eitaa logo
احمد اولیایی
743 دنبال‌کننده
301 عکس
82 ویدیو
9 فایل
دانش آموخته حوزه علمیه و دکتری فرهنگ و ارتباطات عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی می‌نویسم از خودم... و درباره سه گانه «جامعه، فرهنگ و عدالت»؛ شاید و إن شاء الله تلاشی باشد در جهت کاستن فاصله نظر و عمل ارتباط با بنده: @Ahmadolyaei
مشاهده در ایتا
دانلود
ادراک عدالت؛ پاشنه آشیل جوامع 🔸ممکن است در جامعه ای عدالت باشد اما مردم ادراک بی عدالتی کنند یعنی معتقد باشند عدالت نیست. یا برعکس، در جامعه ای عدالت نباشد اما مردم تصور کنند عدالت هست. این، تفاوت عدالت با ادراک عدالت است. ⏪در نگاه اسلامی نیز می‌توان اهمیت ادراک یعنی دریافت و ذهنیت مخاطب و مردم را از عدالت دریافت. این اهمیت را در عدالت قضایی جایی که رفتار قاضی باید عادلانه باشد، بیشتر می‌بینیم. شیخ طوسی در کتاب المبسوط فی فقه الامامیه، ذیل دلالت روایتی از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)، اشاره می‌کند که قاضی حتی حق ندارد با یکی از طرف دعوی بلندتر صحبت کند. واضح است که بلند شدن صدای قاضی به حکم عادلانه وی لطمه‌ای نمی‌زند، بلکه احساس بی‌عدالتی را در فردی که با صدای بلند با او صحبت شده است ایجاد می‌کند. شاید شارع برای جلوگیری از این احساس و ادراک، به قاضی چنین حقی را نمی‌دهد. 🔹در توصیه حضرت علی (علیه‌السلام) به شریح قاضی می‌خوانیم: «واسِ بَینَ الْمُسلِمِینَ بِوَجهِكَ ومَنطِقِكَ ومَجلِسِكَ حَتّی لا یطمَعَ قَرِیبُكَ فی حَیفِكَ ولا ‌ییأسَ عَدُوُّكَ فی عَدلِكَ؛ «میان مسلمانان در نگاه كردن و سخن گفتن و نشستنت برابری را رعایت كن تا نزدیكانت به جانب‌داری [و ستم] تو امید نبندند و دشمنانت از دادگری تو نومید نشوند». پرسش این است که مگر نگاه کردن، سخن گفتن یا نوع نشستن در عدالت واقعی تأثیر دارد؟ قاضی می‌تواند با شاکی بخندد و در سمت او بنشیند، اما عادلانه در دعوا حکم کند. آن چیزی که احتمالاً می‌توان برداشت کرد اهمیت ادراک عدالت است. رفتار قاضی می‌تواند شاکی یا مشتکی‌عنه را به وجود عدالت واقعی بدبین کند یا دست‌کم اتصاف قاضی به صفت عادل را نزد وی مخدوش سازد. 🔷اگر به ادراک عدالت توجه نشود ممکن است جوامع با خطر جدی روبرو شوند. یادمان نرود تلاش های ما برای بسط عدالت ممکن است به ادراک عدالت اساسا ربطی نداشته باشد. باید برای اصلاح ادراک پرونده ای جدا باز کرد. @ahmad_olyaei
دعوای آزادی و عدالت در فرهنگ ⬅️دعوای آزادی و عدالت و اینکه کدام یک مقدم است، یک دعوای قدیمی و البته ریشه ای می باشد. اگر به نظریه های عدالت مراجعه کنیم، خواهیم دید در نظر افرادی مانند هابز، هیوم و رالز، آزادی نسبت به عدالت در اولویت است. حتی این اولویت در نظر هیوم به قدری است که برابری کامل را محدود کننده آزادی های فردی می دانست. تلاش کانت نیز در عدالت بر دفاع از آزادی های فردی متمرکز شده است. رالز اما کمی معتدل تر در عین حال که یک آزادی خواه است اما مساوات طلبی را نیز جستجو می کند. در مقابل، جامعه گرایانی مانند سندل، عدالت مبتنی بر خیر جمعی را بر آزادی های فردی اولی می شمردند. ◀️این دعوا را می توان در فرهنگ به صورت ویژه تر بررسی کرد. چگونه می توان عدالت فرهنگی را بسط داد بدون اینکه آزادی های فرهنگی خدشه دار نشوند؟! بعبارت دیگر مرز تداخل و تغایر عدالت فرهنگی و آزادی فرهنگی کجاست؟ برای خاتمه دادن به دعوای آزادی فرهنگی و عدالت فرهنگی باید به سه پرسش پاسخ داد؛ یک. آیا می توان آزادی را بدون توجه به انسان شناسی تعریف کرد؟ بعبارت دیگر آیا نوع انسان شناسی و جایگاه انسان و غایت او در تعریف آزادی فرهنگی نقش خواهد داشت؟ دو. در صورت تعارض آزادی های فرهنگی، ملاک داوری یا برتری چیست؟ سه. ساز و کار تأمین آزادی های فرهنگی چگونه است؟ 🔹بنظر می رسد عدالت اساسا برای خاتمه دادن به تغایر، تضاد و کشمکش آزادی های فردی در تصاحب مواهب، خیرات، منافع و اختیار رفتارها و کنش ها آمده است. انسان عموما علاقمند به استفاده دائمی و حداکثری و بدست آوردن همه خیرات است و صدق این کلیت در همه افراد جامعه، تعارض و تقابل آزادی ها را به همراه خواهد آورد. این تعارض در کنار محدودیت مواهب و خیرات، عدالت را به عنوان بهترین راه برای حل مشکل، پیش روی ما قرار می دهد. این بحث در فرهنگ که مبتنی بر تصمیم و انتخاب است به مراتب قابل رویت تر است. لذا عدالت فرهنگی به نوعی حاکمیت بر آزادی های فرهنگی دارد. اما واضح است که این حاکمیت، باید پس از پاسخ گویی به سه پرسشی که پیشنهاد شد، اعمال شود. @Ahmadolyaei
