بخش دوم
ثُمَّ قالَ(ع): تَنَظَّفْتَ وَ اَحْرَمْتَ وَ عَقَدْتَ بِالْحَجِّ؟
قالَ: نَعَم
قالَ(ع): فَحینَ تَنَظَّفْتَ وَ اَحْرَمْتَ وَ عَقَدْتَ الْحَجَّ نَوَیْتَ اَنَّکَتَنَظَّفْتَ بِنُورِ التَّوْبَةِ الْخالِصَةِ للّهِ تَعالی؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فحِینَ اَحْرَمْتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ حَرَّمْتَ عَلی نَفْسِکَ کلَّ مُحَرَّمٍ حَرَّمَه اللّهُ عَزَّوَجَلَّ؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فَحینَ عَقَدْتَ الْحَجَّ نَوَیْتَ اَنَّکَ قَدْ حَلَلْتَ کُلَّ عَقْدٍ لِغَیْرِ اللّهِ؟
قالَ: لا
قالَ لَهُ(ع): ما تَنَظَّفْتَ وَ لا اَحْرَمْتَ وَ لا عَقَدْتَ الْحَجَّ
ترجمه:
سپس امام(ع) به او فرمود: آیا نظافت کردی و #محرم شدی، (لباس احرام پوشیدی) و نیّت #حج کردی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) فرمود: آنگاه که نظافت میکردی و #احرام میبستی و #نیّت حج مینمودی، آیا قصدت این بود که با نور #توبه و بازگشتی خالصانه به سوی خداوند، پلیدیها وگناهان جانت را نیز بزدایی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: هنگام #محرم شدن در این اندیشه بودی که علاوه بر آنچه در حال #احرام، بر تو #حرام میگردد (هر چه را خداوند) برای همیشه حرام فرموده است نیز بر خویشتن حرام گردانی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: هنگام بستن پیمان حج، اندیشیدی که هر قید و بند غیر خدایی را از خویشتن بگشایی و تنها در گرو پیمان خداوند باشی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: پس، نه نظافت کردی و نه محرم شده ای و نه پیمان حج بستهای!
بخش سوّم
قالَ لَهُ(ع): اَدَخَلْتَ المِیقاتَ وَصَلَّیْتَ رَکْعَتَیِ الاِحْرامِ وَ لَبَّیْتَ؟
قالَ: نَعَمْ
قالَ(ع): فَحینَ دَخَلْتَ المِیقاتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ بِنِیَّةِ الزِّیارَةِ؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فحینَ صَلَّیْتَ الرَّکْعَتَینِ نَوَیْتَ اَنَّکَ تَقَرَّبْتَ اِلَیاللّه بِخَیْرِ الاَْعْمالِ مِنَ الصَّلاةِ وَ اَکْبَرِ حَسَناتِالْعِبادِ؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فَحینَ لَبَّیْتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ نَطَقْتَ للّهِ سُبْحانَهُ بِکُلِّ طاعَةٍ وَ صَمَتَّ عَنْ کُلِّ مَعْصِیَةٍ؟
قالَ: لا
قالَ لَهُ(ع): ما دَخَلْتَ المِیقاتَ وَ لا صَلَّیْتَ وَ لا لَبَّیْتَ
ترجمه:
امام(ع) به او فرمود: آیا به #میقات که وارد شدی، دو رکعت #نمازاحرام گزاردی و #لبیک گفتی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) فرمود: هنگام ورود به میقات، نیت و اندیشه ات نایل شدن به زیارت خداوند و وصول به لقای پروردگار بود؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: آن هنگام که #نماز_احرام میخواندی، آیا نیت کردی که به وسیله نماز، که بهترین اعمال و برترین حسنات بندگان است، به خداوند نزدیک شوی و به او تقرب جویی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: هنگامی که #لبیک میگفتی، نیت و اندیشه ات این بود که زبانت را تنها به طاعات خداوند بگشایی و از همه گناهان فروبندی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: نه به میقات وارد شده ای و نه نماز گزارده ای و نه لبیک گفته ای!
