eitaa logo
•☆♡☘احیای واجب له شده☘♡☆•
261 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
5.9هزار ویدیو
86 فایل
همه باهم برای احیای واجب فراموش شده ارتباط با ادمین @tasnim12
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام وقت بخیر مدتی پیش تو تاکسی بودم که موقع حرکت ، آقای راننده موسیقی پلی کردن بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم که آیا تذکر بدم یا نه! دلو زدم به دریا و گفتم که اگر میشه صدای موسیقی رو کم کنید ممنون میشم و ایشونم با ملایمت گفتن چشم ، و صدای موسیقی رو قطع کردن ، و تشکر کردم ازشون خلاصه که بیشتر سوال میپرسیدن چه آهنگ هایی حرامه و درباره امر‌به‌معروف‌ونهی‌از‌منکر‌ صحبت کردیم تا مقصد بعدم تشکر کردن از اینکه به سوالاتشون جواب دادم و ... و همچنین تشکر میکنم از شما و محتوای خوبتون که باعث شد من بیشتر به این واجب (امر به معروف و نهی از منکر) توجه کنم و به سادگی از کنارش نگذرم🙏🌺 💎از مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda 👌
ارسالی رفته بودیم مکان تفریحی،. بیحجابی غوغا میکرد، از کنار یک خانوم داشتم رد میشدم ک دیدم شالش کلا افتاده گفتم خانومی شالتو سرت کن گفت برای چی؟ 👀 اینقدر امر به معروف نکردیم ک باید دلیلشم بگیم🤦‍♀️🤦‍♀️ بعد با لحن تند گفت مگه تورو تو قبر من میذارن!! منم گفتم نگران قبر خودمم ک گفتم... و به راهم ادامه دادم ولی جالب اینجاست ک همراهم ک پشت سر من بود گفت بعد ک رفتی شالش رو سرش کرد من به این تجربه رسیدم ک اگ واقعا با لحن خوب و محترمانه تذکر داده بشه تاثیر میذاره امتحان کنیم.. 💝 آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda 👌
*┅═✧❁﷽❁✧═┅* 🌱سلام، داشتم از کلاسم برمی‌گشتم به خانه، در فاصلهٔ خیلی کمی از کلاسمون مسجد بود و شنیده بودم که اگه توی مسجد بریم و بشینیم و فکر کنیم، خیلی خوبه، چون توی محیط خیلی خوبی هم قرار گرفتیم. با اینکه خسته بودم، رفتم داخل و از پله ها بالا رفتم، شنیدم صدای روضه میاد، پس با شوق بیشتری رفتم به طبقه بالا رسیدم که متوجه شدم مراسم ترحیم هست (صلواتی برای سلامتی امام زمان (عج)، شادی روح ایشان) رفتم داخل و دو رکعت نماز خواندم و بعد اومدم بیرون که صاحب مراسم با اصرار به من گفتن که بسته بردارم، نمیخواستم، ولی چون اصرار کردن برداشتم و تشکر کردم توی راه برگشت به خانه،برای دیدن جایی از مسیری رفتم که هیچوقت نمی رفتم! که دیدم دختری که خیلی ازم دور بود، شال از سرش افتاده و حتی تی‌شرت تنش هست 😳 الحمدلله رفتم تا تذکر بدم چون میدونستم اگر جلوش گرفته نشه، روز به روز بیشتر میشه، با اینکه از من دور بود، دویدم و رفتم و صداش زدم که برگشت به سمتم! صلیبی دور گردنش بود و احتمال دادم شاید مسیحی باشه! با محبت بهشون گفتم: عزیزم حجابتون مناسب بیرون نیست ... اینجا کشور اسلامیه☺️ خیلی ناخودآگاه بسته رو دادم دستش، با اینکه تعجب کرده بود، ولی تشکر کرد و بسته رو گرفت و رفت😄 من هم برگشتم و متوجه شدم که همه اینها حکمت خدا بوده که من برم مسجد و بسته خوراکی رو بگیرم و از مسیر جدید برم و بتونم به ایشون تذکر بدم! من ۱۴سالم هست و گفتم تا جوونای همسن من بدونن که به اونها هم واجبه، پس شجاع باشن و نسبت به خواهر و برادرانشون بی تفاوت نباشن😊 🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹 💎از مرکز تخصصی آموزش و احیای واجب فراموش شده... آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda 👌
*┅═✧❁﷽❁✧═┅* 🌱سلام، به همراه تعدادی از دوستان، به صورت خانوادگی به فضای سبزی در خارج از شهر رفته بودیم، 🌳 فرشها را که پهن کردیم، آقایون روی یکی از فرشها نشستند و طبق معمول، مشغول کارشناسی مسائل اقتصادی و سیاسی کشور شدند و ما خانمها هم روی یکی دیگر از فرشها دور هم نشستیم و همانطور که مشغول درست کردن سالاد بودیم و مقدمات ناهار را آماده می کردیم، از در و دیوار و هر چیزی که به ذهنمان می رسید، ایده و نظر می دادیم. در همین موقع با صدای بلندِ آهنگی، از جا پریدیم، به اطرافمان نگاهی انداختیم تا اینکه منبع صدا را پیدا کردیم، آن آهنگ متعلق به سیستمِ صوتیِ بی‌نقصِ یک ماشینی بود که دورتر از ما کنار درختی متوقف شد و از داخل آن تعدادی از پسرهای جوانِ پر شر و شوری، پیاده شدند و در حال خندیدن و شوخی کردن، وسایلشان را از صندوق عقبِ ماشین بیرون می آوردند. زمزمه های خانمها هم شروع شد که بهتر است از اینجا برویم، همسر من از جایش بلند شد و به سمت آن ماشین رفت، یکی از خانمها بلافاصله به من گفت : « چرا نشستی؟ سریع برو جلوی شوهرت رو بگیر» گفتم:« برای دعوا که نمی رود فقط به آنها تذکر می دهد» یکی دیگر از خانمها هم با نگرانی گفت : « برای آنها که تذکر و دعوا فرقی نمی‌کند، ممکنه چاقویی یا قمه‌ای داشته باشند، خیلی خطرناکه» با تعجب گفتم : « چرا این اتفاق ساده رو جنایی می‌کنید؟ امر به معروف واجبه و من در این مواقع بجای اینکه جلوی شوهرم رو بگیرم، مشوقِ او هم هستم» نگاه بقیه هم نشان می داد که اُمیدی به نتیجه‌ی کار همسرم ندارند و حتی با نگرانی منتظر اتفاق ناخوشایندی هستند، اما مدت کمی بعد، صدای موزیک قطع شد و همه با چشمهای گشاد شده از تعجب، به آن صحنه‌ی دور از انتظار که دست دادن و خداحافظی همسرم با آن جوانان بود، خیره شده بودند و او با همان آرامشی که رفته بود، گام برمی داشت و به ما نزدیک می شد. وقتی روی فرش کنار آقایون نشست، یکی از آنها که زودتر از بقیه از شوک درآمده بود، پرسید : « به آنها چه گفتی که اینقدر زود قانع شدند و آهنگ را قطع کردند؟» با لبخندی که لبهایش را زینت داده بود و مرواریدهای سفید دندانش را به نمایش می گذاشت، گفت : « آهنگ رو که قطع نکردند فقط صدایش را پایین آوردند تا ما اذیت نشویم» یکی دیگر از آنها پرسید : « خب همین هم دور از انتظار ما بود چگونه حاضر شدند که صدای موزیک را کم کنند؟» همسرم جواب داد : « فقط گفتم که برای رفع خستگی یک هفته کار کردن و کسب آرامش و شارژ مجدد بدن، به اینجا آمده ایم، اما این صدای بلند سیستم صوتی شما، مانع است، الان حتی اگر شما مداحی را هم با صدای بلند می گذاشتید، مزاحم آسایش ما بود، لطفا مراعات حال ما را هم بکنید. 🌿با شنیدن این حرف، همه سکوت کردند شاید با خودشان فکر می‌کردند که چرا اینقدر در ذهنشان، این واجب فراموش شده را، سخت تصور می کنند در حالی که در بیشتر مواقع به آسانیِ آب خوردن است. آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda 🧕
بطور اتفاقی استوری (وضعیت) یه دکتر طب مکمل رو دیدم که دو تا پست نا مناسب گذاشته بود یکی به سخره گرفتن فیلم مختار و قسمتی از چرخیدن حضرت مسلم در کوچه ها و دیگه یه زن سنگین وزن بسیار چاق برهنه شیرجه می زنه تو آب که مثلا سونامی میشه و .... بهشون محترمانه و با دعا ثنا عرض کردم علتهای سوال بنده بخاطر شان شماست هرچند جوانید،و پست اول شما که خدارو شکر دنیا دیده اید،بعیده حتی به اعتقادات یه بودیسم بی احترامی کنید چه برسه به کشور مسلمان و شیعه نشین هرچند اعتقاد خودتون نباشه و ایشون هم توضیح دادن که هیچ قصد و غرضی در کار نبوده و البته در ادامه کلی تقدیر و تشکر از مثمر بودن زحمات ایشون و آرزوی موفقیت و... که خدارو شکر برطرف شد . این هم یه نوع امر به معروف و نهی از منکره ... آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda 🏴
سلام عرض شد می خواستم جایی برم دوستان رو حجامت کنم یه تیکه راه رو سوار شدم زودتر برسم که تا پام رو تو ماشین گذاشتم شنیدم چه موسیقی مطرب و منشوری🎶 سر باره🙈 به راننده‌ی جوون گفتم ممکنه صداش رو کم کنید؟ راننده برگشت گفت مشکلش چیه؟ منم عرض کردم برای من مشکل داره شما رو نمی دونم‼️اونم با اکراه 😒صداش رو کم کرد، یه کوچولو پائینتر مسافر سوار می‌کرد که گفتم اگه می‌خواین پیاده میشم ولی جوابی نداد 😶 بعد گفت: اصل رو ول کردین چسبیدین به فرع،منم گفتم ما سعی می کنیم اصل رو هم رعایت کنیم، بعد گفتم مثل این می مونه که سیگار برای همه ضرر داره ولی یکی که عادت نداره اولین بار که می کشه حالش بد میشه ولی بعضی ها دیگه عادت دارن حکایت همینه، که دیگه رسیدم، سکوت جایز نیست حتی برای زمان کوتاه آمر خدا باشیم ☘ @aamerekhoda 👌
☘ ‌دو شب پیش هم که من اسنپ گرفتم تا نشستم صدای آهنگ خیلی زیاد بود و راننده هم زن با حجاب نیمه...دیگه بهش گفتم خواهر صدای این بنده خدا رو کمش کنید همش میگه دوری و غمگین می خونه...این طرز گفتن من و که دید گفت چرا کم کنم خاموش می کنم....دیگه خلاصه تا خواستم برسیم خونه کلی با هم، هم صحبت شدیم و میون صحبت هام که جذاب خاطره ها و حرف ها و از کم و زیاد های زندگی می گفتم خیلی جذب شد...خانمی۳۹ ساله بود ...طوری که آخر سر دلش نمی خواست از من جدا بشه....خیلی حالش خوب شد از هم صحبتی که با تم داشتیم ...شکر خدا به یاری اهل بیت گریز های خیلی خوبی به آموزه های دینی داشتم و از اعتماد به خدا تو زندگیم و خیلی داستان های جذاب دیگه که ایشون هم یکسری از خودش و زندگیش گفت...خلاصه جاتون خالی...این که خواهرا کم کاری کردیم ...به خدا که این بندگان خدا تشنه هستند ولی چون ما تو صحنه نبودیم تشنگی اینا رو دشمنا برطرف کردن و چون اون تشنگی به خوبی برطرف نشده از ما هم عصبانی هستند که چرا ما قشر مذهبی به موقع و درست دست اینا رو نگرفتیم و حتی شاید به نابودی زندگی شون انجامیده....😔 آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda 🏴
