eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
727 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
213 ویدیو
21 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔰انتشار گفتگوی سرکار خانم مرضیه عاصی با خبرنگار خبرگزاری حوزه مرضیه عاصی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، عنوان کرد: وقتی عوامل و ریشه‌های بروز انقلاب اسلامی ایران را بررسی می‌کنیم از سوی انقلاب‌پژوهان داخلی و خارجی عواملی ذکر می‌شود که بیشتر علل سیاسی- اجتماعی و اقتصادی است. اما کمتر، انقلاب ما از نظر"هویتی – فرهنگی و تمدنیِ" ایرانیان، مورد توجه قرار گرفته است؛ چون انقلاب ایران، از نظر خصلت فرهنگی و هویتی‌اش از سایر انقلاب‌های جهانی متمایز می‌شود. به تعبیری "ایرانیت" و "اسلامیتِ" انقلاب ما از نظر "ساحت هویتی" قابل بررسی است. متن کامل گفتگو در لینک https://hawzahnews.com/xds9R @AFKAREHOWZAVI
. دهه فجر؛ طلیعه آزادی و روزهای شکوه و حماسه ✍نجمه‌صالحی دهه فجر، تنها یادآور یک واقعه تاریخی نیست، بلکه تجلی ایمان، مقاومت و ایستادگی ملتی است که برای رسیدن به آزادی، با تمام وجود به میدان آمدند. خیابان‌ها آذین‌بندی می‌شوند، پرچم‌های سه‌رنگ ایران در جای‌جای شهرها و روستاها به اهتزاز درمی‌آید و سرودهای انقلابی، از مدارس، مساجد و رسانه‌ها طنین‌انداز می‌شود. مدارس و دانش‌آموزان، با برگزاری برنامه‌های فرهنگی و هنری، حال و هوای این روزها را گرم‌تر می‌کنند. دیوارهای مدرسه، پر از دست‌نوشته‌ها و نقاشی‌هایی است که با افتخار، صحنه‌های انقلاب و چهره‌های ماندگار آن را به تصویر می‌کشند. دانش‌آموزان، سرودهای انقلابی می‌خوانند و با اجرای نمایش‌ها و مسابقات فرهنگی، پیوندی عمیق‌تر با تاریخ و هویت خود برقرار می‌کنند. در مساجد و محافل مذهبی، جلسات خاطره‌گویی، تبیین دستاوردهای انقلاب و مرور اندیشه‌های امام خمینی (ره) برگزار می‌شود. سخنرانان از روزهایی سخن می‌گویند که ملت ایران، با دستان خالی اما قلبی سرشار از ایمان، توانستند بساط استبداد را برچینند و نظامی مبتنی بر استقلال و معنویت را پایه‌گذاری کنند. دهه فجر یادآور تلاش مستمر برای پیشرفت و آبادانی است. برنامه‌های فرهنگی، نمایشگاه‌های دستاوردهای انقلاب و جلسات روشنگری، فرصتی است تا نسل جدید با مفاهیم استقلال، آزادی و عدالت بیش از پیش آشنا شوند. جامعه ایران در این روزها، یکپارچه و همدل، شکوه حماسه‌ای را که روزگاری با ایثار و رشادت به دست آمد، گرامی می‌دارد. دهه فجر، نه فقط یادآور گذشته، بلکه چراغی برای آینده است؛ آینده‌ای که در سایه مجاهدت و پیشرفت، به سوی تحقق تمدن نوین اسلامی پیش می‌رود و این مسیر، با امید و ایمان، همچنان ادامه دارد… @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. تصمیم بزرگ ✍م. اکبری، طلبه جامعه الزهرا تا که آدم یه قدری بزرگ می شود به قول خودش از زیر و بم کارها سردر می‌آورد ، خدا نکرده تجربه های تلخ و تحقیر آمیز هم از سر گذرانده باشد آنوقت است که دراعماق وجودش یک تصمیم بزرگ شکل می گیرد، تصمیمی که روح و فطرتش را از بدو تولد با همان سرشته اند. دست می گذارد روی زانوانش، برمی‌خیزد و می گوید میخواهم روی پای خودم بایستم ، دیگر زیر بار حرف زور نمی روم. قصه ی پر رنج مردمان سرزمینم از آنجایی آغاز شد که پای نفوذ و استعمار به کشورم باز شد، از بین تمام ظلم هایی که بر سر وطنم آمده است استعمار انگلیس تحقیر آمیزترین و ظالمانه ترینشان بود که سالیان دراز وطن عزیزم را خون به جگر کرد،« قتل نه میلیون نفر ایرانی با قحطی عمدی انگلیس.»