eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
369 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
5.3هزار ویدیو
488 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 شهدایی که را به بازی گرفتند! 🎥 موشن گرافیک/ شیر صحراهای جنگ، شهید شهید حسین خرازی فرمانده ول نکن خاکریزها بود بطوریکه در فتح تنگه خودش همراه تیم در احداث و تثبیت خاکریز حضور داشت در حالیکه که کمتر از ۵۰ متر با دشمن فاصله داشت، همین روحیه از خرازی یک فرمانده بی بدیل ساخت، روحش شاد و یادش گرامی باد. 🆘 @Roshangari_ir
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
پاداش روزه هفتاد سال 🖌 حضرت (ع) فرمود: هر که روز بیست و هفتم ماه رجب را روزه بدارد، برای او پاداش روزه هفتاد سال ثبت می شود. 🖌 عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: مَنْ صَامَ سَبْعَةً وَ عِشْرِینَ مِنْ رَجَبٍ کُتِبَ لَهُ أَجْرُ صِیَامِ سَبْعِینَ سَنَةٍ. 📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ح ۱۷. @hadith_daily
هدایت شده از ۱۱
و خداوند محمد ص را برانگیخت تا رحمتی برای جهانیان باشد و نعمت خود را تمام کند
هدایت شده از ۱۱
هدایت شده از ۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دختر مبارز اوکراینی یا فسطینی؟! / تروریست یا قهرمان؟! 🔹تصویری از یک دختر کوچک در برابر یک نظامی روسی نزدیک به ۸۰۰ هزار لایک دریافت کرد و کاربرانِ شبکه‌های اجتماعی به تحسین شجاعتِ او پرداخته‌اند. 🔹اما واقعیت این است که این تصویری‌ست از "عهد التمیمی" نوجوان فلسطینی که بارها در برابر نظامیان اسرائیلی ایستاد، بازداشت و زندانی شد و مجددا به زمینِ مبارزه بازگشت. 🔹وقتی که تصاویر او در شبکه‌های اجتماعی اروپایی و آمریکایی منتشر شد کاربران او را "یک تروریست کوچک" نامیدند که مورد سوءاستفاده‌ی تبلیغاتی علیه اسرائیل قرار گرفته است. 🔹اما حالا همان کاربران تصویر عهد را به‌عنوان دخترِ شجاعِ اوکراینی دست به دست کرده و در وصف رشادت‌ها و کامنت‌ها می‌گذارند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 اغواگری رسانه ای ! 🔴 کارگردانان مزدوری که در سوریه فیلم جنگی می ساختند تاحقایق را قلب کنند، اکنون در اوکراین مشغول تولید تصاویر جعلی برای فریب هستند. ای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️همه شواهد نشان میدهد و روشن است که این‌ها تولیدات دوسه روز اخیر نیست !!! ♦️ این‌ها را با اقلیت از مدت‌ها قبل آماده کرده و به این مناسبت منتشر می‌کنند که بسیار تاثیر گذار هم هست !!! مدافع روس‌ها نیستیم ولی چرا وبا چه قصدی حقایق را قلب میکنند ؟! بیش از ۷ ساله کودکان باسلاحهای این جانوران انسان نما ودلارهای قتل عام میشوند اما امروز میبینیم برای مظلوم نمایی نوچه های خود ازقبل فیلمهای حرفه ای تولید و منتشر میکنند !!! ؟! ✍بهزادزارع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «روایت عجیب پیامبر» 👤 استاد 🔸 در یک قومی جای یاران رسول الله می‌آیند که از سرزنش هیچ سرزنشگری نمی‌ترسند... ⁉️ این قوم چه کسانی هستند!؟ 📥 دانلود با کیفیت بالا https://aparat.com/v/zGKuo 💠به کانال نشر آثار استاد رائفی پور بپیوندید 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1707147264Cb54b6c0cea
هدایت شده از روزی یک حدیث🇵🇸
