* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
در آن هیاهوی سر و صدا و تشویش، ذهنم خاطرات راضیه را به تندی ورق میزد. روز مسابقه را مرور میکرد.
آن دم صبحی که هنوز آسمان تیرگی خود را کامل پس نزده بود. راضیه قبل از اینکه از خانه خارج شویم، نماز حاجت و دعای توسلی خواند و به مادر گفت:
"دوست دارم سالم باشم و تنم قوی باشه تا وقتی امام زمان عج ظهور میکنن، توانایی سربازی شون رو داشته باشم"
📚 گزیده ای از کتاب: راض بابا.
📌 روایت زندگی شهیده راضیه کشاورز.
عامل شعر معروف "شهدا را از آخر مجلس چیدند"
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
منزل که می آمد همیشه بحث های مفید بود و کتاب و مطالعه.
اصلا حاضر نمیشد کوچکترین حرفی را که پشت دشمنش هم زده میشد بشنود.
به محض اینکه کسی غیبت میکرد، اخم میکرد و میگفت: " حرف دیگری نیست بزنیم؟ اگر حرفی ندارید بروید دنبال کاری یا مطالعه کنید. من حاضر نیستم در حضورم حرف کسی زده شود.
به جای غیبت از خدا بخواهید به راه راست هدایتش کند."
📚 گزیده ای از کتاب: او یک ملت بود
📌 خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی.
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛
🔸از نماز به موقع و
🔸یاد مرگ و
🔸همیشه وضو داشتن و
🔸خواندن نماز شب و
🔸نماز غفیله و
🔸نماز امام زمان عج تا
🔸ورزش صبحگاهی و
🔸قرآن خواندن بعد از نماز صبح و
🔸دعا کردن و
🔸کمتر گناه کردن و
🔸کم خوردن صبحانه و ناهار و شام.
جلوی این موارد ستون هایی کشیده بود و تاریخ هر روز را یادداشت کرده بود و هرشب بعد از محاسبه کارهایش جدول را علامت میزد.
📚 گزیده ای از کتاب: من میترا نیستم.
📌 روایت زندگی شهیده زینب کمایی.
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
آقای بهشتی گفتند: اگر اجازه بدهید من به برنامه های دیگری بپردازم، از جمله سازمان دهی حزب جمهوری و کارهای مطالعاتی برای ایجاد تشکیلات در نهاد های مختلف و امثال این ها،
و البته ایشان به هیچ وجه نه تعارف نداشتند و نه عافیت طلب بودند و این جور تشخیص می دادند که در جایی غیر از دیوان عالی کشور، بهتر می توانند خدمت کنند.
امام فرمودند: " شما که آنجا باشید قلب من آرام می گیرد. "
آقای بهشتی خیلی متاثر شدند، با این همه می گویند فردی را پیدا میکنم این وظیفه را بپذیرد و قلب شما هم آرام باشد.
امام می گویند: " به شما تکلیف میکنم. " و آقای بهشتی چاره ای جز قبول پیدا نمیکنند.
📚 گزیده ای از کتاب: او یک ملت بود.
📌 خاطراتی از شهید سید محمد حسینی بهشتی
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
با ابراهیم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ایستادیم. بعد از اتمام نماز بود. مشغول صحبت و خنده بودیم.
پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم. پدر شهید بود. همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام کردیم و جواب داد.
پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است!!
لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود. آخر چرا!؟
دیشب پسرم را خواب دیدم. به من گفت در مدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هرشب مادر سادات حضرت زهرا (س) به ما سر میزد. اما حالا دیگر چنین خبری نیست!
📚 گزیده ای از کتاب: سلام بر ابراهیم
📌 زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مزار، شهید ابراهیم هادی.
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
هر روز کار خودمان را با توسل به یکی از چهارده معصوم شروع میکردیم.
آن روز دلها به سمت امام رضا (ع) رفت.
همه لب ها ذکر مقدس امام هشتم بود.
