#داستان_شب
یه #همکلاسی داشتیم که چادری بود.
البته خب من و خیلی از بچه های دیگه هم #چادری بودیم ولی اون با ما فرق داشت.🙄
چادر سرش می کرد #ولی موهاشو می ریخت بیرون، حتی چندبار که با هم #رفتیم بیرون یا اتفاقی بیرون دیدمش؛ فهمیدم به همینجا #ختم نمیشه...چنان #آرایش غلیظی کرده بود که خانومای بدحجاب هم با تعجب نگاهش می کردن!
#نگرانش بودم چون نه تنها با این کارش باعث #صدمه زدن به خودش میشد بلکه به جامعه هم آثار منفی وارد میکرد و# تازه آبرو و حرمت چادر رو هم زیر پا میزاشت.💔😞
یه روز که #موقعیت مناسب پیش اومد و داشتیم دوتایی تو حیاط قدم می زدیم #سر بحثو باز کردم:
-سارا جونم! چی شد که تصمیم گرفتی #چادری بشی؟😊
جوابش یه نگاه# تند و خشمگین ولی پر از حرف بود😠
ترسیدم که #داد و قال راه بندازه و جای درست کردن ابرو چشم رو هم کور کنم.
#واسه همین دیگه حرفی نزدم.😨
ولی بعد از چند #لحظه خودش جوابمو داد:به اجبار خانواده.😞
#حدس می زدم که موضوع این باشه.
چون اگه کسی واقعا #اعتقاد داشت تا این حد از حجاب اصلی و قابل قبول دور نمیشد.
کمی فکر کردم و گفتم:
#خونوادت میگن باید به هر قیمتی چادر سرت باشه؟🤔
با #ناراحتی سر تکون داد😔
-پس واسه همینه که داری سعی می کنی لجبازی کنی و #اعتراض خودتو بهشون نشون بدی☺️
برگشت و نگاهم کرد،اما نه نگاهش تند بود نه #خشمگین.
آهی کشید و گفت:آره...به ذهنم رسید تنها کاری که می تونم بکنم همینه.
ولی هر چی #بیشتر میگذره اختلافم با مامان بابام بیشتر...
شاید اگه از اون اول #اجباری در کار نبود انقد از حجاب دور نمیشدم
😳یعنی خودشم می دونست داره چیکار می کنه؟...خودش جوابمو داد
-من از حجاب بدم نمیاد...ولی وقتی دیدم نمی تونم زورگویی هاشونو تحمل کنم ناخودآگاه از اون چیزی که باید می بودم فاصله گرفتم...
-تا حالا فکر کردی این چادری که رو سر ماست #چجوری به دست ما رسیده؟🤔
-یعنی چی 🤔?
-این چادر از کوچه های #مدینه گذشته و خاکی شده...از میون قافله ی اسرا رد شده و از سر پاک ترین بانو کشیده شده...😔
بیشتر از #بیست هزاااارتا جوون واسه موندن این چادر روی سر ما جون دادن...#محسن حججی رو می شناسی؟...می دونی سرش واسه چی رفت؟😭
دیگه نتونستم #جلوی اشکامو بگیرم ولی برای اینکه تاثیر بدی رو بحثمون نزاره زود خودمو جمع و جور کردم و #منتظر جوابش شدم.
فقط نگاه کرد.👀
#فهمیدم حرفام بی تاثیر نبوده.
با شنیدن صدای زنگ بحث رو تموم کردم.
-سارا! من نه #میخوام تو موضوعات خونوادگیتون دخالت کنم نه بهت امر و نهی کنم که #چیکار کنی و چیکار نکنی.
فقط میخوام بعد از این چندسال #رفاقت نه بعنوان یه دوست،بعنوان یه خواهر بهت بگم حواست باشه! این یه #پارچه ی مشکی معمولی نیست که رو سرمونه.پس اگه انتخابش کردیم حواسمون باشه که #خون جوونای کشورمون پاش رفته...رفته که نزاره دوباره حرمتش بشکنه،واسه نشون دادن اعتراض خیلی کارها میشه کرد.این وسط چادرمون رو فراموش نکنیم.😊
#البته اینا رو اول به خودم میگم بعد به تو😘
سارا تو فکر بود#.امیدوار بودم حرفام موثر بوده باشه.
دست به دست هم به #سمت کلاس رفتیم.دیگه تا آخر ساعت حرفی در این مورد نزدیم....
اون روز که این حرفا بین ما رد و بدل شد چهارشنبه بود.
جمعه سارا رو تو #خیابون دیدم.
دیگه نه لاک داشت نه موهاش بیرون بود نه جلو #نامحرم عشوه میومد😍
از خوشحالی محکم بغلش کردم.
-ببینم؟! حرمت چادرو خوب نگه داشتم😉?
-راضیم ازت سارا😁...البته من که کسی نیستم ولی مطمئنم مادر هم ازت راضیه😍
🌹 @abalfazleeaam
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ حلقه آخر ۱۴؛
🔴 انصراف از جشنواره فجر؛ تهدید یا فرصت طلبی
🎥 بدون شک حادثه سقوط بوئینگ برای همه مردم ایران دردناک است. همدردی هنرمندان با جانباختگان این حادثه نیز منطقی و ملموس است اما برخی هنرمندان که یکی به نعل میزنند و یکی به میخ، هدفشان فرار رو به جلو است. هنرمندانی که با پول های حکومت زندگی میکنند اما همیشه طلبکار نظام هستند و با عدم صداقتشان، برخی از افراد را به خط مقدم اعتراض میفرستند
#حلقه_آخر
#قسمت_چهاردهم
#سقوط_بوئینگ
#انصراف_از_جشنواره_فجر
#سینمای_ایران
#سلبریتی
#طلبکار_نظام
#پرواز_۷۵۲
#ترامپ
#جشنواره_فجر
#مسعود_کیمیایی
#پگاه_آهنگرانی
#سارا_بهرامی
#حسن_معجونی
#اعتراض
#فرصت_طلبی
#حلقه_وصل
🖤 @abalfazleeaam
#داستان_شب
⭕️ چرا #علی علیهالسلام ساکت ماند و حضرت زهرا(سلام الله علیها) باحکومت درگیر شد؟
#فاطمه زهرا سلام الله علیها در ایام پایانی عمرش با جسمی #صدمهدیده از #حمله به درب منزلش، روزها به نشانه اعتراض، #مسافت زیادی را طی میکرد و به #قبر عمویش حمزه میرفت و گریه میکرد، محمودبن ولید میگوید: روزی از فاطمه (سلام الله علیها) پرسیدم چرا علی (علیه السلام)#ساکت نشسته و از حق خودش دفاع نمیکند، و فقط شما درحال #اعتراض و درگیری با غاصبین حق علی هستید و همه دنبال #راضی کردن شماهستن؟
حضرت زهرا فرمود:ای ابا عمرو، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
«مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ، اذ تُوْتی وَ لَا تأتی»؛
«#امام همچون کعبه است که باید به سویش حرکت کنند، نه این که او به جانب مردم رود»
🔻یعنی مهم نیست که منِ #زهرا، دختر رسول خدا و زنِ علی(علیه السلام) هستم، مهم اینه که علی #امامِ من است، من باید #دور امامم بچرخم، من باید از امامم #دفاع کنم، این وظیفه من و هرانسانیست چه #زن و چه مرد.
📚منبع: بحارالا نوار، ج 36، ص 352، ح 224، به نقل ا ز کفايه الاثر، ص 26.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🖤 @abalazleeaam