eitaa logo
شهید مدافع حرم آل الله روح الله طالبی اقدم
439 دنبال‌کننده
41.8هزار عکس
6.9هزار ویدیو
11 فایل
شهید روح الله طالبی اقدم ظهر تاسوعای سال ۱۳۹۴ در دفاع از حرم اهل بیت در سوریه به شهادت رسید. ارتباط با ادمن: @abo_ammar
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴چرایی ترور سردار سلیمانی🔴 ✍️ قسمت دوم 🔹اتخاذ راهبرد در برابر راهبرد "فشار حداکثری" آمریکا، رفتار ایران را بیش از گذشته تهاجمی نمود. همزمان شدن این رفتار تهاجمی و چالش‌های ترامپ در حوزه داخلی از یک سو و شکست‌های منطقه‌ای و همچنین ناتوانی آمریکا از دفاع در برابر متحدانش از دیگر سو، سرمداران کاخ سفید را ناگزیر به انجام اقدامی تروریستی و فاقد محاسبه نمود. 🔹آمریکا و چند شریک هم‌پیمان او با این انگاره و ادراک که ترور حاج قاسم به عنوان پرچمدار رفتار تهاجمی ایران، راهبرد را با شکست مواجه نموده و جمهوری اسلامی را منفعل خواهد ساخت؛ یکی از پر اشتباه‌ترین تصمیمات خود طی چند دهه اخیر را عملیاتی نمودند. ♦️اهداف آمریکا از ترور سردار سلیمانی 1️⃣به مُحاق بردن موضوع استیضاح ترامپ 2️⃣مهار چالش‌های رقبا در انتخابات آینده 3️⃣منفعل نمودن محور مقاومت در منطقه 4️⃣ممانعت از ادامه رفتار تهاجمی ج.ا.ایران 5️⃣معتبر ساختن ادراک تهدید برای ایران 6️⃣برساخت دوگانه "جنگ-صلح" در ایران 7️⃣تغییر محاسبات ایران و پذیرش مذاکره 8️⃣ممانعت از گام‌های نهایی خروج از برجام 9️⃣ترمیم چهره آمریکا پس از شکست‌های اخیر 🔹اما آنچه که در محاسبات آمریکا لحاظ نشده بود؛ تاثیر شهادت سردار به عنوان یک "ابر رویداد" بود. این واقعه بسیار عظیم، همزمان تحولی شگرف و رستاخیزی غیر قابل تصور در تمامی روندهای محیط داخلی، منطقه‌ای و فرامنطقه‌‌ای ایجاد کرد. 🔹"ابر رویداد" شهادت محیط داخلی ایران را سرشار از انسجام و فرصت نمود. محیط منطقه‌ای را برای توسعه کمی و کیفی محور مقاومت و خروج آمریکا از منطقه مهیا ساخت. چالش‌های ترامپ را در محیط داخلی آمریکا فزآینده کرد. از این پس برای انقلاب اسلامی کارآمدتر و برای آمریکا، اسرائیل و آل سعود خطرناک‌تر از شده است. 🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔻ده‌ها دلیل برای دادن دارم اما امسال این جمله در به مهم‌ترین دلیلم تبدیل شده: 🔹️ «جمهوری اسلامی حرم است و ما باید با تمام توان از این حرم دفاع کنیم..» پس چون چشم سردار عزیزم به برگه‌های رأی ماست! 🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🔺کی گفته صدا نداره؟ 100 روز پس از شهادت شهید ، به یک تبدیل شده.. تاکنون 42 هزار کشته و 700 هزار مبتلا.. رکورد در جهان.. ما حوادث عالم را در کنار هم می بینیم.. چرا که این عالم دارد 🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
🚩 بمیرم برای تپش آن قلب کوچک ترسیده ات والله قسم کسیکه دلش برای نجات تو نتپد و برای آزادی ات از چنگ جنایتکاران صهیونیست کاری نکند (حتّی زبانی) انسانیت ندارد. کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
✍️ 💠 طاقت از دست دادن برادرم را نداشتم که با به مصطفی التماس می‌کردم :«تورو خدا پیداش کنید!» بی‌قراری‌هایم را تمام کرده و تماس‌هایش به جایی نمی‌رسید که به سمت در رفت و من دنبالش دویدم :«کجا میرید؟» 💠 دستش به طرف دستگیره رفت و با لحنی گرفته حال خرابش را نشانم داد :«اینجا موندنم فایده نداره.» مات رفتنش مانده و من دو بار قامت غرق خونش را دیده بودم و دیگر نمی‌خواستم پیکر پَرپَرش را ببینم که قلبم به تپش افتاد. دل مادرش بزرگتر از آن بود که مانع رفتنش شود، اشکش را با چند بار پلک زدن مهار کرد و دل کوچک من بال بال می‌زد :«اگه رسیدن اینجا ما چیکار کنیم؟» 💠 از صدایم تنهایی می‌بارید و خبر رگ غیرتش را بریده بود که از من هم دل برید :«من ، اما یه عمر همسایه سیده زینب بودم، نمی‌تونم اینجا بشینم تا بیفته دست اون کافرا!» در را گشود و دلش پیش اشک‌هایم جا مانده بود که دوباره به سمتم چرخید و نشد حرف دلش را بزند. نگاهش از کنار صورتم تا چشمان صبور مادرش رفت و با همان نگاه نگران سفارش این دختر را کرد :«مامان هر اتفاقی افتاد نذارید کسی بفهمه شیعه‌اس یا !» و می‌ترسید این اشک‌ها پای رفتنش را بلرزاند که دیگر نگاهم نکرد و از خانه خارج شد. 