بخش چهارم
ثُمَّ قالَ لَهُ (ع) : اَدَخَلْتَ الْحَرَمَ وَ رَأَیْتَ الْکَعْبَةَ وَ صَلَّیْتَ؟
قالَ: نَعَمْ
قالَ(ع): فَحینَ دَخَلْتَ الْحَرَمَ نَوَیْتَ اَنَّکَ حَرَّمْتَ عَلی نَفْسِکَکُلَّ غِیْبَةٍ تَسْتَغِیبُهَا المُسْلِمِینَ مِنْ اَهْلِ مِلَّةِالاِْسْلامِ؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فَحینَ وَصَلْتَ مَکَّةَ نَوَیْتَ بِقَلْبِکَ اَنَّکَ قَصَدْتَ اللّهَ؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فَما دَخَلْتَ الْحَرَمَ وَ لا رَأَیْتَ الْکَعْبَةَ وَ لا صَلَّیْتَ
ترجمه:
سپس امام(ع) به او فرمود: آیا به #حرم وارد شدی و #کعبه را دیدی و #نماز گزاردی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) فرمود: آن هنگام که به حرم وارد شدی، قصد کردی که #غیبت از مسلمانان و ملت اسلام و بی حرمتی به آبرو و شخصیت آنان را بر خویشتن حرام گردانی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: هنگامی که به #مکه رسیدی، چنین اندیشیدی و این گونه #نیت کردی که تنها به قصد خداوند آمده ای (نه به قصد شهرت و تجارت و…؟!)
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، نه به حرم وارد شده ای و نه کعبه را دیده ای و نه نماز گزارده ای!
بخش پنجم
ثُمَّ قالَ(ع): طُفْتَ بِالْبَیْتِ وَ مَسَسْتَ الاْرَکانَ وَسَعَیْتَ؟
قالَ: نَعَمْ
قالَ(ع): فَحینَ سَعَیْتَ نَوَیْتَ اَنَّکَ هَرَبتَ اِلَی اللّهِ وَ عَرَفَ مِنْکَ ذلِکَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فَما طُفْتَ بِالْبَیْتِ وَ لا مَسَسْتَ
الاَْرْکانَ وَ لا سَعَیْتَ
ترجمه:
سپس امام(ع) فرمود: آیا کعبه را #طواف کردی و ارکان آن را #مسّ نمودی و #سعی به جا آوردی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) فرمود: هنگام سعی، چنین نیت کردی که به سوی خداوند میگریزی و به او پناه میبری و اوست که آگاه به نهان هاست، و بر این نیت و اندیشه ات آگاه است؟ (و تو را پناه میدهد)؟
#شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: پس، نه طواف کرده ای و نه ارکان را مسّ نموده ای و نه سعی به جا آورده ای!
ص ۲ از ۶ صفحه
بخش ششم:
«ثُمَّ قالَ(ع) لَهُ: صافَحْتَ الْحَجَرَ وَ وَقَفْتَ بِمَقامِ اِبْراهِیمَ ( علیه السلام ) وَصَلَّیْتَ بِهِ رَکْعَتَینِ؟
قالَ: نَعَمْ
فَصاحَ(ع) صَیْحَةً کادَ یُفارِقُ الدُّنیا
ثُمَّ قالَ (ع) : آهٍ آهٍ، مَنْ صافَحَ الْحَجَرَ الاَْسْوَدَ فَقَدْ صافَحَ اللّهَتَعالی. فَانْظُرْ یا مِسْکین لا تُضَیِّعْ اَجْرَ ما عَظُمَ حُرْمَتُهُ وَتَنْقُضِ الْمُصافَحَةَ بِالْمُخالَفَةِ وَ قَبْضِ الْحَرامِ نَظیرَاَهْلِ الآثامِ
ثُمَّ قالَ(ع): نَوَیْتَ حینَ وَقَفْتَ عِنْدَ مَقامِ اِبْراهیمَ (علیه السلام) اَنَّکَ وَقَفْتَ عَلی کُلِّ طاعَةٍ وَ تَخَلَّفْتَ عَنْ کُلِّ مَعْصِیَةٍ؟
قالَ: لا
قالَ(ع): فَحینَ صَلَّیْتَ فِیهِ رَکْعَتَیْنِ نَوَیْتَ اَنَّکَ صَلَّیْتَ بِصَلاةِ اِبْراهِیمَ ( علیه السلام ) وَ اَرْغَمْتَ بِصَلاتِکَ اَنْفَ الشَّیطانِ؟
قالَ: لا
قالَ(ع) لَهُ: فِما صافَحتَ الحَجَر الاَسوَد وَ لا وَقَفتَ عِندَ المَقام وَ لا صَلّیتَ فیهِ رَکعَتینِ
ترجمه:
سپس امام(ع) به شبلی فرمود: با #حجرالاسود(۸) مصافحه کردی و به آن دست کشیدی و در #مقامابراهیم (ع) ایستادی و در آن مقام دو رکعت نماز گزاردی؟
شبلی گفت: آری
در این هنگام، امام(ع) فریادی سوزناک برآورد و حالتی به او دست داد که نزدیک بود از دنیا برود (و روح مطهرش از شوق و خشیّت خداوند، به ملکوت آسمانها پرواز کند)! سپس (به خود آمد و به ناله) گفت: آه...! آه…!