پس از ساعتی اولین شهید خودش را نشان داد. با جستجوی بسیار تمام پیکر شهید از خاک خارج شد. اما هرچه گشتیم خبری از پلاک نبود.
یک دفعه کاغذی از داخل جیب این شهید گمنام پیدا شد. بعد از گذشت سالها قابل خواندن بود.
روی آن فقط یک بیت شعر نوشته شده بود:
هرکس شود بیمار رضا (ع)
والله شود دلدار خدا
📚 گزیده ای از کتاب: شهید گمنام
📌 ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاوید الاثر
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
امید است همراهی شما، نقطه وصال باشد.
شما می توانید مطالب متنوع کانال زینبیه گلشهر کرج را با هشتک های زیر دنبال کنید:
🔹 #نامه_های_عاشقانه
یک آیه به همراه ترجمه روان با طعم تفکر 🤓
🔹 #کتاب_مطلع_عشق
یک توصیه کوتاه از مقام معظم رهبری به زوج های جوان 😍
🔹 #کتاب_جیبی
گزیده ای کوتاه از کتاب های معروف در راستای تشویق به مطالعه روزانه
🔹 #سبک_زندگی
تدابیر و توصیه های زندگی از نگاه ائمه اطهار علیهم السلام و شهدا که توسط کارگروه سبک زندگی اسلامی تهیه می شود.
🔹 #اقتصاد_مقاومتی
توصیه ها و اخبار و اطلاعات به روز جامعه در راستای شرایط اقتصادی و شفاف سازی که توسط کارگروه اقتصاد مقاومتی تهیه می شود.
🔹 #آینده_متعلق_به_طب_اسلامی_است
توصیه ها و تدابیر بهره مندی از سلامتی جسم و روح که توسط کارگروه سلامت تهیه می شود.
🔹 #گزارش_تصویری
گزیده ای از تصاویر مراسم ها، هرچند دوست داریم عطر حضورتان را حس کنیم اما شما در تمام لحظات ما شریک هستید 😊
🔹 #آیا_می_دانید
اطلاعات عمومی و جذاب برای مخاطبین
🔹 #یک_دقیقه_ولایت
گزیده ای کوتاه از کلام پربار ولی فقیه
🔹 #طب_اسلامی
زمان و اطلاع رسانی ویزیت و مشاوره های طب اسلامی
🔹 #اطلاعیه ، #اطلاع_رسانی ، #ثبت_نام
اطلاع دادن مراسم ها و کلاس های درحال برگزاری
#درتمام_زمینه_ها_همراهتان_هستیم
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
نزدیک سحر بود. خواب دیدم رفتیم کربلا برای زیارت. محمد هم با ما بود.
همه دور ضریح می چرخیدیم اما ضریح دور سر محمد می چرخید!!
همان لحظه از خواب پریدم. بلند شدم. نیمه شب بود. دیدم محمد با آن حال خراب در گوشه ای از اردوگاه اسیران نشسته و مشغول نماز شب است. دستش به سوی آسمان بود و استغفار می کرد.
همان لحظه اشک از چشمانم سرازیر شد. با خودم عهد بستم من هم مثل محمد به نماز شب مقید شوم. رفتم و وضو گرفتم.
📚 گزیده ای از کتاب: شهید گمنام
📌 ۷۲ روایت از شهدای گمنام و جاوید الاثر
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
📚 معرفی یک کتاب متفاوت و خواندنی
📖 سه دقیقه در قیامت
🏷 نشر ابراهیم هادی
🆔 @rouyesh1
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
باور کنید، باور کنید که جنگ هست و جنگ امروز بسی سخت و دشوارتر از دفاع هشت ساله می باشد.
امروز دشمن در خصوصی ترین لحظات ما و به خصوصی ترین مکان های ما نفوذ کرده و بنیان خانواده که یکی از ارکان مهم جامعه می باشد را از هم پاشیده.
و چگونه است که ما نسبت به این مسائل بی تفاوتیم؟
بی تفاوتی یعنی این که نایب بر حق آقام صاحب الزمان عج، امام خامنه ای عزیز، هربار نسبت به این مسائل تذکر می دهد و ما فقط می شنویم، اما هیچ اقدامی نمی کنیم.
