📌شب شهادت امام جواد(ع) #روضه #غیرمعتبر نخوانیم.
#سوال:
آیا بدن امام #جواد(ع) بعد از شهادت، #سه روز زیر آفتاب بود؟
📢خیر
آیا ام فضل امام را به شهادت رساند و #کنیزان هنگام جان دادن امام #جواد(ع)، #هلهله کردن تا کسی صدای امام را نشنود؟
📢 #جواب:
در هیچ منبع کهن و معتبری به زیر آفتاب بودن بدن امام جواد(ع) در ۳شبانه روز اشاره نشده است.
همچنین،
این #روضه مشهوری که در همه مجالس امام #جواد(ع) خوانده میشود که:
پس از #مسمومیت امام، همسرش #امفضل کنیزان را واداشت #هلهله و شادی کنند و آنگاه پیکر مطهر حضرت را چند روز در پشت بام قرار دادند و بعد هم پرندگان بر آن سایه افکندند و در آخر هم بر پیکر مطهر اهانت کرده از بام به زیر پرتاب نمودند،
📌این مطلب در منبع قدیم یا معتبری نیامده و از قرن دهم یافت شده و مؤلف انوار الشهاده در قرن 13 قمری آن را ثبت کرده است!
اساساً #شهادت امام به دست همسرش یکی از اقوال است و برخی مسبب حادثه را شخص خلیفه #معتصم یا یکی از کارگزاران او میدانند. اما شهادت امام به دست ام فضل شهرت بیشتری دارد.
منابعی که او را قاتل معرفی میکند، دلائل الامامه منسوب به طبری شیعی است و امالفضل پس از اقدام به #مسمومیت امام، پشیمان شد.
بنابراین،
#اهانت و جسارت به پیکر مطهر امام در منابع معتبر نیست و دستگاه خلافت در برابر شیعیان و دوستان آن حجت خدا و ذریه رسول الله(ص)، جرأت چنین بیحرمتی نداشت.
#عباسیان هم حفظ ظاهر نموده و نه تنها آشکارا جسارتی به امام نکردند، بلکه او را در مقابر #قریش #بغداد و کنار قبر جدش امام موسی #کاظم(ع) دفن کردند.
👇👇
🌻 @ahlebait110
🏴 روضه حضرت #رقیه
متن اصلی #روضه دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین #طبری از عالمان #شیعه است که آن را به سال 675 در اصفهان نوشته است.
«در حاويه آمد كه:
#زنان خاندان نبوت در حالت #اسيرى حال مردان كه در #كربلا شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده میداشتند، و هر كودكى را وعدهها میدادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز میآيد، تا ايشان را به خانه #يزيد آوردند،
دختركى بود #چهارساله، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من #حسين(ع) كجاست؟
اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در #گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست.
يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است.
آن #لعين در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد اين چيست:
ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق #تسليم كرد.»
📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین این مطلب را از آن نقل کرده است.
👇👇
🌻 @ahlebait110
📌 #روضه امام #حسین(ع) در #قتلگاه
◀️امام حسين(ع) آنقدر جنگيد تا آن كه پيكر پاکش دهها #زخم برداشت و در حالي كه از نبرد، ناتوان شده بود، ايستاد تا اندکي بياسايد. در همان حال كه ايستاده بود، سنگي آمد و بر #پيشاني او خورد و #خون از پيشانياش جاري گشت.
◀️ #شمر در ميان سپاهيانش ندا داد: چرا ايستادهايد؟
دربارة او منتظر چه هستيد؟ تيرها او را از پا افکنده است، به او #حمله کنيد، مادرتان به عزايتان بنشيند؛ به دنبال اين فرمان، از هر طرف به امام حمله کردند و زخم شمشيرها او را از پا درآورد.
◀️نخستين كسي كه سراغ امام حسين(ع) رفت، زُرْعَة بنشَريك تَميمي بود كه بر #دست_چپ او ضربهاي زد. عمرو بنطلحه جُعْفي هم از پشت سر بر شانة حضرت ضربه محكمي زد. سنان بنانس هم تيري بر گلوي حضرت زد.
