eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
229 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از امشب، مورخه
🔖 : 🔰 : داخل اردوگاه بعد از مشخص شدن اتاق و هم اتاقی هامون، با وجود تعداد زیادی تخت با کمبود مواجه شدیم و بعضی ها که سابقه اردوی داشتن، روی زمین و بعضی ها مثل من رو تخت خوابیدن. از اون شب ها بود که با وجود خستگی، خواب قصدِ سر زدن به چشم هاتو نداره☺️ و باید دعوت نامه براش بفرستی😅 و اتفاقات و احساسات قشنگی رو برام تدارک دیده بود، که پذیراش بودم😊 اما به هر طریق، خوابی نه چندان عمیق رو آغاز کردم که بتونم صبح زود بیدار بشم. 💠 شنبه ۶فروردین نماز صبح و دعای رو تنها، کنار مزار همون شهید ۱۹ساله خوندم.😍 بعد از صرف صبحانه، سوار اتوبوس شدیم و بازدید از ها رو شروع کردیم. برای دیدن اولین یادمان، پیاده شدیم و همراه جمعیت، از مسیر باریک و با پستی بلندی زیاد، گذر کردیم. به یادمان شهدای که رسیدیم یکی از رزمندگانی که در اون حضور داشته برای جمعیتی که گروه گروه توی اون محیط نشسته بودن و با اشتیاق گوش می دادن، روایتگری کرد و جریان و نامگذاری عملیات فتح المبین رو شرح داد. نماز ظهر رو تو مسجد یادمان فکه اقامه کرده و توی سوله تازه احداث شده زیر چادر قرمه سبزی خوردیم 😋 بعد از ناهار هم از نزدیک سوله، آب هویج گرفتیم و مثل ندید پدیدها هی عکس انداختیم.😄 یادمان بعدی کانال بود، آقای خدابنده(مسئول کاروان) تو اتوبوس از همه مون خواست به احترام این شهدا، بدون کفش به زیارتشون بریم، کفش ها رو تو دست گرفتیم و وارد کانال شدیم. شاید شبیه لحظه ای که موسی علیه السلام تجربه کرده بود... شبیه ندای کفش هایت را بیرون بیاور! به وادی مقدسی وارد شده ای... راه رفتن تو خاک آسون نبود با هر قدم توی خاک فرو می رفتیم، گروه قبلی از کانال خارج شدن و جاشون رو به ما دادن . بعد از شنیدن و روایتِ ، کمی از خاکی که به راحتی توی دست نمی موند رو داخل مشما ریختم برای سوغات،😊 دونستن اینکه اون عزیزان خدا توی این اقلیمِ ، با و ، چند روز رو تحمل کردن و آخر هم ، جان به جانان سپردن، دل سنگ رو هم می سوزونه. و اینکه اون نفرات آخر چه ساعات و دقایقی رو صبوری کردن و چی به سرشون اومده، کسی نمیدونه😢 چقدر شبیه بود.... 😭 ادامه دارد.... 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از امشب، مورخه
🔖 : 🔰 : فاطمه از کسانی بود که تو مسابقه، یکی از کتابهای شهدا نصیبش شد و چون فعلا قصد خوندنش رو نداشت، اونو به امانت به من سپرد. کتاب درباره بود. این اسم رو زیاد شنیده بودم، رو کوله های مسافران اربعین هم تصویرش رو دیده بودم، ولی شناختی ازش نداشتم. فقط سال گذشته به واسطه استوری یک بلاگرِ کاردُرست، به نیت شهید هادی چند باری خونده و فراموش کرده بودم. ولی او فراموش نکرده بود...😭 چند روز بعد از سفر، مطالعه کتاب رو شروع کردم، برگ به برگ « » رو پشت سر گذاشتم اما در شب آخر ماندم...... در ۲۲ بهمن ۱۳۶۱ شبی که تنهای تنها در عشقی سوزان شد و ....😔 بعد از اتمام کتاب، در یکی از ، تقریبا همزمان با روز (اول اردیبهشت) شهید ابراهیم هادی، در زندگی من متولد شد.. چه سحری بود و چه فرخنده شبی ...😍 شبی که تا صبح خواب به چشم هام نیومد منتظر اومدنش هم نبودم. شهدا رو باید با تموم وجود حس کرد! حتی اگر ما اونها رو فراموش کنیم، اونها هیچ وقت فراموشمون نمیکنن... هیچ وقت! راستش یکسری از دلدادگی های بین خالق و مخلوق به واسطه عطر همین شهداست که میسر میشه... پس اگر اجازه بدید جزئیاتش بماند برای خودم ☺️✋ ☀️ این خداست، انسان هایی که دل از دنیا می کَنند و از جان خودشون می‌گذرن، بارها و بارها در جان های دیگری متولد میشن و می بخشن اون شب جواب این سوالم رو گرفتم که: شهدا بین اون همه اضطراب و نگرانی، با خستگی و دلتنگی، بدون داشتن حداقل امکانات، شاید با گرسنگی و تشنگی، غم از دست دادن رفیقان، زخم و درد و ..... چطور شب ها هم بیدار بودن و به عبادت می پرداختن؟ (یازینب کبری😭) چی میتونه به خواب، به اضطراب ،حتی به ترس، غلبه کنه جز عشق؟ به قول استاد شهریار: «غم پهلوان است» ولی من میگم پهلوان است😍 💢 شهید آوینی جمله ای داره که میگه: «هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان را بخواند.....» و حتما ارتباطی هست بین سال ۶۱شمسی و۶۱ قمری ....😭 امشب دقیقا ساله که آقا ابراهیم، و در عین حال خوش نامه. 🦋حالا که به خواست خدا، پایان این سفرنامه با سالگرد این شهید بزرگوار مقارن شده، از طرف او، هدیه ای به مخاطبین عزیز تقدیم میشه😊👇 کتاب سلام بر ابراهیم ۱😍 اگر این کتاب رو نخوندید پیشنهاد می کنم که حتما مطالعه ش کنید. شاید برای شما هم بیفتد☺️ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f