💠 او رفت و دل مادرش متلاشی شده بود که پشت سرش به گریه افتاد و من می‌ترسیدم دیگر نه ابوالفضل نه او را ببینم که از همین فاصله دخیل ضریح (علیهاالسلام) شدم. تلوزیون فقط از نبرد حمص و حلب می‌گفت، ولی از و زینبیه حرفی نمی‌زد و از همین سکوت مطلق حس می‌کردم پایتخت سوریه از آتش ارتش آزاد گُر گرفته که از ترس سقوط داریا تب کردم. 💠 اگر پای به داریا می‌رسید، من با این زن سالخورده در این تنهایی چه می‌کردم و انگار قسمت نبود این ترس تمام شود که صدای تیراندازی هم به تنهایی‌مان اضافه شد. باورمان نمی‌شد به این سرعت به رسیده باشند و مادرش می‌دانست این خانه با تمام خانه‌های شهر تفاوت دارد که در و پنجره‌ها را از داخل قفل کرد. 💠 در این خانه دختری شیعه پنهان شده و امانت پسرش بودم که مرتب دور سرم می‌خواند و یک نفس نجوا می‌کرد :«فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِين.» و من هنوز نمی‌دانستم از ترس چه تهدیدی ابوالفضل حاضر نشد تنها راهی ایرانم کند که دوباره در این خانه پنهانم کرد. حالا نه ابوالفضل بود و نه مصطفی که از ترس اسارت به دست تروریست‌های جانم به لبم رسیده و با اشکم به دامن همه ائمه (علیهم‌السلام) چنگ می‌زدم تا معجزه‌ای شود که درِ خانه به رویمان گشوده شد. 💠 مصطفی برگشته بود، با صورتی که دیگر آرامشی برایش نمانده و چشمانی که از غصه به خون نشسته بود. خیره به من و مادرش از دری که به روی خودمان قفل کرده بودیم، حس کرد تا چه اندازه کردیم که نگاهش در هم شکست و من نفهمیدم خبری ندارد که با پرسش بی‌پاسخم آتشش زدم :«پیداش کردید؟» همچنان صدای تیراندازی شنیده می‌شد و او جوابی برای اینهمه چشم انتظاری‌ام نداشت که با شرمندگی همین تیرها را بهانه کرد :«خروجی شهر درگیری شده بود، برا همین برگشتم.» 💠 این بی‌خبری دیگر داشت جانم را می‌گرفت و ابوالفضل پای رفتنش را سُست کرده بود که لحنش هم مثل نگاهش به زیر افتاد :«اگه براتون اتفاقی می‌افتاد نمی‌تونستم جواب برادرتون رو بدم!» مادرش با دلواپسی پرسید :«وارد داریا شدن؟» پایش پیش نمی‌رفت جلوتر بیاید و دلش پیش مانده بود که همانجا روی زمین نشست و یک کلمه پاسخ داد :«نه هنوز!» 💠 و حکایت به همینجا ختم نمی‌شد که با ناامیدی به قفل در نگاه کرد و صدایش را به سختی شنیدم :«خونه اطراف دمشق رو آتیش می‌زنن تا مجبور شن فرار کنن!» سپس سرش به سمتم چرخید و دیدم قلب نگاهش برایم به تپش افتاده که خودم دست دلش را گرفتم :«نمی‌ذارم کسی بفهمه من شیعه‌ام!» و او حرف دیگری روی دلش سنگینی می‌کرد و همین حرف حالش را زیر و رو کرده بود که کلماتش به هم پیچید :«شما ژنرال رو می‌شناسید؟» 💠 نام او را چند بار از ابوالفضل شنیده و می‌دانستم برای آموزش نیروهای سوری به دمشق آمده که تنها نگاهش کردم و او خبر تلخش را خلاصه کرد :«میگن تو انفجار دمشق شده!» قلبم طوری به قفسه سینه کوبیده شد که دلم از حال رفت. می‌دانستم از فرماندهان است و می‌ترسیدم شهادتش کار نیروهای ایرانی را یکسره کند که به نفس‌نفس افتادم :«بقیه ایرانی‌ها چی؟» و خبر مصطفی فقط همین بود که با ناامیدی سری تکان داد و ساکت شد... ✍️نویسنده: کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
💠 اولین شناسنامه با اسم در عراق به نام یک نوزاد پسر صادر شد اول بطاقة وطنية تصدر لطفل عراقي بأسم سليماني تبركا بالشهيد القائد قاسم سليماني #📡 کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺
‏فرمانده افغانستان همچون قاسم برای ایران و ابو مهدی برای عراق است ‎ 🔹 حکومت دست نشانده امریکا در افغانستان که چندین سال توان ایجاد امنیت برای مسیر هزاره جات را نداشت و در تامین امنیت این منطقه به عمد کوتاهی میکرد و شیعیان هزاره توسط جانواران تکفیری سلاخی میشدند، امروز به کسی حمله میکند که به این مسیر امنیت داده بود و سپر جان شیعیان مظلوم افغانستان شده بود. #📡 کانال_ رسمی شهید مدافع حرم آل الله_ روح الله_طالبی اقدم @shahidtalebi 🕊🌺