صالح بنوَهَب يَزَني هم با #نيزه ضربتي بر پشت امام وارد کرد، بر اثر اين زخمها و ضربتها امام حسين(ع) از اسب بر زمين افتاد.
◀️امام برخاست و نشست و #تير از گلويش بيرون کشيد و دستانش را به هم وصل کرد و زير #گلو گرفت و هر وقت پر از #خون ميشد سر و محاسن خود را با آن آغشته ميکرد و ميفرمود:
خدا را با اين وضع ملاقات ميکنم در حالي که حق من غصب شده است. آنگاه از اطراف امام پراکنده شدند در حاليکه او گاهي با صورت روي زمين ميافتاد و گاهي برميخاست.
در اين حال #سنان بناَنس به او نزديک شد و با نيزه ضربتي بر او زد که در اثر آن، امام نقش بر زمين شد. سنان به #خولي بنيزيد اصبحي گفت:
سر او را از بدن جدا کن. #خولي خواست اين کار را بکند، امّا دچار سستي شد و لرزه بر اندامش افتاد. #سنان لعنت الله علیه به او گفت: خدا بازوانت را سست و دستانت را از بدن جدا کند. آنگاه از اسب فرود آمد و سر مبارک امام را از تن جدا کرد و آن را به خولي داد. اين در حالي بود که قبلاً زخمهاي متعددي با شمشير بر آن حضرت وارد شده بود.
📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص453.
📚ابناعثم، کتاب الفتوح، ج5، ص 118؛
📚شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 112؛
📚ابناعثم، کتاب الفتوح، ج5، ص 118؛
📚خوارزمي، مقتلالحسين، ج2، ص35.
📚ر.ک. مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام.
👇👇
🌻 @ahlebait110
🏴 #روضه بعدازظهر #عاشورا
🏴 #آتش_زدن #خیمه
سپاه #دشمن بعد از #غارت خیمه ها به دستور #شمر، تصمیم گرفتند خیمه ها را آتش بزنند.
در این هنگام، #زنان- و #کودکان- با پای برهنه، در حالیکه #گریه و شیون می کردند بیرون آمدند و پا به فرار گذاشند.
آنان حتی قصد کشتن امام #سجاد(ع) داشتند، اما #بیماری حضرت مانع اقدام آنان گردید.
طبق بررسی اخبار، #عمربنسعد موافق حمله به خیام بود؛
زیرا وی #جنایات زیادی را در کربلا مرتکب گردید و طبق برخی اخبار وی دستور آتش زدن خیام را داده است.
📚ابن اعثم، الفتوح، ج5، ص120؛
📚ابن طاوس، لهوف، ص180؛
📚ابن نما حلی، مثیرالاحزان، ص77؛
📚صدوق، الامالی، ص190.
📚ر.ک. مقتل جامع سیدالشهدا علیه السلام.
👇👇
🌻 @ahlebait110
📌شب شهادت امام جواد(ع) #روضه #غیرمعتبر نخوانیم.
#سوال:
آیا بدن امام #جواد(ع) بعد از شهادت، #سه روز زیر آفتاب بود؟
📢خیر
در هیچ منبع کهن و معتبری به زیر آفتاب بودن بدن امام جواد(ع) در ۳شبانه روز اشاره نشده است.
آیا ام فضل امام را به شهادت رساند و #کنیزان هنگام جان دادن امام #جواد(ع)، #هلهله کردن تا کسی صدای امام را نشنود؟
📢 #جواب:
با نقشه معتصم عباسی لعین، ام فضل امام جواد(ع) را مسموم کرد، اما
این #روضه مشهوری که در همه مجالس امام #جواد(ع) خوانده میشود که:
پس از #مسمومیت امام، همسرش #امفضل کنیزان را واداشت #هلهله و شادی کنند و آنگاه پیکر مطهر حضرت را چند روز در پشت بام قرار دادند و بعد هم پرندگان بر آن سایه افکندند و در آخر هم بر پیکر مطهر اهانت کرده از بام به زیر پرتاب نمودند،
📌این مطلب در منبع قدیم یا معتبری نیامده و از قرن دهم یافت شده و مؤلف انوار الشهاده در قرن 13 قمری آن را ثبت کرده است!