📚 گزیده ای از کتاب: لبیک یا زینب
📌 وصیت نامه پنجاه شهید مدافع حرم
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
* ┅═✧🌹﷽🌹✧═┅ *
هنوز به نوک تپه نرسیده بودیم که یکدفعه منوری شلیک شد. بالای سر ما روشن شد! بعد هم از سه طرف آتش و گلوله روی ما ریختند...
در آن تاریکی هیچ کاری نمی توانستیم انجام دهیم... مرگ را به چشم خود می دیدم. در همین حال شخصی سینه خیر جلو آمد و پای مرا گرفت!
صورت نورانی ابراهیم بود. آر پی جی را از من گرفت و جلو رفت... سنگر مقابل که بیشترین تیراندازی را میکرد منهدم کرد.
ابراهیم از جا بلند شد و فریاد زد: شیعه های امیرالمومنین بلند شید، دست مولا پشت سر ماست.
بچه ها همه روحیه گرفتند....
📚 گزیده ای از کتاب: سلام بر ابراهیم
📌 زندگی نامه و خاطرات پهلوان بی مرز شهید ابراهیم هادی
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
* ┅═✧🌹➖➖🌹✧═┅ *
*┅═┄⊰༻🌼 ﷽ 🌼༺⊱┄═┅*
من این سفر را با میل و اراده خودم رفتم و هیچ گونه دستور و اجباری در این زمینه نبوده.
من با عشقی که به سید علی دارم و حاضر هستم بارها جانم را فدای ایشان کنم، این ماموریت را با تمام وجود میروم.
امیدوارم که حضرت زینب سلام الله علیها مرا به لطف خدا یاری دهد تا بتوانم خدمتی به این مملکت نموده و هم چنین رو سفید در پیش شهدا باشم.
شهدایی که با شهادت خود، خوش درخشیدند تا ما به این جا برسیم.
✍ شهید حیدر ابراهیم خانی
📚 گزیده ای از کتاب: لبیک یا زینب
📌 وصیت نامه پنجاه شهید مدافع حرم
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻🌼🌼-🌼🌼༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻🌼 ﷽ 🌼༺⊱┄═┅*
حال می فهمم که این تو بودی که عاشق بنده ات بودی و هرگاه او صید شیطان شده تو دام را پاره کردی .
هر شب به انتظار او نشستی تا بلکه یک شب اورا ببینی!
حالا می فهمم که تو عاشق صادق بنده ات هستی.
بنده را چه که عاشق تو شود...
آری تو عاشق من بودی و هرشب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوقت می نشستی اما من بدبخت ناز می کردم و می خوابیدم ...
✍ شهید ناصر الدین باغانی
📚 گزیده ای از کتاب: پنجاه سال عبادت
📌 وصیتنامه و دلنوشته های پنجاه تن از شهدا
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻🌼🌼-🌼🌼༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻🌼 ﷽ 🌼༺⊱┄═┅*
هنوز در خاطر دارم یکی از ساواکی ها با نام مستعار "نشاط" که درجه ی سرهنگی داشت، ولی لباس غیر نظامی می پوشید، خطاب به من گفت:
شما چه میخواهید؟
فکر میکنید چه کاری می توانید بکنید؟
ببین ملک حسین چه کرد. با اینکه او ضعیف است و قدرت ندارد، اما در یک روز پنج هزار فلسطینی را کشت!
عددی که گفت، خیلی مبالغه آمیز بود. یعنی یا فردی نادان و فریب خورده بود، و یا میخواست مرا فریب دهد. در هر دو صورت، این نشان بی مایگیِ او بود.
📚 گزیده ای از کتاب: خون دلی که لعل شد
📌 خاطرات حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای از زندانها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻🌼🌼-🌼🌼༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻🌼 ﷽ 🌼༺⊱┄═┅*
نزدیک به یکسال میگذرد که در آتشی سوزان می سوزم.
