#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
#سؤال 1⃣
⁉️كلمهى سوره به چه معناست؟
♻️«سوره» به معنى قاب و چارچوب محدودكننده يك چيز، و نيز به معنى ديوار است و سوره يكى از اين گونه چارچوبها است كه مجموعهاى از انديشههاى معين را محدود مىكند، و در مجموع شخصيّتى مشترك را در اختيار ما قرار مىدهد، و شايد بتوانيم از آن، در قياس با تعبيرهاى واحد گرما و واحد نور يا هر كميت ديگر، به واحد فكرى تعبير كنيم.
🔰و اين لفظ بهتر از تعبير كردن به (فصل، بخش، مبحث و...) است، بدان سبب كه لفظ «سوره» دلالت بر جدا كردن بخشى از قرآن از بخشى ديگر و تقسيم كردن آن به چند قسمت نيست كه ممكن است شخص را به انديشههايى دور از حقيقت قرآن بكشاند، بلكه دلالت بر مركز همكارى ميان افكار آن مجموعه قرآنى دارد كه يك سوره را مىسازد، و چنان است كه مىتوانيم آن را در ضمن يك قالب و چارچوب بگنجانيم و يك واحد فكرى مستقل بدانيم.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
سؤال 2⃣:
⁉️سورههاى قرآن داراى چه تقسيمبندىهاى كلّى است؟
🔆سورههاى قرآن داراى سيزده، گروهبندى است:
در حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم اين چنين مىخوانيم: به من «طِوال» داده شد به عوض تورات، «مِئِين» داده شد به عوض انجيل، «مثانى» داده شده به عوض زبور و با «مفصّلات» كه ٦٧ سوره است، تفضيل داده شدم:
🔰1- طِوال: بقره ، آلعمران ، نساء ، مائده ، انعام ، اعراف ، انفال ، توبه و يونس . هرچند سورههاى طوال را هفت سوره دانستهاند ولى با توجّه به تصريح امام باقر (عليهالسلام) به اين كه سورهى يونس «من السابعة» است، بايد اين سوره را نيز جزو اين هفت تا بدانيم و براى اين كار چارهاى نداريم جز اين كه دو سورهى انفال و توبه را يكى بدانيم. (به سورهى توبه مراجعه شود).
🔰2- مِئين: إسراء ، كهف ، مريم ، طه ، انبيا ، حج و مؤمنون (علت نامگذارى به مِئين اين است كه آيات آنها حدوداً صد آيه با كمى بيشتر يا كمتر است).
🔰3- مفصّلات: از سورهى فتح تا آخر قرآن - مجموعا ٦٧ سوره طبق حديث فوق -. (علّت اين نامگذارى فاصله افتادن اين سورهها از يكديگر به صورت فراوان به وسيلهى بسم الله است، و يا اين كه داراى آيات زياد به فاصلههاى كوتاه مىباشند).
سورههاى مفصّل به سه قسم: طوال، اوساط و قصار تقسيم شده است: طوال از سورهى « فتح » تا « نبأ » ، اوساط از سورهى « نبأ » تا « ضحى » و قصار از سورهى « ضحى » تا آخر قرآن است.
🔰4- مَثانى: مابقى سورهها. سورههايى كه حجم آنها كمتر از مئين و بيشتر از مفصّلات هستند. (شايد اطلاق مثانى به اين سورهها، دو گروه بودن آنها باشد: گروه اول سورههاى هود تا نحل كه حجم آنها بيش از مئين است. گروه دوم سورههاى نور تا احقاف كه حجم آنها بيشتر از مفصّلات است). ١
در اين ميان، سورهى حمد در اين گروهبندىها گنجانده نشده است، زيرا حمد برابرى با كلّ قرآن مىكند، چنان كه در آيهى ٨٧ سورهى حجر آمده است: «وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ» و در روايات زيادى تأكيد شده است كه منظور از «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي» سورهى حمد است. (توضيح بيشتر در سورهى حمد ) .
✅کديگر گروهبندىهاى سورهها:
🔰5- طواسين: سورهى قصص كه ابتداى آن «طس» آمده است و دو سورهى نمل و شعراء كه با «طسم» شروع شدهاند. در روايتى آمده است كه: هر كس طواسين ثلاث (سورهى شعراء و نمل و قصص كه همه با طس شروع شدهاند) را در شب جمعه بخواند از اولياء اللَّه خواهد بود، و در جوار او و سايهى لطف و حمايتش قرار مىگيرد.
🔰6- حواميم: هفت سوره در قرآن هستند كه با «حم» شروع شدهاند. اين سورهها پى در پى بوده و عبارتند از: غافر ، فصلت ، شورى ، زخرف ، دخان ، جاثيه ، احقاف . از سورههاى حواميم تعبير به تاج و مغز قرآن شده است (به سورهى غافر مراجعه شود).
7- مسبِّحات: مسبِّحات سورههايى است كه با «سَبَّحَ لِلّهِ» يا «يُسَبِّحُ لِلّهِ» آغاز مىشود و آن شش سوره است: سورههاى حديد ، حشر ، صف ، جمعه ، تغابن و اعلى . نقل شده است كه هر كس همهى مسبِّحات را تلاوت كند قائم «امام زمان،(عجل ال لهتعالى فرجه الشريف)» را درك خواهد نمود.
🔰8- طولِيين: انعام و اعراف . در حديث از سورهى اعراف تعبير به «اطول الطوليين» شده است.
🔰9- زهراوين: بقره و آلعمران . در حديثى نقل شده است كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: زهراوين را بخوانيد، بقره و آلعمران .
🔰٥10- مُشَقشِقتان: اخلاص و كافرون (اين دو سوره را مشقشقه ناميدهاند چون قارى خود را از نفاق تبرئه مىكند - به سورهى اخلاص مراجعه شود-).
🔰11- قَرينَتَين: انفال و توبه (بين اين دو سوره بسم الله وجود ندارد لذا قرين و نزديك به هم هستند).
🔰12- حمدين: منظور دو سورهى سبأ و فاطر است كه با «الحمد لله» شروع مىشود. در روايت است كه هر كس همهى حمدين- سورهى سبأ و فاطر - را در شب بخواند خدا او را در كَنَف حمايت خود حفظ مىكند، و هر كس در روز بخواند ناراحتى به او نمىرسد، و آن قدر خدا خير دنيا و آخرت به او مىبخشد كه بر قلب كسى خطور نكرده، و آرزوى كسى به آن نرسيده است. ١ البته سورهى حمد نيز با «الحمد لله» شروع شده است ولى اين دو سوره چون چسبيده به هم هستند چنين اسمى دارند.