و آن گاه فرمود: کسی که با #حجرالاسود مصافحه کند و به آن دست دهد، همانا با خداوند متعال مصافحه کرده است!
پس، ای مسکین! نیک بنگر که مبادا حرمت آن را تباه سازی و پیمانی این چنین عظیم را بشکنی و دستی را که در دست خداوند نهادهای، به گناهانی بیالایی که گنهکاران به آن آلوده اند
سپس امام(ع) فرمود: هنگامی که در مقام ابراهیم ایستادی، نیت کردی که بر عهد و فرمان خداوند، بایستی و از تمامی گناهان روی گردان شوی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: آن هنگام که در مقام ابراهیم نماز میخواندی، قصدت این بود که نمازی چونان ابراهیم(ع) بخوانی و با آن نماز، بینی #شیطان را به خاک بمالی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) به او فرمود: پس، نه با حجرالاسود مصافحه کرده ای و نه در مقام ابراهیم ایستاده ای و نه در آنجا نماز گزاردهای!
بخش هفتم
ثُمَّ قَالَ (ع) لَهُ: أَشْرَفْتَ عَلَی بِئْرِ زَمْزَمَوَ شَرِبْتَ مِنْ مَائِهَا؟
قَالَ: نَعَمْ
قَالَ(ع): نَوَیْتَ أَنَّکَ أَشْرَفْتَ عَلَی الطَّاعَةِ وَ غَضَضْتَ طَرْفَکَ عَنِ الْمَعْصِیَةِ؟
قَالَ: لَا
قَالَ(ع): فَمَا أَشْرَفْتَ عَلَیْهَا وَ لَا شَرِبْتَ مِنْ مَائِهَا!
ترجمه:
سپس امام (ع) به او فرمود: آیا به سر #چاه_زمزم رفتی و از آب آن نوشیدی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) فرمود: آیا در آن هنگام، در این اندیشه بودی که بر سرطاعت خداوند رفته ای و چشمان خویش را از گناهان فرو پوشیده ای؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: پس، نه بر سر چاه زمزم رفته ای و نه از آب آن نوشیده ای!
بخش هشتم
ثُمَّ قَالَ لَهُ(ع): أَسَعَیْتَ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ مَشَیْتَ وَ تَرَدَّدْتَ بَیْنَهُمَا؟
قَالَ: نَعَمْ
قَالَ لَه(ع)ُ: نَوَیْتَ أَنَّکَ بَیْنَ الرَّجَاءِ وَ الْخَوْفِ؟
قَالَ: لَا
قَالَ(ع): فَمَا سَعَیْتَ وَ لَا مَشَیْتَ وَ لَا تَرَدَّدْتَ بَیْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَة
ترجمه:
سپس امام (ع) به او فرمود: آیا میان دو کوه #صفا» و #مروه، #سعی کردی و بین آن دو، راه پیمودی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) به او فرمود: آیا در آن حال چنین اندیشیدی که میان #خوف و #رجاء و ترس وامید هستی (و خشیت و رحمت خداوند را یکجا در جان خویش فراهم آوردی)؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: پس، سعی نکرده ای و میان صفا و مروه راه نپیمودی!