#شهادت امام به دست همسرش یکی از اقوال است و برخی مسبب حادثه را شخص خلیفه #معتصم یا یکی از کارگزاران او میدانند. اما شهادت امام به دست ام فضل شهرت بیشتری دارد.
منابعی که او را قاتل معرفی میکند، دلائل الامامه منسوب به طبری شیعی است و امالفضل پس از اقدام به #مسمومیت امام، پشیمان شد.
بنابراین،
#اهانت و جسارت به پیکر مطهر امام در پشت بام خانه، در منابع معتبر نیست.
#عباسیان حفظ ظاهر نموده و نه تنها آشکارا جسارتی به بدن امام نکردند.
امام در مقابر #قریش #بغداد و کنار قبر جدش امام موسی #کاظم(ع) دفن گردید.
👇👇
🌻 @ahlebait110
🏴 روضه حضرت #رقیه
متن اصلی #روضه دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین #طبری از عالمان #شیعه است که آن را به سال 675 در اصفهان نوشته است.
«در حاويه آمد كه:
#زنان خاندان نبوت در حالت #اسيرى حال مردان كه در #كربلا شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده میداشتند، و هر كودكى را وعدهها میدادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز میآيد، تا ايشان را به خانه #يزيد آوردند،
دختركى بود #چهارساله، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من #حسين(ع) كجاست؟
اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در #گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست.
يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است.
آن #لعين در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد اين چيست:
ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق #تسليم كرد.»
📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین طبری این مطلب را از آن نقل کرده است.
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از زندگی به رنگ بندگی | مشاوره
InShot_۲۰۲۳۰۸۲۱_۱۷۵۰۰۰۷۹۰_۲۱۰۸۲۰۲۳.mp3
3.54M
🔸️جان دادن دختر شهید⁉️
#حضرت_رقیه(س)
#روضه
#حجت_الاسلام_علی_یاوری
عضو شوید 👇🏻
╭━═━🍃❀🖤❀🍃━═━╮
@zendegi_bandegi
╰━═━🍃❀🖤❀🍃━═━╯
📌 #روضه #غیرمعتبر نخوانیم.
#سوال:
آیا بدن امام #جواد(ع) بعد از شهادت، #سه روز زیر آفتاب بود؟
آیا #کنیزان هنگام جان دادن امام #جواد(ع)، #هلهله کردن تا کسی صدای امام را نشنود؟
📢 #جواب:
در هیچ منبع کهن و معتبری به زیر آفتاب بودن بدن امام جواد(ع) در ۳شبانه روز اشاره نشده است.
همچنین،
این روضه مشهوری که در همه مجالس امام #جواد(ع) خوانده میشود که:
پس از #مسمومیت امام، همسرش #امفضل کنیزان را واداشت #هلهله و شادی کنند و آنگاه پیکر مطهر حضرت را چند روز در پشت بام قرار دادند و بعد هم پرندگان بر آن سایه افکندند و در آخر هم بر پیکر مطهر اهانت کرده از بام به زیر پرتاب نمودند،
این مطلب در منبع قدیم یا معتبری نیامده و از قرن دهم یافت شده و مؤلف #انوارالشهاده در قرن 13 قمری آن را ثبت کرده است!
آنچه در منابع آمده این است که امالفضل پس از اقدام به #مسمومیت امام، پشیمان شد.
#عباسیان هم حفظ ظاهر نموده و اجازه دادند که امام در مقابر #قریش #بغداد و کنار قبر جدش امام موسی #کاظم(ع) دفن گردد.
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
📌 #روضه #مسلم بن عقیل
طبق گزارش طبری، مسلم بن عقیل اولین کسی است که در راه امام #حسین(ع) شهید شد و اولین کسی است که امام بر او #گریه کرد.