🔰13- عزائم: سجده ، فصلت ، نجم و علق . (اين سورهها داراى آياتى هستند كه پس از تلاوت كامل آنها «سجده تلاوت» بر انسان واجب مىشود. مراجعه شود به عنوان «نكته» در سورهى سجده )
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
#سؤال 3⃣:
⁉️چه تفاوتى بين سورههاى مكّى و مدنى وجود دارد؟
♻️بيشتر سورههاى قرآن (86 سوره) در مكّه نازل شده است، و با توجّه به وضعيت محيط مكّه، و چگونگى حال مسلمانان در آن 13 سال، و همچنين با مطالعهى تاريخ اسلام بعد از هجرت، كاملا روشن مىشود كه چرا لحن سورههاى مكّى با مدنى فرق دارد.
🔆در سورههاى مكّى غالبا بحث از مبدأ و معاد، اثبات توحيد و دادگاه رستاخيز، و مبارزه با شرك و بتپرستى، و تثبيت مقام و موقعيت انسان در جهان آفرينش به ميان آمده است، زيرا دوران مكّه دوران سازندگى مسلمانان از نظر عقيده و تقويت مبانى ايمان به عنوان زيربناى يك نهضت ريشهدار بود.
⏺در دوران مكّه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله وسلم وظيفه داشت، افكار خرافى بتپرستى را از مغزها بشويد، و به جاى آن روح توحيد و خداپرستى و احساس مسئوليت قرار دهد. انسانهايى را كه در دوران بتپرستى، تحقير شده و شكستخورده بودند، به عظمت مقام و موقعيت خويش آشنا سازد،
⏪و در نتيجه از آن ملت پست و زبون و خرافى و منفى، مردمى باشخصيت، با اراده، با ايمان، و مثبت بسازد،
⬅️و دليل پيشرفت سريع و برقآساى اسلام در مدينه نيز همين زيربناى محكم بود كه در دوران مكّه به دست پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم و در پرتوى آيات قرآن ساخته شده بود.
🔁آيات سورههاى مكّى نيز همه متناسب با همين هدف خاص است.
🔁امّا دوران مدينه، دوران تشكيل حكومت اسلامى، دوران جهاد در برابر دشمنان، و دوران ساختن يك جامعهى سالم بر اساس ارزشهاى انسانى و عدالت اجتماعى بود.
☑️لذا سورههاى مدنى در بسيارى از آياتش به جزئيات مسائل حقوقى، اخلاقى، اقتصادى، جزايى و ساير نيازمندىهاى فردى و اجتماعى مىپردازد.
🔘اگر مسلمانان امروز نيز بخواهند عظمت ديرين خود را تجديد كنند، بايد همين برنامه را عيناً اجرا كنند، و اين دو دوران را به طور كامل طى نمايند، و تا آن زيربناى عقيدهاى محكم بنا نشود، مسائل روبنايى، استقامت و استحكامى نخواهد داشت.
📁(تفسير نمونه، جلد 6، صفحه 74)
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
#سؤال 4⃣:
⁉️چرا در مكّى و يا مدنى بودن بعضى از سورهها و يا آيات اختلاف شده است؟
🔰 مهمترين علتى كه موجب اختلاف مفسّرين در رابطه با مكّى و يا مدنى بودن سوره و يا آيهاى شده است اين است كه آنها در ملاك مكّى و مدنى بودن اختلاف دارند.
♻️در مجموع سه قول در اين رابطه وجود دارد:
✔️ الف) آياتى كه قبل از هجرت و رسيدن پيامبر به مدينه نازل شده است مكّى است و ما بقى مدنى است حتى اگر در حجة الوداع در مكّه، و يا در منطقهى حديبيه نزديك مكّه نازل شده باشد.
✔️ب) آياتى كه در مكّه و اطراف آن نازل شده باشد، مكّى و آياتى كه در مدينه و يا اطراف آن نازل شده باشد مدنى است. و اگر در غير مكّه و يا مدينه آيه نازل شده باشد، نه مكّى است و نه مدنى مثل آيهى انفال كه در بدر نازل شده است.
✔️ ج) اگر مخاطب آيه كفّار باشند كه بيشتر با «يٰا أَيُّهَا النّٰاسُ» شروع مىشود، اين آيه مكّى است زيرا غالب اهل مكّه كافر بودند و اگر مخاطبِ آيه مؤمنين هستند كه خطاب آن با «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» است، آيه مدنى است زيرا غالب اهل مدينه مؤمن بودند.
✅در ميان اين اقوال قول اوّل بيشتر مورد اعتماد بوده (و ملاك تشخيص مكّى از مدنى در اين مجموعه نيز همين اصطلاح است.)
✅غالب مفسّرين معتقد هستند كه 86 سوره در مكّه و 28 سوره در مدينه نازل شده است. بعضى از مفسّرين در مورد 30 سوره اختلاف نظر دارند.
📗التمهيد، جلد 1، صفحه 162
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
#سؤال 5⃣
⁉️چه چيزى سورههاى قرآن را از يكديگر متمايز مىكند؟
💠در حالى كه هر يك از سورههاى قرآن محورى مخصوص به خود دارد كه آن را از ساير سورهها متمايز مىكند، امّا تمام سورههاى قرآن در يك محور مشترك با يكديگر تلاقى مىكنند و بر انديشمند دشوار است كه از اين لحاظ ميان آنها جدايى و تميز قرار دهد، زيرا تمام آنها از يك پايه به حركت در مىآيند تا به هدفى واحد برسند،
💠از شناخت خدا حركت مىكنند و به ايمان و پرستش او منجر مىشوند، پس آيات آنها متشابه است، هم چنان كه قرآن خود نيز چنين توصيف كرده است ١، جز اين كه انديشمند در هر سورهاى محورى مىيابد كه آن را از ديگر سورهها متمايز مىكند، به شرح زير:
1⃣: تمام قضايايى كه در واقع و عمل، بدان محور وابسته است در آن سوره مورد بحث قرار مىگيرد، با وجود آنكه آن قضايا- به طبع در سورههاى بلند- متفاوت و حتّى متباين به نظر مىرسند ولى به همان محورى منتهى مىشوند كه در آن سوره مورد بحث قرار گرفته، زيرا بررسى قرآنى نسبت به اين محورها بررسى جامعى است كه تمام جوانب قضيه را در برمىگيرد.
