هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
شصت ماه روزه
🖌 حضرت #امام_صادق (ع) فرمود: روزه بیست و هفتم ماه رجب را رها نکنید، روزی است که نبوت بر حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرود آمد، ثواب روزه آن روز، مانند روزه شصت ماه است.
🖌 قَالَ قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع لَا تَدَعْ صِیَامَ یَوْمِ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ فَإِنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی نَزَلَتْ فِیهِ النُّبُوَّةُ عَلَی مُحَمَّدٍ ص وَ ثَوَابُهُ مِثْلُ سِتِّینَ شَهْراً لَکُمْ.
📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ح ۱.
#حدیث #ماه_رجب
@hadith_daily
هدایت شده از قم نیوز Qomnews
✅ سخنرانی زنده و تلویزیونی رهبر انقلاب در روز عید مبعث
🔸حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت عید مبعث پیامبر اعظم (ص) بهصورت زنده و مستقیم با ملت شریف ایران و امت مسلمان جهان سخن خواهند گفت.
🔸سخنرانی رهبر انقلاب روز سه شنبه ساعت ۱۰:۳۰ به صورت زنده از پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR و شبکههای داخلی و بین المللی صدا و سیمای جمهوری اسلامی همراه با ترجمه همزمان پخش خواهد شد.
🔻اخبار مورد اعتماد از قم 👇
💢 @Qomnews
@Qom24news
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت هفتاد و پنجم
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/577
فصل هفتم
قسم به سمّ اسبان (۳)
شب دوم، غروب راه افتادیم
از سمت دیگر
از زیر پل گذشتیم
یک گونه سنگری خالی ولی تازه دیدم
غیر عادی بود
به طرفش رفتم
آرام گونی را برداشتم
زیرش یک مین گوجهای بود
شانس آورده بودیم که وقت عبور از زیر پل دست یا پای خود را روی آن نگذاشته بودیم
راه را ادامه دادیم تا سینه کش یک تپه ماهور
لب رودخانه محمود، سمت چپ با سینه، کجکی دراز کشیده بود
تمام سینهاش به خاک نچسبیده بود
زیر نور مهتاب، رنگ کرم مین به چشمم آمد
گفتم زیرسینهات مین است
آرام از زمین جدا شد
این دو تله هشداری بود که دور و بر ما زیاد مینکاری شده
باید با دقت پا روی خاک میگذاشتیم و جلوتر میرفتیم
این مسیر هم جواب نداد
دوباره برگشتیم
چندشب بعد، دوباره پنج نفره راه افتادیم
جلوتر رفتیم تا به لب رودخانه رسیدیم
آن طرفتر سنگر عراقیها پیدا بود ولی نگهبان کنار سنگرها نبود
علی آقا رو کرد به نادر فتحی: "نادر! آن سنگر دوشکا را میبینی؟"
- "آری میبینم!؟"
- "رودخانه را رد شو. برو دستت را به گونی سنگر دوشکا بزن و برگرد"
مات و مبهوت و متحیر ماندهبودیم!!!
بیشتر از ما اسلامیان که انگار قبلاً در چند مورد، در مورد چند و چون کار شناسایی با علی آقا۷ بحث کرده بود
من و جمشید اصلیان "و جعلنا" میخواندیم
علی آقا بیخیال نگاه میکرد
اسلامیان کمی نگران
نادر هم بی هیچ سوال و حرف، آرام داخل آب رفت
عرض رودخانه حدود ۳۰ متر بود
عمق آن تا کمر و گاه تا سینهی نادر
دستها و سر او از آب بیرون ماند
زیر نور مهتاب آهسته آهسته از آب عبور کرد
همین که به لب سنگر دوشکا رسید سر و کله یک عراقی پیدا شد که کنار سنگر ایستاد
نادر پشت سنگر قایم شد
عراقی سرپا ادرار کرد و رفت
نادر سری به سمت ما چرخاند
دستش را به گونه سنگر زد تا علی آقا ببیند
و برگشت
آن شب علی آقا به ما گفت: "باید به این شیوه از آب رد بشوید و از میان سنگر ها و فاصله بین سنگر ها عبور کنید و بروید به خط دوم دشمن"
عبور از آب به این شکل، باورکردنی نبود
اما نادر یخ تردید را در وجودمان شکست
جان گرفتیم و از فردایش هر شب از رودخانه رد میشدیم
از کنار سنگرهای جلوی عراقی تا پاسگاه زالوآب که ۲۰۰ متر عقب تر از رودخانه بود، میرفتیم
هفته دوم، وقتی گزارش شناساییها را به علی آقا دادیم، گفت: "این که چیزی نیست! تیم مجاور شما تا جاده زرباطیه رفته است. شما هم باید تا خط سوم دشمن را شناسایی کنید."...
