هر کس هر آنچه دیده اگر هر کجا تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی
در تو خدا تجلی هر روزه میکند
«آیینه تمام نمای خدا» تویی
میلاد تو تولد توحید و روشنی است
ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی
چیزی ندیدهام که تو در آن نبودهای
تا چشم کار میکند ای آشنا! تویی
نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار
سرچشمه فقاهت آل عبا تویی
غیر از علی نبود کسی همطراز تو
غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی
تو با علی و با تو علی روح واحدید
نقش علی است در دل آیینه، یا تویی؟
ایمان خلاصه در تو و مهر تو میشود
مکه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی
زمزم ظهور زمزمههای زلال توست
مروه تویی، قداست قدسی! صفا تویی
بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است
سوگند خورده است که خیرالنسا تویی
شوق تلاوت تو شفا میدهد مرا
ای کوثر کثیر! حدیث کسا تویی
آن راز سر به مهر که «حافظ» غریبوار
میگفت صبح زود به باد صبا تویی
هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست
تنها تویی شفیعه روز جزا تویی
در خانه تو گوهر بعثت نهفته است
راز رسالت همه انبیا تویی
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
بی تو چه میکنند؟ تویی کیمیا تویی
قرآن ستوده است تو را روشن و صریح
یعنی که کاشف همه آیهها تویی
درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد
آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی
من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم
ای چلچراغ سبز اجابت! دعا تویی
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#ام_ابیها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 شب شعر «عشق ملت»
🔸شعرخوانی محمد جواد منوچهری
یک جرعه آب در ته لیوان هنوز هست
در پارههای پیرهنم جان هنوز هست
دیوارها اگرچه مرا دوره کرده اند
یک پنجره به سمت خیابان هنوز هست
این جا کسی به بی کسی ام پی نمی برد
وقتی که لطف حاشیه سازان هنوز هست
هرچند لحن قافیه هایم عوض شده
درمن هزار مرد پریشان هنوز هست
در پرسه ی شبانه ی من بین واژه ها
یک بغض تلخ، از تو چه پنهان هنوز هست
بگذار زخم های دلم را نهان کنم
در دست این قبیله نمکدان هنوز هست
دل را به زنگ قافله خوش کرده ایم و آه
اندوه چند ساله ی زندان هنوز هست
#سجاد_صفریاعظم
با دست خــزان ، غــزل به پایان آمد
گلـــواژهٔ برف ، سمـــت بستــــان آمد
بی قافیه و وزن روی شاخه نشست
با شعــر سپــید خـود ، زمســتان آمد
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#سلام_پدر_مهربانم
#صبحم_بنامتان
السلام علیک یا صاحب الزمان
آرامِ دلِ منتــــظــران ! اَدرِکنـــی
ای روح حیـــات جـــاودان ادرکنی
فریادرسی نیست در عالم ، جز تو
اَلغَوث ، امام انس و جان ! ادرکنی
#رقیه_سعیدی_کیمیا
#حضرت_زهرا_س_مدح
مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست
المنّةُ لِلّه که این است و جز این نیست...
#مهدی_جهاندار
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
مادرم شاعر بود
با دو چشمش غزلِ مهر
برایم میخواند
هر زمان میخندید
من رباعیها را
از کنار لب او میچیدم...
دست او باغچهای بود
که هر روز
به هنگام سحر
پای سجادهٔ نور
رفته تا عرش خدا
گل و ریحان میداد!
من سحرها گاهی
از پس پردهٔ خواب
وقت جوشیدن خورشید
لبم تر میشد...
با ترنمهایی که پر از
عطر دعا و
تپش بال ملائک بودند
من صدای قدم نرم خدا را
که لب پنجره میآمد و
از چشمهٔ عشق
نور در دامن مادر میریخت
میشنیدم انگار!
مادرم شاعر بود
تا تنور دل من گرم شود
یک سبد نان و صفا
دو سه تا شعر سپید
و دو فنجان پر از قافیه را
وسط سفرهٔ صبحانه
برایم میچید
تا صدایم میکرد
در دلم شوق شکوفا میشد
خواب با مزهٔ شیرین
و تن مخملیاش
میپرید از سر چشمم ناگاه...
مادرم آنجا بود
روشنی میبارید
بوی دلچسبترین لحظه
به جانم میریخت
مادرم میخندید!
━━━━💠🌸💠━━━━
#روز_مادر
#م_شیرانی_طلوع
@sherhaye_nab
هدایت شده از مجتبی خرسندی
41.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای از تو نوشتن درختهای جهان
تمام حسرتشان کاغذ و قلم شدن است
مجتبی خرسندی
شعرخوانی #مجتبی_خرسندی
مدح حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها
حرم مطهر رضوی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
چنان که قصد میسازند از الفاظ، معنا را
خدا از آفرینش قصد کرده، خلقِ زهرا را
"ولولا فاطمه" یعنی که بیزهرا نمیدیدیم
نه احمد را، نه حیدر را، نه هرگز خلق دنیا را
بهشت از تابش یک نور زهرا خلق گردیده
عنایاتش رسیده عالَم پنهان و پیدا را
صفاتش آینهدارِ صفات کبریا باشد
چه برهانی از این بهتر وجود حق تعالی را
چگونه در حجابی و همه عالم به دست توست؟!
خدایا! فاطمه حل کرد بر ما این معمّا را
کجا با تار و پودِ لفظ در توصیف میآید
که ممکن نیست گنجاندن درونِ کوزه، دریا را
نشسته از الف تا یاء، حیران چنین معنا
بلی ظرفیّتِ وصفش نمیباشد الفبا را
حماسه میتراود آنقدر از خطبههایش که
به خطبه میکَند از جای، کوهِ پای بر جا را
زهی عفّت، زهی عصمت، زهی بانوی نوری که
علی نشنیده هرگز از زبان او تقاضا را
تنور خانهی او گرم دارد جان عالم را
به رشک انداخته نورِ تنورش، طور سینا را
قناتِ جنّت از نورِ قنوتِ فاطمه جاریست
نمازش غرق رحمت کرده محراب و مصلّا را
بلی آن فاطمه که خلق، عاجز مانده از درکش
که در اسمش خِرَد حیران و گُم کرده مُسمّا را
بلی آن فاطمه که یک عنایت از عنایاتش
رسانده تا نبوت نوح و موسی و مسیحا را
بلی آن فاطمه که بهر کار خانهاش حتی
فرستاده خدایش "سَوفَ یُعطیکَ فَتَرضی" را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
به ما آموخت معنای تبرّا و تولّا را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
بهم زد حیلهها و مکرهای شومِ اعدا را
بلی آن فاطمه که خطبههای آتشین او
شکست آخر سپاهِ بُتپرستِ لات و عُزّا را
بلی آن فاطمه که سیرهاش تفسیر قرآن است
هم آیات جهادش را و هم آیات تقوا را
بلی آن فاطمه که مادری کرده برای ما
و از ما دستگیری میکند امروز و فردا را
**
مسیر مدحِ شعرم را به سوی مرثیه انداخت
خدا لعنت کند آن ضرب دست بی محابا را
نمیدانم که سیلی با رُخش... اصلاً چه میگویم؟!
که حتی گل اذیت میکند آن روی حورا را
دلیلش شرم از شرمِ علی بوده اگر زهرا
میان شعلهها تنها صدا زد نامِ بابا را
کنار بسترش با گریه میگفتند اطفالش:
به دامن گیر مادرجان سرِ آشفتهی ما را
گره وا میکند از کار شیعه، گریه بر مادر
مگیر از ما خدایا روضهی امّابیها را
حجتالاسلام #علی_مقدم
#حضرت_زهرا_س_مدح
مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست
المنّةُ لِلّه که این است و جز این نیست...