2⃣: قرآن قضايا را با بررسى نظرى مورد مطالعه قرار نمىدهد بلكه در ضمن آيات كريم خود نيروى اجرايى لازم براى بررسى و درمان آنها را نيز به وديعه مىنهد، پس تنها به بيان قانون علمى يا حكم شرعى براى قضيّهى مورد نظر اكتفا نمىكند، بلكه آن را واسطهى توجيه و خاطر نشان ساختن به انسان قرار مىدهد و براى اين كار وسيلههاى مختلفى را به كار مىگيرد كه از برجستهترين آنها يادآورى خدا و آخرت و برانگيختن خرد، و ترساندن، و تشويق، و حتّى صورتپردازى فنّى است كه خوانندهى قرآن را به تطبيق فرمانها و آموزشهاى آن (در عمل) فرا مىخواند
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
#سؤال 6️⃣
⁉️منشأ پيدايش اختلاف در تعداد آيات چيست؟
♻️علت اختلاف ظاهرا از اين جهت بوده كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم اكثر اوقات در آخر آيه، وقف مىكرده و بعضى از اوقات وقف نمىكردهاند.
♻️به همين جهت در تعداد آيات اختلافى پيش آمده و اكثرا ٦٢٣٦ آيه ذكر كردهاند.
عدد ٦٦٦٦ را ميبدى در كتاب «كشفالاسرار» نسبت به جمهور اهل علم داده است. علّت اين انتخاب شايد جهت سر راست بودن آن مىباشد. همچنين خالى بودن قرآنهاى اوّليه از علامت جداكننده آيات از يكديگر باعث مىشده تا وقف بر بعضى آيات صورت نگيرد و يك آيه شمرده شود يا بالعكس.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
#سؤال 7️⃣
⁉️فايدهى شناخت تعداد آيات قرآن چيست و اختلاف بين تعداد آيات منسوب به چه اشخاصى است؟
♻️مفسر بزرگ شيعه، طبرسى در پاسخ به اين سؤال مى گويد:
🔰فايدهى شناختن تعداد آيات اين است كه خواننده قرآن وقتى با انگشتان خود آنها را شمرد ثواب بيشترى خواهد داشت و دست و قلب و زبانش با هم اشتغال به قرآن پيدا كرده و بىشك روز قيامت (به نفع صاحب خود) گواهى خواهند داد.
🔆آنچه اهل كوفه در شمارش آيات بيان كردهاند صحيحتر از آن است كه ديگران گفتهاند زيرا آنان از اميرالمؤمنين على بن ابى طالب (عليهالسلام) گرفتهاند.
🔆و آنچه از رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم نقل شده است كه فرمود:
🔆فاتحه هفت آيه دارد كه يكى از آنها «بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» است، قول اهل كوفه را در تعداد آيات سورهى حمد تأييد مىكند.
🔆عدد اهل مدينه منسوب است به ابى جعفر يزيد بن قعقاع قارى و شيبة بن نصاح كه مدنى اوّل (از قاريان صدر اوّل مدينه) و اسماعيل بن جعفر كه مدنى اخير (از قاريان متأخر مدينه) مىباشند.
🔆بعضى گفتهاند: مدنى اوّل، حسن بن على بن ابى طالب (عليهالسلام) و عبد اللَّه بن عمر و مدنى اخير، ابو جعفر و شيبة و اسماعيل مىباشند ولى قول اوّل مشهورتر است.
🔆عدد اهل بصره منسوب است به عاصم بن ابى الصباح جحدرى و ايّوب بن متوكّل كه با هم اختلاف ندارند جز در يك آيه و آن «قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ» (آيهى ٨٤ سورهى ص) است كه جحدرى بر خلاف ايّوب آن را يك آيه شمرده است.
🔆عدد اهل مكّه منسوب است به مجاهد بن جبر و به اسماعيل مكّى، و بعضى گفتهاند كه عدد آنها به كسى منسوب نيست بلكه در مصاحف ايشان ديده شده است كه بالاى هر آيه سه نقطه گذاردهاند.
🔆عدد اهل شام منسوب است به عبد اللَّه بن عامر.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#اطّلاعات_كلّى_قرآنى
#سؤال8️⃣
⁉️قرآن داراى چند حركت، نقطه، حرف، كلمه، آيه و سوره مىباشد؟
🔆قرآن داراى ١٠١٥٠٣٠ نقطه و ٣٢٣٧١ حرف و ٧٧٧٠١ كلمه مىباشد. همچنين داراى ١١٤ سوره و ٦٢٣٦ آيه است.
🔆قرآن داراى ٩٣٢٤٣ فتحه، ٤٠٤٨ ضمه، ٣٩٥٨٦ كسره، ١٩٢٥٣ تشديد، ١٧٧١ مدّ، و همچنين ٣٢٧٣ همزه، ٤٧٣٧٢ الف و... است.
🔆پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند:
🔰براى هر آيهاى ظاهرى است و باطنى، و بر هر حرف قرآن حدّى است و هر حدّى را مطّلعى است.
🔆و در حديثى ديگر دارد كه بُطون قرآن تا هفتاد بطن است.
🔆همهى اين اسرار در قرآن مجيد با قلم خداوند متعال به ثبت رسيده است.
🔰در قرآن دو آيه است كه هر يك مشتمل بر ٢٨ حرف عربى است:
✔️1- آيهى «ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعاساً يَغْشى طائِفَةً مِنْكُمْ ... تا- الصدور» از سورهى آلعمران آيهى ١٥٤ است.
✔️2- آيهى «محمد رسول الله ... تا عظيما» از سورهى فتح آيهى ٢٩ است.
✔️در صفحه- ١٣٢- جلد- ١٩- تفسير طنطاوى تعداد كلمات غير عربى قرآن را تقريبا ٢٦٧ كلمه نقل نموده است.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
✅#ام_المعجزات؛ قرآن مجيد
✳️«قرآن مجيد» تنها تصديقكننده پيامبر نيست بلكه تمام پيامبران و جانشينان آنان و امامان بعد از پيامبر را هم تصديق مىكند. و تمام قرآن فقط يك معجزه نيست، بلكه معجزات بىشمارى است. و در آن آيات و معجزاتى به اندازه شنها و ريگها مىباشد؛ چون كوچكترين سوره آن «كوثر» است كه در آن از دو جهت اعجاز وجود دارد:
✅يكى از جهت اينكه: او در مورد آينده غيب گوئى مىكند و همان گونه كه خبر داده بود، بدون تخلّف واقع شده است و خداوند متعال مىفرمايد: إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ وقتى كه شخصى از قريش گفت: محمّد مردى است كه ذريّه ندارد و هنگامى كه مرد از ياد مىرود و كسى را ندارد كه بعد از مرگش او را به ياد بياورد، خداوند اين مطلب را بر گويندهاش منعكس كرد و همان گونه هم شد.