از وقتی که روباه پیر و هم پیمان جدیدش آمریکا فهمیدند برای تسلط بر جهان و تشکیل امپراطوری شان باید ایران و ذخایر نفتش را تصاحب کنند آن هم به دست خودشان و با خیانت، دیگر این منطقه روی آرامش ندید. منطقه ی استراتژیک خاورمیانه منبع انرژی دنیا، نقطه ی اتصال غرب به شرق عالم! درست در همین تاریخ حساس که برای ظالم فقط یه قدم مانده بود که این منطقه را به تاریکی ببرد، تصمیم بزرگ مردمان سرزمینم فصل جدید منطقه را رقم زدند. دست بر زانوان خود گرفتند و نخواستند زیر بار حرف زور بروند، نخواستند تن به تاریکی ظلم دهند. اما این تصمیم یک تصمیم ساده نبود، حرف حق تاوان دارد... تاوان حرف حقشان، تاوان عشق به وطن، تاوان زیر بار حرف زور نرفتنشان شد هزاران شهید، هزاران مادر به عزا نشسته، هزاران پدر قد خمیده، هزاران زندگی که فدا شد، اما این تمام ماجرا نبود ، مردمان سرزمینم پای تصمیم سختشان چهل سال است ایستاده اند و به تمام رنج هایشان برای آزادی ، افتخار می کنند، آری رنج در راه آزادی برای همه ی آزادگان جهان هزار بار بهتر از لذت خفت بار بردگی ست... امروز من یک دهه هفتادی هم در این تصمیم بزرگ سهم دارم، سهم من این است که عشق مردمان سرزمینم را فریاد بزنم و به همگان بگویم همه ی رنج های راه آزادی ارزشش را دارد ، تا دیگر کسی از تاریکی و وسوسه ی ظلم نترسد، سهم من دیدن آزادی قدس است ان شاالله من جمهوری اسلامی ایران را با تمام نواقصش دوست دارم، چون تصمیم بزرگ و عاقلانه ی یک ملت است برای آزادی از بردگی ظالم، همین تصمیم بزرگ سال هاست که امید رهایی را در دل های تمام مظلومان زنده نگه داشته است و این آغاز ماجراست... @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روایت «بصیرت، چراغی در تاریکی» ✍ سیده الهام موسوی دیشب، طبق معمول بعد از شام، رفتم خانه‌ی پدربزرگ تا از صحبت‌هایش استفاده کنم. در همین هنگام، مهمان عزیزی هم به جمع ما اضافه شد. بحث به سیاست کشیده شد. او با لحنی انتقادی گفت: «همه‌چیز گران شده، به سلامتی آقای خامنه‌ای!» من که در این مسائل سکوت را جایز نمی‌دانم، پاسخ دادم: «باز هم تقصیر رهبر شد؟! مگر نه اینکه در انتخابات، به قول خودتان، فهمیده‌ترین فرد را با کلی کارشناس انتخاب کردید؟!» او با اطمینان گفت: «اگر رهبر راضی به مذاکره می‌شد، اوضاع بهتر و قیمت‌ها ارزان‌تر بود...» در این لحظه، پدربزرگ که تا آن لحظه ساکت بود، لب به سخن گشود: «مذاکره؟ یعنی همان بلایی که سر سوریه آوردند، سر ایران هم بیاورند؟ یعنی هسته‌ای، زیرزمین‌های موشکی و همه‌ی دارایی‌های استراتژیکمان را بدهیم تا آن‌ها نابودش کنند و ما هم دست گدایی به سمتشان دراز کنیم؟ رهبر انقلاب این مسیر را تجربه کرده و می‌داند که چه عواقبی دارد.» پوزخندی زدم. برایم عجیب بود که چرا بعضی‌ها هنوز به دنبال زندگی بدون مشکل هستند، آن‌هم در حالی که در پیچ سخت آخرالزمان قرار داریم. با لحنی آرام اما هشداردهنده گفتم: «فلانی، حواست باشد! ما در آخرالزمان هستیم و غربال سختی در جریان است. ممکن است ناگهان متوجه شوی که مسیر اشتباهی را انتخاب کرده‌ای، اما آن زمان خیلی دیر شده باشد!» او با بی‌اعتنایی شانه بالا انداخت و گفت: «خب که چی؟...» جواب دادم: «چه بخواهید و چه نخواهید، این حکومت مقدمه‌ای است برای رساندن پرچم به دست امام زمان (عج). تا زمانی که حجت خدا ظهور نکند، اوضاع همین