eitaa logo
قطعه‌ای از بهشت
437 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.2هزار ویدیو
181 فایل
امام على عليه السلام: اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛ مردم در خوابند، چون بميرند بيدار میشوند ارتباط با مدیر👈 @K_ali_h_69
مشاهده در ایتا
دانلود
رِفیق ... برایِ شدن ، هُنَر لازم است...🥀 هُنَرِ رد شدن از سیم خاردارِ نَفس.. هُنَرِ بِه خُدا رسیدن...🕊 هُنَرِ تَهذیب...🌻 تا هُنَرمَند نشی، نِمیشی!!
✨ ‍ ... دلم بدجور دارد .💔.. مےخواهم شوم ! ولے !! با شهادتم آبروی را هم ببرم ! درست ... اهل نیستم...! فقط شهادتم... ...! که عیب نیست ... هست ؟! ... ای شهید...😔😭 #°~#↯ @abdozahra_69 🌹
🌹 •• شڪـࢪ ؛ ڪه دࢪقلبمان ، مویـرگـی هسـت ، متصل به خون گرم شهیدان و از همان خـــون است ڪه گاه ، قلبمان به یادشان می تپد . . .❤ ••✾🌸 ••✾🌸 ••✾🌸 @abdozahra_69
🌹 🌿✨ گفتند گمنامه پلاک و نشونه اےنداشت امیدوار بودم روی زیرپیراهنش اسمش رو نوشته باشه! نوشتھ بود اگر برای بگذارگمنام بمانم❤️ سلام برآنهایی که رفتند تا جاودان بمانند ✨امروز 31 شهریور، سالروز حمله رژیم بعثی صدام به ایران، تحمیل یک جنگ هشت‌ساله بر ایرانیان و آغاز هفته دفاع مقدس است✨. یادهمه شهدا و سربازان وطن گرامی باد🌹 ••✾🌸 ••✾🌸 🌹✨ @abdozahra_69
قطعه‌ای از بهشت
#قسمت‌29✨🌹 ورود هادي به مسجد با مراسم يادوارهي شهدا بود. به قول زندهياد سيد علي مصطفوي، هادي را ش
🌹✨ گفتم: چه كارے؟ گفت: بيشتر كوچه‌ها به اسم شهيد است اما به خاطر سه دهه از شهادت آنها، هيچ كس اين شهدا را نميشناسد. الاقل ما تصوير شهيد را در سر ڪوچھ‌ چه نصب كنيم تا مردم با چهره‌ے آشنا شوند. يا اينكه زندگينامه‌اي از شهيد را به اطالع‌اهل آن كوچه ومحل برسانيم. ڪاࢪ آغاز شد. از طريق و بنياد شهيد و... تصاوير شهداي محل جمعآوري شد. هادي در همان ايام ڪاࢪبا فتوشاپ و ديگر نرم‌افزارهاے كامپيوترے را ياد گرفت. او براي فراگرفتن اين ڪارها زياد بود. تصاوير را اسڪݩ و سپس در يك اندازه‌ي مشخص طراحي ڪردند. َبنر تهيه ميشد. بعد هم با يڪ نجار هم شد كه اين تصاوير را به صورت قاب چوبي در آورد. ڪاࢪ خيلي سريع به رسيد. هادےوانت پدرش را ميآورد و با يك دريل و... كار را به اتمام ميرساند. ّن شد. يادم هست بيشتر کوچه‌هاے محل ما با تابلوهاے قرمزرنگ شهدا مزين برخي‌ها مخالف اين حركت بودند! حتي از بچه‌هاي بسيج! ميگفتند شما اين ڪار را ميكنيد، ولي يك سري از اراذل و اوباش اين تصاوير را پاره ميكنند و به شهدا اهانت ميكنند. اما حقيقت چيز ديگري بود. ارادت مردم به شهدا فراتر از تصورات دوستان ما بود. الاݩ با گذشت شش سال از آن روزها هنوز يادگار هادي و دوستانش را روي ديوارهاےمحل ميبينيم. 🌹 🌿
▪️مےگفٺ: تو هیئت فدائیان بودم؛ دستِ امید سوخٺ.. برگشت رو بہ ما گفٺ: فداےِ سر حضرٺ رقیه(س)~♡ ✌️ ••✾🌸 ••✾🌸 🌿🌹✨ @abdozahra_69
