eitaa logo
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
1.7هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
36 فایل
دیـٰانت منهـٰاے سیـٰاست🍃 نتیجہ‌اش مےشود کربلـٰا💔؛ نہ‌ ظهور!💚 شروط‌"تبادل‌،کپی..."🤗↶ https://eitaa.com/sh_Vesal180 "شنوای حرفاتون هستیم"😉↶ https://daigo.ir/secret/1491814313 هشتگ‌ها😇↶ https://eitaa.com/3121542/16574 .
مشاهده در ایتا
دانلود
💠سه خصلت بزرگوار💠 امام علی (ع) : 🔹مِن کَرَمِ المَرءِ بُکاؤهُ على ما مَضى مِن زَمانِهِ ، و حَنینُهُ إلى أوطانِهِ ، و حِفظُهُ قَدیمَ إخوانِهِ. 🔸این سه خصلت از بزرگوارى انسان است:۱گریستن او بر زمان سپرى شده اش۲ علاقه او به میهنش۳نگهداشتن دوستان دیرینه اش. (بحار الانوارج71 ، ص 264) ┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
🔴 (قسمت۱۹) 🔷گفتند همه رفقای شما سالم هستند. تعجب کردم، پس منظور از این ماجرا چه بود؟ من آنها را در حالی که با شهادت وارد برزخ شدند مشاهده کرده بودم. 🌼چند روزی بعد از عمل وقتی حالم کمی بهتر شد مرخص شدم.اما فکرم به شدت مشغول بود. ☘ یک روز برای این که حال و هوایم عوض شود با خانوم و بچه ها به بیرون رفتیم .به محض اینکه وارد بازار شدیم پسر یکی از دوستان را دیدم که از کنار ما رد شد و سلام کرد. 🍁 رنگم پرید! به همسرم گفتم: این فلانی نبود؟ همسرم گفت: آره خودش بود. این جوان اعتیاد داشت و دائم دنبال کارهای خلاف بود . ☄برای به دست آوردن پول مواد همه کاری میکرد.گفتم این مگه نمرده؟ من خودم دیدمش که اوضاع و احوال خیلی خراب بود. ⚡️مرتب به خدا التماس می کرد حتی من علت مرگش را هم می‌دانم. خانومم با لبخند گفت: مطمئن هستی که اشتباه ندیدی؟حالا علت مرگش چی بود؟ گفتم اون بالای دکل مشغول دزدیدن کابل های فشار قوی برق بوده که برق اون رو میگیره و کشته میشه! خانمم گفت: فعلا که سالم و سرحال بود. آن شب وقتی برگشتیم خونه خیلی فکر کردم.پس نکند آن چیزهایی هم که من دیدم توهم بوده! ❄️ دو سه روز بعد خبر مرگ این جوان پخش شد.از دوست دیگرم که اورا میشناخت سوال کردم ،گفت: بنده خدا تصادف کرده. 🍂من بیشتر توی فکر فرو رفتم، چون من خودم این جوان را دیده بودم حال و روز خوشی نداشت. اعمال،گناهان،.. حسابی گرفتارش کرده بود. به همه التماس می کرد برایش کاری بکنند.. 🌾 روز بعد یکی از بستگان به دیدنم آمد ایشان در اداره برق اصفهان مشغول به کار بود. لابلای صحبت‌ها گفت: چند روز قبل یک جوان رفته بود بالای دکل برق تا کابل فشار قوی رو قطع کنه وبدزدد،همان بالا برق خشکش می کند! خیره شدم به صورت مهمان و گفتم فلانی را میگویی؟ گفت :بله خودش، پرسیدم مطمئنی؟ گفت آره، خودم اومدم بالای سرش اما خانواده‌اش به مردم چیز دیگه ای گفتند. 💥 پس از ماجرایی که برای پسر معتاد اتفاق افتاد فهمیدم که من برخی از اتفاقات آینده نزدیک را هم دیده‌ام. 💫 نمی دانستم چطور ممکن است لذا خدمت یکی از علما رفتم و این موارد را مطرح کردم. ایشان هم اشاره کرد که در این حالت مکاشفه که شما بودی بحث و مطرح نبوده لذا بعید نیست که برخی موارد مربوط به آینده را دیده باشید. ✨بعد از این صحبت یقین کردم که ماجرای شهادت برخی همکاران من اتفاق خواهد افتاد. 🍃یکی دو هفته بعد از بهبودی من پدرم در اثر یک سانحه از دنیا رفت. خیلی ناراحت بودم، اما یاد حرف خدا عموی خدابیامرزم افتادم که گفت این باغ برای من و پدرت است و او به زودی به ما ملحق می شود... 