بخشش گناه آینده 🖌حضرت (ع) فرمود: هرکه سه روز اول، سه روز وسط و سه روز آخر ماه رجب را روزه بدارد، گناهان گذشته و آینده اش بخشیده می شود. 🖌 عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع قَالَ: وَ مَنْ صَامَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ مِنْ رَجَبٍ فِی أَوَّلِهِ وَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ فِی وَسَطِهِ وَ ثَلَاثَةَ أَیَّامٍ فِی آخِرِهِ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ. 📚 فضائل الأشهر الثلاثة، ح ۱۵. @hadith_dailyز
📚 خمس ابزار کسب‌ و کار 💠 سؤال: آیا یک بار پرداخت خمس ابزار آلات کسب ‌و کار کفایت می‌کند یا باید هر سال خمس ارزش افزوده آن را پرداخت کنیم؟ ✅ جواب: پس از پرداخت خمس آن، تا زمانی که فروخته نشده خمس ندارد و پس از فروش، ارزش افزوده آن (پس از کسر تورم )، جزء درآمد سال فروش است و اگر تا سررسید سال خمسی در امور زندگی مصرف نشود، خمس دارد. 🆔 @leader_ahkam
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت هفتاد و ششم قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/543 فصل هفتم قسم به سمّ اسبان (۴) جمشید اصلانی گفت: "به نظرم از این مسیر نمی‌شود به عمق رفت. باید به سمت چپ برویم. به سمت پاسگاه دراجی." مقرمان از دشت مهران و مقابل پاسگاه زالوآب به شهر مهران انتقال یافت این جابجایی برای نزدیک‌تر شدن به موضع سمت چپ یعنی پاسگاه دراجی عراق بود در مهران، در خانه‌ای محکم و دو طبقه مستقر شدیم ... عزم شناسایی کردیم با یکی دیگر به نام صفری همراه شدیم هنگام عبور، جمشید به نیروهای در خط گفت: "ما فردا ظهر برمی‌گردیم. ما را با عراقی‌ها اشتباه نگیرید،" آنها هم تعجب کردند؛ که مگر می‌شود سر ظهر از کنار عراقی‌ها برگشت. گفتند: "نروید! اسیر می‌شوید!" راستش من هم مثل آنها در دلم تردید بود اما قرار بود تسلیم باشم! تسلیم محض! دم‌غروب جمشید اذان داد پشت سرش ایستادیم و نماز خواندیم بعد از نماز با صوتی حزین روضه حضرت علی اکبر را خواند سه نفر بودیم ولی انگار یک لشکر در میان دشت نشسته و زیارت عاشورا می‌خواند قبل از حرکت بلند شد سوره والعادیات را خواند و ترجمه کرد گویی ظهر عاشوراست و او دارد رجز می‌خواند: " قسم به سم اسبان هنگامی که به زمین می‌خورند قسم به ..." جلو افتاد رودخانه کنجان‌چم در مقابل ما سه شاخه می‌شد هر شاخه با یک خشکی کوچک از دیگری ممتاز بود جمشید داخل آب رفت من هم پشت سر او تا سینه داخل آب شدم می‌خواست شب را پشت عراقی‌ها بخوابیم و در روز، پشت سرشان را شناسایی کنیم و سر ظهر برگردیم همه اینها خلاف سنت شناسایی بود به هر زحمت از ۳ شاخه رودخانه رد شدیم خبری از سنگرهای عراقی نبود یاد عبور از رودخانه کارون در فتح خرمشهر افتادم آنجا هم عراقی‌ها احتمال عبور هیچ کسی را از آب نمی‌دادند از سر و لباسمان آب می‌ریخت و نسیم فروردین ماه نوازش‌مان می‌داد منتظر بودیم به میدان مین بر بخوریم اما برخلاف راهکار قبل، خبری از میدان مین نبود تا نزدیک پاسگاه دراجی رفتیم حتماً داخل پاسگاه عراقی‌ها بودند اما قرار بود از آنجا هم عبور کنیم چپ و راست پاسگاه، سنگرها شانه به شانه‌ی هم پیدا بودند اما تاریک و محو جمشید آهسته گفت: "اینجا خط اول عراقی‌هاست. باید از اینجا رد شویم و قبل از روشن شد هوا پشت خط آنها باشیم."... ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308
هدایت شده از ۱۱