عاشق بود❤️ چند روز آخر اقامتش در دمشق ،مڪرر به زیارت حضرت رقیه می‌رفت🌹 شب آخر،چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه رفته بود💔 شاید هم حاجت بیست و چند ساله‌اش را از دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام) گرفت در همان روزهای شهادت حضرت رقیه ، شد✨🕊 ✌️🌺 ••✾🌸 🌿🌹🌿🌙 @abdozahra_69
☘ ‼️ ‼️ ❤️اینڪه استاد پناهیان گفتند شاید بزرگترین اثرے ڪه براے ما دارد ، این است ڪه ما را بہ 🤔وا مےدارند ! فڪر... فڪر... فڪر... فڪر اینڪه خودشان را ! و خدا قربانے ڪرد آن ها را ... این ڪه شهیدے آلبوم عڪس هاے خود را از بین میبرد ڪه نڪند حالا بعد شهادت ، اسمش بر سر زبان ها بیفتد و دیده شود ... 🌹و یا شهیدے پلاڪش را پرت ڪند در ڪانال پرورش ماهی ... ڪه در فڪرش تشییع با شڪوهے برای خودش متصور شد ! ✨ بخشڪاند ... 🌱و فرماندهان شهیدے ڪه حاضر شدند در جمع سربازان سینہ خیز بروند ... در پوتین بسیجےها آب بخورند ... و ....... 🍂درس قربانی ڪردن است ! براے خدا شدن آسان نیست ! چون نباید قدرت داشتن ، داشت... نباید دیده شدن داشت ... و برای ما سخت است قربانے ڪردن چون براے ما تقرب بہ خداوند ، از لذت هاے ڪم_ارزش دنیا ڪمتر است ... حالا ما چہ ڪارها ڪه نڪره ایم براے دیده شدن ... و شهدا از آن سو بہ ما بیچارگان میخندند ! و شاید اشڪ میریزند ... ڪه در ماندیم ! و لباس را از تن در نیاوردیم ... در ماندیم... در ماندیم... در ماندیم... ✨بہ قول حاج حسین یڪتا : و هنوز گیر یہ قرون و دوزار این دنیاییم . ڪه یڪے بیاد نگاهمون ڪنہ ... شهدا مےخشڪوندند ! ڪه یوسف زهرا نگاشون ڪرد .. جان بہ هر حال قرار است ڪه بشود ... پس چه خوب است ، ڪه قربانـی بشود ... @abdozahra_69 ••✾🌸 🌿🌹🌿✨
رفیق حواست به مین های مجازی هست!؟ این جنگ بشی... تمومه...👋 جنگ سخت، میرسه به خدا... ولی... قربانی نرم... ازخدا دور میشه... حواست باشه... 🌸 @abdozahra_69 ••✾🌸 🌿🌹🌿✨
هرکی‌آرزو‌داشته‌باشه خیلی‌خدمت‌کنه میشه...! یه‌گوشه‌دلت‌پا‌بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...:) ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌اینارو... ـ از‌این‌شهدا‌مدد‌بگیرید... ـ مدد‌گرفتن‌از‌شهدا‌رسمه... دست‌بذار‌رو‌خاڪ‌قبر‌شهید‌بگو... حُسین‌‌ع‌به‌حق‌این‌شهید، یه‌نگاه‌به‌ما‌بکن...💔 ••✾🌸 🌿🌹🌿✨ @abdozahra_69
🔹در مورد مهریه نظر خانواده‌ها را ملاک قرار دادیم، من از آقا وحید خواسته بودم در کنار هر مهریه‌ای که خانواده‌ها صحبت کنند 12 شاخه گل نرگس به نیت حضور حضرت مهدی ذکر کنند. 🔸بعد از صحبت‌ها آقا وحید یک دسته گل آورده بودند وقتی با دقت نگاه کردم دیدم چند شاخه گل نرگس بینشان است و این برای من نشانه  خوبی بود. مهریه من 114 سکه بهار آزادی به همراه سفر حج بود که من مهریه‌ام را بخشیدم. 