eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
216 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
127 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سر مپیچان و مجنبان که کنون نوبت توست بستان و درآشام که آن توست عدد ذره در این جو هوا و حالت ایشان حالت توست همگی پرده و پوشش ز پی باشش تو است جرس و طبل از جهت رحلت توست هر که را عالی بود و فکر بلند دانک آن همت عالی اثر همت توست فکرتی کان نبود خاسته از و نیست در اگر باشد آن توست ای ز هجران و ز اسباب دگر هم از او جوی دوا را که توست ز آن سوی کآمد هم از آن سو است دوا هم از او شبهه تو است و هم از او توست هم از می آید هم از او دفع خمار هم از او عسرت تو است و هم از او توست بس که هر مستمعی را و سوداییست نه همه را صفت و فطرت توست لینک کانال 👈 @ajs_org
مرا کردست حلوا میفکن وعده حلوا به و جانم بدان حلواست پیوست که صوفی را صفا آرد نه صفرا زهی حلوای و چرب و که هر دم می‌رسد بویش ز بالا دهانی بسته حلوا خور چو ز دل خور هیچ دست و میالا از آن دستست این حلوا از آن دست بخور زان دست ای بی‌دست و بی‌پا دمی با مصطفا و کاسه باشیم که او می خورد از آن جا و از آن خرما که را کرد کلی و اشربی و قری عینا دلیل آنک زاده کلیم ندایش می‌رسد کای بابا همی‌خواند که فرزندان بیایید که آراسته‌ست و لینک کانال 👈 @ajs_org
سی_ام آمده‌ام که سر نهم تو را به سر برم ور تو بگوییم که نی نی شکنم برم آمده‌ام چو و جان از همه دیده‌ها نهان تا سوی و دیدگان مشعله نظر برم آمده‌ام که ره زنم بر سر شه زنم آمده‌ام که زر برم زر نبرم برم گر شکند مرا جان بدهم به دل شکن گر ز سرم کله برد من ز میان برم اوست نشسته در من به کجا نظر کنم اوست گرفته دل من به کجا سفر برم آنکه ز زخم او کوه شکاف می کند پیش گشادتیر او وای اگر برم گفتم را گر ببری تو تاب خود تاب تو را چو کند گفت بلی اگر برم آنکه ز تاب روی او نور به دل کشد و آنک ز جوی او آب سوی جگر برم در خیال او همچو گشته‌ام وز سر رشک نام او نام برم این غزلم جواب آن که داشت پیش من گفت بخور نمی‌خوری پیش کسی دگر برم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 ابرویش تا رقمِ قتلِ من می‌کرد این حکم برون نامده اجرا می‌کرد به چه حالی که دلِ به حالم می‌سوخت خونریز وی این حال تماشا می‌کرد قدش از هر قدمی به پا می‌انگیخت لبش از هر سخنی مَفسَده برپا می‌کرد همه در واهمه این از آن مردم چشم این همه همهمه یک بی‌سر و بی‌پا می‌کرد از در دیده هرکس که گذر کرده، هنوز دور از دیده نگردیده به دل جا می‌کرد هر دلی را که شدی خیل خیالش داخل محو چون داخله ما می‌کرد من به هر شاخی از این ز بیداد محیط آشیان بستم از آنجا پر من وا می‌کرد کار رسوایی بین که مرا در نظر کشوری، این همه رسوا شده رسوا می‌کرد تلخ کامی من از این بس که دلم شهد آسودگی از تمنا می‌کرد پیش از آنیکه زند سبزه سر از خاکش کاش دل (عارف) سبزه و صحرا می‌کرد لینک کانال 👈 @ajs_org