🌷🌹🌷 یازده اسفند ؛ سالروز شهادت شهید عبدالرسول زرین معروف به صیاد خمینی ؛ یکی از بزرگترین تک تیراندازان تاریخ جهان است. ⚫️🇮🇷⚫️ فرازی از وصیت نامه شهید عبدالرسول زرین معروف به صیاد خمینی : ✅💡✅ «وحدت را حفظ نموده تا ضربه از دشمن داخلی و خارجی نخوریم ودر خط ولایت فقیه که همان ولایت رسول الله و ولایت رسول الله همان ولایت الله است قرار گیریم. پدران و مادران شهدا بدانید با این مجاهدتتان پسرتان را در راه خدا هدیه نموده‌اید ودر دنیا و آخرت سربلند ودر روز قیامت نزد شهدا و رسول الله رو سفید خواهید بود که خدا ان‌شاالله به شما صبر و اجر صابران را به شما عنایت فرماید. 🌹🖋 ای مسئولین و ای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست بدانید این کارها مسئولیت وتعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین می‌خورید مثل بنی صدر و امثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن وخشم وغضب ودوستی‌تان وجنگ وجهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود. که اگر مسئولین از روی هوای نفس خود کار کنند به خون شهدا وخانواده شهدا ومعلولین ومصدومین ومجروحین خیانت نموده ان و نه دنیا را دارند ونه آخرت را »
هدایت شده از سالن مطالعه
🇮🇷🇮🇷 وقتی مهتاب گم شد 🇮🇷🇮🇷 ✒قسمت هفتاد و هفتم قسمت قبل:https://eitaa.com/salonemotalee/588 فصل هفتم قسم به سمّ اسبان (۵) دانسته یا ندانسته متمایل به راست شد جایی‌که فاصله سنگرها با هم بیشتر بود و امکان عبور برای ما فراهم‌تر از وسط دو سنگر عراقی عبور کردیم عراقی‌ها اکثراً خواب بودند از پشت، نور فانوس داخل سنگرهای‌شان پیدا بود از خط اول دور شدیم داخل یک علفزار بلند ماندیم تا صبح سه چهار ساعت مانده بود آنجا خواب از کله‌مان می‌پرید اگر هم چرتی سراغمان می‌آمد پشه کوره‌ها امانمان را بریده بودند و نمی‌گذاشتند بخوابیم نزدیک صبح تیمم کردیم و نماز را نشسته لای علف‌ها خواندیم آفتاب که زد هاج و واج شدیم باورکردنی نبود تمام سنگرهایی که شب گذشته خاموش و بی صدا دیده بودیم، حالا از ازدحام عراقی‌ها پر بودند چشمم به هر طرف که می‌چرخید، چند عراقی می‌دید از همانجا ارتفاعات کله قندی تا زالوآب به خوبی پیدا بود عراقیها هم بی‌خیال و دور از چشم نامحرم داشتند والیبال بازی می‌کردند هم هیجان‌زده شدیم و هم درمانده که اینجا چه کار خواهیم کرد جمشید گفت: "شما لای علف‌ها پنهان بمانید. من می‌روم و برمی‌گردم از لای علف‌ها به حالت سینه‌خیز چند متر دور شد و برگشت گفت: "بمانید!" دوباره به سمت راست رفت این بار از چشم ما کاملاً پنهان شد داشتیم نگران می‌شدیم که کم‌کم صدای خش‌خش آمدن او از لای علف‌ها بلند شد گفت: "پشت سر من سینه خیز بیاید" نپرسیدیم "کجا؟" تمام دست و زانو و آرنج‌مان زخمی بود صدا از کسی در نمی‌آمد فقط خش‌خش علف‌ها بود که به جای هر سه نفرمان حرف می‌زد جمشید آنقدر رفت که یکباره کله پا شد و افتاد انگار میان یک چاه با عجله نزدیک شدم کف یک رودخانه خشک نشسته بود من و صفری هم پریدیم کف رودخانه آنجا آنقدر مناسب بود که چشم هیچ عراقی‌ای از هیچ سنگری به ما نمی‌افتاد قد راست کردم و پشت سر جمشید به راه افتادیم هر چه جلوتر می‌رفتیم جسارتمان بیشتر می‌شد جلوتر که رفتیم علایمی از حضور عراقی‌ها دیدیم سیم خاردارهای حلقوی و مین‌هایی که کانال را شکل جنگی داده بود جلوتر از آنجا در سینه کانال سنگرهای عراقی که تیربار گرینوف داخل آن تعبیه شده بود بی‌هیچ نگهبانی در طول روز تا شب نرسیده باید از همان جا برمی‌گشتیم تقریباً یک کیلومتر در کف بستر خشک رودخانه به سمت خط دوم حرکت کرده بودیم که صدای ماشین‌های عراقی از دور آمد دزدکی سرمان را از لب کانال بالا آوردیم پل‌ها، جاده‌ها و تعداد زیادی ماشین جلوی چشم‌مان آمد ماشین هایی که با خیال راحت به سمت پاسگاه دراجی و خط مقدم می‌رفتند همان جا نشستم شکل کانال و مشخصات آن و وضعیت جاده را روی کاغذ آوردم... ◀️ ادامه دارد ... هر روز با ما باشید با یک قسمت از خاطرات قهرمان ملی "علی خوش‌لفظ" از جانبازان و شهدای همدانی در کتاب "وقتی مهتاب گم شد"؛ https://eitaa.com/salonemotalee/308