما معمولاً در رابطه با همین قضیه، خود «جوینی» را تأیید می‌کنیم که ایشان می‌آورد و رد هم نمی‌کند از این جهت می‌شود یک کاری کرد. 🔹خارج کلام مقارن 16 آبان 1398 توجه به قواعد تصحیح و تضعیف روایت (4) https://www.valiasr-aj.com/persian/mobile_shownews.php?idnews=12961 ♦️سند روایت جوینی سند قابل اعتنا و صحیحی نبوده و مقبول علم رجال اهل سنت نیست . لذا فقط بر شخصیت علمی جوینی که روایت را نقل کرده و رد نمی کند استناد می شود 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️حجت الاسلام سید محمد یزدانی ( شاگرد آیت الله قزوینی ) : 🔹روایت کتاب جوینی سند صحیحی ندارد!! و درخ
♦️آیت الله حسینی قزوینی : ما از قواعد رجالی، در هر کجا، و به هر نحوی که برای مراد و مطلوب ما مفید باشد استدلال می کنیم!! 🔹دوستان، بحث امروز را خیلی عنایت کنند، من امروز نکاتی را می خواهم مطرح کنم، که شاید کمی سنگین باشد ولی اگر خوب دقت بشود، در خیلی از جاها برای ما مشکل گشاست.ما از قواعد رجالی، در هر کجا، و به هر نحوی که برای مراد و مطلوب ما مفید باشد استدلال می کنیم. مثلاً یک دفعه می آییم و از عبارت «لم أعرفه» هیثمی، ضعف روایت را استفاده می کنیم. می گوئیم که آقای هیثمی گفته که من این راوی را نمی شناسم، مجهول است. و راوی مجهول هم قابل قبول نیست. پس روایت ضعیف است. و نظر علما را هم در این زمینه نقل می کنیم. 🔹یک دفعه بر خلاف این است؛ ما بر اساس گفته هیثمی، مطلب خودمان را اثبات می کنیم. می گوئیم که اینگونه نیست که راوی مجهول شد، پس روایت ضعیف باشد؛ مجهول دو قسم است، یا مجهول العین است؛ و یا مجهول الحال است و... از این طریق وارد می شویم. 🔹دوستان در این زمینه باید خوب کار بکنند تا ورزیده بشوند. بحث های علمی، در حقیقت نوعی جنگ نرم است. در جنگ نرم، حریف از انواع و اقسام تکنیک ها استفاده می کند تا خودش را پیروز میدان کند. 📚خارج کلام مقارن ج 1 ص 194 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️سلسله پست های کانال تاملات طلبگی در موضوع شهادت حضرت فاطمه 🔹1.دو نوع بیعت مردم با ابوبکر https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/790 🔹2.معتبر نیست ولی چون دلم میخواد نقل می کنم !!! https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/832 🔹3.نقدی بر استاد یوسفی غروی https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/841 https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/842 🔹4.نظر محقق خویی در مورد روایت کسر ضلع (شکسته شدن استخوان دنده) حضرت فاطمه(س) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/1022 🔹5.تاملی بر مستندات اهل تشیع به منابع اهل سنت برای اثبات بی احترامی خلیفه دوم به حضرت زهراء ( سقط حضرت محسن ) https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2547 🔹6.تاملی بر مستندات اهل تشیع به منابع اهل سنت برای اثبات هجوم به خانه حضرت فاطمه -روایت ابن حمید در کتاب تاریخ طبری https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2556 🔹7.نگاهی گذرا به مقاله استاد شبیری در باب شهادت حضرت فاطمه زهرا https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/2566 🔹8.تنها دلیل موجود در کتب اهل سنت در مورد شکستن پهلو و سقط جنین حدیثی است که جوینی آن را روایت می کند https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3124 🔹9.روایت کتاب جوینی سند صحیحی ندارد!! و درخواست اینکه سند صحیحی برای شهادت حضرت زهرا بدست خلیفه اول و دوم ارائه شود درخواست نامعقولی هست!! https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3130 🔹10.سند روایت جوینی سند قابل اعتنا و صحیحی نبوده و مقبول علم رجال اهل سنت نیست . لذا فقط بر شخصیت علمی جوینی که روایت را نقل کرده و رد نمی کند استناد می شود https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3131 🔹11.عدم پذیرش شهادت پیامبر توسط عایشه و سکوت درباره شهادت حضرت فاطمه https://eitaa.com/Taammolate_talabegi/3515 👇👇 @Taammolate_talabegi