با عرض سلام خدمت آمران عزیز خواستم گوشزد کنم اینطوری نیست که فکر کنیم فقط محجبه ها باید تذکر بدن و بقیه چون خودشون پوشش مناسب و کاملی ندارن نباید تذکر بدن، خبرهایی از افراد مانتویی با حجاب معمولی و شاید بشه گفت شل حجاب دارم که مدام در حال تذکر به افراد کاملا بی حجاب هستن و جالب اینجاست که حرفشون اثر بیشتری داره و غالب کسانی که بهشون تذکر دادن شالشون رو سر کردن، ما دعاگوشون هستیم و از خداوند متعال براشون حجاب برتر و حسن عاقبت رو مسئلت داریم. ان‌ شاءالله همین عمل به واجب خدا دستشون رو در دنیا و آخرت بگیره🤲🏻 یکی از همین عزیزان می گفت وقتی یه خانم رو دیدم که شالش رو انداخته،بهش تذکر دادم و اونم با یه قیافه😒 حاکی از اکراه و غر غر کنان بی اعتنا از کنارم رد شد ولی یکم که رد شدم برگشتم با تعجب دیدم شالش رو سر کرده پس تذکر اثر داره و نباید بی تفاوت بود آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda 👌🏻
ارسالی سلام منم محجبه نیستم تو اتوبوس بودیم خانومی صندلی جلوم نشسته بود موهای بلند با رنگ روشنی داشت که بشدت جلب توجه میکرد. به ایشون تذکر دادم البته با مهربونی و اینکه خودمو زدم به اون راه که یعنی تو اصلا نمیدونی که موهات رو بقیه میبینن. یواش که کسی متوجه نشه گفتم ببخشید خانوم موهاتون مشخصه. گفت خب باشه. گفتم اخه مردا میبینن گفت اشکال نداره ببینن. گفتم وا😐 و دیگه چیزی نگفتم. نگاشونم دیگه نکردم. بعد از چند دقیقه دیدم شالشو سرش کرد دیگه درنیاورد حتی باحجاب تر از قبلش پوشید. آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda 🧕🏻
ارسالی تو شهرما یه نمایشگاه بهاره باز شده ک ی نفر اطلاع داد حجاب اونایی ک اونجان خیلی خرابه چن نفر رفتن اونجا حالا برامون دارن تعریف میکنن👇 امشب با همراهی سه نفر از دوستان نمایشگاه رفتیم الحمدلله جو غالب محجبه ها بودن از ساعتهای حدود ۷ و نیم ببعد کم‌کم کم حجابها هم برا خرید اومدن. اول کار که تقریبا حالت ترس داشتیم برا تذکر یه دور تو‌ کل نمایشگاه زدیم با دوستان و انداز ورانداز کردیم کم حجابها رو شناسایی کردیم. اومدیم دم ورودی یه گوشه جلسه شورا گرفتیم .یه مقدار برگه نوشته و هدیه داشتیم هم برای کم حجابها و هم محجبه ها. محجبه ها رو سپردیم به دخترای یکی از دوستان که هم هدیه بدن و هم برگه و هم تشکر و خودمون هم هر جا دختر محجبه ای دیدیم هم از خودشون‌و هم از پدر مادرشون بخاطر تربیت خوبشون تشکر کردیم.همین تشکر خشک و‌خالی کلی به ما و ایشون انرژی میداد. و اما کم حجابها نفر اول که هنوز یخمون وا نشده بود رو رفتیم یکم شکلات خریدیم و برگه با گیره دادیم چقدرررر ذوق کرد بنده خدا و گفت اولیشو مشهد گرفتم چقدر ازینکارا میکنید شماها 😄 شیرینی فروشی روبرو راهرو ورودی یه خانم تهرانی بود.آستین دست و پاش بالا زده رژ قرررررمز و شال باز و سایز همه چیش مشخص. گفتیم از کجا اومدین گفت تهران گفتیم دیدیم با فرهنگ ما آشنایی ندارین با تعجب گفت مگه فرهنگ شما چیه گفتیم در فرهنگ ما این نوع پوشش پسندیده نیست و انتظار داریم به فرهنگمون احترام بزارید گفت بله منم معتقدم باید هرجا میریم به فرهنگشون احترام بزاریم.آخه من به حرف کی باشم یکی میگه بپوشون.یکی دیگه .... تازه من خیلی خوبم گفتیم الان پوشیده ای گفتن آره با خنده گفتیم از دید ما که لختی😂 یه برگه با گیره دادیم به روسریش زد و تا آخر همونجوری موند.عکس سلفی هم گرفتیم. یه خانم موهاش از پشت و‌جلو بیرون بود یکی از دوستان شروع کردن به تذکر که چون فروشنده هستین و تاثیر دارین و... یهو بذهنم رسید همون ترفند قبلی رو روش بزنم رفتم خیلی با کلاس با قر و فر و آهنگین گفتم شما از کدوم‌شهر اومدییییین😉 گفت من اهل همینجام و حواسم نبوده موهام بیرونه و پوشوند یه عطر فروش بود گیره که دادیم ذوق کرد و گفت اولیشو تو‌حرم امام رضا گرفتم و ... ینفر گفت ازینا بمن داده بودن و خیلی دنبالش گشتم پیدا نکردم که به شالم بزنم دیگه خیلی یخمون واشد و آب شدیم و هر کی از کنارمون رد میشد خیس تذکر میشد چه مثبت چه منفی تازه گرون فروشی هم کشف کردیم👇👇👇 شیرینی گل همون فروشگاه بزرگ روبرو راهرو ورودی داشت 150 ولی کناریش یه غرفه کوچیک گنابادی بود میداد 105 بعدش شماره مسئول نمایشگاه رو گرفتیم و تماس گرفتم اول چند مورد مثبت برا نمایشگاه گفتم و تشکر کردم و بعد گفتم انتظار ما بانوان همشهری اینه اینجور فرهنگها وارد شهرمون‌نشه و بهتره شما به فروشنده ها تذکر بدین و بنری چیزی در مورد حجاب داشته باشین همچنین گرون فروشی رو هم گفتم. آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda 🧕🏻
سلام و روز بخیر اعیاد مبارک باشه چند وقته زبونم از تذکر قفل شده بود اماامروز که داشتم از سرکار می اومدم خونه کوچه خلوت بود و ی خانم بسیار ضعیف الحجاب داشت دخترش رو از مدرسه می اوورد رفتم‌جلو سلام و احوال پرسی و گفتم عزیزم حجابت رو‌حفظ کن گفت ولش کن تو این مملکت که انقدر گرونی کردن باید همینطوری اومد بیرون .گفتم اگه شما خودت رو در معرض دید مردها قرار بدید درست میشه؟چیزی نگفت منم گفتم بخاطر ارزش خودتون میگم کمی به حرفم فکر کنید گفت باشه و رفت جلوتر ی خانم ضعیف الحجاب بدتر رو‌دیدم اولش ترسیدم که نزدیک‌خونه هستم و احتمال میدادم که سر و صدا راه بندازه و انگشت نما بشم چون ظاهرش اینو می‌گفت (اینکه از ظاهر نمیشه قضاوت کرد😔) ولی باز شیطون رو لعنت کردم رفتم جلو و گفتم عزیزم حجابت رو حفظ کن چنان با محبت گفت چشم عزیزم😊 که دیگه چیزی نتونستم بگم و تشکر کردم و جدا شدم آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda
یک روز روبه روی مدرسه دخترم یک دختر و پسر نشسته بودند دست در گردن هم و ...💏. خلاصه نگفتنی رفتم جلو و سلام کردم و گفتم ان شاءالله که باهم خوشبخت باشید به هم نگاه کردند (به روی خودم نیاوردم که ممکنه اصلا نسبتی نداشته باشند) (برخلاف آقاپسر ، دختر خانم خیلی حرکاتش جلف بود و لباسش هم خیلی ناجور بود . احتمال میدادم خوب برخورد نکنه که البته حدسم درست بود) بعد به اون آقا گفتم شما که بنظر میاد خیلی مرد محترم و با شخصیتی هستید متوجه هستید که اینجا مناسب این حرکات نیست و .... خلاصه تذکر لباس خانم راهم دادم و خداحافظی کردم و اومدم بعد هر دوتاشون با چرخ🚴‍♂🚴‍♀ اومدن پیشم و گفتند میشه وقتتون را بگیریم گفتم بفرمایید گفتند بهتر نیست به جای اینکه به پوشش ما گیر بدهید بروید جلو اختلاسها و دزدی ها را بگیرید ⁉️ گفتم کاملا موافقم👌🏻 .اتفاقا میخواستم خدمتتون بگم بیایید به جای اینکه هر روز فکر کنیم چی بپوشیم و چه مدلی بپوشیم و خودمون را چطور آرایش کنیم و ...یک لباس پوشیده بپوشیم و بریم جلو اختلاسها و دزدی ها را بگیریم ؟!!! دختر خانم وقتی کم آورد و پاسخی نداشت که بدهد سعی کرد یک.جوری صحبت کند که من از کوره در بروم و اثر تمام صحبتهای منطقیم با فریاد و عصبانیت از بین برود گفت اگر شما دوست نداری من اینجوری لباس بپوشم ، من هم دوست ندارم شما چادر سرت کنی .من اصلا وقتی شما را میبینم احساس می کنم یک کیسه زباله دیده ام که کنار خیابون داره راه میره لبخند زدم😏 و گفتم این نظر شخصی شماست ولی من نظر شخصی خودم را نگفتم نظر خدا را خدمتتون عرض کردم . تصمیمش باخودتون آقا پسر محترمانه تشکر کرد و خداحافظی و رفتند. آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda 👌🏻
ارسالی سلام ب روی گل ماه شما آمرین محترم ☺️یه خاطره طنز اول این نکته که شده بسیار و بسیار من امر به معروف داشتم در خیابان و یا از مسئولین اداری، که آقا پسر کوچکم و دختر خانم نوجوان هم حضور داشتند و خودشون دیگه نهی از منکر میکنند دیروز اقا پسر من از خودرو پیاده و رفت تا عجله ای از فروشگاه نزدیک خانه یک خرید کوچک داشته باشه که دیده یک خانم شال نپوشیده بوده و بهشون تذکر داده که گفته خانم شالتون رو بپوشید اینجا مکان عمومیه ( که حتی بهم میگفت وای مامان اینجا عمومیه رو هم اشتباه گفتم 😥) و خواهرش هم بعد برادرش پیاده و در لاین دیگه فروشگاه نهی از منکر کرده بوده که سر صندوق این دو خواهر دو قلو به بچه های من گفته بودن به تو چه و این فسقلی ها شدن همه کاره مملک پسر کوچکم گفته بوده داد و بی داد نکنید خوبه شما دوتا همدیگه رو نصیحت کنید تا بد حجاب نباشین😄😄😄 آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda🧕🏻
دوشنبه که فراخوان کرده بودن امام رضایی ها بیاین میدان خراسان و تدبیری برای این ازدحام جمعیت نکرده بودن ،ما هم با دخترهام رفته بودیم ، یه مقداررفتیم ولی با اعصاب خوردی، از ترس اینکه افراد لاابالی و فرصت طلبی که اونجا بودن باهامون برخورد پیدا نکنند چون خیلی مراقب خودمون بودیم خداروشکر، دوباره برگشتیم و متاسفانه شاهد حرکات قبیح و سوءاستفاده جویانی شدیم که در تاریکی شب بخاطر محرکهای بیرونی که شامل بد پوششی و بی‌حجابی بودن رفتارهای سخیفی ازشان سر میزد .... البته وجود پلیس هم ظاهرا دکوری بود چون تو جمعیت گشت نمی زدند و ... در عین حال من مثل همیشه بی تفاوت نبودم و با تعجب می دیدم خانم و دختر خانمهایی که بازم تو اون شلوغی بی حجاب بودن و بهشون می گفتم عزیزم به احترام اون آقایی که شما بخاطرش الان اینجا اومدی شالت رو سر کن ، و خوشبختانه هشتاد درصد اهمیت می دادن و سر می‌کردن، و عده‌ای هم مثل دزدان کنار ضریح و حرمهای شریفین که شرم نمی کنن به همون شکل می چرخیدن ولی واقعا تذکر اثر داره آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda👌🏻
سلام علیکم داشتم برای نماز مغرب و عشا میرفتم مسجد دیدم از یه خونه یه زوج جوونی خارج شدن ،پسره که فقط سرش تو گوشی بود دختره هم با یه شلوار کوتاه گشاد ظاهر نه چندتن موجه راه افتاد برگشتم دیدم یه مرد مسن چشم دوخته به پاهای دختره ،به پسر جوون گفتم: پاهای خانمت رو دارن دیگران می بینن چی جواب بده خوبه⁉️ گفت : فدای سرت خب ببینن مهم نیست😳 دختره به پسره گفت زنه چی بهت گفت؟ پسره هم جواب داد، دختره با ناراحتی گفت تو برو مسجد نمازت رو بخون کاری نداشته باش... بهش گفتم باشه من که میرم ولی شما حیفی ،مطعلق به این آقایی عزیزم، با عصبانیت گفت:من مطعلق به خودمم به هیشکی مربوط نیست ، آروم گفتم باشه حراج کن و راهم جدا شد. خب الان طبق فرمایش حضرت آقا واقعا دارن آندلس می کنن یا نه⁉️ مومنین سکوت جایز نیست خواب نمونید☝️ آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda🧕🏻
بر خرمگس معرکه لعنت سلام امروز صبح داشتم میرفتم بانک و تو مسیر دوتا خانم با پوشش معمولی مرتب ایستاده بودن و یه دختر بچه حدود ۱۵ سال و یه کوچولو کنارشون بودن ولی متاسفانه دختر بچه بی حجاب و پوشش مناسب 🚶‍♀ رفتم جلو و سلام و با روی خوش و مهربونی بهشون گفتم حیفه دخترتون ... مادرش گفت ما به همین هم راضی هستیم و در همین اثناء یه خانم چادری با مقنعه مشکی اومد و ایستاد و بعد گفت :خانم چکار داری امر به معروف... می کنی خیلی هم خوبه!! 😳 گفتم خانم ما داریم صحبت می کنیم شما چرا دخالت می کنی و هی ادامه داد و دست کشید به خودش و گفت من خودم این ها رو قبول ندارم😲 هیچی رو قبول ندارم ... هرچی می گفتم خانم برو با پررویی وایساد و فضولی و هرچه رفتیم پنبه کرد چون پشت هم ور ور می کرد و .. رو به خانمها گفتم شما که اعتقاد دارید و اونها گفتن بله ،روایته که هر که به گناهی راضی باشه در اون گناه شریکه ولی زنه ول نمی کردو راه افتادم و تو راه باهام بحث که چکار داری تا چپید تو یه ساختمان ریختم بهم و گفتم بر خرمگس معرکه لعنت که بی موقع فضولیشون گل می کنه و ... بالاخره ما که کار خودمون رو می کنیم و خیرخواه مردم آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda🧕🏻
سلام امروز داشتم می رفتم کلاس دیدم از دامپزشکی محل یه خانمی با مادر مسن و تقریبا پیرش اومد بیرون که یه گربه‌ی سفید خوشگل تو بغلش بود و متأسفانه سرش که بی حجاب و یه مانتوی نازک که یه خط درمیون حریر و بازوها پیدا و ظاهر مناسبی نداشت گفتم سلام ببخشید لطفا سرتون کنید فوری با فحش شروع کرد و منو به پشتش حواله 😲🤭 داد و این دفعه اینقدر بی ادب بود که برگشتم گفتم شما آنقدر پزکسیون درست می کنید پس چرا ادب ندارید که همون طور می رفت حرکات بد و گفت ....نخور و دستش رو 🖕با این اشاره برد بالا و منم که در جهت مخالف میرفتم به راهم ادامه دادم و با خودم گفتم اینا عوض ادب و چیز خوب اینهارو رو یادشون میدن و رو به خدا گفتم خدایا شاهد باش که بی ادبی نکردم و خودت حساب کن🤲🏻 چون خدا میبینه آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda🤔
آمرین دخترم ۱۷ سالشه جالبه اول مخالف این بودند من امربه معروف می کنم، از تنش میترسن یا اینکه میدونن من روحیه ام حساسه ناراحت میشم مخالف بودند. الان از بیرون اومده میگه امروز سه تا مورد بدحجابی دیدم تذکر دادم البته میگه بهم گفتند به توچه 😅 یه مورد جالب بود میگه داخل تاکسی بودم خانمی سوار شد جلو، شالش افتاد بعد خیلی آروم از پشت تو گوشش گفتم خانم شالتون افتاد بعد خودشو به نشنیدن زد میگه بار دوم آروم زدم رو شونه اش برگشت گفت چیه ⁉️ میگه باز با لب خونی گفتم شالتون افتاده میگه خانمه بلند گفت اصلا به توچه⁉️ من تو جامعه خودم زندگی می کنم تو تو جامعه خودت‼️ دخترم گفته همه تو یه جامعه ایم پس به من مربوطه اگر در خفا گناه کنی به من مربوط نیست اما الان تو جامعه گناه کردی به من مربوطه بعد خانمه گفته تورو تو قبر من نمیزارن که بعد شوهرم نتونسته منو جمع کنه تو میخوای جمع کنی که طفلک دخترم بلد نشده جواب بده البته یاد دادم دفعه بعد پیش اومد چی بگه ولی دخترم گفته الان آقای راننده تاکسی جریمه میشه ،که عصبانی شده و گفته نگه دارید همین ها هستن (🤮...) تو مملکت ....و پیاده شده میگه دوتا آقا هم تو ماشین بودند و گوش میدادند دخترم میگه مامان همش میترسیدم مبادا راننده به خانمه بگه تو بشین بعد منو پیاده کنه🤓 آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda🏴🧕🏻
ارسالی سلام خوبین همه شما یاران امام عصر عج😊🌸 رفته بودم داروخونه چند دقیقه ای ایستاده بودم که یک خانم با دو تا دختر وارد شدند یکی از دخترا شالش رو شل پوشیده بود و یکی دیگری یکم موهای جلو روسری اش بیرون بود ..من دارو م رو گرفتم و حین بیرون رفتن از داروخونه سمت دو دختر رفتم و با عزیزم و جونوم بهشون تذکر دادم که هر دو دختر شالشون رو مرتب و موهاشون رو داشتن میپوشوندن.. که مادر این دو دختر شروع به بلند بلند صحبت کردن ..... که فکر کنم منو دعوا می‌کرد 😁....حالا تعجب م از اینکه مادر این دو دختر حتی بزور می‌توان چهره اش رو زیر چادر دید .... خدا عاقبت ما رو بخیر کنید.. چند روز پیش هم در حین عبور از مغازه ای دو تا دختر خانم رو تذکر دادم که یکی شون گفت بتو چه .. من که گفته بودم و رد میشدم خانم دیگه ای هم داشت بهشون گوشزد می‌کرد آخه این چه پوششی هست .. خدایی ذوق کردم از خانمی که بعد من تذکر دادند⚘⚘⚘ آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda🏴🧕🏻
سلام علیکم چند روز پیش نزدیک یه مرکز خرید تو تهران داشتم رد می شدم و می خواستم سوار تاکسی بشم که دیدم دوتا خانم و یه بچه دارن رد میشن که یکی از خانم‌ها که موهاشو که رنگ روشن بود دم اسبی بسته و شالش هم افتاده تا من رو دید با اشاره دست متوجهش کردم که شال رو سر کنید،با کمال تعجب بدون مقاومت دیدم سرش کرد و رفتن بالاتر که سوار ماشین بشن،من که با چشم ایشون رو دنبال می کردم دیدم برگشت و باز من رو دید ، برای اینکه متوجه حسن نیت من بشه براش دست بلند کردم😊✋ به نشانه تشکر و اونم دست بلند کرد و رفتنو سوار شدن خوبه نشون بدیم که ما در سِلم با اونها هستیم و دشمنی نداریم بلکه تفاوت دیدگاه داریم و نباید دشمن باشیم آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda🏴
ارسالی دیشب از کنار باشگاه بانوان رد می شدم،دیدم خانمی بیرون اومدند با نوع پوشش بسیار زننده . تا روی ....اندازه بلوزش بود و یقه ها تا روی ... باز بود ،دامنش چاک دار و بدون هیچ جوراب یا شلواری... آژانس گرفته بود که برِ، رسیدم کنارش خانم لباستون اصلا مناسب مکان عمومی نیست لحظه ای مکث و ازم دور شد و چیزی نگفت. دقیقا جلوی باشگاه خانمی بودند که شالشون افتاده بود، بهش گفتم عزیزم شالتونو سر کنید با مهربون پاسخ دادند،چشم عزیزم آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda👌🏻
ارسالی سلام برهمه بزرگواران خداقوت دیروز داشتم میرفتم بازار(شوهرم میگه چی میخوای بازار قبل اینقدر بازار نمیرفتی☺️)یک یک مادر و دختر شل حجاب بودن ولی دختر کلاه پوشیده بود بهش گفتم عزیزم دوست داری کلاه بپوشی گفت بله ،گفتم یک زیر مقنعه بپوش بعد روش کلاه بزار قشنگتره،کمی مکث کرد گفت چشم،یکدفعه مادرش گفت به شما چه ربطی داره دخالت میکنی من دوست دارم ،گفتم عزیزم من که چیز بدی نگفتم ،گفتم این موهای قشنگ حیف حروم چشمهای بد بشه برای خودش وان شاالله همسر آینده اش ،مادر خانم چی میگی کو پسر خوب ،گفتم اتفاقا تمام پسرای ما خوب هستن وبا غیرت ،چطوری دخترتون شل حجاب بیرون میاری میگی پسر خوب نیست ،چند تا فروشنده جوان که حرفهای ما رو می‌شنیدم با هم گفتن تکبیر،یکی از پسر گفت خانم شما دخترتون سنگین بیارید بیرون ما هم درخدمتیم کلی خندیدیم ،دختر به مادرش گفت همین میخواستی چقدر گفتم دوست ندارم اینجوری بپوشم ،یکدفعه مادر سرش انداخت پایین ورفتن،اقایون که اونجا بودن گفتن خواهر کاش همه مثل شما باشن 🙈 گفتم شما هم میتونید کمک کنید فکر کنید دختران یا خواهران شما هستند یکدفعه نگاهم افتاد به یکی از اون آقا پسرا، شلوار پاره پوشیده بودگفتم داداش این لباس در شآن شما نیست باید چیزی بپوشید که حرمت و جذب مرد بود از نگاه تا صدا یک مرد دیده و شنیده بشه گفت خوب مد،گفتم داداش شما خودت مد باش ،نه اینکه از پوشش بردگی مد بپوش،این لباسها زمان پیامبران برده ها میپوشیدن ،یکی گفت خانم دیگه شلوار سالم پیدا نمیشه گفتم برو خیاط براتون سالم بدوزه همه خندیدن ومن خواستم بیام یک خانم تقریبا مسنی گفت برای کسی کار می‌کنی گفتم بله برای خودم وخدای خودم مادر،گفتم عاقبت بخیر باشه با دعای اون مادر حالم خیلی خوب شد و خوشحال شدم صورتشو بوسیدم ورفتم اللهم عجل لولیک فرج آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda👌🏻👏
ارسالی باسلام. امروز توفیق داشتم برای راه پیمایی به میدون انقلاب رفتم. خدا رو شکر کم حجاب انگشت شمار بود دومورد هم بدون شال دیدم که تو شلوغی نشد بهشون برسم بااینکه تلاش کردم از دستم در رفت. کمی پایین تر موقع برگشت خانمی با موهای باز از روبرو میومد که بلند وبا اشاره دست ومحکم گفتم شالتو سرکن که ناگهان یه خانم چادری با عصبانیت ومعترض دوان دوان اومد واز پشت سر زد پشتش که بگه شالتو سرکن که من ودوستم عبور کردیم. دوتا موتور سوار با ظاهر مذهبی بلند به اون خانم گفتند:ولللللشش ک.... ن. متاسفانه اون همه خانم چادری ساکت😶یکی گفت از بالا باید جلوشونو بگیرن. منم گفتم این همه خانم حداقل ده نفر یکی یه بار اعتراض میکردیم به خودش میومد ماهم وظیفه ای داریم.نزدیک پارک خونمون رسیدم روی نیمکت ۴تا دخترحدود١٧ساله بدون شال روی نیمکت نشسته بودند. راهمو به سمتشون تغییر دادم که یکیشون که متوجه شد دست برد به شال دور گردنش ولی سرنکرد. سلام کردم وکلی قربونشون رفتم وگفتم دخترای گل وقشنگم حیف شما نیست؟ شالتونو سرکنید. گفتند نداریم گفتم چرا؟ باید داشته باشید حیفه شما نیست پسرها اینجوری ببینند وسو استفاده کنند. یکی که بلند شد ودور تر رفت. یکی هم گفت ما با تمام پارک منظورش پسرها بود😐دوستیم. گفتم خوب در واقع اونا دارند ازتون سو استفاده می‌کنند. گفت اتفاقا ما سرکارشون میذاریم. گفتم شما اشتباه فکر می‌کنید عزیزای من. شما گوهرید قدر خودتونو بدونید اونا طبیعتشونه وبا مثال‌هایی که آخرش برای ازدواج میرن دنبال دخترهایی که پوشش مناسب دارند، براشون توصیح دادم. خودشون گفتند آره آفتاب مهتاب ندیده میخوان همینطور وسط صحبت‌ها ناز وفداشون میشدم یکی گفت مامان منم همینو میگه وگفت که سید هستم گفتم جه جالب منم سیدم. دستاشو باز کرد وبغلم کرد وگفت وااای دختر عموییم🙃خلاصه گفتند باورتون نمیشه شما اولین نفری هستید که اینجوری خوب وآروم حرف می‌زنید. گفتم دورتون بگردم شما دخترای من هستید عزیزای دل من هستید خیلی ناراحت میشم کسی بخواد از گلهای معصوم من سو استفاده کنه که مرتب چشم می‌گفتند به جز اونی که دور شده بود وبه دوستاش می‌خندید با آرزوی خوشبختی براشون ازشون جدا شدم. خدا خیر بده به استاد به خاطر آموزش‌های مفیدشون تونستم صحبت کنم به طوری که وقتی میرفتم سمتشون مطمئن بودم برخورد بدی نخواهند داشت با اینکه۴به ١بودیم😉😁 آمرخدا باشیم ☘ @aamerekhoda
⭐️سوار اتوبوس شدم و دیدم یک دختر خانم خوش صورت و خوشگل نشسته و شالش روی شونه هاشه، آروم رفتم کنارش نشستم بعد از چند دقیقه گفتم دختر خشگلم شالت افتاده پایین ها! دختر خیلی سرد گفت میدونم گفتم خب نمیخوای درستش کنی⁉️ فورا گفت نه گفتم خب موهاتو گردنتو داره نامحرم میبینه، نگاه کن اون ‏پسرای جوون چشماشونو ازتو برنمیدارن دارن از نگاه کردن به تو لذت میبرن، هم تو هم اونا دارین گناه میکنین فدات شم! هنوز نزدیک حرم امام رضاییم ها‼️ دختر برگشت به من نگاه کرد منتظر بودم هر لحظه شروع کنه به فحاشی و دعوا، اما یهو زد زیر گریه سرشو گذاشت رو شونم و با گریه گفت آخه شما ‏چی میدونید از زندگی من⁉️ صبح تاشب دوشیفت مثل سگ کار میکنم نمیتونم زندگی کنم پدرو مادرم هر دو تا مریضن، پدرم نمیتونه کار کنه و خرج خونه و درمان اونا افتاده گردن منه بدبخت! نه خواهر دارم نه برادر، دیگه نمیتونم بریدم. ۲۱ سالمه ولی مثل ۵۰ ساله ها شدم‼️ ‏به دختر گفتم عزیزم تو سختی های زندگی به خدا توکل کن برو پیش امام رضا ع بگو به خاطر تو حجابمو درست میکنم، تو هم این خواسته ی منو برآورده کن. دختر گفت به خدا روم نمیشه چند ساله حرم نرفتم. همون لحظه یک خانم مانتویی متشخص و موجه سوار اتوبوس شد و روبروی ما نشست. دختر گفت همون اطراف حرم ‏دو جا فروشندگی میکنم ولی آخرماه کلا پنج شش میلیون بیشتر دستمو نمیگیره واقعاً خسته شدم. گفتم با امام رضا معامله میکنی یا نه⁉️ با چشمای پر از اشک گفت آره. همینجا جلوی شما به امام رضا ع قول میدم حجابمو درست کنم ایشونم به زندگی سامان بده، الانم میشه شما شالمو برام ببندین⁉️ منم مشغول بستن ‏شال شدم که یک دختر خانم محجبه همسن خودش اومد جلو و یک گیره ی خوشگل بهش داد و گفت اینم هدیه ی من به شما به خاطر محجبه شدنت. شالو که بستم، گفت میشه یک عکس ازم بگیری ببینم چطور شدم⁉️ ازش عکس گرفتم همونطور که نگاه میکرد اون خانم مانتویی گفت دختر گلم اسمت چیه⁉️ دختر گفت : عاطفه گفت عاطفه جان من پزشکم و منشی مطبم حامله است و دیگه نمیخواد بیاد سرکار. دنبال یک منشی خوبی مثل خودت میگردم بامن کار میکنی⁉️ دختر همونطور که چشماش پر از ذوق و خوشحالی بود گفت ولی منکه بلد نیستم خانم گفت اشکال نداره یاد میگیری حقوقتم از ۸ تومان شروع میشه کار که یاد گرفتی ‏تا ۱۰ تومان هم زیاد میشه قبول⁉️ دختر همونطور که بی اختیار میخندید گفت قبول برگشت سمت من و محکم بغلم کرد و گفت خدایا شکرت امام رضا ع دمت گرم. همه خانم های داخل اتوبوس درحال تماشای اون بودن و خوشحال. من یک کیسه پلاستیکی دستم بود دادم بهش گفت این چیه⁉️ گفتم این غذای امام رضاست. ‏من خادمم و این ناهار امروزم بود هرهفته میبرم با پسرم و آقامون میخوریم این هفته روزی شما بود. دوباره زد زیر گریه ولی از خوشحالی بود نمیدونست چی بگه فقط تشکر میکرد منکه رسیدم به مقصد و باید پیاده میشدم به سرعت گوشیش رو بیرون آورد و گفت میشه یک سلفی باهم بگیریم⁉️ عکس گرفتیم و ‏شماره منو گرفت و پیاده شدم... دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشته است گنهکار نیاید💔 خاطره زیبایِ یکی از خادمان حرم امام رضا ع در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda❤️😢 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
☘ه سلام عرض می کنم روز اربعین به قصد پیاده روی از منزل خارج و متوجه شدم تو مسیر غالب مردم پوشش مناسبی داشتند ولی متأسفانه معدود افرادی حرمت نگه نداشته و شال از سرشو افتاده منم شروع کردم به لطف خداوندو اهل بیت علیهم السلام به هرکی می گفتم شما امروز به عشق امام حسین علیه‌السلام اومدین و به احترام امام‌ حسین ع..سرتون کنید و قریب به اتفاق سریع سر می کردن و منم شاکر خداوند یه پسر نوجوان با تیشرت حضرت مسیح علیه‌السلام و صلیب تو مردم بود بهش گفتم مگه مسلمون و شیعه نیستی ؟!گفت اونم پیامبر خداست ومنم روشنش کردم توضیح دادم و ادامه دادم ، پایین‌تر دیدم دختر نوجوانی با دامن جین مشکی و بلوز مشکی و ی چیزی مثل کت و یا شومیز مشکی و شال مشکی وایساده اما یه صلیب انداخته رفتم جلو بهش گفتم گلم چرا مشکی پوشیدی ⁉️تعجب کرد ،گفتم برای امام حسین ع؟! گفت آره،بهش گفتم خب این صلیب و این تیپ عزادار با هم سنخیت نداره عزیزم مردم اینو باور کنن یا اونو⁉️،گردنبند خودمو که یاعلی و همیشه سفر کربلا ميندازم نشونش دادم و گفتم ببین من شیعه امیرالمومنین هستم و این نماد منه دشمن داره کار می کنه عزیزم،دست برد سمت گردنبند و چرخوند فکر کردم میخواد بکنه تو لباسش،دیدم باز کرد و درآورد آنقدر خوشحال شدم ،بغلش کردم و ازش تشکر کرد و بعد رو به خدا شکر کردم به یه خانم جوون دیگه هم که کلی موهای رنگ شدش از پشت بیرون بود رسیدم و گفتم عزیزم برای امام حسین اومدی به احترام ایشون ژموهاتو خرج چشمهای ناپاک نکن و بکن تو ،در کمال تعجب دیدم همه رو جمع و کرد تو لباسش خیلی خوشحال شدم ازش تشکر و بغلش کردم و..... با موارد این چنینی زیاد برخوردم و همه رو تذکر دادم رو به امام حسین عرض کردم آقا این کم رو از ما قبول بفرما🤲🏻 رو به امام عصر عجل الله هم عرض کردم ان شاءالله بتونیم اینجوری یکم براتون سربازی کنیم و ممنون از خداوند که وسیله ی تغییر مثبت شدم🤲🏻 بی تفاوت نباشیم☝️ آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda👌🏻
ارسالی سلام اومدم یکی از خاطراتمو بگم درباره کاشت ناخن راننده سرویس من یه خانم بودن حجابشون کامل نبود ولی هیچوقت کشف حجاب و اینا نبودن ولی متاسفانه ناخنشون کاشت داشت من همیشه جلو مینشستم کلا باهم درباره مسائل مختلف زیاد صحبت میکردیم یک بار که نمیدونم چطور شد که بحث حرم امام رضا علیه السلام و زیارت مطرح شد منم گله کردم که هم تو حرم شاهچراغ و هم تو حرم امام رضا علیه السلام خیلی از خانم ها هستن که کاشت ناخن میکنن و چون غسل ندارن واقعا خیلی بده که حتی برای زیارت ضریح هم میرن و کسی کاری بهشون نداره و متاسفانه بی حرمتی داره میشه البته من مستقیم به ایشون نگفتم که شما کاشت داری غسل و وضو اینا نداری به صورت غیر مستقیم گفتم ایشونم حرفمو تایید کردو اینا کلا رفت تو فکر بعد تقریبا چند ماه گذشت یه روز صبح سوار ماشین شدم دیدم که ایشون کاشتشون رو برداشتن بعد هم خودشون گفتن که شک کرده که نماز و غسلش درست باشه به خاطر همین رفته برداشته کاشت رو البته شاید حرف من باعث این کار نشده ولی حداقل باعث شد یه شک به دل این خانم بیفته و بعد از مدتی برن و کاشتشون رو بردارن. کلا میخواستم بگم که نگید تاثیر نداره شایداون لحظه شما تاثیرش رو نبینید ولی مطمئن باشید تو دل اون فرد یه شک کوچیک نسبت به کارش میفته و ممکنه ترک کنه کارش رو. آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda🏴💅
ارسالی اسنپ گرفته بودم که برم جلسه ی انجمن اولیا و مربیان. راننده اسنپ یک خانم شل حجاب بودند. مشغول گوشی بودم که هزینه سفر رو براشون کارت به کارت کنم. که با شنیدن این جمله سرم رو بلند کردم ؛ «چه عجب! بالاخره یک خانم رو موتور نشسته و شالش رو سرشه » درست می گفت ؛ شالش رو سرشون بود. گفتم : دیگه برای خیلی ها حریم عمومی و خصوصی یکی شده و داره کم‌کم تو چشم خیلی ها عادی می شه . گفت؛ برخی ها دیگه شورشو درآوردن. قبلاً خیلی خوب داشتند می گرفتن.. گفتم ؛ ولی ماها هم مقصریم ، چون نسبت به پوشش نامناسبشون هیچ نوع واکنشی نشون نمی دیم ،هیچی نمی گیم. برگشتم رو به خانم راننده و گفتم؛ خیلی خوب می شه ،شماها هم به این افراد تذکر بدین ،یک جمله ای بگین . خانم راننده گفت؛ نمی شه بهشون حرفی زد، بهمون بد و بیراه می گن گفتم؛ خب بگن مهم این که شما بهش یک جمله محترمانه گفتین و زشتی کارش رو بهش یادآوری کردین در ادامه بهش گفتم؛ اگه خانم های مثل شما هم بگن ،خیلی تاثیر داره اونا هم متوجه می شن که علاوه بر چادری ها ،شماها هم از این نوع پوششون خوشتون نمی یاد. به مقصد رسیدم و از خانم راننده، بابت این نوع نگاه و نگرششون تشکر و قدردانی کردم . آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda🤔
😍😍 سلام.درمحلّمون برای خانم‌ها یک گروه جزءخوانی داریم.یک روز که روحانی محل رودعوت کرده بودند،روحانی از کارهایی که برای ظهر لازم هست صحبت می کردند که رسیدن به داستان رطب.من هم تازه دوره روشروع کرده بودم موندم بگم بهش یا نگم اگه بگم وحاج اقا ضایع شه چی؟یابقیه طرف حاج اقارو بگیرن چی؟اطلاعاتم کافی نیست اگه کم بیارم چی؟ اونجا چیزی نگفتم وآخرسری که حاج اقا رفت بیرون منم دنبالش رفتم وگفتم این داستان از بنیانش دروغه.حاج اقا گفت از استادش شنیده.منم هرچی بلد بودم بهش گفتم.خدا روشکر انتقاد پذیر بود.گفت تحقیق می کنم اگر اشتباه بود شبهه روبرطرف می کنم.منم بهش گفتم کتابشو دارم امشب وقت نماز بهتون میدم.شب بعد از نماز رفتم کتاب ها روبهشون دادم وحاج اقا گفتن از استادم پرسیدم استادم هم از استادش پرسید گفتن بله این داستان دروغه.وکتاب ها روگفتم فعلا پیشتون باشه وبخونید من پی دی افشو دارم. چند جلسه بعد دوباره توجزء خوانی آمدن وشبهه روبرطرف کردن.اما دوباره شبهه احتمال تاثیر ومفسده رومطرح کردن.ومن دوباره بدو بدو دنبال حاج آقارفتم😂 که حاج اقا درستش اینه.حاج اقا هم گفتن چون وقت نبود نتونستم بیشتر توضیح بدم.دفعه بعد بیشتر توضیح میدم.منم طوری که ضایع نشه از کنار این مساله عبور کردم. بعد حاج آقا روز بعد گفتن که خوشحالم که می بینم بانوان این محل اینقدر باسواد هستن😎 😁😁😁😁👌🏻 آمرخدا باشيم ☘ @aamerekhoda👌🏻 ‌