در جهان رحمت جاوید محمد باشد
پاسدارِ دژِ توحید محمد باشد
مردمان را به ستم گرچه بسوزد دشمن
دوستان راهمه امید محمد باشد
#محمود_جهاندیده
عقل جهان به وسعِ مقامت نمیرسد
زیبا هر آنچه هست به نامت نمیرسد
قرآن به دست قلهی حق تکیهگاه توست
جبریل هم به قافِ قیامت نمیرسد
#محمود_جهاندیده
هدایت شده از خِیــٰـالِ وَصـْــلْ✨
حسین طاهریحسن مولا.mp3
6.97M
🎼 حسن مولا...
🎙 #حسین_طاهری
@KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
از من پذیرا باش شعری اتفاقی را
از بین انبوه قوافی یک اقاقی را
شاه خراسان! پای عشق و عاشقی بگذار
این بیت های درهم هندی_عراقی را
بعد از تو آهوها پی صیاد می گردند
دنیا ندیده ست اینچنین سبک و سیاقی را
مستانگی ها را چگونه شرح باید داد
وقتی گرفتند از زبان شعر, ساقی را
زاینده رودم در سرشتم ردّی از دریاست
تا کی بگریم سرنوشتی باتلاقی را
آقا! به من فرصت ندادند این کبوترها
در نامه بنویسم تمام اشتیاقی را...
دیگر مرا تاب سرودن بیش از اینها نیست
لطفا شما بنویس از این لحظه باقی را...
#اعظم_سعادتمند
#گنجشکهای_پاییز
@abadiyesher
کیست او؟ آن که بین خانۀ خود
مکر دشمن مجاورش بوده است
او که انگار در تمام قرون
هرچه غربت معاصرش بوده است
او که از روزهای کودکیاش
شعله در خانۀ دلش افتاد
دم به دم داغ ظهر عاشورا
در نفسهای آخرش بوده است
نه فقط شد مدینه مدیونش
کربلا میوه داد از خونش
آن شهیدی که سیدالشهدا
هر شب جمعه زائرش بوده است
صلح او تیغ در نیام علی است
کربلا جلوۀ قیام علی است
باطن تیغ مرتضاست یکی
فرق قصه به ظاهرش بوده است
آن زمان که مسافری خسته
لب گشوده به طعنه و توهین
میزبان در عوض فقط فکرِ
آب و نان مسافرش بوده است
«دوستان را کجا کند محروم
او که با دشمنان نظر دارد»
دشمنش میهمان سفرۀ اوست
چه رسد آن که شاعرش بوده است
#سیدمحمدمهدی_شفیعی
@abadiyesher
چون صفر آمد و رفتش بِنشینم به عزا
به غریبی به بقیع و به غریب الغربا
ماه غربت شده تا آل علی دریابیم
چه کشیدند و چه دیدند و غریبند آنها
آه پیغمبر ما کشته شده مثل حسن مثل رضا
ماجرایی که غریب است و عجیب است أسفا
آه از کوچهٔ معروف بنی هاشمیان
سرشان آمده آنجا چه بلاها چه بلا
آه از درد حسن دیده که مادر سیلی
خورده از دست جفاکارِ پسر، ابن خطا
همسرش در عوض اینکه کنارش باشد
جای آب او دهدش کاسه ای از زهر جفا
آتشی در جگرش شعله کشید از نفسش
طشت خون پر شده بی هیچ صدا هیچ صدا
مثل این جد غربیش شده مرگش یکسان
کشتهٔ زهر جفا بخت حسن بخت رضا
یادگاران حسن کرب و بلایی شده اند
قاسم بن الحسن و پیش عمو،عبدالله
حق آن نیست نگویم چه کشید اختر او
مظهر صبر خدا زینب او کنز حیا
مادرش بین در و ضربت سر بر پدرش
یا حسن خون جگرش یا که حسین غرق بلا
تو کریم بن کریم بن کریمان هستی
معدن جود و سخایی تو به هر صحن و سرا
جان من هم بفدای تن افتاده غریب
که ندارد نه ضریح و نه چراغی نه بنا
#سید_مرتضی_س_طباطبایی
@abadiyesher
بخشیدمت؛ حلال! مبادا که روز حشر
بخشش شود بهانهی دیدار دیگری
#امیرحسین_پورعزیز
@abadiyesher
🏴السلام علیک یا سبط اکبر الرسول ص🏴
عالم و آدم گدایان حسیناند و حسن
خود امام و پیشوای پادشاه بیسر است
او کریم بن کریم است و دلش دریای مهر
در مقامات کرامت از همه دنیا سَر است
هم و غمش مهربانی ،کار و کردارش کَرَم
راه و رسمش یادگار مسلک پیغمبر است
مونس جانِ علی، نور دو چشـمان بتول
در هجوم ناخوشیها تکیهگاه خواهر است
تکیهگاه خواهر اما خود بدون تکیهگاه
ای بمیرم داخل منزل هم او بییاور است
چشم او ابر بهار و صورتش رنگ خزان
این یکی از درد کوچه، آن یکی از همسراست
جانماز از زیر پاهایش کشیدند ای عجب
این جواب عهد و پیمان با نبی و حیدر است
برق سیلی، دستِ بستـه، میخ، بـازوی کبود
گرچه با سم، در حقیقت کشتهٔ داغِ در است
قبرْ مخفی، بیحرم ، مظلوم اما مقتدر
بارالهیٰ این پسر خیلی شبیه مادر است
آل حیدر جنگ و صلحش در مسیری واحد است
پس حسین بن علی هم مجتبایی دیگر است
#ناهید_خلفیان
@abadiyesher
هرشب گریستم ز فراقت غزل غزل
بعد از تو شعرهام همه بیکلام شد
#امیرحسین_پورعزیز
@abadiyesher
باغ نه! گوشهی گلدان نگهم میداری
یا لب خستهی ایوان نگهم میداری
خستهام فصل شکفتن نرسیده است هنوز؟
بذرم و از همه پنهان نگهم میداری
دشتم و از عطش سبز شدن لبریزم
تشنهی تشنهی باران نگهم میداری
رودم و یکسره دلشورهی دریا نشدن
باز در حسرت جریان نگهم میداری
من همان شاهترین بیت فرو پاشیده
که تو در لشکر دیوان نگهم میداری
یا غزلخیزترین بند همین دیوانم
که تو در گوشهی زندان نگهم میداری
خستهام فصل شکفتن نرسیده است هنوز؟
من بهارم، تو زمستان نگهم میداری!
#مارال_افشون
@abadiyesher
#پایان_ماه_صفر
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_ماه_صفر
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
گرفته است دلم مثل آسمان امشب
دوباره حرف فراق است در میان امشب
به پای ثانیهها چنگ میزنم اما
چرا نمیگذرد کندتر زمان امشب
فدای سینه زن خستهای که بعد دو ماه
گرفته کنج حسینیه آشیان امشب
یکی برای خود آرام روضه میخواند
زبان گرفته یکی هم "حسین جان" امشب
مدینه، کرب و بلا، سامرا، نجف، مشهد
کجاست صاحب عزا، صاحب الزمان امشب؟!
بیا بخاطر این اشک، این لباس سیاه
دمی کنار عزادارها بمان امشب
نخواهم اجر، ولی از تو خواهشی دارم
بیا به مجلس ما روضهای بخوان امشب
پس از دو ماه چه اجریست بهتر از اینکه
در آستان رضاییم میهمان امشب
چه سفرهای شود آن سفرهای که جمع شود
به دست بخشش آقای مهربان امشب
#محمدعلی_بیابانی
@abadiyesher