🔷در یکی از روزهای نقاهت سری به مسجد قدیمی محل زدم. یکی از پیرمرد های قدیمی را دیدم . ☘سلام و علیک کردیم و وارد مسجد شدیم.یکباره یاد آن پیرمردی افتادم که به من تهمت زده بود و به خاطر رضایت من ثواب حسینیه اش را به من بخشید! 🔷 صحنه ناراحتی آن پیرمرد در مقابل چشمانم بود. با خودم گفتم: باید پیگیری کنم ببینم این ماجرا چقدر صحت دارد؟ دوست داشتم حسینیه ای که به من بخشیده شده را از نزدیک ببینم. به پیرمرد گفتم :فلانی رو یادتون هست همون که چهار سال پیش مرحوم شد؟ 🔅گفت: بله نور به قبرش ببارد .چقدر این مرد خوب بود. این آدم بی سر و صدا کار خیر می کرد. آدم درستی بود. مثل او کم پیدا می شود. ✅گفتم: بله اما خبر نداری این بنده خدا چیزی توی این شهر کرده، مسجد حسینیه؟ ❗️گفت نمی‌دانم ولی فلانی با او خیلی رفیق بود از او بپرس . 🔰بعد از نماز سراغ همان شخص گرفتیم پیرمرد گفت:خدا رحمتش کند دوست نداشت کسی با خبر شود اما چون از دنیا رفته به شما می‌گویم. ♻️ سپس به سمت چپ مسجد اشاره کرد و گفت: این حسینیه را می‌بینی همان حاج آقا که ذکر خیرش را کردی این حسینیه را ساخت و وقف کرد. نمی دانی چقدر این حسینیه خیر و برکت دارد. الان هم داریم بنایی می‌کنیم و دیوار حسینیه را برمیداریم و وصلش می کنیم به مسجد تا فضا برای نماز بیشتر باشد. ♻️ بدون اینکه چیزی بگویم جواب سوالم را گرفتم..سری به حسینیه زدم و برگشتم و پس از اطمینان از صحت مطلب، از حقم گذشتم و حسینیه را به بانی اصلی اش $بخشیدم... ادامه دارد... برگرفته از کتاب سه دقیقه در قیامت ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
: 💠اولین شاخصه بلوغ معنوی💠 ❣️الَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفرَج❣️ ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
💡 | اهمیت شب و روز جمعه 📘: 🔻فقیر و بینوا چه گناهی کرده است که به مسجد الحرام دسترسی ندارد؟ خدای تعالی فکر آنها را کرده و برای ایشان برنامه ریزی کرده است. 🔻حرمی درست کرده که لازم نیست جسم انسان در آن برود. حرمی که با انسان فاصله مکانی ندارد. چون برای خدا زمان و مکان فرقی ندارد ... خداوند برای کسی که دسترسی به اماکن متبرکه ندارد، شب جمعه و روز جمعه را مثل حرم خودش قرار داده است. این زمان های متبرکه پهلوی او می‌آیند و عبادت در این ها اجر بیشتری دارد تا خارج از آن زمان ها و این لطف خداست و از باب اینست که فقیر و غنی برایش فرقی ندارد. 🔻از این جهت وقتی شب جمعه می‌شود انسان باید بداند که الان در حرم است، بداند که الان در مسجد الحرام است، وقتش را تلف نکند از وقتش خوب استفاده کند از یک ساعت وقت شب جمعه و روز جمعه درست بهره‌گیری کند. ┄┄┅┅┅❅🍃🌺🍃❅┅┅┅┄┄ 👥به صراط بپیوندید https://eitaa.com/joinchat/2709913647Cce5ec22c54
❤️ | داستان استخوان شهدا و برگه های دانشجویان! ✅سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:  این روزها زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران... به نظرنتون کارخوبیه؟؟ کیا موافقن؟؟؟ کیامخالف؟؟؟؟ اکثر دانشجویان مخالف بودن!!! بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن... بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا ... ملت دیوونن!!" بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته!!! تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های جلسه ی قبل نبود... ✅همه ی سراغ برگه ها رو می گرفتند.....