کمتر شبی به یاد دارم که بدون آب دیده به خواب رفته باشم و آه های آتشین قلب و روح مرا خاکستر نکرده باشد!
در همه حال، همه جا و همیشه تو شاهد بوده ای عشقی پاک داشتم و آن را به پرستش ذات مقدس تو ارتباط می دادم ولی عاقبتش به آتشی سوزان مبدل شد.
خدایا نمیدانم هدفم از زندگی چیست؟ عالم و مافیها مرا راضی نمیکند.
مردم را می بینم که به هر سو می دوند، کار میکنند، زحمت می کشند تا به نقطه ای برسند که به آن چشم دوخته اند.
ولی ای خدای بزرگ از چیزهایی که به دنبال آن میروند بیزارم.
اگرچه بیشتر از دیگران می دوم و کار میکنم، اگرچه استراحت شب و نشاط روز را فدای فعالیت و کار میکنم ولی نتیجه آن مرا خشنود نمیکند....
#یادداشت_های_آمریکا
📚 گزیده ای از کتاب: خدا بود و دیگر هیچ
📌 شهید دکتر مصطفی چمران
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻🌼🌼-🌼🌼༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻🌼 ﷽ 🌼༺⊱┄═┅*
بعضی ها وقتی به عبادت می رسند، مثلا نماز میخوانند، دیگر اصلا نگرانی ندارند که آیا این نماز مورد پسند خدا واقع خواهد شد یا نه؟
روزه این رمضان مورد پسند قرار خواهد گرفت یا نه؟
درحالی که برای بسیاری از امور دیگر زندگی اینگونه نگرانی ها را دارند.
خیلی ببخشید انگار از خدا طلبکارند و حرف زور شنیده اند که مجبور به این عبادت شده اند و همین مقدار ناچیز را هم از سر آنها که دستور داده اند، زیاد می دانند!
نمی دانند خدا اول به حس بندگان خود نگاه می کند و اگر کسی نگران قبولی عملش نباشد، گویی دارد اعمالش را با کراهت انجام می دهد.
دیگر چنین اعمالی نزد خدا چه ارزشی دارد؟
📚 گزیده ای از کتاب: شهر خدا، رمضان و رازهای روزه داری
📌 علیرضا پناهیان
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻🌼🌼-🌼🌼༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻🌼 ﷽ 🌼༺⊱┄═┅*
از آنجا شما را به تپه ی یاسر فرستادند و تو در کنار بچه های مخابرات ملایر بودی.
کوله ات را گوشه سنگر گذاشتی و کتاب زیست و فیزیک ات را از آن بیرون آوردی تا بخوانی!
بچههای مخابرات گفتند: احمدرضا کار ما اینجا جنگیدنه! تو داری درس میخونی؟
تو هم در جواب گفتی: از کجا معلوم شهید بشم؟ اگر زنده بمونم باید بتونم کاری کنم یا نه؟!
همین حرف آنها را به فکر فرو برد و از آن پس شروع به مطالعه کردند و سوالات درسی شان را از تو می پرسیدند.
📚 گزیده ای از کتاب: بگو باران ببارد
📌 زندگی نامه شهید احمدرضا احدی، نفر اول کنکور پزشکی و دانشجو رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻🌼🌼-🌼🌼༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻◼️ ﷽ ◼️༺⊱┄═┅*
#برای_زِین_اَب🕊
بعضی شب ها در حیاط روبه روی حرم مینشستیم و باهم درس های کلاس اخلاق را مباحثه میکردیم.
به من میگفت:((از امام چیز های دنیایی نخواه!
بگو اقاجان معرفت خودت رو به ما بده)).
آنقدر دوستش داشتم که هرچه میگفت برایم حجت بود.
چشمانم را بستم و همین هارا تکرار کردم.
یک دفعه یاد چیزی افتادم و گفتم:
((راستی محمد!همه از اینجابرای خودشون کفن خریدن.ما هم بگیریم و بیاریم برای طواف)).
📚 گزیده ای از کتاب: برای زِین اَب
📌 زندگی نامه شهید مدافع حرم محمد بلباسی.
