eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. با توام آی حضرت باران! ظهر روز دهم کجا بودی؟! 😭 🏴
ای دل بیا که باز غزل‌گستری کنی در عمق جانِ مرثیه غم‌پروری کنی شیرین‌ترین غم آمده تا با زلال اشک در حوضِ چشم، قافیه را کوثری کنی این رزق اشک نان حلال حسین ماست هرسال سفره چیده که گردآوری کنی با جان و دل محرمِ امسال عهد کن بی‌منت و غرور فقط نوکری کنی یک یاعلی بگو رفقا را بلند کن باید تمام طایفه را حیدری کنی ای خواهری که گوشه‌ی هیئت نشسته‌ای باید به جای زینب او خواهری کنی پرچم بزن به هیئت دل فَابکِ لِلحُسَین باید عزیز فاطمه را یاوری کنی
▪️فصل عزا باز آمده محرمت از راه یا حسین پیچیده باز بوی غمت هرکجا حسین باز این چه شورش است که در جان ما به‌پاست باز این چه ماتم است و چه شور و نوا حسین خورشید در غروب غریبی به خون نشست آمد دوباره فصل عزیز عزا حسین دل‌ها دوباره پر شده از آه سینه‌سوز عالم دوباره پر شده از ذکر یاحسین "با عقل آب عشق به یک جو نمی‌رود" عشق است این‌که کرده عزایت به‌پا حسین والشّمس والضّحی، که تویی حجّت خدا ای وصفی از کرامت تو "هَلْ أتی" حسین بیچاره آن کسی که خراب غم تو نیست خوشبخت آن‌که شد به غمت مبتلا حسین "حبّ الحسین" در دل شیعه است از ازل با خشت‌های مهر تو دل شد بنا حسین از ابتدای صبح ازل اشک‌بار تو تا انتهای شام ابد انبیا حسین "إنْ کُنْتَ باکیاً"، همه‌دم "فَابْكِ لِلْحُسَيْن" این روضه را برای تو خوانده رضا، حسین ای درد جسم و روح مرا روضه‌ات دوا ای محفل عزای تو دارالشفا حسین فرقی نمی‌کند که چه باشند، نوکرند در دستگاه شور تو شاه و گدا حسین دیگر نمی‌خورد غم و دنیا نمی‌خرد هرکس که شد به مهر و غمت آشنا حسین در منجلاب عادت دنیا شدیم غرق ای کشتی نجات غریقان بیا حسین دنیا نظاره کرد خروش قیامتت هر اربعین، مسیر نجف ــ کربلا حسین حق تو بود و مهریۀ مادر تو بود بستند آنچه بر حَرمت اشقیا حسین خواهد بگیرد از دل ما روضۀ تو را دستی که کرده است سرت را جدا حسین سوگند بر غمت به دو عالم نمی‌دهیم یک ذره از محبت و مهر تو را حسین از لطف خود به حق علی‌اکبرت بکن ما را برای دورۀ رجعت سوا حسین "هرگز نمیرد آن‌که دلش زنده شد به عشق" ما زنده‌ایم تا به ابد با تو یا حسین ✍️ 🏴
صلی الله علیک یا اباعبدالله بازهم غم دارم واین غم نشاطم می دهد این هلال نو به داغش التفاتم می دهد بالب خشکیده ام در روضه می گویم: حسین(ع) تشنه لب می آید و آب حیاتم می دهد قطره ای هستم که باجان رو به دریامی روم تاکه با او اشک دارد ارتباطم می دهد بنده ام هرچند درگیر هوای نفس خویش نور مصباح الهدی، آخر،صراطم می دهد بوده ام از کودکی دلبسته ی این روضه ها روضه ات حس مرور خاطراتم می دهد من ازاو می خواهم اورابهتراز اوهیچ نیست حاجتِ من اوست او دارد براتم می دهد مثل حُر در محضرش عرض ارادت می کنم خوب می دانم که مولایم نجاتم می دهد باز اگر در راه او لغزید پایم بازهم دستگیرم می شود، لطفش ثباتم می دهد کی غم مردن به جام دارم که یک لبخند او شوق پروازی به هنگام وفاتم می دهد
🖤🍃 دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم به خیمه‌ی تو نه حتی به خویشتن نرسیدم گذشت سالی و در کاروان یوسف زهرا به چشم‌روشنی از بوی پیرهن نرسیدم به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان مرا چه شد که به لبیک سوختن نرسیدم دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم به تن لباس ریا کردم آه، یک سر سوزن به بوریای تو ای شاه بی کفن نرسیدم دوباره بر سر نی، سیب‌های سرخِ رسیده ست دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم* محرم ۱۴۰۲ میلاد عرفان‌پور