✅و جهت ديگر اعجاز اين سوره، در «نظم» آن است؛ چون اين سوره با كمى حروفش و كوتاهى آياتش، ترتيب زيبا و امر عجيبى را و بشارت براى پيامبر و تعبّد به عبادات را با آسانترين الفاظ و كمترين بيان، در برگرفته است، در يك كتاب جداگانهاى اين را متذكرشدهايم.
✅و سورههاى طولانى از چند جهت شامل اعجاز مىشوند؛ از جهت «نظم و ترتيب و كثرت و خبر از غيب دادن»، از اين رو جايز نيست قرآن را يك معجزه به حساب آورد و نه هزار معجزه و نه چند برابر آن.
بدين خاطر سخن كسى را كه گفته است: «پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله- هزار معجزه دارد يا دو هزار» تخطئه مىكنيم؛ زيرا وقتى معجزات آن حضرت را بشماريم از هزاران نيز افزون مى شوند.
📗جلوههاى اعجاز معصومين(عليهم السلام)، ص: 666
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
✅معجزه بودن قرآن مجيد
✳️بدان كه چگونگى استدلال بر قرآن، فرع بر خود استدلال آن است. و استدلال به قرآن بعد از بيان پنج چيز صحيح است:
1- ظهور محمّد- صلّى اللَّه عليه و آله- در مكّه و ادعاى اينكه او مبعوث و فرستاده خداوند به سوى خلق است.
2- با قرآنى كه در دست داشت، اعراب را به مبارزه طلبيد و ادّعا كرد كه خداوند قرآن را بر او نازل كرده و مخصوص او گردانيده است.
3- اعراب در طول اين مدت، نتوانستند با قرآن معارضه كنند.
4- آنان به خاطر عجز و ناتوانى نتوانستند با قرآن معارضه كنند.
5- اين ناتوانى مردم، چيز خارق العادهاى است.
✅وقتى كه اين ثابت شد، پس يا قرآن به خودى خود معجزه است و با فصاحتش خرق عادت كرده است، از اين رو نتوانستهاند با او معارضه كنند و يا اينكه خداى سبحان آنان را از معارضه برمىگرداند و اگر خداوند آنان را منصرف نمىكرد، مىتوانستند معارضه كنند و هر طورى كه باشد، صحت نبوّت پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله- ثابت مىشود؛ زيرا خداى متعال كذّاب را تصديق نمىكند و براى باطل خرق عادت نمىنمايد.
📗جلوههاى اعجاز معصومين(عليهم السلام)، ص: 667
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
✅#اوصاف_و_اسامی_قرآن
✅قرآن در ضمن آيات شريفهاش، به نامها و تعبيرهاى گوناگونى از خود ياد كرده كه اينك آنها را با ذكر آيهها و معانى اسماء مىآوريم:
✅ 1 - قرآن خداى بزرگ مىفرمايد:
✳️إِنَّ هٰذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلىٰ بَنِي إِسْرٰائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ نمل/ 76.
✅اين «قرآن» بيشتر اختلافات تاريخى بنى اسرائيل را بر آنها بازگو مىكند.
✳️و نيز مىفرمايد: شَهْرُ رَمَضٰانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ... بقره/ 185. -
ماه رمضان، كه در آن «قرآن» نازل شده است.
✅مفسّران در معناى كلمۀ قرآن اختلاف كردهاند، «عبد اللّه بن عبّاس» گويد: قرآن، بر وزن رجحان و نقصان و خسران است و مصدر فعل «قرأ يقرأ» مىباشد و معنى آن پيروى كردن است، همچنان كه تلاوت نيز به همين معنا بكار مىرود. زيرا خوانندۀ قرآن در حال خواندن از حروف و اعراب آن پيروى مىكند.
✅بنابراين، قرائت و تلاوت به يك معنا است. امّا «قتادة» گويد: قرآن از واژۀ «قرأت الشيء» يعنى چيزى را جمع كردم و بعضى از آن را به بعضى ديگر ضميمه نمودم - مىباشد.
پس قرآن يعنى جمعآورى. چنان كه عمرو بن كلثوم [يكى از سرايندگان معلّقات هفتگانه شعر جاهلى عرب] چنين سروده است:
ذراعى عيطل أدماء بكر هجان اللون لم تقرأ جنينا دو ساعد شترى گردن دراز و سفيد، كه رحم خود را بر هيچ بچهاى جمع نكرد. كه او وصف شترى را مىكند كه هرگز بار بر نگرفته است.
و بعضى گويند قرآن از واژۀ «قريت الماء فى الحوض» - آب را در حوض جمع كردم - است. ولى قول اوّل [نظر ابن عبّاس] صحيحتر است. اگر چه هر دو به معناى «جمع كردن» بر مىگردد.
سفيان بن عيينه گويد: كتاب خدا را «قرآن» گويند چون معناى جمع و مجموع دارد. زيرا حروف با هم جمع شدهاند تا كلمه تشكيل شده و از جمع كلمات، آيه و از جمع آيات، سوره و از جمع سورهها، قرآن تكوين يافته است پس كلّ قرآن و بخشهاى آن، حاوى معناى «جمع» مىباشد.
قريش و اهل مكّه كلمه «قران» را به تخفيف همزه مىخوانند. چنانكه عبد اللّه بن كثير [يكى از قاريان هفتگانه] چنين قرائت كرده است، امّا باقى قاريان بدون تخفيف همزه مىخوانند - بنا بر اصل كلمه، كه مهموز است.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
✅#اوصاف_و_اسامی_قرآن
✅2 - فرقان
✅در آيۀ شريفه آمده است:
تَبٰارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقٰانَ عَلىٰ عَبْدِهِ... فرقان/ 1 - مبارك است خدائى كه فرقان را بر بندهاش نازل كرد...
✳️در معناى فرقان نيز اختلاف است. برخى گويند: فرقان گفته شده بدين سبب كه آيات قرآن متفرق فرودآمده، چنان كه خود اين كتاب الهى مىفرمايد: وَ قُرْآناً فَرَقْنٰاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّٰاسِ عَلىٰ مُكْثٍ... اسراء/ 106 - و قرآنى را كه بخش بخش قرار داديم تا به تدريج بر مردم قرائت كنى...
✳️قول ديگر مىگويد: فرقان به معناى فرقگذارنده ميان حقّ و باطل، حرام و حلال، وعده و وعيد، مؤمن و كافر و... است.
✳️«عكرمه» و «سدّي» گويند فرقان به معناى نجات آمده، زيرا كتاب خدا وسيله نجات است.