🔹من به او می‌گفتم «از خدا خواسته‌ام اگر قرار بر جدایی بین ماست این جدایی با شهادت باشد ولی اگر مرگ بین ما  جدایی می‌اندازد مرگ اول برای من باشد، چرا که من طاقت جدایی و تنها ماندن را ندارم و امیدوارم شهادتت در رکاب آقا امام زمان(عج) باشد. می‌گفتم وحیدم لایق شهادت هستی و او می‌گفت شهادت لیاقت می‌خواهد. ✍ به روایت همسربزرگوارشهید 🌹 @abdozahra_69 ••✾🌸 🌿🌹🌿✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿 🌹 شهید امر به معروف محمد محمدی 🌹 بایدامربه‌معروف‌ونهی‌ازمنکررامیان‌خودتان اقامه‌کنید،رواج‌دهیدونسبت‌به‌آن‌پایبندباشید. اگرنکردید،خدااشراروفاسدهاووابسته‌هارا بر شمامسلّط می‌کند. 🌿امام خامنه‌ای💕 @abdozahra_69 🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌙
و‌ما‌دختر‌ها‌ نہ‌از‌آن‌ناراحت‌شدیم‌کہ‌میگفتند‌ضعیفید ونہ‌از‌آنکہ‌میگفتند‌لوسید.....‌ ما‌فقط‌زمانے‌دلمون‌شکست💔 کہ‌گفتند↓ {دختر‌رو‌چہ‌بہ‌شہادت}☹️ پ.ن: البتہ‌اونا‌حرف‌اضافی‌زدن....‌ دخترها‌هم‌^شهیده^‌میشوند✨🙂 ‎‌‌‌‌ ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@abdozahra_69
🌱 • هر کــی آرزو✨داشتھـ باشھـ خیلے خدمتـ کنھـ⛑ میشھـ...!🕊 یھـ گوشھـ دلتـ پـا👣بدھـ، شهدا بغلتـ میکننـ...💞 • - ما بھـ چشمـ دیدیمـ اینارو...👀 - از اینـ شهـدا مدد بگیرید،🖐🏻 - مدد گرفتنـ از رسمھـ... ✔️ • دستـ بذار رو خاکـ قبر شهید💭بگو... حُسینـ❣بھـ حقـ اینـ شهید،🥀 یهـ نگاهـ بهـ ما بکنـ..💔🌱 •🌿• ↷ #ʝøɪɴ↭ 「°.• ♡ @abdozahra_69
❂ براے شدن .. هنـر لازم استــ ! هنـر بہ ← خـــدا رسیدن.. هنـر ڪشتن ← نَـفس.. هنـر ← تَهذیبــ .. ◈ تا هنـرمند نشویـم.. ◈ شهیـــد نمے شویـم... 💕 @abdozahra_69
یادت باشد اسم نیست، بلکه یک رسم است...🍃 یادت باشد که شهید عکسی نیست که اگر از دیوار اتاقت برداشتی فراموش شود... شهید مسیر زندگیست...🌿 راه است و مرام است! . ✓قطعه ای از بهشت✓ ❤️ 😘 @abdozahra_69
🌱🌱🌱🌱 . 🔘وقتی ڪه واست فراهم شد،ولی ازش ... یه سلامی هم به ارباب بده...😊✋🏼 چون وقتۍ ڪه از گناه گذشتۍ، آقا اومده ...💔🙃 . 📚سندشم این حدیث امیرالمومنین"ع" که میگن:❤️ مجاهد در راه خدا، پاداش او بزرگتر از پاداش عفیف نیسٺ ڪه قدرٺ برگناه داࢪد و آلوده ،🌱 همانا عفیف پاڪدامن، ای از فرشته هاست...🌸🕊 . +آقا بالاسر شهدا میرن دیگه...😞☝️🏼
دعوتنامه . اون شب، بالشتم از خیس بود. از شادی گریه می کردم. تا اذان صبح خوابم نبرد. همون طور دراز کشیده بودم و به خدا و تک تک اون حرف ها فکر می کردم. اول، جملاتی که کنار تصویر اون شهید بود، هر کس که مرا طلب کند می یابد. من ۴ سال، با وجود بچگی، توی بدترین شرایط، خدا رو طلب کرده بودم و حالا و حالا خدا خودش رو بهم نشون داد. خودش و مسیرش و از زبان اون شخص بهم گفت: این مسیر، و درده اگر قدم بردار و الا باید مورچه ای جلو بری. تازه اگه گم نشی و دور خودت نچرخی. به ساعت نگاه کردم، هنوز نیم ساعت تا اذان باقی مونده بود. از جا بلند شدم و رفتم وضو گرفتم. جا نمازم رو پهن کردم و ایستادم. ساکت، بی حرکت، غرق در یک سکوت بی پایان. – خدایا، من مرد راهم، نه از درد می ترسم نه از هیچ چیز دیگه ای. تا تو کنار منی تا شیرینی زیبای دیدنت، پیدا کردنت، و شیرینی امشب با منه؟ من از سوختن نمی ترسم. تنها ترس من از دست دادن توئه. رهام کنی و از چشمت بیوفتم. پس دستم رو بگیر و من رو تعلیم بده. استادم باش برای عاشق شدن که من هیچ چیز از این راه نمی دونم. می خوام تا ته خط اون حدیث قدسی برم. می خوام عاشقت باشم . می خوام عاشقم بشی. دست هام رو بالا آوردم، نیت کردم و الله اکبر … هر چند فقط برای فرصت بود، اما اون شب، اون اولین من بود. نمازی که تا قبل، فقط شیوه اقامه اش رو توی کتاب ها خونده بودم. اون شب، پاسخ من شده بود، پاسخ من به دعوتنامه خدا. چهل روز، توی دعای دست هر نمازم، بی تردید اون حدیث قدسی رو خوندم و از خدا، خودش رو خواستم. فقط خودش رو تا جایی که بی واسطه بشیم. من و خودش و فقط عشق و این شروع داستان جدید من و خدا شد. هادی های خدا، یکی پس از دیگری به سمت من می اومدن. هیچ سوالی بی جواب باقی نمی موند. تا جایی که قلبم آرام گرفت. حتی رهگذرهای خیابان، هادی های لحظه ای می شدند. واسطه هایی که خودشون هم نمیدونستن. و هر بار، در اوج فشار و درد زندگی، لبخند و شادی عمیقی وجودم رو پر می کرد. خدا، بین پاسخ تک تک اون هادی ها، خودش رو، محبتش رو ، وجهش رو بهم نشون می داد. معلم و استاد من شد. من سوختم. اما پای تصویر اون ، تصویری که با دیدنش من رو در مسیری قرار داد که به هزاران سوختن می ارزید. و این آغاز داستان عاشقانه من و خدا بود...!
•• 🌿] 🌥]                      گمنام‌یعنۍکسۍکھ...             حتۍنخواست‌بھ‌اندازه‌"نامۍ             ازدنیاسهم‌داشتھ‌باشد‌🌿          ♥️] https://eitaa.com/joinchat/1565261850C45396d7858
🔰 در تاریخ بنویسید در یک شب پنج جوان رشید برای جلوگیری از ورود اشرار به کشورشان شدند اما صدا از یک سلبریتی هم درنیامد؛ اما اگر فردا قاتلان آنها را بخواهند اعدام کنند همه مدافع حقوق بشر می‌شوند به قطعه ای از بهشت بپیوندید🥺 👇 https://eitaa.com/abdozahra_69
هدایت شده از  مهندس علیخانی‌
به میثم گفتند به علی دشنام بده ؛ نداد به طیب گفتند به امام دشنام بده ؛ نداد به آرمان گفتند به آقا دشنام بده ؛ نداد. هر سه به جرم ارادت به ولی ، شدند @rasoolism
هدایت شده از بیداری ملت
📸 منزل که روز گذشته به ضرب گلوله تروریست های جنبش فواحش در نورآبادممسنی به شهادت رسید به چهره بسیجی امنیت نگاه کنید؛ نه ریش بلند دارد، نه روی پیشانی جای مهر است؛ صورتش آفتاب سوخته؛ خانه‌اش را مقایسه کنید با تمام مدعیان؛ با اصولگرایان و اصلاح‌طلبان؛ با آنانکه فرصت خدمت دارند و نگران صندلی قدرتند؛ خدا به دل دخترت آرامش و صبر بده 🔴 👇 @bidariymelat