#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی
#غزل_ سی_ام
آمدهام که سر نهم #عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم #شکر برم
آمدهام چو #عقل و جان از همه دیدهها نهان
تا سوی #جان و دیدگان مشعله نظر برم
آمدهام که ره زنم بر سر #گنج شه زنم
آمدهام که زر برم زر نبرم #خبر برم
گر شکند #دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان #کمر برم
اوست نشسته در #نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته #شهر دل من به کجا سفر برم
آنکه ز زخم #تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشادتیر او وای اگر #سپر برم
گفتم #آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو #تب کند گفت بلی اگر برم
آنکه ز تاب روی او نور #صفا به دل کشد
و آنک ز جوی #حسن او آب سوی جگر برم
در #هوس خیال او همچو #خیال گشتهام
وز سر رشک نام او نام #رخ #قمر برم
این غزلم جواب آن #باده که داشت پیش من
گفت بخور نمیخوری پیش کسی دگر برم
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org