◀️ ادامه دارد ...
هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوشلفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شهدایی که #مرگ را به بازی گرفتند!
🎥 موشن گرافیک/ شیر صحراهای جنگ، شهید #حاج_حسین_خرازی
شهید حسین خرازی فرمانده ول نکن خاکریزها بود بطوریکه در فتح تنگه #چذابه خودش همراه تیم #جهادی در احداث و تثبیت خاکریز حضور داشت در حالیکه که کمتر از ۵۰ متر با دشمن فاصله داشت، همین روحیه از خرازی یک فرمانده بی بدیل ساخت، روحش شاد و یادش گرامی باد.
🆘 @Roshangari_ir
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
پاداش روزه هفتاد سال
🖌 حضرت #امام_صادق (ع) فرمود: هر که روز بیست و هفتم ماه رجب را روزه بدارد، برای او پاداش روزه هفتاد سال ثبت می شود.
🖌 عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: مَنْ صَامَ سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ کُتِبَ لَهُ أَجْرُ صِیَامِ سَبْعِینَ سَنَةٍ.
📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ح ۱۷.
#حدیث #ماه_رجب
@hadith_daily
دختر مبارز اوکراینی یا فسطینی؟! / تروریست یا قهرمان؟!
🔹تصویری از یک دختر کوچک در برابر یک نظامی روسی نزدیک به ۸۰۰ هزار لایک دریافت کرد و کاربرانِ شبکههای اجتماعی به تحسین شجاعتِ او پرداختهاند.
🔹اما واقعیت این است که این تصویریست از "عهد التمیمی" نوجوان فلسطینی که بارها در برابر نظامیان اسرائیلی ایستاد، بازداشت و زندانی شد و مجددا به زمینِ مبارزه بازگشت.
🔹وقتی که تصاویر او در شبکههای اجتماعی اروپایی و آمریکایی منتشر شد کاربران او را "یک تروریست کوچک" نامیدند که مورد سوءاستفادهی تبلیغاتی علیه اسرائیل قرار گرفته است.
🔹اما حالا همان کاربران تصویر عهد را بهعنوان دخترِ شجاعِ اوکراینی دست به دست کرده و در وصف رشادتها و کامنتها میگذارند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اغواگری رسانه ای #غرب !
🔴 کارگردانان مزدوری که در سوریه فیلم جنگی می ساختند تاحقایق را قلب کنند، اکنون در اوکراین مشغول تولید تصاویر جعلی برای فریب #افکارعمومی هستند.
#اوکراین
#سلطه_رسانه ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️همه شواهد نشان میدهد و روشن است که اینها تولیدات دوسه روز اخیر نیست !!!
♦️ اینها را با اقلیت #یهودی از مدتها قبل آماده کرده و به این مناسبت منتشر میکنند که بسیار تاثیر گذار هم هست !!!
مدافع روسها نیستیم ولی چرا وبا چه قصدی حقایق را قلب میکنند ؟!
بیش از ۷ ساله کودکان #یمنی باسلاحهای این جانوران انسان نما ودلارهای #سعودی قتل عام میشوند اما امروز میبینیم برای مظلوم نمایی نوچه های #غربی خود ازقبل فیلمهای حرفه ای تولید و منتشر میکنند !!!
#حقوق_کدام_بشر؟!
✍بهزادزارع
هدایت شده از کانال حامیان (استاد رائفی پور)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «روایت عجیب پیامبر»
👤 استاد #پناهیان
🔸 در #آخرالزمان یک قومی جای یاران رسول الله میآیند که از سرزنش هیچ سرزنشگری نمیترسند...
⁉️ این قوم چه کسانی هستند!؟
📥 دانلود با کیفیت بالا
https://aparat.com/v/zGKuo
💠به کانال نشر آثار استاد رائفی پور بپیوندید 👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1707147264Cb54b6c0cea
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
بخشش گناه آینده
🖌حضرت #امام_علی #امیرالمؤمنین (ع) فرمود: هرکه سه روز اول، سه روز وسط و سه روز آخر ماه رجب را روزه بدارد، گناهان گذشته و آینده اش بخشیده می شود.