التماس دعا شبتون‌بخیر🥀🥀
. دل از دمِ عارفانه‌اش می‌لرزید جان از نَفَس ترانه‌اش می‌لرزید آن پیر ڪہ چون ڪوہ مقاوم می‌بود با یاد حسین شانه‌اش می‌لرزید
دلت گرفته اگر، یادی از محرم کن دو قطره اشک بریز و دو دیده خرم کن اگر زمین و زمان را به هم بیاشوبند خودت برای خودت هیأتی فراهم کن بپوش پیرهن مشکی ارادت را اتاق خلوت و آشفته‌ را منظم کن اجاق مجلس روضه همیشه روشن باد! مباد سرد شود داغ! چای را دم کن! کنار پنجره بنشین و در هوای حسین تمام منظره را غرق رقص پرچم کن «هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید» دو بیت روضه بخوان از غم جهان کم کن ورق بزن صفحات شلوغ مقتل را برو به خیمۀ محبوب و عهد محکم‌ کن برو کنار فرات و نگاه کن در آب گلوی کودک شش‌ماهه را مجسم کن دلت گرفته اگر رو به کربلا برخیز سلام کن به حسین غریب و سَر، خم کن سری به نیزه بلند است و عمر ما کوتاه تمام عمر به سر در غم محرم کن!
1_1646480902.mp3
5M
شب اول محرم سینه‌زنت آرزوشه 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است می گریزم به هوایی که پر از زیستن است می گریزم به جهانی که پر از یکرنگی ست به جهانی که پر از گریه کن و سینه زن است به همان جا که نفس قیمت دیگر دارد اشک ها درّ نجف، سینه عقیق یمن است به همان جا که در آن باد صبا بسته دخیل به عبایی که پر از رایحه ی پنج تن است چه خراسان چه مدینه چه عراق و چه دمشق هر کجا پرچم روضه ست همان جا وطن است دم من زندگی و بازدمم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانه ی اولاد علی قلب من است
فهمیدم از شلوغی بازارهای شهر کار تمام نیزه فروشان گرفته است . این جا همه به فکر خرید لوازمند اجناسشان شده سپر و و کمان در انتظار روز پذیرایی تواند آذین شهرشان شده سرنیزه و سنان . دیدم به دست حرمله تیر سه شعبه ای کز دیدنش تنور دلم پر شراره شد از هر هزار تیر یکی هم خطا نرفت از ضرب شست او جگرم پاره پاره شد . نقشه برای دخترک تو کشیده اند😭 کوفه میا که کوفه پر از قوم کافر است در بین هر محله شان هر شبانه روز حرف از کنیز بردن و خلخال و معجر است😭 . شاعر: محمد فردوسی
صبح آمده تا جـلوه کنی در محراب این فرصت نـاب عـاشـقی را دریاب حالا که مـحـرم آمـده پس هر صبح بـیـدار شـدی بـگـو سـلام ای اربـاب
روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد دل‌ربا، نرگس این باغ به شبنم باشد تا بدانند کجا بزم عزای تو به پاست دودِ آهِ دلِ عشّاقِ تو پرچم باشد دل حسینیه؛ نَفَس نوحه؛ تپش سینه‌زنی‌ست دم بگیریم که عمر همه این دم باشد به خدای حرم و کعبه قسم، ای حُجّاج! هر که مُحرِم به مُحَرّم شده، مَحرَم باشد آن که دارد غم عشق تو ندارد غمِ هیچ که نشاط دل عالم، همه زین غم باشد خانۀ تنگِ دلم نیست شبی بی‌ مهمان لحظه‌ای نیست که دل بی غم و ماتم باشد مطلع «صائب تبریز» به یادم آمد آن‌که در شیوه‌اش استاد مسلَّم باشد: «گر صفای حرم کعبه به زمزم باشد زمزم اهل صفا دیدۀ پُر نم باشد» علی_انسانی
ماهِ غمِ نو طلوعش از مدفن توست سوغات حرم سیاهی روشن توست در فرش، سیاهْ‌پرچمت رختِ عزاست در عرش، عَلم به دوشِ پیراهن توست 🔗✍🏻
به استعانتِ اشکِ عَلَی الدَّوامِ حسین شروع می‌کنم این ماه را به نام حسین
▪️السلام علیڪ یا ابا عبدالله زخمے ام التیام مے خواهم التیام از امام مے خواهم السلامُ علیڪ یا ساقی من علیڪ السلام مے خواهم مستے ام را بیا دو چندان کن جام مے پشت جام مے خواهم گاه گاهے کمے جنون دارم من جنونے مدام مے خواهم تا بگردم کمے به دور سرت طوف بیت الحرام مے خواهم . لحظه مرگ چشم در راهم از تو حسن ختام میخواهم....