🎤مصاحبه شونده: احمد اولیایی 🎙مصاحبه کننده: خبرگزاری ایکنا ◀️موضوع: متاورس 🗓 تاریخ انعکاس مصاحبه: ۴ اسفندماه ۱۴۰۱ 🔹متاورس شاید فعلا یک ایده باشد اما کم ترین فاصله را تا تحقق دارد. 🔸«حس حضور»؛ آنچیزی ست که متاورس به ارمغان خواهد آورد! 🔹 عدم تعلق از پیامدهای فرهنگی متاورس خواهد بود. 🔸احتمالا مالکیت و حریم خصوصی در متاورس دچار چالش و یا بازتعریف شوند. مشروح مصاحبه در لینک؛ 🌐 https://iqna.ir/00HIa4 @ahmad_olyaei
«به بهانه سریال حبیب» 🔹سه واژه Output, outcome و impact واژه هایی پرکاربرد و مهم در ارزیابی پروژه هستند. واژه Output همان خروجی کار است که نوعی عینیت دارد و شاید بگوییم همان محصول است. Outcome اشاره به ثمره کار دارد و impact ناظر به پیامدهاست. 🔸این عبارات عمدتا در ادبیات اقتصادی و مدیریت استفاده می شوند اما شاید بتوان برای یک تولید رسانه ای مانند فیلم هم از آن ها بهره برد. درینصورت، خروجی قابل نمایش یک فیلم می شود output، پیامی که از ساخت آن فیلم مد نظر فیلمساز بوده می شود outcome و اثرات دیگر آن فیلم در جامعه که لزوما مد نظر فیلمساز نبوده اما در جامعه ایجاد می شود، همان impact خواهد بود. 🔹این روزها شاهد پخش سریال حبیب از شبکه دو سیما هستیم؛ یک درام جنگی، محصول مشترک ایران و سوریه که وضعیت مردم این کشور در زمان داعش و حضور مستشاری و اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران در سوریه را به تصویر می کشد. 🔸پیام مقاومت، اهمیت امنیت، رذالت و‌ خباثت داعش، کمک ایران در نابودی داعش و ... از جمله پیام های مشخص سریال حبیب است که می توان آن ها را ذیل outcome تعریف کرد. پیام های خوبی که قطعا برای مخاطب مفید است. 🔹اما تمام این ها عرض شد تا برسیم به impact این سریال. اکنون که جامعه ایرانی با بی توجهی برخی از شهروندان به مقوله حجاب روبروست و اساسا انگاره غلط عدم الزام حجاب در ذهن بعضی شکل گرفته است، این سریال که چند بازیگر زن سوری بی حجاب در آن بازی می کنند می تواند به نوعی عادی سازی بی حجابی را در جامعه رقم بزند. اثری که لزوما مد نظر فیلم ساز نبوده اما با توجه به شرایط زمینه ای و اجتماعی جامعه، از سریال بجای می ماند. به ویژه وقتی این چند بازیگر زن سوری با موهای بلند، آرایش و حتی بینی عمل شده و صورت های پروتز شده در این سریال بازی می کنند. 🔹 قبلا نیز سریال های سوری و عربی پخش شده از تلویزیون ایران، از باب همین مقوله حجاب با اعتراضاتی مواجه شد. شاید علت این است که بی حجابی زن های مسلمان درین قبیل سریال ها و بی حجابی زنان در فیلم و سریال های غربی متفاوت بوده و به نوع دیگری جلوه می کند. 🔸 در یک جمله باید گفت؛ زمان پخش یک فیلم یا سریال می تواند impact هایی داشته باشد که موجب نادیده شدن آثار اصلی مدنظر یا همان outcome ها شود. @ahmad_olyaei
🔹بعید است کسی بتواند رابطه تمدن و فرهنگ را انکار کند و حتی پیشرَوی تمدن را در گرو «فرهنگ پیشرو» نداند. اما پرسش این است که «فرهنگ پیشرو» چیست و مواجهه اش با پرسش های اصلی عرصه فرهنگ مانند انتخاب فرهنگی مردم، حق فرهنگی و ...چگونه است! اساسا فرهنگ در چه وضعیتی می تواند پیشران تمدن اسلامی باشد؟ و در چه وضعیتی، ما را از دستیابی به تمدن ناامید یا خسته خواهد کرد؟! 🔸اساتید در این هم اندیشی در کنار یکدیگر درباب این موضوعات و پرسش ها گفتگو و هم اندیشی خواهند کرد. 🔹حضور در این هم اندیشی برای دانشجویان و طلابی که مشغول مطالعه و کنشگری در عرصه فرهنگ هستند، آورده های زیادی دارد. ضمن اینکه اساتید در این جلسه آماده شنیدن نکات شما نیز هستند. 🔸عزیزانی که تمایل به حضور دارند به آیدی @mhtorabi60 در ایتا پیام دهند. 🔹پیشنهاد ما حضور فیزیکی است با این حال لینک مجازی نیز مهیاست؛ 🌐http://dte.bz/scscenter @ahmad_olyaei