أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘 #قسمت6⃣4⃣ تو را به داخل #خانه دعوت مى كنم. ببخ
👆👆👆
#آخرین_عروس 💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود
#قسمت7⃣4⃣
درِ #خانه را مى زنيم.
#بشر در را باز مى كند، ما را در آغوش مى گيرد و به داخل #خانه دعوتمان مى كند.
او براى ما نوشيدنى مى آورد، ظاهراً خودش #روزه است،
#ماه_رجب سال 255 هجرى است و #روزه گرفتن در اين ماه ثواب زيادى دارد.
از او سراغ #امام_هادى(ع) را مى گيريم و حال آن #حضرت را مى پرسيم؟
اشك در چشمان #بِشر حلقه مى زند. او دارد گريه مى كند. چه شده است؟
بِشر براى ما مى گويد كه سرانجام مُعتَزّ، خليفه عبّاسى،
#امام_هادى(ع) را مظلومانه شهيد كرده است. اشك از چشمان ما جارى مى شود.
#خدا هر چه زودتر دشمنان #اهل_بيت(ع) را نابود كند.
در مورد #امام_عسكرى(ع) سؤال مى كنيم. او براى ما مى گويد كه مُعتَزّ عبّاسى، آن #حضرت را در شرايط بسيار سختى قرار داده است.
هيچ كس حق ندارد به صورت علنى به خانه آن #حضرت برود.
فقط بعضى از افراد به صورت بسيار مخفيانه با آن حضرت ارتباط دارند.
سؤال ديگر ما اين است: آيا خدا به #امام_عسكرى(ع) فرزندى داده است؟
#بِشر در جواب مى گويد: هنوز نه; ولى وعده #خداوند هيچ گاه تخلّف ندارد.
ما مى خواهيم به خانه امام برويم امّا #بِشر ما را از اين كار نهى مى كند، مُعتَزّ، خيلفه خونريز #عبّاسى به هيچ كس رحم نمى كند.
او به #برادر خود هم رحم نكرد و او را به قتل رسانيد.
#ادامه_دارد...
أین بقیة الله...
👆👆👆 #آخرین_عروس💞 #حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘 #قسمت2⃣0⃣1⃣ ــ يك حسىّ به من مى گويد همين الآن با
👆👆👆
#آخرین_عروس💞
#حضرت_نرجس_س_و_تولد_آخرین_موعود😘
#قسمت3⃣0⃣1⃣
آيا او را به ياد دارى؟ همان پيرمردى كه به دستور #امام به بغداد رفت و بانو #نرجس را به #سامرّا آورد.
درِ خانه #بِشر را مى زنيم. او با ديدن ما خيلى خوشحال مى شود و ما را به داخل خانه مى برد.
از اوضاع شهر #سامرّا سؤال مى كنيم. او براى ما مى گويد كه سپاهيان مُهتَدى - همان خليفه زاهدنما - را كشتند و با خليفه اى جديد به نام #مُعتَمد بيعت كردند. اين خليفه جديد بيشتر به فكر خوش گذرانى و عيّاشى است.
من رو به #بشر مى كنم و در مورد
#امام_عسكرى(ع) و فرزندش #مهدى(عج) سؤال مى كنم.
#خدا را شكر كه آنها در سلامت كامل هستند، اكنون #مهدى(عج) حدود سه سال دارد.
خوب است در مورد بانو #نرجس هم سؤالى از او بكنم.
نمى دانم چه مى شود تا نام بانو را به زبان مى آورم اشك در چشم #بِشر حلقه مى زند.
من نگاهى به او مى كنم و از او مى خواهم توضيح بدهد.
بِشر برايم مى گويد كه #نرجس آرزو
مى كرد مرگ او زودتر از مرگ
#امام_عسكرى(ع) باشد و اكنون بانو به آرزوى خود رسيده است.
او در بهشت مهمان #حضرت_فاطمه(س) است.
#نرجس از خدا خواسته بود كه مرگش زودتر از محبوبش فرا برسد.
امّا به راستى در اين خواسته او چه رازى نهفته بود؟
شايد #نرجس مى خواسته است به دو بانوى بزرگ اقتدا كند، #خديجه(س) قبل از #پيامبر(ص) از دنيا رفت، #فاطمه(س) هم قبل از #على(ع)
در فرصت مناسبى همراه #شيخ به خانه #امام_عسكرى(ع) مى رويم، اين سعادت بزرگى است كه مى توانيم با #امام ديدارى تازه كنيم.
اين ديدار روح تازه اى به ما مى دهد.
#امام محبّت زيادى به #شيخ مى كند و با او سخن مى گويد و به سؤال هاى او پاسخ مى دهد.
بعد از لحظاتى #شيخ سكوت مى كند. هر كس جاىِ او باشد دوست دارد كه #مهدى(عج) را ببيند، اين آرزوى اوست; امّا نمى داند كه آيا اين #آرزو را به زبان بياورد يا نه؟
آيا من لياقت دارم #مهدى(عج) را ببينم؟ آيا #خدا اين توفيق را به من مى دهد؟
شيخ در همين فكرهاست كه ناگهان
#امام_عسكرى(ع) او را صدا مى زند:
"اى احمد بن اسحاق! بدان كه از آغاز آفرينش دنيا تا به امروز، هيچ گاه دنيا از #حجّت_خدا خالى نبوده است و تا روز قيامت هم، دنيا بدون #حجّت_خدا نخواهد بود.
رحمتهاى الهى كه بر شما نازل مى شود و هر بلايى كه از شما دفع می شود به برکت حجت خداست".
🔻نویسنده: مهدی خدامیان آرانی
#ادامه_دارد...
#توییت
ای کاش می دانست ،
#خداوند ذخیره ی دیگری همچون #علی_علیه_السلام را برای نجات #بشر نگه داشته است.
#استاد_رائفی_پور
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/590872596C9c436fad07