است. رهبر هم وظیفه‌اش را به بهترین شکل انجام می‌دهد. ظهور نزدیک است.» اما پاسخی که داد، نه انتظارش را داشتم و نه باورم می‌شد! با لحنی که انگار ناامیدی در آن موج می‌زد، گفت: «این هزار و چهارصد سال است که خبری نیست...» و بعد، انگار که بخواهد حرفش را اصلاح کند، ادامه داد: «البته ظهور دست خداست.» به او خیره شدم. این جمله را قبلاً از کسی شنیده بودم که حتی به قیامت هم اعتقادی نداشت، اما انتظار نداشتم که از دهان کسی که ادعای علم و دین دارد، بیرون بیاید. دنیا ترسناک شده، نه برای آن‌ها که می‌بینند، بلکه برای آن‌ها که هنوز خوابند. این روزها بصیرت نداشتن، یعنی سقوط در تاریکی... اللهم اجعل آخر أمورنا خیرا @AFKAREHOWZAVI
«موسی کلیم الله» تمام بلیط‌های فیلم حضرت موسی(ع) خیلی زود و در دقایق اولیه به فروش رسیدند. با تلاش و تقلای فراوان بلیط هارا تهیه کردیم و راهی سینما شدیم. تعریف و تمجیدهای زیادی از کار جدید آقای حاتمی‌کیا شنیدم اما، شنیدن کِی بود مانند دیدن. قصه‌های بنی اسرائیل متفاوت و فراوان است. اما وقتی سرنوشت این قوم با تولد حضرت موسی (ع) گِره می‌خورد، تازه قصه‌ها جان می‌گیرند و جوانه‌های فراوانی در دل مظلومان شکوفا میگردد. اراده خداوند براین بود که موسی در خفا چشم به جهان بگشاید و دربرابر دیدگان مردم «موسای کلیم» شود. زمانیکه خداوند موسی اراده کند، خدایان مصر و تمام بُت‌های ریز و درشت فرعون «کُنْ فَیکونْ» می‌گردند تا اینگونه دست قادر پروردگار در جهان حکم‌فرمایی کند. موسی کلیم الله؛ به وقتِ طلوعی پا به جهان گذاشت که مردم از رنج جهالت، بردگی و گرسنگی به ستوه آمده بودند و در انتظار منجی لحظات فراوانی را سپری کردند. و با قدوم مولود مبارک رود نیل دنیای قوم بنی اسرائیل رنگ و بوی تازه‌ای یافت. درچهل و سومین جشنواره فیلم فجر فیلم سینمایی«موسی کلیم الله» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا که درواقع یکی از پروژه‌های سریالی ایشان برای چند سال آینده است و ابتدای آن در قالب فیلم سینمایی درآمده یکی از پرطرفدارترین و پرفروش ترین فیلم‌های این دوره از جشنواره سال ۱۴۰۳ محسوب می‌شود. ایشان علاوه براینکه از تکنولوژی‌های روز دنیا در فیلم بکارگرفته است انتخاب موفقی نیز در انتخاب بازیگران داشته است. به امید آینده‌ای نه چندان دور و تماشای فیلم موسی کلیم الله از قاب تلویزیون جمهوری اسلامی ایران. ✍🏻سیده ناهید موسوی
. ۲۲ بهمن؛ طلیعه فجر و ماندگاری انقلابنجمه صالحی خورشیدِ پیروزی، در صبح‌گاهِ بیست و دوم بهمن ۱۳۵۷، از پسِ شب‌های طولانیِ استبداد طلوع کرد و طنین فریاد "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" در کوچه‌پس‌کوچه‌های ایران پیچید. این روز، نه صرفاً یک واقعه تاریخی، که تجلی حماسه‌ای است که ملتی با ایمان و استقامت رقم زدند. پرچم سه‌رنگ ایران، که سبزی آن یادآور امید و ایمان، سپیدی‌اش نشانۀ صلح و صداقت و سرخی‌اش رنگِ خونِ شهیدان است؛ پس از پیروزی انقلاب، مزین به "الله اکبر" شد تا حقیقتی جاودان را فریاد بزند: این سرزمین، با اتکال به خداوند، مسیر عزت و سربلندی را خواهد پیمود حتی تا پای جان و فدا کردن خون. شهدا، ستارگان درخشانی‌اند که در کهکشان انقلاب، راه را به آیندگان نشان دادند. خونِ پاکشان، نهالی را که امام خمینی (ره) در دلِ این خاک کاشت، آبیاری کرد و درخت تناور انقلاب را به بار نشاند. آنان، با گذشتن از جان، حیات را به این سرزمین بخشیدند و برای همیشه، در یادها و