ولی استاد جواب نمیداد... یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکارکردی؟؟؟ شما برگه های مابودی؟؟؟ استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم... استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟ همه ی دانشجویان شاکی شدن. ✅استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین؟ گفتند: چون واسشون کشیدیم، درس خوندیم، دادیم، کردیم... . هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت... . استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه؟ یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ... استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد. صدای دانشجویان بلند شد. ✅استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن! دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم. برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید و چقدر کردید تا پیداشون کردید، ✅پس چطور توقع دارید که رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد ؛ الان همین چهارتا نباشه!!؟؟ بچه اش رو ، حتی اگه شده باشه. ❇️چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد! و همه ازحرفی که زده بودن شدن!! تنها کسی که موافق بود .... بود که سالها باباش بود. ... ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
چون نشانه های نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسی نعمت ها را از خود دور نسازيد. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 💡 | زیارت آسمان 🔻زندگی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است. ندیدن آسمان، خیلی مضر است. 🔻کسانی که یک جایی دارند که از شهر بیرون بروند و یک شب آسمان را ببینند، این کار را بکنند. دیدن آسمان خیلی مهم است. می‌ارزد که انسان و از شهر بیرون برود، تا یک شب آسمان را نگاه کند. بگوید امشب می‌خواهم زیر آسمان بخوابم. 🔻یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته اند برای صفر کردن . انسان یک نگاهی به آسمان بکند، را می گیرد! برای نجات انسان از تعلقات، یک نگاه معنادار به آسمان بس است. 🔻 خیلی به آسمان خیره می شود. در ابیاتش می بینید که ستاره ها را به اسم می شناسد، به صفت می شناسد و خیلی خوب به صور فلکی آشنا است. پیداست که خیلی در این معنا مطالعه می کند. انسان وقتی آسمان را ندید، دنیایش می‌شود همین کوچک و مختصر. نگاه به آسمان یعنی نگاه دقیقتر به هستی و وسعت هستی. نگاه به آسمان یعنی نگاه به و طولانی. یعنی نگاه به مکان وسیع. این خیلی به کمک می کند برای بلندنظری. وقتی اینطور آن عالم را دید، یک شوقی پیدا می کند که از این جای کوچک و تنگ، خودش را بیرون بکشد. اگر می‌خواهی برایت بزرگ شود، به نگاه کن. 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ┏━🍃🌺🍃━┓     @seraat313 ┗━🍂━
💌| ارزش ها و ضد ارزش ها امام علی ع : 🔹َ قَالَ (عليه السلام): قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ. 🔸ترس با نااميدی، و شرم با محروميّت همراه است، و فرصت ها چون ابرها می گذرند، پس فرصت های نيك را غنيمت شماريد. (نهج البلاغه، حکمت ۲۱) ┏━🍃🌺🍃━┓ @seraat313 ┗━🍂━
•🔥💛• فرشته از شیطان پرسید: قوی‌ترین سلاح تو برای فریفتن انسان‌ها چیست؟ شیطان گفت: به آنها میگویم هنوز فرصت هست ! ┏━🍃🌸🍃━┓ @VESAL_180 ┗━🍁━