بر چهره شهر گردغم ریخته اند با رنگ سیاه هرچه آمیخته اند پیراهن خونی حسین بن علی(ع) از عرش مگر دوباره آویخته اند؟
مشتاق زیارتم ولی روزی نیست... یک درد قدیمی است و امروزی نیست (دل ،کرب و بلا، فراق) هرگز ...به خدا داغی به چنین تلخی و جان سوزی نیست
قلبِ سالارِ بنی آدم دریغا پُر غم است عرش و فرشِ عالمِ امکان سراسر ماتم است آهِ جانسوزِ عزا تا نُه فلک پیچیده است زین مصیبت صبحِ عالم تیره چون شامِ غم است مهر و ماه و مشتری خون گرید از سوز جگر آه و افغان از زمین تا بامِ عرشِ اعظم است در عزای کشتگانِ تشنه لب در کربلا قُدسیان بر سر زنان در هر کجای عالم است ناگهان از صدر زین خورشید دین شد سرنگون زین مصیبت تا به محشر قامتِ گردون خم است در عزای او ملائک نوحه خوانی می کنند خون بگرید آسمان در این عزا گویا کم است بعد از آن ظهرِ عطش با اینکه در کرب و بلا علقمه جاری ولیکن داغدار آدم است در عزای سرور دین ، سیّدِ خُلدِ برین کار دنیا تا قیامت ایدریغا درهم است ( شایق) امشب در عزای حضرتِ مولای عشق اشک هایش تا سحر جاری همانند یَم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دخترک تاب نیـــــــــاورد، جلو آمد و گفت: "می شود شمر! که امسال سرش را نبری؟" 😭😭😭😭😭😭😭
. ❣️ای به قربان نام اعظم تو ماه خون سرزد و دوباره رسید موسم سوگواری و غم تو همه عالم اسیر توست حسین، به فدای تو و محرّم تو باز خورشید، سربرهنه دمید، دمِ "باز این چه شورش است" رسید باز با ذکر "یا حسین شهید" دل ما گشت خانۀ غم تو نای ما باز نینوایی شد، دل عشاق تو هوایی شد چهرۀ شهر کربلایی شد، همه‌جا پر شده است پرچم تو ذکر روی تو نور محفل ماست گریه بر تو تمام حاصل ماست داغ قتلت همیشه در دل ماست نشود سرد داغ ماتم تو نام شیرینت ای حسین عزیز، می‌برد هول روز رستاخیز جان شد از نام تو عبیرآمیز ای به قربان نام اعظم تو ساحل و کشتی نجات تویی آرزوی دم ممات تویی به دل مردگان حیات تویی صد چو عیسی است زنده از دم تو از ازل ریزه‌خوار خوان توییم همه‌جا زیر سایبان توییم هم غلامان آستان توییم هم فدایی و یار و مَحرم تو شاعران تو محتشم شده‌اند سائلان تو محترم شده‌اند همه پروانۀ حرم شده‌اند عالَم عاشقی است عالَم تو بینوایان نینوای توییم همۀ عمرمان گدای توییم خادم مجلس عزای توییم داغ‌داران چشم پرنَم تو روضه‌خوانت نبیّ خاتم شد مادرت در عزا مقدّم شد زیر بار مصیبتت خم شد قامت خواهر مکرّم تو به دل شیعیان فکند شرر روضۀ ساربان و انگشتر عطش و زخم و حنجر و خنجر، هیچ‌کس هم نبود مرهم تو با لُهوفت همیشه گریانیم اشک‌بار مُثیرُالأحْزانیم پیش فیضُ‌الدُّموع بارانیم، کشتۀ مقتل مُقَرّم تو کاش سرباز لشکرت بودیم پیش‌مرگان اصغرت بودیم یا فدایی خواهرت بودیم یا که بر روی نیزه همدم تو ✍️ 🏴