اندیشمندان جوان سپنتا
#پویش #ما_پاسدار_زبان_فارسی_هستیم #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #اندیشمندان_جوان_سپنتا #اندیشمندانه_انتخا
#پویش #ما_پاسدار_زبان_فارسی_هستیم
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#جز در #نوشته های #داستانی، آن هم #هنگام #نقل_قول، #هیچ_گاه نباید به #شیوه ی #گفتاری #شكسته_نویسی كنیم
#مهم_ترین بخش #مقاله، #متن #اصلی #اونه كه به #بررسی #جوانب_مختلف #می_پردازه و #می_كوشه كه جوابی منطقی #برا موضوع عرضه #كنه.
#همچنین از #واژه هایی كه #عوام به #غلط #تلفظ می كنند باید #پرهیز كرد
#عباس #سر_نزده وارد شد و پس از #عرض_خواهی، گفت: #استیفا داده است
#منظور_نویسنده از #سر_نزده، #ناگهانی و از #عرض_خواهی، #عذر_خواهی و از #استیفا، #استعفا بوده است
از كاربردهای دیگر #عامیانه ی #معمول
#زهله و #زهره ، #گرام و #گرامی، #با_این_وجود و #با_وجود_این، #خوار_و_بار و #خواربار، #واگیر_دار و #واگیر، #صبح_ناشتا و #ناشتا، #خورده_فروشی و #خرده_فروشی، #قتل_و_عام و #قتل_عام
#كاربرد #کلمه های #عامیانه نیز در #نوشته #نادرست است
در #سخنوری نباید #روده_درازی كرد زیرا #پرچانگی باعث می شود #خواننده #چرت_بزند
که باید این #چنین #نوشت
در #سخنوری نباید #زیاده #سخن_گفت؛ زیرا #زیاده_گویی باعث می شود #خواننده #به_خواب_رود
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#choose_wisely
@ajs_org
اندیشمندان جوان سپنتا
#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی #غزل_بیست_و_پنجم #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #ا
#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی
#غزل_بیست_و_پنجم
ای که به #هنگام ِ دَرد، راحت ِ جانی مرا؛
و ای که به تلخیِ #فقر #گنج ِ روانی مرا
آنچه نَبُرده ست وَهم، #عقل ندیده ست و فهم،
از تو به جانام رسید؛ #قبله از آنی مرا
از کَرَمات، من به #ناز مینگرم در بقا
کی بفریبَد شَها #دولت ِ فانی مرا؟
نَغمَت ِ آنکس که او مژدهیِ تو آوَرَد،
گر چه به خوابی بوَد، بِه زِ اَغانی مرا
در رکَعات ِ #نماز، هست خیال ِ تو، شه!
واجب و لازم چُنانک سَبع ِ مَثانی مرا
در گُنَه ِ #کافران رحم و شفاعت تو را ست
مهتری و سروری! سنگدلانی مرا
گر کَرَم ِ لایزال عَرضه کُنَد مُلکها،
پیش نهَد جملهئی کَنز ِ نهانی مرا
سُجده کُنَم من ز #جان؛ روی نهَم من به #خاک
گویم: از اینها همه، #عشق ِ فلانی مرا
عُمر ِ ابَد، پیش ِ من هست #زمان ِ وصال
زآنک نگنجد در او هیچ زمانی مرا
عمر، اَوانیست و #وصل، #شربت ِ صافی در آن
بی تو چه کار آیدم #رنج ِ اَوانی مرا
#بیست_هزار_آرزو بود مرا پیش از این
در هوساش خود نماند هیچ اَمانی مرا
از مدد ِ لطف ِ او ایمِن گشتم؛ از آن
گوید #سلطان ِ غیب: «لَستَ تَرانی» مرا
گوهر ِ معنی ِ او ست پر شده جان و دلام
او ست اگر گفت نیست ثالث و ثانی مرا
رفت وصالاش به روح؛ جسم نکرد #التفات
گر چه مجرّد زِ تَن گشت عیانی مرا
#پیر شدم از غماش؛ لیک چو #تبریز را
نام بَری، بازگشت جمله #جوانی مرا
#اندیشمندانه_انتخاب_کنید
#اندیشمندان_جوان_سپنتا
لینک کانال 👈 @ajs_org