بخش نهم
«ثُمَّ قَالَ(ع): أَ خَرَجْتَ إِلَی مِنًی؟
قَالَ: نَعَمْ
قَالَ(ع): نَوَیْتَ أَنَّکَ آمَنْتَ النَّاسَ مِنْ لِسَانِکَ وَ قَلْبِکَ وَ یَدِکَ
قَالَ: لَا
قَالَ(ع): فَمَا خَرَجْتَ إِلَی مِنی
ترجمه:
سپس امام (ع) فرمود: آیا از #مکه به سوی #منا رفتی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) فرمود: آیا در منا، نیت و اندیشه ات این بود که مردم را از زبان و قلب و دست خویش در امان بداری؟
#شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: پس، به منا نرفته ای!
ص ۳ از ۶ صفحه
ترجمه:
سپس امام(ع) به #شبلی فرمود:
به #مَنا رسیدی و #جمره ها را سنگسار کردی و موهای سرت را زدودی و قربانی کردی و در #مسجدخیف نماز گزاردی و به #مکه بازگشتی و #طوافافاضه انجام دادی؟
شبلی گفت: آری
امام(ع) فرمود: هنگام رسیدن به منا و #سنگسارجمره ها؛ آیا چنین اندیشیدی که به هدف خویش رسیده ای و خداوند، خواستههایت را برآورده است؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: هنگام سنگسار جمره ها، اندیشه ات این بود که دشمنت، #شیطان و یاران او را سنگسار میکنی و به وسیله #حج ارجمندت آنها را از خود میرانی؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: آن هنگام که موهای سرت را میزدودی، آیا اندیشه ات این بود که خویشتن خویش را نیز از همه آلودگیها پاک میکنی و آنچه را از مردمان برعهده داری، بر میداری و از گناهان و آلودگیها بیرون میآیی؛ همانند روزیکه از #مادر زاده شده ای؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: هنگام نماز گزاردن در #مسجد_خیف، چنین اندیشیدی که از هیچ کس و هیچ چیز #خوف نداری و جز از خداوند و گناهانت نمیترسی و به هیچ کس و هیچ چیز، مگر رحمت خداوند، امید نداری؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: آیا هنگام قربانی کردن، چنین اندیشیدی که با دست یازدیدن به حقیقت ورع و پارسایی، گلوی #طمع را ببُری و از سنت و سیره ابراهیم(ع) پیروی کنی؛ که با #قربانی کردن فرزند خویش و میوه دلش برای رضای خداوند، این سنت را بر پا ساخت و برای مردمان پس از خود به یادگار نهاد؟
شبلی گفت: نه!
امام(ع) فرمود: هنگامی که از قربانگاه به #مکه بازگشتی و طوافافاضه را انجام دادی، آیا چنین اندیشیدی که از رحمت خداوند، سرشار شده ای و اینک به سوی طاعت او روی آورده ای و به محبت وی چنگ زده ای و فرمانهای واجب او راانجام داده ای و به #قربالیاللّه و نزدیکی به خداوند دست یافته ای؟
شبلی گفت: نه!
امام سجاد (ع) به او فرمود : پس، به #مَنا نرسیده ای، و جَمرهها را سنگسار نکردهای وموهایت را نزدوده ای و قربانی نکرده ای و #مناسک و اعمالت را انجام ندادهای و در مسجد خیف نماز نگزاردهای و طواف افاضه را به جای نیاوردهای و به خداوند، تقرب و نزدیکی نیافتهای!
بازگرد که #حج نگزاردهای!