قلب‌ها جاودان شدند. در تحقق این نهضت عظیم، همه جانفشانی کردند، زنان نیز، همچون کوه استوار، هم‌قدم با مردان به میدان آمدند. با حجابشان، پیام عزت و استقلال را فریاد زدند و با حضور پررنگ در صحنه‌های مبارزه، ثابت کردند که نهضت امام خمینی(ره)، نهضتی مردمی است که زن و مرد در آن، دوشادوش هم، راه حقیقت را پیمودند. و اما امام خمینی (ره)، آن روح خدا در کالبد زمان، با کلامی که از دلِ ایمان برمی‌خاست، امتی را بیدار کرد. صدایش، لرزه بر اندام کاخ‌های ستم انداخت و با بازگشتش از تبعید، سرآغاز فصلی نوین در تاریخ ایران را رقم زد و پس از رحلت آن پیر فرزانه، مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سکّان‌دار این کشتی پرتلاطم شد. با حکمت و تدبیر، کشتی انقلاب را از میان امواج سهمگین فتنه‌ها و توطئه‌ها عبور داد و در مسیر اقتدار و پیشرفت، به ساحل آرامش هدایت کرد. انقلاب اسلامی، هرگز در گذشته متوقف نمانده است. این نهضت، رودخانه‌ای جاری است که همچنان مسیر خود را با صلابت و شتاب می‌پیماید. انقلاب اسلامی، نه یک رخداد محدود به سال ۵۷، که حرکتی زنده و پویا در مسیر تمدن‌سازی اسلامی است. آرمان‌های این انقلاب، مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و بذر امید و بیداری را در دل ملت‌های مظلوم کاشته است. امروز، تمدن نوین اسلامی، چشم‌اندازی روشن پیش روی ملت ایران و امت اسلامی قرار داده است. تمدنی که بر پایه علم، ایمان، عدالت و پیشرفت بنا شده و افق‌های جدیدی را برای بشریت ترسیم می‌کند. این تمدن، با تکیه بر هویت اسلامی و ظرفیت‌های عظیم ملت ایران، الگویی برای استقلال و پیشرفت ملت‌های آزادی‌خواه جهان شده است. هر سال در ۲۲ بهمن، صدای گام‌های استوار ملتی شنیده می‌شود که همچنان بر عهد خود پایبندند. پرچم ایران، در دست‌هایشان به اهتزاز درمی‌آید و فریاد "الله اکبر"شان، پژواکی است از آن روزهای پرشور. این انقلاب، نه یک حادثه، که جریانی زنده و پویاست، چون رودخانه‌ای که از چشمه ایمان جوشیده و به دریای بی‌کران حقیقت خواهد پیوست. و این راه، همچنان ادامه دارد… @AFKAREHOWZAVI
علیه‌ا‌لسلام 🔹یوسف لیلا🔹 در آن تاریک، دل می‌بُرد ماه از عالم بالا گرامی باد این رخشنده، این تابان بی‌همتا شب است و می‌تکاند آسمان از دامنش آرام همه ته‌مانده‌های نور را بر سفرۀ صحرا میان چادر شب ماه زیباتر شود آن‌سان که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا خوشا لیلا که در دامان جوانی این‌چنین پرورد که دارد خوف از پروردگار خویشتن، تنها تعالی‌الله رویش را که «والفجر» است تفسیرش تعالی‌الله مویش را که «والیل اذا یغشا» ملاحت می‌چکد از ساحت پیشانی‌اش هر بار که در نزد پدر پایین می‌اندازد سر خود را کسی چون او پر از سُکر خدا گشته‌ست پا تا سر که نشناسد میان سجده‌های خویش سر از پا علی اکبر است او یا نبیّ دیگر است او یا علیّ‌بن‌ابی‌طالب مهیا گشته بر هیجا! که او تا بر زمین پا می‌گذارد، راه می‌افتد میان آسمان‌ها بر سر پابوسی‌اش دعوا «اگر امر خدا جنگ است باید رفت» گفت و رفت نه از شمشیرها ترس و نه از سرنیزه‌ها پروا بلاجوی و بلی‌گوی و عطش‌نوش و رجزخوان بود هجوم آورد بر میدان چه رعدآواز و برق‌آسا «منم من زادۀ زهرا، منم آیینۀ حیدر!» ولی نشناختند او را ولی‌نشناس‌ها... دردا! نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا... امیدم سوی الطاف علی اکبر است، ای کاش بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا