eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸 🍀 🔸مسابقه شعر چکاوک؛ 📣 با موضوع: ولایت حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السلام و غدیر (فقط به عشق علی) ✔️ گروه شعر چکاوک به مناسب عید سعید غدیر خم مسابقه شعری برگزار می‌کند.🏆 دوستان اشعار خود را در قالب‌های بلند (غزل، قصیده، مثنوی و...) و رباعی ارسال بفرمایید . 📝 اشعار حتما جدید باشند و از سروده‌های قبلی شاعران محترم نباشد. ✍ به اشعار برتر جوایزی اهدا خواهد شد. 🎁🎁 🚫 (تنها اشعاری در مسابقه شرکت داده خواهد شد که ایراد وزن و قافیه نداشته باشد.) آثار برتر از بین دو گروه شاعران مجرب و شاعران نوقلم انتخاب می‌شود.🌹🌸🌹 🔸زمان ارسال آثار: پنج شنبه ۱۵ تیر از ساعت ۶ صبح تا ۱۲ ظهر.✅ ⚠️ آثار فقط و فقط در زمان مشخص شده در خود گروه بارگذاری شود. 🔹زمان اعلام اشعار برتر: روز عید غدیر 🎊 ‼️ توجه: آثار حتما به همین بنر سنجاق شود و در پایین شعر هشتگ قید شود گروه شعر چکاوک 👇 https://eitaa.com/joinchat/3853058472C00a2fbffd4 🌸🍀🌺🍀🌸
جز در صفاۍ اشکـ دلم وا نمے‌شود.. باراݩ بہ دامݩ‌ اسټ هواۍ گرفتہ را ..
سعدۍ اگر عاشقے، میلِ وصالت چراست؟! هر که دلِ دوست جُست، مصلحتِ خود نخواست ..
صبح است طلوع روی ماهت خوش باد اعجاز نهفته در نگاهت خوش باد باران امید و مهر بارد ز لبت لبخنـد قشنگ صبحگاهت خوش باد ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌
نه اینکه فکر کنی بر سر قرار نبودم و یا حریف غم و رنج روزگار نبودم نه اینکه فکر کنی مهربان نبوده دل تو نه اینکه فکر کنی با تو سازگار نبودم مگر نه اینکه تو در من هزار شعر سرودی مگر نه اینکه به لطف تو بی بهار نبودم مگر نه اینکه دلت تؤامان زندگیم شد مگر به یاد تو یک عمر آزگار نبودم چه شد که خسته شدی از قفس نشینی دنیا مگر برای غم دوست، غمگسار نبودم قبول، بار بزرگی ست عشق این غم شیرین ولی نگو که خودم نیز داغدار نبودم مرا ببخش کبوتر، درین زمانه ی غمگین برای قلب تو جز سیم خاردار نبودم
☆ دلِ مجنون خود را کاشکی افسار می‌کردم و از عشق خودم کمتر تو را بیزار می‌کردم تو در دلباختن سرسخت و من دلدادهٔ ساده که سرسختانه عشق ساده را انکار می‌کردم همان اول که رد کردی مرا دیگر نمی‌باید دلم را با چنین تکرار خواهش خوار می‌کردم دلت آسوده بود از یاد من، اما از این دوری منِ دیوانه خود را بی‌جهت بیمار می‌کردم بهای عشق تو بخشیدن جان بود، اما حیف ندادی دل به من بااینکه جان ایثار می‌کردم تو ای بی‌رحم! لیلای خیالم بوده‌ای اما_ دلِ مجنون خود را کاشکی افسار می‌کردم
گـر ببـری بـہ دلبـری از سـر زلـف جـان مـن زنـده شـوم بہ یڪ نفس از لـب جانـفزای تـو
صبح هایم را بخیر کن! بی هوا زنگ بزن بگو دلتنگی! بگو میخواهی ببینی مرا... بگذار یکبار هم که شده جمله ی دل به دل راه دارد را با تمام وجود احساس کنم!
مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبٌ لاتُغفَرُ إلّا بِعَرَفَاتٍ برخی از گناهان جز در عرفات بخشوده نمی‏شوند امیرالمومنین،علی علیه السلام «دعائم الاسلام ، ج 1 ، ص» 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 فرموده امیر جان،«مُدیلُ الدّولات» آقام علی که بر مقامش صلوات یک دسته گناه مردم این دنیا بخشیده نمی شوند جز در عرفات
علیه‌السلام 🔹ابتدای کربلا🔹 ای نخستین بارقه از شعله‌های کربلا اولین سیمای روشن از صدای کربلا ای نخستین خون، چکیده روی خاک کوفه سرخ ای نخستین سر، بریده در هوای کربلا تو نخستینی که دیدی کربلای تشنه را پیش از آن‌که گل کند موج بلای کربلا صبح تنهایی و عصر غربت و ظهر عطش کربلای کربلای کربلای کربلا ای سفیر دانش و دین در زمین جهل و کفر ای شکوه نام تو بانگ رسای کربلا پیش از آن‌که کربلا باشد تو بودی، خون تو ریخت روشن بر زمین در ابتدای کربلا ابتدای کربلا بودی و دیدی از نخست روی نیزه عشق را در انتهای کربلا از فراز بامِ کاخ دست‌آموزان کفر بر زمین انداختی سر را به پای کربلا.. اولین حاجی که رفت و کربلایی شد به شور اولین زمزم که جوشید از صفای کربلا ای نخستین چشم گریان بر حسین بن علی با خبر از جزء و کل ماجرای کربلا چشم تو پیش از تمام چشم‌ها دید و گریست زخم‌های کربلا را در عزای کربلا.. ای چنان که نی، تهی از هرچه جز هوی حسین ای نوا آه ای نوا آه ای نوای کربلا پیک عصمت بودی و پیچیده در فریاد تو هوی هوی کربلا و های های کربلا.. خانۀ هانی، عبیدالله و تو مخفی به رمز پشت پرده ماندی اما از حیای کربلا دست بر شمشیر می‌بردی اگر...، اما تویی آری آری تو نخستین رهنمای کربلا آری آری تو نخستین کاشف ذبح عظیم آری آری تو نخستین آشنای کربلا شیعه و خنجر زدن از پشت، پنهان، ناگهان نه، بلندا تو، بلندا سرسرای کربلا پشت پرده ماندی اما کربلا در پرده نیست برملا شد با تو راز در خفای کربلا.. پشت پرده در نمازی سرخ از شرم حضور اقتدا کردی به حیدر مقتدای کربلا خون‌بهای تو تماشای حسین فاطمه‌ست ای نخستین خون جاری در بهای کربلا جرعه جرعه نور نوشاندی مرا امشب به مهر روشنم روشن به یمن روشنای کربلا این قصیده‌واره امشب از تو در من جلوه کرد شعر گفتم از برایت از برای کربلا 📝
هم موسم بخشش است روز عرفه هم لحظه ی رویش است روز عرفه بیچاره کسی که جای خالق از خلق محتاج گشایش است روز عرفه