در این هنگام #شبلی به گریه درآمد و بر غفلت و تقصیر خویش و از دست دادن آن همه فایده و آثار و اسرار گرانقدر حج، سخت گریست
واز آن پس و تا فرا رسیدن موسم حجی دیگر، به فراگیری بیشتر معارف و علوم و رموز حج پرداخت
[ و سال بعد، با معرفتی سرشار و یقینی استوار، حج گُزارد ]
#از_ژرفای_حج - علی اکبر مظاهری
پی نوشت ها:
۱. #مستدرک_الوسائل - ج دهم ص ۱۶۶
شبلی کیست؟
الف ـ افراد متعددی به شبلی ملقب بوده اند که نزدیکترین آنها به عصر ائمه علیهم السلام، ابوبکر، دُلف بن جحد است، که تقریباً دو قرن پس از شهادت امام سجاد (ع) به دنیا آمده است
از این رو هیچ یک از شبلی ها نمیتوانند مستقیماً از امام سجاد(ع) روایت کنند
ب ـ چون این حدیث به سبک و وزن سخنان مأثور از امامان معصوم نیست، لذا گفته شده که ممکن است این روایت، سخنان بعضی از عرفا بوده که به تدریج به امام سجاد(ع) نسبت داده شده است،
لکن این گونه روایات نه تنها مخالف با سایر روایات نیست، بلکه هماهنگ با سایر معارف اسلامی هم هست
لذا کاستی در سند، مانع استفاده از متن بلند و نورانی آن نیست
ج ـ ترتیب برخی مناسک در این روایت برابر ترتیب فقهی نیست، زیرا امام سجاد (ع) در این حدیث، درصدد بیان احکام حج و تکالیف ظاهری حجگزاران نبوده است
#صهبای_حج، ص ۳۴۴
۲. مانند کندن مو، نگاه کردن به آینه، صید کردن و عطر زدن و…
۳. قال: فحین احرمت، نویت انک حرمت علی نفسک کل محرم حرمه اللّه عزوجل
۴. #صهبای_حج، ص ۳۴۴ ـ ۳۴۳
۵. این متن از کتاب شرح النخبه از سید عبداللّه سبط محدث جزایری نقل شده است، ضمن اینکه اصل متن در کتاب #صهبای_حج ص ۳۴۴ ـ ۳۴۷نیز آمده است
۶. مکانی است که اعمال حج از آنجا آغاز میگردد
۷. لباس احرام باید نادوخته(خیاطینشده) باشد
۸. سنگی سیاه که در یکی از گوشه های کعبه قرار دارد
۹. صحرایی است به طول ۱۲ و عرض ۵/۶ کیلومتر، در فاصله ۲۱ کیلومتری شمال مکه
۱۰. کوهی در صحرای عرفات
۱۱. مکانی در نزدیکی عرفات و دارای مسجدی به نام حضرت ابراهیم (ع)، یا نمره نامگذاری شده است
۱۲. سنگسار گاهها، سنگسار کردن شیطان و اهریمنان
۱۳. منطقهای در صحرای عرفات، با علامتهای مخصوص
۱۴. علامتهایی است برای تعیین حدود حرم
۱۵. نام صحرایی است
۱۶. کوهی است در وادی مزدلفه
#حدیث_شبلی
ص ۶ از ۶ صفحه
التماس دعا
به نام خدا
#ترجمه
#حدیث_شبلی
هنگامی که #امام_سجاد علیهالسلام از سفر #حج بازگشت شخصی به نام #شبلی که او نیز حج گزارده بود، به استقبال امام شتافت
امام علیه السلام از او پرسید: ای شبلی! آیا حج گزاردی؟
شبلی گفت: آری فرزند پیامبر!
امام (ع) فرمود: آیا به #میقات فرود آمدی و جامه های دوخته را از تن درآوردی و #غسل کردی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: آن گاه که به میقات فرود آمدی و جامههایت را درآورده، #غسلاحرام کردی و خواستی #لباساِحرام بپوشی آیا چنین نیت کردی که #لباسگناه را نیز از خویشتن دورگردانی و #جامهاطاعتخداوند را در برکنی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: آن هنگام که جامه های دوخته را از تن بیرون میآوردی، آیا قصد کردی که از #ریا و #نفاق و امور شبهه ناک نیز به درآیی ؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: هنگامی که آلودگیهای بدن خویش را با #غسل میزدودی، آیا در این اندیشه بودی که خویشتن را نیز از رذیلتها و گناهان بشویی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، نه به میقات فرود آمده ای و نه از لباس دوخته جدا شده ای و نه غسل کرده ای!