✅چنانكه در آيۀ شريفه مىفرمايد: وَ إِذْ آتَيْنٰا مُوسَى الْكِتٰابَ وَ الْفُرْقٰانَ بقره/ 53. - و آنگاه كه به موسى كتاب و وسيله نجات داديم....✅و نيز مىفرمايد: ... إِنْ تَتَّقُوا اللّٰهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقٰاناً... انفال/ 29 -... اگر تقوا پيشه كنيد خداوند براى شما راه نجات قرار مىدهد... و اين لفظ - فرقان -، مصدر بر وزن سبحان، قربان و فصلان است كه اغلب مصدر باب تفعيل مىباشد.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
✔️پرسشهاى مهم پاسخهاى كوتاه
#سؤال
⁉️آيا ايمان بدون عمل ارزش دارد؟
#پاسخ
✅در قرآن همواره ايمان در كنار عمل صالح آمده است: «آمنوا و عملوا الصّالحات» ايمان و عمل صالح مانند نخ و سوزن هستند و به شرطى كارآيى دارند كه به هم متّصل باشند. با جدايى آنها از هم، چيزى دوخته نمىشود.
✳️قرآن مىفرمايد: اگر خدا را دوست داريد، از پيامبر اطاعت كنيد: «اِن كنتُم تُحبّون اللّه فاتّبعونى»
بسيارند كسانى كه مىگويند: ايمان داريم ولى عمل نمىكنند، مىگويند: خدا را دوست داريم ولى با او حرف نمىزنند و نماز نمىخوانند، مىگويند: ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام را به دل داريم، امّا در عمل هيچ شباهتى به آن حضرت ندارند، مىگويند: به امام زمان عليه السلام ايمان داريم، ولى سهم امام را كه بر آنان واجب است نمىپردازند، اگر به دنبال اين ادّعاها عمل و حركتى نباشد، بايد در صداقت خود شك كنيم.
✅در روزگار قديم كسانى را كه در جنگها اسير مىشدند به نام برده در بازار مىفروختند. شخصى به بازار بردهفروشان آمد تا بردهاى خريدارى كند. هر برده كه هنرى داشت گرانتر بود. به سراغ بردهاى رفت و ديد قيمت آن بسيار گران است. سبب را پرسيد، گفتند: او تشنهشناس است و مىفهمد چه كسى تشنه است.
خريدار علاقمند شد، او را خريد و به منزل آورد و دوستانش را دعوت و غذايى تهيّه كرد ولى سر سفره آب نگذاشت.
مهمانان چند لقمهاى كه خوردند، يكى پس از ديگرى تقاضاى آب نمودند. بردۀ تشنه شناس نگاهى به او مىكرد و مىگفت: دروغ مىگويد، او تشنه نيست. كم كم به تعداد تشنهها اضافه شد و هركدام فرياد آب سردادند.
امّا برده مىگفت: همه دروغ مىگويند. تا اينكه يك نفر از ميان آنان برخاست تا آبى تهيّه كند. برده گفت: اين شخص راست مىگويد، زيرا از جايش بلند شد و فقط داد و فرياد نكرد.
✅ آرى، كسى در ادّعاى خود صادق است كه حركت و اقدامى كند. كسانى كه اهل عمل نيستند، در واقع مؤمن نيستند و تنها ادّعاى ايمان دارند.
#تمثیلات
#اخلاق_و_معارف_اسلامي
#محسن_قرائتی
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
✔️پرسشهاى مهم پاسخهاى كوتاه
#سؤال
⁉️چرا خداوند دست به آفرينش زده و اين همهموجود و از جمله انسان را آفريده است؟
#پاسخ
اگر دانشمند خوش بيانى سخن گفت، نبايد پرسيد چرا سخن گفتى؟! زيرا علم و بيان او اقتضا مىكند كه يافتههاى علمى خود را ارائه دهد. امّا اگر اين دانشمند با آن همه كمالات ساكت شد و يافتههاى خود را كتمان كرد، زير سؤال مىرود كه چرا نگفتى؟
خداوندِ قادر حكيم مهربان كه مىتواند از خاك، گندم و از گندم، نطفه و از نطفه انسانِ كاملى را بيافريند، اگر نمىآفريد جاى سؤال بود كه چرا قدرت خود را به كار نگرفتى و چيزى نيافريدى؟
#تمثیلات
#اخلاق_و_معارف_اسلامي
#محسن_قرائتی
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
✔️پرسشهاى مهم پاسخهاى كوتاه
#سؤال
⁉️نقش ايمان به خدا در زندگى انسان چيست؟
#پاسخ
شما اگر وارد منزلى شديد كه مىدانيد اين خانه نه صاحبى دارد و نه حسابى، نه دوربينى در كار است و نه كنترلى، هيچ دليلى براى نظم و دقّت و انضباط در كارهاى شما نيست. در خانۀ رها، ما هم رها هستيم وهرچه ريخت و پاش نكنيم ونفس خود را كنترل كنيم ضرر كردهايم، ولى اگر بدانيم كه اين خانه صاحب و حسابى دارد و تمام رفتار ما زير نظر اوست، به گونهاى ديگر زندگى خواهيم كرد.
اگر ايمان بياوريم كه اين هستى، صاحبى دارد به نام خداى حكيم و حسابى در كار است به نام معاد و براى تمام افكار و رفتار و گفتار ما پاداش يا كيفرى هست، ما نيز حساب كار خود را مىكنيم و خواستههاى نفس سركش خود را مهار مىكنيم.
كارهايى را كه صاحب خانه نمىپسندد، انجام نمىدهيم، زيرا مىدانيم به حساب تمام كارهاى خير يا شرّ ما رسيدگى مىشود و خداوند در كمين ماست.
#تمثیلات
#اخلاق_و_معارف_اسلامي
#محسن_قرائتی
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تمثیل_در_قرآن
✔️يكى از شيوههاى قرآن، آوردن مثال است و اين خود دليلى بر تأثير زياد اين روش در تفهيم و انتقال معارف الهى به مردم است. از جمله مثالهاى قرآنى، تشبيه حق به آب و باطل به كف روى آب(رعد: 17) ، حق به شجره طيبه و باطل به شجره خبيثه(ابراهیم: 26) ، كارهاى كافران به خاكسترى در برابر تندباد(ابراهیم: 18) ، كارهاى آنان به سراب(نور: 39)، بتها و طاغوتها به خانه عنكبوت(عنکبوت: 41) ، دانشمند بىعمل به الاغى كه كتاب حمل مىكند(جمعخ: 5) و تشبيه غيبت كردن به خوردن گوشت برادرى كه مردهاست.(حجرات: 12)
🍀خداوند، پيامبرش را نيز مأمور كرده تا از تمثيل استفاده كند و در اينباره مىفرمايد: «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَياةِ الدُّنْيا...».(کهف: 45)
☘در سخنان ائمه عليهم السلام نيز بارها به استفاده از تمثيل سفارش شده است. همچنين امّ الائمة، حضرت صدّيقه شهيده، فاطمه زهرا عليها السلام نيز در مسجد مدينه در خطبهاى عليه حاكمان وقت، اين آيه شريفه(نحل: 97) را تلاوت كرد و فرمود: مثال شما به خاطر پيمانشكنى نسبت به بيعتى كه در غديرخم با على عليه السلام داشتيد، مثال همان زنى است كه مىبافت و سپس بافتههاى خود را پنبه مىكرد.