🖌 عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ رَجَبٍ فِی أَوَّلِهِ وَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ فِی وَسَطِهِ وَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ فِی آخِرِهِ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ.
📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ح ۱۵.
#حدیث #ماه_رجب
@hadith_dailyز
هدایت شده از فقه و احکام رهبری (leader.ir)
📚 خمس ابزار کسب و کار
💠 سؤال: آیا یک بار پرداخت خمس ابزار آلات کسب و کار کفایت میکند یا باید هر سال خمس ارزش افزوده آن را پرداخت کنیم؟
✅ جواب: پس از پرداخت خمس آن، تا زمانی که فروخته نشده خمس ندارد و پس از فروش، ارزش افزوده آن (پس از کسر تورم )، جزء درآمد سال فروش است و اگر تا سررسید سال خمسی در امور زندگی مصرف نشود، خمس دارد.
#احکام_خمس #خمس_ابزار_کار
🆔 @leader_ahkam
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷
✒قسمت هفتاد و ششم
قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/543
فصل هفتم
قسم به سمّ اسبان (۴)
جمشید اصلانی گفت: "به نظرم از این مسیر نمیشود به عمق رفت. باید به سمت چپ برویم. به سمت پاسگاه دراجی."
مقرمان از دشت مهران و مقابل پاسگاه زالوآب به شهر مهران انتقال یافت
این جابجایی برای نزدیکتر شدن به موضع سمت چپ یعنی پاسگاه دراجی عراق بود
در مهران، در خانهای محکم و دو طبقه مستقر شدیم
... عزم شناسایی کردیم
با یکی دیگر به نام صفری همراه شدیم
هنگام عبور، جمشید به نیروهای در خط گفت: "ما فردا ظهر برمیگردیم. ما را با عراقیها اشتباه نگیرید،"
آنها هم تعجب کردند؛ که مگر میشود سر ظهر از کنار عراقیها برگشت.
گفتند: "نروید! اسیر میشوید!"
راستش من هم مثل آنها در دلم تردید بود
اما قرار بود تسلیم باشم!
تسلیم محض!
دمغروب جمشید اذان داد
پشت سرش ایستادیم و نماز خواندیم
بعد از نماز با صوتی حزین روضه حضرت علی اکبر را خواند
سه نفر بودیم
ولی انگار یک لشکر در میان دشت نشسته و زیارت عاشورا میخواند
قبل از حرکت بلند شد
سوره والعادیات را خواند و ترجمه کرد
گویی ظهر عاشوراست
و او دارد رجز میخواند:
" قسم به سم اسبان هنگامی که به زمین میخورند قسم به ..."
جلو افتاد
رودخانه کنجانچم در مقابل ما سه شاخه میشد
هر شاخه با یک خشکی کوچک از دیگری ممتاز بود
جمشید داخل آب رفت
من هم پشت سر او تا سینه داخل آب شدم
میخواست شب را پشت عراقیها بخوابیم
و در روز، پشت سرشان را شناسایی کنیم و سر ظهر برگردیم
همه اینها خلاف سنت شناسایی بود
به هر زحمت از ۳ شاخه رودخانه رد شدیم
خبری از سنگرهای عراقی نبود
یاد عبور از رودخانه کارون در فتح خرمشهر افتادم
آنجا هم عراقیها احتمال عبور هیچ کسی را از آب نمیدادند
از سر و لباسمان آب میریخت و نسیم فروردین ماه نوازشمان میداد
منتظر بودیم به میدان مین بر بخوریم
اما برخلاف راهکار قبل، خبری از میدان مین نبود
تا نزدیک پاسگاه دراجی رفتیم
حتماً داخل پاسگاه عراقیها بودند اما قرار بود از آنجا هم عبور کنیم
چپ و راست پاسگاه، سنگرها شانه به شانهی هم پیدا بودند
اما تاریک و محو
جمشید آهسته گفت: "اینجا خط اول عراقیهاست. باید از اینجا رد شویم و قبل از روشن شد هوا پشت خط آنها باشیم."...
◀️ ادامه دارد ...
هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوشلفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308