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻◼️◼-◼️◼️༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻◼️ ﷽ ◼️༺⊱┄═┅*
سر سفره که نشست گفت: «آخرین صبحونه رو با من نمیخوری؟!»؛ با بغض گفتم: «چرا اینطور میگی؟ مگه اولین باره میری مأموریت؟!» گفت: «کاش میشـد صداتو ضبط میکردم با خودم میبردم که دلم کمتر تنگت بشه». گفتم: «قرار گذاشتیم هر کجا که تونستی زنگ بزنی، من هر روز منتظر تماست میمونم، منو بیخبر نذار.»
با هر جان کندنی که بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش کنم، لحظه آخر به حمید گفتم: «حمید تو رو به همون حضرت زینب(س) هرکجا تونستی تماس بگیر». گفت: «جور باشه حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یه چیزی، از سوریه که تماس گرفتم چطوری بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم کنارم هستن، اگه صدای منو بشنون از خجالت آب میشم»؛ به حمید گفتم: «پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو یادت باشه!من منظورت رو میفهمم». از پیشنهادم خوشش آمده بود، پلهها را که پایین میرفت برایم دست تکان میداد و با همان صدای دلنشینش چندباری بلند بلند گفت: «یادت باشه! یادت باشه!» لبخندی زدم و گفتم: «یادم هست! یادم هست.»
📚 گزیده ای از کتاب: یادت باشد
📌 به روایت همسر شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی.
#یادت_باشد
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻◼️◼️-◼️◼️༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻◼️ ﷽ ◼️༺⊱┄═┅*
دعوتم کرده بود خانه اش گرمسار ،از در که وارد شدم چشمم به تابلوی روی در خیره ماند. تابلویی بود شبیه به تابلوی مطلقا ممنوع راهنمایی و رانندگی تابلوی گردی که وسطش نوشته بود غیبت و ضبدری رویش خورده بود دو طرف پایه اش هم روایت نوشته بود .
یکی از حضرت علی علیه السلام و یکی از امام باقر علیه السلام «غیبت،کوشش شخص عاجز است .شایسته است که مومن بر زبان خود مهر بزند،همانگونه که بر طلا و نقره خود مهر میزند .»
📚 گزیده ای از کتاب: خودسازی به سبک شهدا
📌 زندگی شهید حجت الاسلام حسن رامه ای .
#خودسازیـبهـسبکـشهدا
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻◼️◼️-◼️◼️༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻◼️ ﷽ ◼️༺⊱┄═┅*
لیلی!
بنویس! بخوان! سخن بگو! تمرین کن! اشتباه کن! اصلاح کن!
زندگی همه نوشته ها و نانوشته های توست.
تو همه درست و غلط هایت هستی.
تو شاید خودت را روتوش کنی. یا گزینش کنی خودت را.
اما تو همه خامی ها و پختگی هایت هستی.
تو با همه ی تجربه های باید و نبایدت در راه قرار می گیری.
کسی تو را گزیده نمی فهمد
کسی تو را گزیده نمی خواهد.
نگران نباش! زندگی کن!
همه راه رفتن تو را دوست دارند که گاه درست می روی و گاه نادرست.
گاه می ایستی و گاه وقتی که پر از افتادنی و لغزنده،
تو همه پاره های خواستنی و ناخواستنی ات هستی.
چونان که من. چونان که همه.
📚 گزیده ای از کتاب: به خودت بباز لیلی
📌 اثری از حسین اسکندری
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻◼️◼️-◼️◼️༺⊱┄═┅*
*┅═┄⊰༻🌺 ﷽ 🌺༺⊱┄═┅*
آدم ها در برابر بابا دو دسته بودند ، یا دشمنش بودند یا نبودند .
اگر نبودند کمتر دوستش نداشتند ، دوستش داشتند به دلیل خیلی چیزها.
چون خوب بود. خوب حرف میزد. حرفهای خوب میزد. قیافه اش خوب بود.
خوبی، زیاد داشت و یک عادت یا خلق عجیب داشت که از کنار هیچ کس همین طوری نمیگذشت.
