#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی
#غزل_ششم
سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت توست
بستان #جام و درآشام که آن #شربت توست
عدد ذره در این جو هوا #عشاقند
#طرب و حالت ایشان #مدد حالت توست
همگی پرده و پوشش ز پی باشش تو است
جرس و طبل #رحیل از جهت رحلت توست
هر که را #همت عالی بود و فکر بلند
دانک آن همت عالی اثر همت توست
فکرتی کان نبود خاسته از #طبع و #دماغ
نیست در #عالم اگر باشد آن #فکرت توست
ای #دل #خسته ز هجران و ز اسباب دگر
هم از او جوی دوا را که #ولی_نعمت توست
ز آن سوی کآمد #محنت هم از آن سو است دوا
هم از او شبهه تو است و هم از او #حجت توست
هم #خمار از می آید هم از او دفع خمار
هم از او عسرت تو است و هم از او #عشرت توست
بس که هر مستمعی را #هوس و سوداییست
نه همه #خلق #خدا را صفت و فطرت توست
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی
#غزل_هفتم
مرا #حلوا #هوس کردست حلوا
میفکن وعده حلوا به #فردا
#دل و جانم بدان حلواست پیوست
که صوفی را صفا آرد نه صفرا
زهی حلوای #گرم و چرب و #شیرین
که هر دم میرسد بویش ز بالا
دهانی بسته حلوا خور چو #انجیر
ز دل خور هیچ دست و #لب میالا
از آن دستست این حلوا از آن دست
بخور زان دست ای بیدست و بیپا
دمی با مصطفا و کاسه باشیم
که او می خورد از آن جا #شیر و #خرما
از آن خرما که #مریم را #ندا کرد
کلی و اشربی و قری عینا
دلیل آنک زاده #عقل کلیم
ندایش میرسد کای #جان بابا
همیخواند که فرزندان بیایید
که #خوان آراستهست و #یار #تنها
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی
#غزل_ سی_ام
آمدهام که سر نهم #عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم #شکر برم
آمدهام چو #عقل و جان از همه دیدهها نهان
تا سوی #جان و دیدگان مشعله نظر برم
آمدهام که ره زنم بر سر #گنج شه زنم
آمدهام که زر برم زر نبرم #خبر برم
گر شکند #دل مرا جان بدهم به دل شکن
گر ز سرم کله برد من ز میان #کمر برم
اوست نشسته در #نظر من به کجا نظر کنم
اوست گرفته #شهر دل من به کجا سفر برم
آنکه ز زخم #تیر او کوه شکاف می کند
پیش گشادتیر او وای اگر #سپر برم
گفتم #آفتاب را گر ببری تو تاب خود
تاب تو را چو #تب کند گفت بلی اگر برم
آنکه ز تاب روی او نور #صفا به دل کشد
و آنک ز جوی #حسن او آب سوی جگر برم
در #هوس خیال او همچو #خیال گشتهام
وز سر رشک نام او نام #رخ #قمر برم
این غزلم جواب آن #باده که داشت پیش من
گفت بخور نمیخوری پیش کسی دگر برم
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org
📜
#غزلیات
#عارف_قزوینی
#غزل_بیست_و_پنجم
ابرویش تا رقمِ قتلِ من #امضا میکرد
#مژه این حکم برون نامده اجرا میکرد
به چه حالی که دلِ #سنگ به حالم میسوخت
#چشمِ خونریز وی این حال تماشا میکرد
قدش از هر قدمی #فتنه به پا میانگیخت
لبش از هر سخنی مَفسَده برپا میکرد
همه در واهمه این #مردم از آن مردم چشم
این همه همهمه یک بیسر و بیپا میکرد
از در دیده هرکس که گذر کرده، هنوز
دور از دیده نگردیده به دل جا میکرد
هر دلی را که شدی خیل خیالش داخل
محو چون داخله #مملکت ما میکرد
من به هر شاخی از این #باغ ز بیداد محیط
آشیان بستم از آنجا پر من وا میکرد
کار رسوایی #دل بین که مرا در نظر
کشوری، این همه رسوا شده رسوا میکرد
تلخ کامی من از #زندگی این بس که دلم
شهد آسودگی از #مرگ تمنا میکرد
پیش از آنیکه زند سبزه سر از خاکش کاش
دل (عارف) #هوس سبزه و صحرا میکرد
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org