.
⚔️ جنگ حنين
در اين روز در سال ۸ ه.ق بعد از ۱۵ روز از فتح مكه، غزوه حنين به وقوع پيوست.
تعداد لشكر اسلام ۱۲ هزار نفر از مكه و ده هزار نفر از مدينه بودند. در اين جنگ چهار نفر شهيد شدند، و تعداد مقتولين از كفار را بيشتر از ۳۰۰ نفر نوشتهاند.
يكى از موارد فرار ابوبكر و عمر در همين جنگ بوده است.
📚 بحار الأنوار: ج۲۱، ص۱۸۱؛ فيض العلام: ص۷۳
#ماه_شوال
🆔 @TaghvimShia1
١.
⚔️ حركت به سوى جنگ صفين
در سال ۳۶ ه.ق در چنين روزى أمير المؤمنين عليه السّلام براى رفتن به صفين آماده شدند، و ابو مسعود عقبة بن عامر انصارى را در كوفه جانشين خويش قرار دادند.
📚 تتمة المنتهى: ص ۲۳
#ماه_شوال #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
٢.
💠 ورود حضرت مسلم (ع) به كوفه
در سال ۶۰ ه.ق در چنين روزى حضرت مسلم عليه السّلام وارد كوفه شدند.
مردم كوفه به خدمتش شتافتند، و نامه امام حسين عليه السّلام را استماع كردند و هيجده هزار نفر با آن حضرت بيعت كردند.
جناب مسلم عليه السّلام نامهاى به امام حسين عليه السّلام نوشت و بيعت كوفيان را اطلاع داد، و تشريف فرمائى آن جناب را به كوفه خواستار شد.
📚 فيض العلام: ص ۶۹
#ماه_شوال #امام_حسین
🆔 @TaghvimShia1
١.
🏴 ويرانى قبور ائمه بقيع (ع)
در اين روز در سال ۱۳۴۴ ه.ق قبور ائمه بقيع عليهم السّلام و نيز قبر حضرت حمزه در اُحد به دست وهابيون تخريب شد.
علت و انگيزه تخريب اين قبور مطهّر در كتب مختلفى كه بر ردّ عقائد ضالّه وهابيّت تأليف شده، بيان گرديده است.
آنان اضافه بر قبور مطهّر ائمه معصومين عليهم السّلام، ديگر قبور را هم تخريب نمودند كه عبارتند از: قبر منسوب به فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها، قبر مطهّر فاطمه بنت اسد سلام اللَّه عليها مادر أمير المؤمنين عليه السّلام، قبر مطهّر حضرت امّ البنين سلام اللَّه عليها، قبر ابراهيم پسر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، قبر اسماعيل فرزند حضرت صادق عليه السّلام، قبر دختران پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، قبر حليمه سعديه مرضعه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، و قبور شهداى زمان پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله.
وهابيّان در سال ۱۳۴۳ در مكه گنبدهاى قبر حضرت عبدالمطلب، ابى طالب، خديجه، و زادگاه پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و فاطمه زهرا سلام اللَّه عليها را با خاك يكسان كردند.
در جدّه نيز قبر حوا و ديگر قبور را تخريب كردند. در مدينه گنبد منّور نبوى را به توپ بستند ولى از ترس مسلمانان قبر شريف را تخريب نكردند.
در شوال ۱۳۴۳ با تخريب قبور مطهّر ائمه بقيع عليهم السّلام اشياء نفيس و با ارزش آن قبور مطهّر را به يغما بردند.
قبر حضرت حمزه عليه السّلام و شهداى احد را با خاك يكسان كردند، و گنبد و مرقد حضرت عبداللَّه و آمنه پدر و مادر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله، قبر اسماعيل پسر حضرت صادق عليه السّلام و ديگر قبور را هم خراب كردند.
در همان سال به كربلاى معلى حمله كردند، و ضريح مطهّر را كندند و جواهرات و اشياء نفيس حرم مطهّر را كه اكثراً از هداياى سلاطين و بسيار ارزشمند و گرانبها بود، غارت كردند و قريب به ۷۰۰۰ نفر از علماء، فضلا و سادات و مردم را كشتند.
سپس به سمت نجف رفتند كه موفق به غارت نشدند و شكست خورده برگشتند.
📚 شهداء الفضيلة (علامه امينى): ص۳۸۸؛ مستدرك سفينة البحار: ج۶، ص ۶۵-۶۶
#ماه_شوال #بقیع
🆔 @TaghvimShia1
٢.
⚔️ جنگ حمراء الاسد
در اين روز در سال ۳ ه.ق جنگ حمراء الاسد اتفاق افتاد. «حمراء الاسد» نام مكانى در اطراف مدينه است.
بعد از جنگ احد (بنابر قولى كه جنگ احد را در هفتم شوال نقل كرده است) و آمدن مسلمانان به مدينه، پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله براى آنكه مبادا قريش مراجعت كنند و به مدينه حمله نمايند امر نمود تا بلال ندا دهد: امر خداوند متعال است كه بايد آنان كه در احد حاضر بودهاند و جراحت ديدهاند به تعقيب دشمن بروند.
اصحاب كار معالجه را رها كردند و لباس رزم پوشيدند. أمير المؤمنين عليه السّلام هم با اينكه بيشتر از ۸۰ جراحت برداشته بود و بعضى آنقدر عميق بود كه فتيله داخل آن قرار داده مى شد، لباس رزم پوشيدند و رسول خدا صلّی اللَّه عليه و آله در حاليكه به او نگاه مى كرد و مى گريست پرچم را به آن حضرت داد و مسلمين حركت كردند.
بعد از تعقيب و تاخت بر كفار، مسلمانان سه روز در حمراء الاسد ماندند و آنگاه به مدينه مراجعت كردند.
📚 بحار الأنوار: ج۲۰، ص۱۴۶؛ منتهى الآمال: ج۱، ص۶۴
#ماه_شوال #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1
.
🎈 مرگ عبدالملك مروان
در سال ۸۶ ه.ق عبدالملك بن مروان سفاك بخيل، در دمشق به هلاكت رسيد. اين در حالى بود كه ۲۱ سال و ۶ ماه خلافت را غصب كرده بود.
او پيش از سلطنت پيوسته ملازمت مسجد را داشت و تلاوت قرآن مى نمود و او را حمامة المسجد مى گفتند!
وقتى خبر سلطنت به او رسيد قرآن را بر هم نهاد و گفت: «سلام عليك هذا فراق بينى و بينك»: «خداحافظ، اين آغاز جدائى بين من و توست».!!
بيمارى او كه سخت شد طبيب گفت: اگر آب بخورد مى ميرد. ولى تشنگى بر او غالب شد و از پسرش وليد آب طلبيد.
او گفت: اگر آب بياشامى خواهى مرد! عبدالملك به دخترش التماس كرد كه آب بدهد، اما وليد پسرش مانع شد.
عبدالملك گفت: بگذار به من آب بدهند، وگرنه تو را از وليعهدى خلع مىكنم، وليد اجازه داد و عبدالملك آب خورد و مرد.
از بزرگترين جنايات او به شهادت رساندن امام زين العابدين عليه السّلام و مسلط كردن حجاج ثقفى بر شيعيان أمير المؤمنين عليه السّلام بود.
📚 تتمة المنتهى: ص ۱٠۵-١٠۶
#ماه_شوال #امام_سجاد
🆔 @TaghvimShia1
١.
🏴 جنگ احد و شهادت حضرت حمزه (ع)
در چنين روزی در سال ۳ ه.ق در روز جنگ احد، حضرت سيّد الشّهداء و ۶۹ نفر از مسلمانان به شهادت رسيدند.
در اين جنگ مسلمانان هزار نفر بودند كه به نوشته عدهاى سيصد نفر در بين راه برگشتند، و براى جنگ ۷۰۰ نفر باقى ماند. كفار ۳۰۰۰ نفر بودند، و ۲۰۰۰ نفر و ۴۰۰۰ نفر و ۵۰۰۰ نفر هم گفتهاند. تعداد كشتههاى كفار ۲۲ يا ۲۳ يا ۲۸ نفر، و تعداد شهدا ۷۰ نفر بود.
در اين روز دندان و پيشانى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را شكستند.
🔹 فداكارىهاى اميرالمؤمنين (ع) در احد:
در اين روز بر اثر فداكاریها و شجاعتهائى كه أمير المؤمنين عليه السّلام در دفاع از وجود شريف خاتم الانبياء صلّى اللَّه عليه و آله و حفاظت از آن حضرت نشان داد جراحتهاى زيادى بر بدن مباركش رسيد.
اين در حالى بود كه ديگران فرار كرده بودند، و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: يا على، آيا مى شنوى كه از آسمان مدح تو را مىكنند. يكى از ملائكه به نام رضوان مىگويد: «لا سيف الا ذوالفقار و لا فتى الا على».
أمير المؤمنين عليه السّلام مى فرمايد: از خوشحالى گريستم و خداوند سبحان را بر اين نعمت حمد كردم.
در اين جنگ پيروزى در ابتداء از آن مسلمانان بود، ولى مقدارى كه به تعقيب دشمن رفتند و ميدان خالى شد، بازگشتند و مشغول جمع غنائم شدند و اكثر نگهبانان مخالفت دستور پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمودند، و محل نگهبانى خود را رها كردند و مانند بقيه مشغول جمع غنائم شدند.
خالد بن وليد كه از سردسته هاى كفار در اين جنگ بود از همان قسمت با كفار حمله كردند. تعداد اندكى از نگهبانان دره كه نرفته بودند شهيد شدند و كفار از پشت سر به مسلمانان حمله كردند. فراريان كفار هم تا اين وضع را ديدند بازگشتند و حمله به مسلمين شدّت گرفت.
جراحتهاى فراوانى بر بدن مبارك پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله رسيد و شيطان فرياد بر آورد كه محمّد كشته شده است!
مسلمانان با شنيدن اين ندا فرار كردند، و فقط چند نفرى از وجود مبارك پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله محافظت مى كردند كه عبارت بودند از امير المؤمنين عليه السّلام و ابودجانه كه شهيد شد و زنى به نام نسيبه و انس بن نضر كه تازه از مدينه رسيده بود.
🔸 ابوبكر و عمر در جنگ احد:
عمر بن خطاب میگويد: در احد با پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بيعت كرده بوديم بر اينكه كسى فرار نكند، و هر كس از ما كه فرار كند ضال و گمراه است، و هر كس از ما كشته شود شهيد است.
احمد بن حنبل میگويد: ابوبكر و عمر در اين جنگ فرار كردند. هنگامى كه أمير المؤمنين عليه السّلام در تعقيب فراریها بود، عمر در حالى كه اشك چشمانش را پاك مى كرد برگشت و به أمير المؤمنين عليه السّلام عرض كرد: مرا ببخشيد!
أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود: «آيا تو نبودى كه صدا زدى: محمّد كشته شده است، به دين قبلى خود برگرديد؟! عمر گفت: اين كلام را ابوبكر گفته است! در اينجا بود كه اين آيه نازل شد: «إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا»
(کسانی که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضی از گناهانی که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت!) (آل عمران، ۱۵۵)
امام صادق عليه السّلام مى فرمايد: در جنگ احد أمير المؤمنين عليه السّلام در حال دفاع از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بودند، و ديگر اصحاب فرار مى كردند.
آن حضرت همچون شير غضبناك از قفاى گريختگان رفت و اول به عمر بن خطاب رسيد كه به اتفاق عثمان و حارث بن حاطب و عدهاى ديگر به سرعت فرار مى كردند.
حضرت فرياد بر آورد: اى جماعت، بيعت شكستيد و پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را تنها گذاشتيد و به سوى جهنّم مى گريزيد؟
عمر بن خطاب میگويد: على را ديدم یا شمشير پهنى كه مرگ از آن مى چكيد و چشمانش از خشم مانند دو قدح خون بود، يا مانند دو كاسه روغنى كه آتش در او افروخته باشند مى درخشيد، و فهميدم كه اگر به ما برسد به يك حمله ما را خواهد كشت. اين بود كه جلو رفتم و عرض كردم:
«يا اباالحسن، تو را به خدا سوگند مى دهم كه دست از ما بردارى، كه عرب را عادت است كه گاهى مى گريزد و گاهى حمله مى كند. زمانى كه حمله مى كند تلافى گريختن را مى نمايد».
پس آن حضرت ما را رها كرد، و به خدا قسم چنان ترسى از آن حضرت در دل من افتاد كه تاكنون از دلم خارج نشده است.
در اين جنگ بر بدن مبارك أمير المؤمنين عليه السّلام هنگام حمايت از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ۹۰ جراحت بر صورت، سر، سينه، شكم، دست و پاى مبارك رسيد.
جبرئيل نازل شد و عرض كرد: «يا محمّد، به خدا قسم اين عمل على بن ابى طالب مواسات (غمخواری و یاریگری) است». پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «اين بدان جهت است كه من از اويم و او از من است. جبرئيل عرض كرد: و من از شما دو بزرگوارم».
🔺
🔻
٢.
🔹 بانوئى به نام نسيبه در جنگ احد:
در اين روز يكى از كسانى كه جانفشانى كرد فرار نكرد، بلكه مانع از فرار ديگران نيز شد، بانوئى به نام نسيبه دختر كعب بن مازنيه بود و به او امّ عماره مى گفتند. او با شوهر و دو پسر خود در جنگ احد شركت داشتند.
نسيبه مشك آبى به دوش داشت و سقايت لشكر اسلام را مى نمود. هنگامى كه موقعيت را چنان ديد كه مسلمين در حال فرار هستند، مشك را به كنارى انداخت و خود را پيش روى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله سپر كرد، به گونهاى كه جراحات زيادى
بر او وارد شد، كه مداواى يكى از آنها تا يك سال بعد ادامه داشت.
اين زن فداكار دست به شمشير برد، و چنان ضربهاى بر ابن حميه كه قصد كشتن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را داشت زد كه او فرار كرد.
عبداللَّه فرزند نسيبه خواست فرار كند كه مانع او شد و او را تشويق به جنگ و دفاع از پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله نمود و او قبول كرد.
پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به نسيبه فرمود: «بارك اللَّه عليك يا نسيبه». در اين حال پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله ديد يكى از مهاجرين فرار مى كند در حالى كه سپرش را به پشتش بسته است.
آن حضرت فرمودند: «اى صاحب سپر، سپرت را بيانداز و خودت به جهنّم برو». سپس آن حضرت به نسيبه فرمود: «سپر او را بردار». او آن را برداشت و مشغول جنگ با مشركين شد.
در اين هنگام حضرت فرمود: «مقام نسيبه از مقام فلان و فلان و فلان افضل است، چه اينكه آنان فرار كردند».
🔘 شهادت حضرت حمزه (ع):
در اين روز جناب حمزة بن عبدالمطلب عليه السّلام عموى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله به شهادت رسيد. آن حضرت برادر رضاعى پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بود، چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند.
آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد.
هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله را داشت، ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند.
اين بود كه او وحشى را با وعده هائى به كشتن پيامبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله يا على مرتضى عليه السّلام و يا حمزه تحريك كرد. وحشى گفت: «از كشتن پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله و پسر عمويش على عليه السّلام عاجزم، ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم».
او در ميدان جنگ با نيزهاى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد. وقتى خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد.
وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد. همچنين هند با خنجرى گوشها، بينى و... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت.
پيامبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند: «يا عم رسول اللَّه و اسداللَّه و اسد رسوله... يا فاعل الخيرات، كاشف الكربات...».
أمير المؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسّلام و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند. پيامبر پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند.
بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهرى از احد عبور دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فوراً خون جارى شد!
حضرت رضا عليه السّلام به نقل از رسول خدا پيامبر صلّى اللَّه عليه و آله فرمودند: «بهترين برادران من على عليه السّلام و بهترين عموهاى من حمزه است.
📚 بحار الأنوار: ج١۵، ص٢٨١ و ج٢٠، ص١٨ و ۵٣-۵۵؛ عيون اخبار الرضا عليه السّلام: ج۲، ص۶۱؛ اثبات الهداة: ج۲، ص ۳۶۴-۳۶۵
#ماه_شوال #پیامبر #امام_علی
🆔 @TaghvimShia1