eitaa logo
°•|از چادرم تــــــا شهـــادت|•°
466 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
67 فایل
بیو❤︎ خاطرات شهیدانه📚 شهدایے های زیبا✨ همسنگرمون🤞🏻💎 @TOLOU_313 گوش شنوا✨👇🏻 https://harfeto.timefriend.net/16349894129995 لفت!؟ پنجاه صلوات رفیق🥲 کپی؟! واجب☺️ هدف شادی دل امام زمانمونه!!! زشته حرام باشه رفیق!❥
مشاهده در ایتا
دانلود
): ♥️🍃 گذشـت ایـن سه شـب و دسـت من استـ دو مـن به دودسـت ِ کریم ِ استـ ♥️🍃 :) @Wirness
{♥️} اَز تَمامِ عِشٓقمانـ♡ فآصله اشَ سَهمِ مَن استٖ اینْ هَمآن سَخت• تَرین قِسمت عآشقٰ♡شُدن استٓـ‌ {🖤} {♥️}
جان اگر جان است به قربانِ حُسِین بنِ عَلی(ع‌)❤️ @Witness
گاهی مرا نگاه كنی،رد شوی بس است✨🌱 آنان كه بی كسند به يک در زدن خوشند🍃♥️ ♥️ ^|♡ @Witness ♡|^
💔 دل نوشته ای با شهدا از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم! . کوچه به نام ؛ محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین... نامم را صدا زد! گفت: توصیه ام بود! چه کردی؟... جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم... . . کوچه ؛ پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود! انگار همین جا بود... عبدالحسین آمد! صدایم زد! گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت خدا... چه کردی؟ جوابی نداشتم و از از کوچه گذشتم... . . به کوچه رسیدم! ... به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند! گفت: و در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟ چیزی نتوانستم جواب دهم! با چشمانی که گوشه اش نمناک شد! سر به گریبان؛ گذشتم... . . به کوچه! ... آقا حمید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها! بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛ گفت: چقدر برای روشن کردن مردم! کردی؟! برای خودت چه کردی!؟ برای دفاع از !!؟ همچنان که دستانم در دستان شهید بود! از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم... . . به کوچه و ... صدای نجوا و شهید می آمد! صدای و ناله در درگاه پروردگار... حضورم را متوجه اش نکردم! شدم،از رابطه ام با پروردگار... از حال معنوی ام... گذشتم... . . کوچه و ... هیبت خاصی داشت... مشغول تدریس بود! مبارزه با ، نگهبانی دل... کم آوردم... گذشتم... . . کوچه انگار بود! بله؛ ... انگار مرکز کنترل دل ها بود!! هم مدارس! هم دانشگاه! هم فضای مجازی! مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در خطر لغزش و تهدیدشان میکرد! را دیدم... از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم... . . کوچه؛ رسیدم به ... انگار هم کنارش بود! پرونده های دوست داران شهدا را میکردند! آنها که اهل به وصیت شهدا بودند... شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد! برای ارسال نزد ... . پرونده های باقیمانده روی زمین! دیدم وساطت میکردند،برایشان... . اسم من هم بود! وساطت فایده نداشت... از تا ! فاصله زیاد بود... . . دیگر پاهایم رمق نداشت! افتادم... خودم دیدم که با چه کردم! تمام شد... . . . . از کوچه پس کوچه های دنیا! بی شهدا،نمی توان گذشت... گاهی،نگاهی... ... @Witness
10.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 منـطق‌وفلسـفهٔ‌عشـق نمیـدانــم‌چیــست مــن‌فقــط‌بـیشتراز بیشترت‌میخواهم... @Witness
گـر میسـر نیستــ... ڪام اوعشـ♥️ــق بازے میڪنیمـ بانامـ💔ـــ او...) 🥀منو دریابـــ😭💔ـــــــ ))) دݪتنگمــ اربابـــم😓💔 🌸ــان•_• ✨ـــاد دانݪود. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @Witness
°•|از چادرم تــــــا شهـــادت|•°
+ أنا لا أضعف إلا حين أشتاقُ إليک...! من‌ کم‌ نمی‌آورم؛ مگر زمانی که‌ دلتنگت شوم...🖤😔 #دلتنگِ‌کربل
یک خیابانِ‌ دو طرفه... یکسو ، یکسو و یک جفت چشم‌ِ‌ حریص که نمیداند کدام را نگاه‌ کند این‌ یعنی بزرگترین و زیبـاترین سردرگمی... سردرگمـم میانِ شمـس و قمـرش🖤🙂 ◇|
رفقا...👀 یہ حرف درگوشے بگم بهتون... امسال دیدین چہ قشنگ روضه هارو اوردیم تو خونہ هامون...؟🙃 خوشش اومد...👌😇 گفت ببینم میتونین کربلارو هم بہ همون قشنگے بیارین تو قلب هاتون یا نہ...🖤 امسال...👇 @Witness