﷽
#تکخانه ۲
🥀چهارده بیت به یاد
حضرت رقیه سلام الله 🥀
#پروانه
هر کس دلی به دستِ حبیبی سپرده است
«پروانه» هم، غلامِ غلامِ رقیه است
✍#استاد_مجاهدی
________🥀
از این پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد
یک امشب را نمی خواهی پدر جان خودم باشی
✍#علی_اکبر_لطیفیان
__________🥀
در آزمون این تنِ رنگین کمانی ام
بین هزار رنگ، کبود انتخاب شد
✍#هادی_ملک_پور
__________🥀
هر چه خوردم،زخم بود و زخم بود و زخم بود
دختر تو سیر شد از شام، مهمانی بس است
✍#محمد_سهرابی
__________🥀
هر چند بی پیکر، ولی آخر رسیدی
شکر خدا بالا سرم، با سر رسیدی
✍#وحید_محمدی
_______🥀
با کاروان نیزه سفر می کنم پدر
با طعنه های حرمله سر می کنم پدر
✍#وحید_قاسمی
_______🥀
راضی به زحمت تو نبودم که این چنین
بر دیدن رقیه خود با سر آمدی
✍#سید_رضامؤید
_______🥀
دختر و این همه غم، آه سرم درد گرفت
آن طرف یک نفر انگار که سر می آورد
✍#کاظم_بهمنی
______🥀
در گوشه ی خرابه ،به جای ستاره ها
تا صبح ،زخم های تنش را شمرده بود
✍#محسن_عرب_خالقی
_______🥀
پس از قتل تو ای لب تشنه، آب آزاد شد بر ما
شرار آتش است اين آب بر کامم، نمی نوشم
✍#غلامرضا_سازگار
_______🥀
چشمانم از داغ تو شد باغ شقايق
در خون رها وقتی که ديدم پيکرت را
✍#یوسف_رحیمی
_______🥀
لقمه به دست،حرمله می خورد نان، ولی
با پشتِ دست،طفلِ تو را سير كرده است
✍#حسن_لطفی
_______🥀
با سر برای دیدن یک غنچه آمدی؟!
دارم گلاب می شوم از شرم روی تو
✍#مسعود_اسدی_خانوکی
________🥀
شلاق را گاهی تحمل میکند شانه
اما نه وقتی شانههای لاغری باشد
✍#قاسم_صرافان
________🥀
@adabkhane
_______🥀