#غزل_های_حافظ
#غزل_ سی_و_پنجم
دو #یار زیرک و از باده کهن دومنی
فراغتی و کتابی و گوشه چمنی
من این مقام به #دنیا و #آخرت ندهم
اگر چه در پی ام افتند هر دم انجمنی
هر آن که کنج #قناعت به #گنج دنیا داد
فروخت #یوسف مصری به کمترین ثمنی
بیا که رونق این #کارخانه کم نشود
به زهد همچو تویی یا به #فسق همچو منی
ز تندباد #حوادث نمیتوان دیدن
در این چمن که گلی بوده است یا سمنی
ببین در #آینه جام نقش بندی غیب
که کس به یاد ندارد چنین عجب زمنی
از این سموم که بر طرف #بوستان بگذشت
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی
به #صبر کوش تو ای دل که #حق رها نکند
چنین #عزیز نگینی به دست اهرمنی
مزاج دهر تبه شد در این بلا #حافظ
کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org