وقتی مسلم را دستگیر کردند و به دارالاماره میبردند به گریه افتاد. گفتند:
کسی که در راه خطرناکی قدم میگذارد نباید بترسد و گریه کند. گفت:
برای خودم گریه نمیکنم «ابکی لحسین و آل حسین(ع)» بلکه برای حسین و خانوادهاش میگریم.
هنگامی که مسلم را میبردند از خستگی مبارزه و تشنگی نگاهش به ظرف آبی افتاد و آن را طلب کرد. شخصی به او #اهانت کرد که از آن نخواهی نوشید تا حمیم دوزخ را بچشی!
مسلم تا سه بار ظرف را پیش برد، اما بخاطر زخمهایش نتوانست #آب بنوشد بلکه دندانش در آن افتاد.
مسلم نامه ای نیز به امام حسین(ع) نوشت تا از خیانت کوفیان خبر داده و ایشان به #کربلا نیاید. در نهایت وی به دستور #عبیدالله بن زیاد ملعون، به شهادت رسید.
📚طبری، تاریخ، ج۵، ص۳۷۴.
👇👇
🌻 @ahlebait110
📌 زندگی نامه و #روضه حضرت #علی_اکبر
جناب علی اکبر،
◀️بزرگترین پسر امام #حسین(ع) و مادرش #لیلا است.
◀️او راوی حدیث، مردی رشید، #شجاع، #راستگو، پاک، #درستکار و از جهت #اخلاق و قیافه شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) بود.
◀️جناب علی اکبر، #امان_نامه سپاه ابن زیاد را رد کرد.
◀️اگرچه اقوال زیادی درباره سن جناب علی اکبر وجود دارد، اما به نظر میرسد، سن ایشان بین ۲۳ تا ۲۷ درست است.
◀️طبق زیارت نامه ای که برای ایشان توسط اهلبیت(ع) بیان شده، علی اکبر دارای #همسر و احتمالا ۲ فرزند بوده که اسم یکی از آنان #حسن است.
◀️ایشان اولین شهید بنی هاشم در #کربلا بود.
◀️علی اکبر هنگام ورود به میدان فرمود:
منم علی، فرزند حسین بن علی(ع)،
به خدا سوگند، ما به جانشینی پیامبر سزاواریم.
شما(دشمنان) را با #نیزه و #شمشیر آنقدر می زنیم، تا نیزه خم گردد و شمشیر درهم پیچد.
◀️جناب علی اکبر پس از آن که جنگ سختي کرد و عدّة زيادي را به هلاکت رساند، نزد پدر برگشت و گفت: پدرجان!، تشنگي من را کشت و سنگيني آهن (زره) بيتابم کرد. آيا آبي هست؟ امام گريست و فرمود: «پسرجان!، از کجا آب بياورم؟، اندکي ديگر بجنگ، بزودي جدّت رسولخدا را ملاقات ميکني و از جام سرشار او سيراب ميشوي که ديگر پس از آن تشنه نگردي!»
◀️مرَّة بنمُنْقِذ بننُعْمان عَبدي لَيْثي او را ديد و گفت: گناه عرب بر گردن من باشد اگر اين جوان از كنار من بگذرد و اين كار را تكرار كند و من پدرش را به عزايش ننشانم. علي اكبر بار ديگر به دشمن حمله كرد و با شمشيرش آنها را ميزد تا آنكه مُرّة بنمُنْقِذ عبدي ضربتي بر او زد و او را نقش زمين کرد و آن گروه او را محاصره کرده و پيکر مطهّرش را با شمشير قطعه قطعه کردند.
◀️علياکبر در آخرين لحظات عمر، ندا داد:
«پدرجان! خداحافظ، اين جدّم رسول خداست كه تو را سلام ميرساند و ميگويد: سريعتر به ما ملحق شو».
آنگاه علي فريادي زد و جان داد.
◀️امام حسین(ع) هنگام #شهادت علی اکبر، خود را به او رساند و صورت خود را به صورت او گذاشت و #خون- گلوی- او را به #آسمان پرتاب کرد و قطره ای از ان به زمین برنگشت.
طبری به نقل از ابومخنف در پایان گزارش شهادت حضرت علی اکبر چنین می نویسد:
اقبل الحسين الى ابنه و اقبل فتيانه اليه فقال: احملوا أخاكم.