میخواست یک بچه ۱۰ ساله باشد یا زنی خانه دار یا یک پیرمرد یا جوانی سر به هوا.
برای هر کسی چیزی داشت که تعریف کند. قصه ای یا حرفی داشت که انگار فقط نگه داشته بود و حفظش کرده بود تا وقتی او را دید بهش بگوید.
تک تک آدم ها برای او وجود داشتند و مهم بودند چون جهان را تک تک آن ها می سازند. چون تک تک آدمها میتوانستند در جهان اثر بگذارند و چون بابا دنیا را و نقش خودش را در آن این طوری میدید. این طوری که آدم باید روی عالم اثری بگذارد.
برای این تلاش می کرد اما اصراری نداشت آدم ها دوستش داشته باشند ولی داشتند.
📚 گزیده ای از کتاب: ۷ روایت خصوصی از زندگی سید موسی صدر
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═┄⊰༻🌺🌺-🌺🌺༺⊱┄═┅*
*┅═⊰༻🌺 ﷽ 🌺 ༺⊱═┅*
با مهدی و نرجس به مجلس دراویش می رفتم.
آنجا با خانمی آشنا شدم که بیمار بود و پوست دست و صورتش مثل حالت سوختگی تاول می زد و دردناک و خونین بود.
خانم جوانی بود که یکباره به چنین بیماری عجیبی مبتلا شده بود. اطمینان داشت که اگر به یکی از شیوخ دسترسی پیدا کند شفا مییابد.
او هم مثل همه اهل تصوف به شدت عاشق
راهش بود. در جلسه آنها اشعار مولانا و حافظ و کتابهای بزرگانشان خوانده میشد.
بعد با چای و شیرینی پذیرایی میکردند.
یکی از بزرگان آنها که هنوز به مقام مشایخ نرسیده بود مردی بود دارای محاسن بلند، شکمی برآمده و هیکل چاق و قد کوتاه. وقتی وارد جلسه میشد همه در مقابلش تعظیم می کردند و دست او را می بوسیدند و گریه میکردند شروع می کرد به صحبت کردن.
من با کنجکاوی به حرفهایش گوش می کردم حتی قدرت بیان مناسبی هم نداشت و عباراتی که به کار می برد بسیار ابتدایی بعضا غلط بود؛
اما حاضران عاشقانه به حرف هایش گوش می کردند به عقیده داشتند که او دارای معجزان است و هیچ بعید نیست که از پشت درهای بسته هم آگاهی داشته و همه افکار ما را بخواند.
دراویش او را انسانی والامقام که دارای قدرت الهی است تصور می کردند و مشکلات زندگی شان را با او در میان میگذاشتند و راهنماییهایی میکرد.
با خانواده دیگری که جوان بودند و یک فرزند ۵ ساله داشتند طرح دوستی ریختم و با آنها وارد بحث شدم آنها هم دقیقا مثل ما بهائیان هیچ دلیل و منطقی برای حقانیت راهشان نداشتند و تنها به عشق به این راه و شیفتگی خود اشاره میکردند و این را دلیل بر حقانیت راهشان میدانستند. مکتب شیعه را به شدت می کوبیدند و می گفتند شیعیان حقیقی ما هستیم و آنها از حقیقت غافل اند.
یک روز به آنها گفتم ما معتقدیم که مهدی موعود ظهور کرده و احکام و دستورات تازهای از سوی خدا آورده.
آنها مثالهای فراوانی آوردهاند که عده زیادی ادعای قائمیت کرده و پیروانی را به دنبال خود کشیده اند ...