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تمثیل_در_قرآن
✅در فلسفۀ به كارگيرى مثلها مىخوانيم:«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى أَكْثَرُ النّاسِ إِلاّ كُفُوراً: و همانا ما در اين قرآن براى مردم هرگونه مثال (و بيان روشن) آورديم (تا مگر هدايت شوند) ليكن اكثر مردم به جز كفر و عناد از هر چيز امتناع كردند.»(اسرا: 89)
✅نزديك به همين مضمون در سوره كهف آيه ٥٤ و سوره روم آيه ٥٨ نيز تكرار شده است. قرآن فلسفۀ طرح مثالها را تذكر و تنبيه مخاطبين برشمرده است.(زمر: 27)
🔰در قرآن كريم بيش از چهل آيه با لفظ مثل آمده كه افزون بر آن آياتى كه در آن از عنصر تشبيه استفاده شده، بسيار بيشتر است.
🍀امام على عليه السلام نيز در تأكيد بر اين مسأله چنين مى فرمايند:
اوصيكُمْ عِباد اللّه بتقوى اللّه الَّذى ضَرَب الأمثال؛ سفارش مىكنم شما را اى بندگان خدا به تقواى پروردگارى كه براى بيدراى شما مثلهاى پندآموز آورده است.(نهج البلاغه : خطبه 83)
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تمثیل_در_قرآن
🍀تمثيل، از ساده ترين، فطرىترين و عمومىترين شيوههاى انتقال مطلب است كه مسائل معقول را محسوس و بدينوسيله راه را نزديك و عمومى مىكند.
🍀در مثال زدن، تذكر، تفهيم، تعليم، بيان و پردهبردارى از حقايق والا وجود دارد كه مىتوان آن را با زبان ساده بيان كرد.
🍀تمثيل صورتى از انديشيدن و شكلى از سخن گفتن است كه در آن به همانندى ميان دو چيز توجه مىشود.
🍀درتمثيل مىكوشيم ويژگىها و احكام يك شىء شناخته شده يا مأنوس را به شىء ناشناخته يا نامأنوسى نسبت دهيم و به اين وسيله آن را بشناسيم يا مأنوس كنيم.
🍀از آنجايىكه انسان با محسوسات انس بيشترى دارد، تمثيل به راحتى معارف عميق و دقيق را در اختيار انسان قرار مىدهد و يكى از ابزارها و شيوههاى بيان و از روشهاى تبليغ پيامبران به شمار مىآيد و دركتابهاى آسمانى هم تمثيلات فروانى ديده مىشود.
🌺در قرآن كريم نيز تمثيلات فراوانى بيان شده، مخاطب مثالها را متفكران و عاقلان شمرده و همواره آوردن مثل را وسيلهاى براى تفكر و تعقل دانسته است: «وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ; و آن مثلها را براى مردم مى زنيم شايد كه تفكر كنند.»(حشر: 21 )
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#آغاز_سورهها
✔️سورههاى قرآن داراى آغازى زيبا و جاذب است كه داراى انواع گوناگونى است كه هركدام از بلاغت و زيبايى خاصى بهرهمند هست كه به مواردى از آنها اشاره مىشود:
الف: افتتاح با حروف مقطعه در سورههاى ذيل:
1 - بقره: «الم. ذٰلِكَ الْكِتٰابُ لاٰ رَيْبَ فِيهِ» .
2 - آل عمران: «الم. اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ الْحَيُّ...» .
3 - اعراف: «المص. كِتٰابٌ أُنْزِلَ إِلَيْكَ فَلاٰ يَكُنْ فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِنْهُ...»
4 - يونس: «الر. تِلْكَ آيٰاتُ الْكِتٰابِ الْحَكِيمِ» .
5 - هود: «الر. كِتٰابٌ أُحْكِمَتْ آيٰاتُهُ» .
6 - يوسف: «الر. تِلْكَ آيٰاتُ الْكِتٰابِ الْمُبِينِ» .
7 - رعد: «المر. تِلْكَ آيٰاتُ الْكِتٰابِ...» .
8 - ابراهيم: «الر. كِتٰابٌ أَنْزَلْنٰاهُ إِلَيْكَ» .
9 - حجر: «الر. تِلْكَ آيٰاتُ الْكِتٰابِ وَ قُرْآنٍ مُبِينٍ» .
10 - مريم: «كهيعص. ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ» .
11 - طه: «طه. مٰا أَنْزَلْنٰا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ...» .
12 - شعراء: «طسم. تِلْكَ آيٰاتُ الْكِتٰابِ الْمُبِينِ» .
13 - نمل: «طس. تِلْكَ آيٰاتُ الْقُرْآنِ...» .
14 - قصص: «طسم. تِلْكَ آيٰاتُ الْكِتٰابِ الْمُبِينِ» .
15 - عنكبوت: «الم. أَ حَسِبَ النّٰاسُ أَنْ...» .
16 - روم: «الم. غُلِبَتِ الرُّومُ...» .
17 - لقمان: «الم. تِلْكَ آيٰاتُ الْكِتٰابِ الْحَكِيمِ» .
18 - سجده: «الم. تَنْزِيلُ الْكِتٰابِ لاٰ رَيْبَ فِيهِ» .
19 - يس: «يس وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ» .
20 - ص: «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ» .
21 - غافر: «حم. تَنْزِيلُ الْكِتٰابِ مِنَ اللّٰهِ الْعَزِيزِ...» .
22 - فصلت: «حم. تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ» .
23 - شورى: «حم. عسق. كَذٰلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ...» .
24 - زخرف: «حم. وَ الْكِتٰابِ الْمُبِينِ» .
25 - دخان: «حم. وَ الْكِتٰابِ الْمُبِينِ» .
26 - جاثيه: «حم. تَنْزِيلُ الْكِتٰابِ مِنَ اللّٰهِ...» .
27 - احقاف: «حم. تَنْزِيلُ الْكِتٰابِ مِنَ اللّٰهِ...» .
28 - ق: «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ» .
29 - قلم: «ن وَ الْقَلَمِ وَ مٰا يَسْطُرُونَ» .