سپس امام (ع) به او فرمود: آیا نظافت کردی و #مُحرم شدی، (لباس احرام پوشیدی) و #نیّت_حج کردی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: آنگاه که نظافت میکردی و احرام میبستی و نیّت حج مینمودی، آیاقصدت این بود که با نور توبه و بازگشتی خالصانه به سوی خداوند، پلیدیها وگناهان جانت را نیز بزدایی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: هنگام #مُحرمشدن در این اندیشه بودی که علاوه بر آنچه در حال اِحرام، بر تو #حَرام میگردد (هر چه را خداوند) برای همیشه حرام فرموده است نیز بر خویشتن حرام گردانی؟
شبلی گفت: نه !
امام (ع) فرمود: هنگام بستن پیمان حج، اندیشیدی که هر قید و بند غیر خدایی را از خویشتن بگشایی و تنها در گرو پیمان خداوند باشی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، نه نظافت کردی و نه مُحرم شده ای و نه پیمان حج بسته ای!
امام (ع) به او فرمود: آیا به #میقات که وارد شدی، دو رکعت #نمازاحرام گزاردی و #لبیک گفتی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: هنگام ورود به میقات، نیت و اندیشه ات نایل شدن به زیارت خداوند و وصول به لقای پروردگار بود؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: آن هنگام که نماز احرام میخواندی، آیا نیت کردی که به وسیله نماز، که بهترین اعمال و برترین حسنات بندگان است، به خداوند نزدیک شوی و به او تقرب جویی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: هنگامی که لبیک میگفتی، نیت و اندیشه ات این بود که زبانت را تنها به طاعات خداوند بگشایی و از همه گناهان فروبندی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: نه به میقات وارد شده ای و نه نماز گزارده ای و نه لبیک گفته ای!
سپس امام (ع) به او فرمود: آیا به #حرم وارد شدی و #کعبه را دیدی و نماز گزاردی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: آن هنگام که به حرم وارد شدی، قصد کردی که #غیبت از مسلمانان و ملت اسلام و بی حرمتی به آبرو و شخصیت آنان را بر خویشتن حرام گردانی؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: هنگامی که به #مکه رسیدی، چنین اندیشیدی و این گونه نیت کردی که تنها به قصد خداوند آمده ای (نه به قصد شهرت و تجارت و…؟!)
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، نه به حرم وارد شده ای و نه کعبه را دیده ای و نه نمازگزارده ای!
سپس امام (ع) فرمود: آیا کعبه را #طواف کردی و ارکان آن را مسّ نمودی و #سعی به جا آوردی؟
شبلی گفت: آری
امام (ع) فرمود: هنگام سعی، چنین نیت کردی که به سوی خداوند میگریزی و به او پناه میبری و اوست که آگاه به نهان هاست، و بر این نیت و اندیشه ات آگاه است؟ (و تو را پناه میدهد)؟
شبلی گفت: نه!
امام (ع) فرمود: پس، نه طواف کرده ای و نه ارکان را مسّ نموده ای و نه سعی به جا آورده ای!
سپس امام (ع) به شبلی فرمود: با #حجرالاسود مصافحه کردی و به آن دست کشیدی و در #مقامابراهیم علیه السلام ایستادی و در آن مقام دو رکعت نماز گزاردی؟
شبلی گفت: آری
در این هنگام، امام (ع) فریادی سوزناک برآورد و حالتی به اودست داد که نزدیک بود از دنیا برود (و روح مطهرش از شوق و خشیت خداوند، به ملکوت آسمانها پرواز کند)! سپس (به خود آمد و به ناله) گفت: آه...! آه…!
و آن گاه فرمود: کسی که با حجر الاسود مصافحه کند وبه آن دست دهد، همانا با خداوند متعال مصافحه کرده است!
پس، ای مسکین! نیک بنگر که مبادا حرمت آن را تباه سازی و پیمانی این چنین عظیم را بشکنی ودستی را که در دست خداوند نهاده ای، به گناهانی بیالایی که گنهکاران به آن آلوده اند
ص ۱ از ۳ صفحه