#مهدی_جهاندار
مریم؟ شقایق؟ یاس؟ نیلوفر؟
زیباتر از اینهاست، زیباتر
خوشبوترین: در دامنش ریحان
جاریترین: یک چشمه از کوثر
گاهی بخوانش سیب، سیبی سرخ
گاهی گلاب تازۀ قمصر
از چشمهایش شعر میبارد
روی خطوط خالی دفتر
در هفت سال تشنگی، باران
در هفت دور تشنگی، هاجر
در خندههایش شور رستاخیز
در گریههایش یادی از محشر
عشق است اسم اعظمش امّا
در خانه، نام کوچکش، مادر
#فاطمه_عارفنژاد
#روز_مادر
گاهی فقط یک ابر می فهمد هوایم را
یک روح سرگردان، سرای ناکجایم را
یک باغبان در خشکسالیهای پی در پی
یک گوش کر، فریادهای بیصدایم را
دردم شبیه دردهای پیش از اینم نیست
گم کردهام انگار در قلبم خدایم را
میترسم ازتصویر آیینه که در چشمش
دیوانه ای دیگر بگیرد باز جایم را
مثل خوره این زخم ها بر روحم افتاده
درهم تنیده تار رخوت انزوایم را
من گرم رویای خودم بودم نمیدیدم
کابوسهای منتظر در خوابهایم را
رفتم به سمت آرزوهای مه آلودم
آن قدر که دیگر ندیدم ردپایم را
#پوریا_شیرانی
ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺻﺒـﺮ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣَﺮﺩ ﺁﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ
ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐــﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار
کـــه این دیوانه تنهـــا تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ
ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭ ﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕــﻪ ﺩﺍﺭﺩ
ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ
ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤــﺎﻥ ﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد
#سجاد_سامانی
چنان آلوده دامانم، ثوابی گر به جا آرم
ثواب آلوده میگردد ز دامانی که من دارم
#عاصی_خراسانی
🔸 هدیه روز زن
روز زن میآید و من باز آقا میشوم
بهترین مردی که دارد کل دنیا میشوم
احترام همسرم چون هست واجب، چندبار
تا کمر در احترام همسرم تا میشوم
میبرم از یاد خود این را که شیری گُندهام
میشوم موشی که توی مُشت هم جا میشوم
من که خُلقی زهرماری داشتم در طول سال
روز زن شیرینتر از طعم مربا میشوم
من که در میرفتم از کوره پس از حرف زنم
صابر و آرام و مظلوم و شکیبا میشوم
من که در عمرم نشُستم ظرف و رخت خانه را
تا که ظرف و رخت میبینم خودم پا میشوم
باکمال شوق بهر دیدن مادر زنم
تا زنم گوید: «بریم امشب» مهیا میشوم
روز زن تا کادویی غیر از النگو میدهم
کادو گردد باز و من چون قبل رسوا میشوم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
🍁🍃
فرزند برومند ولایت، سردار
سربازی و تفسیر شجاعت، سردار
لبخند تو را که دید، زیباتر شد
آلالهی خوشرنگ شهادت، سردار
#رباعی
#مرتضی_درزی
@avayesokut
#مادر
چیزی نمانده خاطرم از نان مادرم
چیزی بهغیر تاول دستان مادرم
تنها اتاق خلوت رؤیای کودکی...
شاهانه بود چادر ارزان مادرم
قایم که میشدیم کسی کارمان نداشت
در چادر گرفته بهدندان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
اقساط ماهیانه بابای کارگر
کم بود در مقابل ایمان مادرم
غیر از دعا به حال من و خواهران من
چیزی نبود در تب و هذیان مادرم
یادش بهخیر... شانه به موهام میکشید
قربان گیسوان پریشان مادرم
یک سفره پر از برکت پهن کردهام
با پول تانخورده قرآن مادرم
هرگز قسم به جان عزیزش نخوردهام
دلتنگ مادرم شدهام... جان مادرم
کو شانهای که سر بگذارم بهروی آن
حالا که آمدهست سر شانه مادرم
از روزگار درس فراوان گرفتهام
اما هنوز طفل دبستان مادرم
وقتی که از زمین و زمان خسته میشدیم
سر میگذاشتیم به دامان مادرم
#محمدحسین_ملکیان
#روز_مادر
هدایت شده از بارشهای قلم من
این لب که شده عاشق آغوش سکوت
از شر زبان شده است مدهوش سکوت
آنقدر دلش خون شده از دست گناه
بر قامت خویش کرده تن پوش سکوت
#مستان
هدایت شده از 🍀خطخطیهای دل🍀
همسرایی به مناسبت میلاد باسعادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها 🌹🌹🌹
میشود از تو بگویم سند مهر و وفا؟
حضرتِ عشقِ علی سوره کوثر "زهرا"
میتوان خواند تو را مادر آیینه و آب
میتوان گفت که تو پاکتری از دریا
نه فقط دختر طاهایی و امالحسنین
که تو صدیقهی کبرایی و محبوب خدا
روزی اهل زمین میرسد ازبرکت تو
سر سجاده اگر باز کنی دست دعا
قبل تو خانهی دنیایی ما روح نداشت
آمدی با قدمت کل جهان شد زیبا
با توسل به شما میشود ای مادر آب!