✔️قابل ذكر است كه در 24 مورد از موارد مذكور، پس از حروف مقطعه، از كتاب خدا و عظمت آن ياد شده و در 5 مورد ديگر به عظمت خدا و قدرت او، اشاره شده است.
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#آغاز_سورهها
ب: افتتاح برخى از سورهها با حمد و ثناى الهى است مانند:
1 - فاتحه: «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ» .
2 - انعام: «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ...» .
3 - كهف: «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلىٰ عَبْدِهِ الْكِتٰابَ» .
4 - سبا: «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي لَهُ مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ» .
5 - فاطر: «اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ فٰاطِرِ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ...» .
ج: افتتاح برخى از سورهها با تسبيح و تنزيه خداوند مانند:
1 - اسراء: «سُبْحٰانَ الَّذِي أَسْرىٰ بِعَبْدِهِ...» .
2 - فرقان: «تَبٰارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقٰانَ...» .
3 - حديد: «سَبَّحَ لِلّٰهِ مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ...» .
4 - حشر: «سَبَّحَ لِلّٰهِ مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي الْأَرْضِ...» .
5 - صف: «سَبَّحَ لِلّٰهِ مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي الْأَرْضِ...» .
6 - جمعه: «يُسَبِّحُ لِلّٰهِ مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي الْأَرْضِ...» .
7 - تغابن: «يُسَبِّحُ لِلّٰهِ مٰا فِي السَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِي الْأَرْضِ...» .
8 - ملك: «تَبٰارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ...» .
9 - اعلى: «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى...» .
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#آغاز_سورهها
د: افتتاح برخى از سورهها با خطاب كه يا متوجه عموم مكلفين، يا عموم مؤمنين، يا پيامبر صلى اللّه عليه و آله و سلم به همراه حروف نداء يا عبارت «قل»، مانند، موارد ذيل:
1 - نساء: «يٰا أَيُّهَا النّٰاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ...» .
2 - حج: «يٰا أَيُّهَا النّٰاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ...» .
3 - مائده: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا...» .
4 - حجرات: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا...» .
5 - ممتحنه: «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا...» .
6 - احزاب: «يٰا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللّٰهَ...» .
7 - طلاق: «يٰا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذٰا طَلَّقْتُمُ...» .
8 - تحريم: «يٰا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ...» .
9 - مزمّل: «يٰا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ...» .
10 - مدثر: «يٰا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ...» .
11 - جنّ: «قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ...» .
12 - كافرون: «قُلْ يٰا أَيُّهَا الْكٰافِرُونَ...» .
13 - اخلاص: «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ...» .
14 - فلق: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ...» .
15 - ناس: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّٰاسِ...» .
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#آغاز_سورهها
ه: افتتاح سورهها با قسم:
1 - يس: «يس وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ...» .
2 - صافات: «وَ الصَّافّٰاتِ صَفًّا...» .
3 - زخرف: «حم. وَ الْكِتٰابِ الْمُبِينِ...» .
4 - دخان: «حم. وَ الْكِتٰابِ الْمُبِينِ...» .
5 - ق: «ق وَ الْقُرْآنِ الْمَجِيدِ...» .
6 - ذاريات: «وَ الذّٰارِيٰاتِ ذَرْواً...» .
7 - طور: «وَ الطُّورِ وَ كِتٰابٍ مَسْطُورٍ...» .
8 - نجم: «وَ النَّجْمِ إِذٰا هَوىٰ...» .
9 - قلم: «ن وَ الْقَلَمِ وَ مٰا يَسْطُرُونَ...» .
10 - قيامت: «لاٰ أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيٰامَةِ...» .
11 - مرسلات: «وَ الْمُرْسَلاٰتِ عُرْفاً...» .
12 - نازعات: «وَ النّٰازِعٰاتِ غَرْقاً...» .
13 - بروج: «وَ السَّمٰاءِ ذٰاتِ الْبُرُوجِ...» .
14 - فجر: «وَ الْفَجْرِ وَ لَيٰالٍ عَشْرٍ...» .
15 - بلد: «لاٰ أُقْسِمُ بِهٰذَا الْبَلَدِ...» .
16 - شمس: «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحٰاهٰا...» .
17 - ليل: «وَ اللَّيْلِ إِذٰا يَغْشىٰ...» .
18 - ضحى: «وَ الضُّحىٰ وَ اللَّيْلِ إِذٰا سَجىٰ...» .
19 - تين: «وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ...» .
20 - عاديات: «وَ الْعٰادِيٰاتِ ضَبْحاً...» .
21 - عصر: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسٰانَ لَفِي خُسْرٍ...» .
و: افتتاح برخى از سورهها با استفهام و سؤال:
1 - دهر: «هَلْ أَتىٰ عَلَى الْإِنْسٰانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ...» .
2 - نبأ: «عَمَّ يَتَسٰاءَلُونَ...» .
3 - غاشيه: «هَلْ أَتٰاكَ حَدِيثُ الْغٰاشِيَةِ...» .
4 - انشراح: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ...» .
5 - فيل: «أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحٰابِ الْفِيلِ...» .
6 - ماعون: «أَ رَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ...» .
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#آغاز_سورهها
ز: افتتاح برخى از سورهها با عبارات شرطيه:
1 - واقعه: «إِذٰا وَقَعَتِ الْوٰاقِعَةُ...» .
2 - منافقون: «إِذٰا جٰاءَكَ الْمُنٰافِقُونَ...» .
3 - تكوير: «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ...» .
4 - انفطار: «إِذَا السَّمٰاءُ انْفَطَرَتْ...» .
5 - انشقاق: «إِذَا السَّمٰاءُ انْشَقَّتْ...» .
6 - زلزال: «إِذٰا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزٰالَهٰا...» .
7 - نصر: «إِذٰا جٰاءَ نَصْرُ اللّٰهِ وَ الْفَتْحُ...» .
ح: افتتاح برخى از سورهها با عبارات تهديدآميز:
1 - براءة: «بَرٰاءَةٌ مِنَ اللّٰهِ وَ رَسُولِهِ...» .
2 - نحل: «أَتىٰ أَمْرُ اللّٰهِ فَلاٰ تَسْتَعْجِلُوهُ...» .
3 - انبياء: «اِقْتَرَبَ لِلنّٰاسِ حِسٰابُهُمْ...» .
4 - محمد: «اَلَّذِينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللّٰهِ أَضَلَّ أَعْمٰالَهُمْ...» .
5 - قمر: «اِقْتَرَبَتِ السّٰاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ...» .
6 - واقعه: «إِذٰا وَقَعَتِ الْوٰاقِعَةُ لَيْسَ لِوَقْعَتِهٰا كٰاذِبَةٌ...» .