📚 گزیده ای از کتاب: سایه شوم
📌 اثری از مهناز رئوفی
✅ موجود در کتابخانه زینبیه
#چهار_شنبه
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═⊰༻🌺🌺-🌺🌺༺⊱═┅*
*┅═⊰༻🌺 ﷽ 🌺 ༺⊱═┅*
اولیــن کلمهای که با شــنیدن لفظ 《عبد》 بــه ذهنتان می آید چیست؟ 《بنده》
کلمۀ بنده خیلی محترمانه است. معنای عبد خیلی غیر محترمانه تر از این است. 《تکلیف شده》 تکلیف هم خیلی آدم را از عرش کبریاییش پایین نمی آورد. یک پادشــاه هم بر خودش تکلیف میداند که به فکر مردمش باشد. معادل دقیق تر عبد چیست؟
عبد یعنی 《برده》؛ همان بــرده ای که صاحبی دارد و او را خرید و فروش میکنند.
البته برده ها در روی زمین نســبت به《عبد》، به شاهزاده و ســلطان می مانند. برده مقداری اختیار نفسش را دارد، البته گاهی ارباب میتواند مانع نفس کشیدن او بشود. اما من برده ای هســتم که تک تک نفسهایم و آمد و شد هوا در جانم وابسته به لحظه ای از عنایت مولایم است.
من در میان دایره ای بســیار پر رنگ از جبر الهی قرار دارم که خداونــد متعال اگر یک لحظه حوادث و اتفاقات پیرامونی زندگی من را از کنترل خود خارج کند نابود میشــوم. البته این حرف به معنی 《جبری》شدن نیست ولی باید جبر های پیرامون خود را باور کنیم.
اینکه از خانه بیرون می آیم سوار کدام ماشین شوم، آزاد آزاد که نیســتم. من آزادم از بین چند تا ماشینی که در آن لحظه از مقابلم عبور می کنند یکی را انتخاب کنم و این چند تا ماشین را خدا
انتخاب کرده است ...
📚 گزیده ای از کتاب: رابطه عبد و مولا
📌 اثری از استاد علیرضا پناهیان
✅ موجود در کتابخانه زینبیه
#چهار_شنبه
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═⊰༻🌺🌺-🌺🌺༺⊱═┅*
*┅═⊰༻🌺 ﷽ 🌺 ༺⊱═┅*
عمل، نشانۀ صداقت انتظار و مایۀ تقویت آن
آخرین عنصر انتظار،《عمل》اســت. اقدام برای تحقق وضع مطلوب و یا لااقل برخورداری از انگیزۀ اقدام، انتظار را در وجود انسان
تثبیت می کند.
عمل و اقدام برای مقدمهسازی ظهور و زمینه سازی فرج، تا آنجا که مقدور است، هم دلیل صداقت ادعای انتظار است و هم مایۀ تقویت انتظار خواهد بود. منتظر باید اهل عمل باشد. عملگرا بودن در فرهنگ منتظران نهادینه شده است؛ زیرا منتظر تا به سمت وضعیت مطلوب حرکت نکند، در واقع منتظر نیست.
ًاساســا هیچ احساس و ادراکی نمیتواند تا ابد در حصار عدم تجلی در عمل محصور بماند.
اگر مهدی(عج) دوستداشتنی است، اگــر ظهور او و تحقق تمــام زیبایی های حاکمیــت مطلق دین دوستداشتنی اســت، این دوست داشتن تا کی میتواند محجوب بماند؟ یقیناً این دوست داشــتن در رفتار و منش جامعه تأثیرات شــگرف خود را نشان خواهد داد و خواسته یا ناخواسته در وضع جامعه تغییراتی ایجاد خواهد کرد.
سخن ما در این بخش، ناظر به تقویت این آثار است و اینکه بتوانیم با عمل به آنچه دوستش داریم، یعنی عمل به مقتضای انتظار فرج، انتظارمان را قوام بخشــیم و از مدت دوران غیبت بکاهیم ...
📚 گزیده ای از کتاب: انتظار عامیانه عالمانه عارفانه
📌 اثری از استاد علیرضا پناهیان
✅ موجود در کتابخانه زینبیه
#چهار_شنبه
#اگر_اهل_دلی_بسم_الله
#اینان_جوانان_زینب_اند
#کتاب_جیبی
#کتاب_بخوانیم
#پیشنهاد_کتاب
🆔 @zeynabiyehgolshahrkaraj
*┅═⊰༻🌺🌺-🌺🌺༺⊱═┅*