📣جوانان بنیهاشم بیایید علی را بر درِ خیمه رسانید.
◀️در #زیارت_نامه علی اکبر آمده است:
صلی الله علیک و علی عترتک و اهل بیتک و آبائک و ابنائک.
📚ابن قولویه، کامل الزیارت، ص۴۱۶، ۲39؛
📚ابن سعد، طبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۲؛
📚یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۴۶؛
📚ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۱۴؛
📚شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص106؛
📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص446؛
📚خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۳۰.
👇👇
🌻 @ahlebait110
📌 #روضه امام حسین(ع) در #قتلگاه
◀️امام #حسين(ع) آنقدر جنگيد تا آن كه پيكر پاکش دهها #زخم برداشت و ايستاد تا اندکي بياسايد. در همان حال كه ايستاده بود، سنگي آمد و بر #پيشاني او خورد و #خون از پيشانياش جاري گشت.
◀️ #شمر در ميان سپاهيانش ندا داد: چرا ايستادهايد؟ دربارة او منتظر چه هستيد؟
تيرها او را از پا افکنده است، به او #حمله کنيد، مادرتان به عزايتان بنشيند؛ به دنبال اين فرمان، از هر طرف به امام حمله کردند و زخم شمشيرها او را از پا درآورد.
◀️نخستين كسي كه سراغ امام حسين(ع) رفت، زُرْعَة بنشَريك تَميمي بود كه بر #دست_چپ او ضربهاي زد.
عمرو بنطلحه جُعْفي هم از پشت سر بر شانة حضرت ضربه محكمي زد. سنان بنانس هم تيري بر گلوي حضرت زد.
صالح بنوَهَب يَزَني هم با #نيزه ضربتي بر پشت امام وارد کرد، بر اثر اين زخمها و ضربتها امام حسين(ع) از اسب بر زمين افتاد.
◀️امام برخاست و نشست و #تير از گلويش بيرون کشيد و دستانش را به هم وصل کرد و زير #گلو گرفت و هر وقت پر از #خون ميشد سر و محاسن خود را با آن آغشته ميکرد و ميفرمود:
خدا را با اين وضع ملاقات ميکنم در حالي که حق من غصب شده است. آنگاه از اطراف امام پراکنده شدند در حاليکه او گاهي با صورت روي زمين ميافتاد و گاهي برميخاست.
در اين حال #سنان بناَنس به او نزديک شد و با نيزه ضربتي بر او زد که در اثر آن، امام نقش بر زمين شد. سنان به #خولي بنيزيد اصبحي گفت:
سر او را از بدن جدا کن. #خولي خواست اين کار را بکند، امّا دچار سستي شد و لرزه بر اندامش افتاد. #سنان لعنت الله علیه به او گفت: خدا بازوانت را سست و دستانت را از بدن جدا کند. آنگاه از اسب فرود آمد و سر مبارک امام را از تن جدا کرد و آن را به خولي داد.
📚طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج 5، ص453.
📚ابناعثم، کتاب الفتوح، ج5، ص 118؛
📚شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص 112؛
📚ابناعثم، کتاب الفتوح، ج5، ص 118؛
📚خوارزمي، مقتلالحسين، ج2، ص35.
👇👇
🌻 @ahlebait110
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
🏴 روضه حضرت #رقیه
متن اصلی #روضه دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین #طبری از عالمان #شیعه است که آن را به سال 675 در اصفهان نوشته است.
«در حاويه آمد كه:
#زنان خاندان نبوت در حالت #اسيرى حال مردان كه در #كربلا شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده میداشتند، و هر كودكى را وعدهها میدادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز میآيد، تا ايشان را به خانه #يزيد آوردند،
دختركى بود #چهارساله، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من #حسين(ع) كجاست؟
اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در #گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست.
يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است.
آن #لعين در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد اين چيست:
ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق #تسليم كرد.»
📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین طبری این مطلب را از آن نقل کرده است.
👇👇
🌻 @ahlebait110