حاجت مردم لبتشنهٔ دلگرم، روا
وصف تو کار قلم نیست زبان قاصر هست
آمده سورهی کوثر که کند وصف، تو را
باید از عرش شود نام بلندت تفسیر
واژهها کمتر از آناند، مقام تو کجا؟
در تجلّی صفات تو همین بس باشد
"هل اتی" شرح کمالات تو را داده به ما
قلب ما خورده گره در همه دنیا با تو
حبّ تو داده به این زندگی ما معنا
مثل و مانند نداری، چه به عرش و چه به فرش
کاش میشد که بفهمیم تو را ، یا اُمّا
برتر از مادر عیسایی و هاجر بانو
چرخش چرخ جهان بوده به دستان شما
ظرف ایجاد ولایت شدهای دخت نبی
از وجود تو شد ارکان هدایت برپا
پدر از برکت تو فاطمهام نام نهاد
نام تو مظهر خیر است برایم همه جا
شیعه جز سایهی مهرت که ندارد بر سر
بسته امید به دستان شما روز جزا
تو مسیحای دلم هستی و بیماران را
نخی از چادر خاکیِ تو دادهاست شفا
گر نبودی همه جا عرصهٔ ظلمت میشد
از رخ ماه تو روشن شده بیشک دنیا
مثل تو خلق نکردهاست خدا درعالم
حضرت نور!به والله نداری همتا
مادر حضرت ارباب تقاضا دارم
یک شب جمعه رسانید مرا کربوبلا
حبّ اولاد تو در عمق وجودم جاریست
در دلم نیست گرانمایهتر از این کالا
مایهی فخر زمینید و زمان ای مادر
گوشهی چادر خاکی تو باشد مأوا
رزق ما میرسد از دست شما تا به ابد
نوکر از لطف شما هست همیشه دارا
چه کسی جز تو تواند که شود مظهر عشق؟
خانهی قلب علی با تو شده پر ز صفا
ما که جز عشق تو در چنتهیمان چیزی نیست
چه نیازیاست بترسیم ز خوف عقبی
همه نامحرم دردند؛ سلام ای مادر!
با کسی جز تو ندارد دل تنگم نجوا
مانده توی دلمان حسرت یک کرببلا
نامهٔ دعوتمان را بکنی کاش امضاء
کل دنیـــا و بشر در کف میزان یکسان
کفّـــــــهی دیگرِ آن پنـــــــــــــج تنِ آل عبا
مرضیه، طاهره ،صدیقهی کبری، حورا
فاطمه ،انسیه، زهراست شفیع دو سرا
متبرّک شده کاغذ، قلمم از نامش
دل من،دست و زبانم به فدای عَذرا
میشوم من به فدایش که کنم درمحشر
دل وجانم متبرک به قدوم مولا
#پریسامصلح #مریمسادات_میرصادقی #جواد_محمدی_دهنوی #محمدحسنمحمدی #صاحب_صبر #مشهدی_زاده #فاطمه #خدیجه_خداکرمی #چادرِ_خاکی #خانی #مرتضی_درزی #راجی #الهام_زارع #نگین_نقیبی #رحیمی
https://eitaa.com/joinchat/4040163399Cc027c7bc56
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
مرغان بهشت، دم ز گلزار زدند
پیغام بهار را همه، جار زدند
درمقدم بانوی جنان با #صلوات
صد شاخهی گل بر در و دیوار زدند
#سیدهاشم_وفایی
بهمناسبت #روز_مادر
"عشق" است اسم اعظمش؛ امّا
در خانه نام کوچکش "مادر"
#فاطمه_عارف_نژاد
این اعتقاد مومنان راستین است
حمد و ثنا مخصوص رب العالمین است
او خالق و پروردگار کل هستی است
فرمانروای آسمان ها و زمین است
قرآن کتاب دین و علم و نور و ذکر است
قرآن هدایتگر برای متقین است
ما پیرو پیغمبر اسلام هستیم
پیغمبر ما رحمةٌ للعالمین است
ما با ولایت الفتی دیرینه داریم
مولای ما تنها امیرالمومنین است
امروز شیعه ماتم و اندوه دارد
امروز سوز سینه ما آتشین است
روز وفات مادر باب الحوائج
یعنی وفات حضرت ام البنین است
آن مادری که اخترانش جان سپردند
آن مادری که ماه او روی زمین است
آن مادری که بعد عباسش همیشه
گریان و نالان و حزین و دلغمین است
مهدی شریفی
#حضرت_ام_البنین #ام_البنین #مهدی_شریفی
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیری که نامش را نمی دانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطم های آرامی
و من دریاچه ی اشکی که دایم رو به طغیانم
بزن نی باز غوغا کن،بزن دف شور برپا کن
به هر سوزی بگریانم،به هرسازی برقصانم
ببین آیینه وار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی من آرامم،پریشانی پریشانم
اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگی ها را من از چشم تو می خوانم
#تکتم_حسینی