7 - معارج: «سَأَلَ سٰائِلٌ بِعَذٰابٍ وٰاقِعٍ لِلْكٰافِرينَ لَيْسَ لَهُ دٰافِعٌ...» .
8 - دهر: «هَلْ أَتىٰ عَلَى الْإِنْسٰانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ...» .
9 - نباء: «عَمَّ يَتَسٰاءَلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ...» .
10 - عبس: «عَبَسَ وَ تَوَلّٰى...» .
11 - تكوير: «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ...» .
12 - انفطار: «إِذَا السَّمٰاءُ انْفَطَرَتْ...» .
13 - مطففين: «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ...» .
14 - انشقاق: «إِذَا السَّمٰاءُ انْشَقَّتْ...» .
15 - بيّنه: «لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا...» .
16 - زلزال: «إِذٰا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ...» .
17 - تكاثر: «أَلْهٰاكُمُ التَّكٰاثُرُ...» .
18 - همزه: «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ...» .
19 - تبت: «تَبَّتْ يَدٰا أَبِي لَهَبٍ...» .
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#حدیث
✔️پيامبر گرامى اسلام(ص) فرمود:
الْقُرآنُ مَأدُبَةُ اللّهِ فَتَعلَّمُوا مِنْ مأدُبَةِ اللّهِ ما استطعتم.
قرآن، ادبستانِ خداوند است. پس تا مىتوانيد از ادبستان خداوند، ادّب بياموزيد.
📓بحارالانوار، ج 92، ص 267
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
اعجاز قرآن کریم
#تمثیل_در_قرآن 🍀تمثيل، از ساده ترين، فطرىترين و عمومىترين شيوههاى انتقال مطلب است كه مسائل معق
#تمثیل_در_قرآن
✅در فلسفۀ به كارگيرى مثلها مىخوانيم:«وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنّاسِ فِي هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ فَأَبى أَكْثَرُ النّاسِ إِلاّ كُفُوراً: و همانا ما در اين قرآن براى مردم هرگونه مثال (و بيان روشن) آورديم (تا مگر هدايت شوند) ليكن اكثر مردم به جز كفر و عناد از هر چيز امتناع كردند.»(اسرا: 89)
✅نزديك به همين مضمون در سوره كهف آيه ٥٤ و سوره روم آيه ٥٨ نيز تكرار شده است. قرآن فلسفۀ طرح مثالها را تذكر و تنبيه مخاطبين برشمرده است.(زمر: 27)
🔰در قرآن كريم بيش از چهل آيه با لفظ مثل آمده كه افزون بر آن آياتى كه در آن از عنصر تشبيه استفاده شده، بسيار بيشتر است.
🍀امام على عليه السلام نيز در تأكيد بر اين مسأله چنين مى فرمايند:
اوصيكُمْ عِباد اللّه بتقوى اللّه الَّذى ضَرَب الأمثال؛ سفارش مىكنم شما را اى بندگان خدا به تقواى پروردگارى كه براى بيدراى شما مثلهاى پندآموز آورده است.(نهج البلاغه : خطبه 83)
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تمثیل_در_قرآن
✅بسيارى از حقايق دينى در قالب تشبيه و تمثيل به كار رفته و فراتر آنكه خداوند آشكارا در قرآن مجيد مىفرمايد:
📣 إِنَّ اللّٰهَ لاٰ يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً مٰا بَعُوضَةً فَمٰا فَوْقَهٰا؛ خدا را باك از آن نيست كه به پشه و چيزى بزرگتر از آن مثل زند. (بقره: 26)
✳️بنابراين يكى از شيوههاى بيان معارف دينى، عرفانى و اخلاقى بهرهگيرى از ابزار زبان تمثيل و تشبيه است.
❇️ اين معبر و مسير، راه را براى ساير اسوگان و زبدگان دينى هموار مىكند تا براى بيان مقاصد معنوى و بلند از تمثيل و تشبيه بهره گيرند.
✅در تورات درباره حضرت سليمان آمده است:
«خدا به حضرت سليمان فهم وحكمت بىنظيرى بخشيد و بصيرت او بى حد وحصر بود... سه هزار مثل گفت و هزار و پنج سرود نوشت.»
✅از مجموع سى و نه كتاب عهد قديم، كتابى با عنوان امثال است كه دربردارنده تمثيلات فراوان است و اينچنين آغاز مىشود:
✔️«مثلهاى سليمان پادشاه اسراييل كه پسر داوود بود، اين مثلها به شما كمك خواهند كرد تا حكمت و ادب را بياموزيد و بتوانيد معنى سخنان پرمغز را درك كنيد. آنها به شما ياد خوا هند داد كه چگونه رفتار عاقلانه داشته باشيم و با صداقت و عدالت و انصاف عمل كنيد. اين مثلها به جاهلان حكمت و به جوانان فهم و بصيرت مىبخشد. باشنيدن ودرك اين مثلها حتى دانايان داناترمىشوند ودانشمندان چارهانديشى كسب مىكنند تا بتوانند معانى گفتار پيچيده حكيمان را بفهمند.»
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114
#تمثیل_در_قرآن
✅حضرت عيسى نيز از تمثيلات به طور گسترده در بيان معارف كمك گرفته است.
در انجيل متى پس از اشاره به مثالهاى فراوانى كه مسيح براى شاگردان خود ارائه كرده، آمده است:
✔️عيسى براى بيان مقصود خود هميشه از اين نوع امثال و حكايات استفاده مىكرد و اين چيزى بود كه انبياء نيزپيشگويى كرده بودند.
✔️پس هرگاه براى مردم سخن مىگفت، مثلى نيز مىآورد، زيرا دركتاب آسمانى پيشگويى شده بود كه: من با مثل و حكايت سخن خواهم گفت و اسرار را بيان خواهم كردكه از آفرينش دنيا تا حال پوشيده مانده است.
✔️در انجيل مرقس نيز آمده است: «او پيام خدا را تا آنجا كه مردم مىتوانستند بفهمند، به صورت داستان و مثل براى ايشان بيان مىفرمود.
✅درواقع عيسى هميشه به صورت داستان و مثل به مردم تعليم مىداد».
✳️در متون اسلامى هم از پيامبران پيشين تمثيلاتى وجود دارد؛ مثلاً مواعظ حضرت عيسى در آثار اسلامى نيز فراوان به چشم مىآيد؛ همچنين روايات معصومين هم سرشار از تمثيلات است كه محققان اسلامىتا كنون آثارى در اين رابطه نگاشتهاند.
#ادامه_دارد
#اعجاز_قرآن_کریم
@The_Holy_Quran_114