eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
204 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
156 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
#حکایت_های_سعدی #حکایت_نهم #حسن میمندی را گفتند #سلطان #محمود چندین بنده صاحب جمال دارد که هر یکی بدیع جهانی اند چگونه افتاده است که با هیچ یک از ایشان میل و محبتی ندارد چنان که با ایاز که حسنی زیادتی ندارد؟ گفت هر چه به #دل فرو آید در دیده #نکو نماید #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #اندیشمندان_جوان_سپنتا لینک کانال 👈 @ajs_org
اندیشمندان جوان سپنتا
#ماجراهای_من_مایک_و_آقای_Teacher #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #اندیشمندان_جوان_سپنتا لینک کانال 👈 @ajs
: چه خبر فراگیری ؟ : هیچی ناراحتم از اینکه این خارجیها با احترام در مورد ایرانی ها حرف نمیزنن : ای بابا ! باز چی شده؟ : دیروز مایک اومد خونه ما از قضا کلی تعمیر کار و دکوراتور داشتن تو خونه کار میکردن خلاصه قرار بود کلی تغییرات تو خونه ایجاد بشه و حسابی خونه را شیک کنیم . بعد یهویی برگشت گفت : انصافا زشت نیست ؟ آدمیزاد اینقدر بی ادب میشه آخه؟ یعنی چی که میگه ؟ من از پدر مادرم با این رفیقی که دارم : وااااااااااااااااااااااااای ! باز تو زود قضاوت کردی؟ @َ: واقعا ؟ : بله واقعا - اون بیچاره یه گفته به اینکه منظورش این بوده که یعنی و این همه نداره و بهتره بخرید حالا تو این وسط چرا این حرف ساده را به حرمت ایرانی و .... ربط میدی من موندم والا : عجب !!!!!!!!!! : اینقدر زود قضاوت نکن سکته کردم از دست تو : چشم لینک کانال 👈 @ajs_org
ابر آذاری برآمد باد وزید وجه می می‌خواهم و که می‌گوید رسید شاهدان در جلوه و من شرمسار کیسه‌ام بار و مفلسی صعب است می‌باید کشید قحط جود است آبروی خود نمی‌باید فروخت باده و گل از بهای خرقه می‌باید خرید گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش من همی‌کردم و صبح صادق می‌دمید با لبی و صد هزاران خنده آمد به باغ از کریمی گوییا در گوشه‌ای بویی شنید دامنی گر چاک شد در عالم رندی چه باک جامه‌ای در نیک نامی نیز می‌باید درید این لطایف کز لب لعل تو من گفتم که گفت وین تطاول کز سر زلف تو من دیدم که دید عدل گر نپرسد حال مظلومان گوشه گیران را ز آسایش طمع باید برید تیر کش ندانم بر دل حافظ که زد این قدر دانم که از شعر ترش خون می‌چکید لینک کانال 👈 @ajs_org
سی_و_دوم بدرخشید و مجلس شد رمیده ما را و مونس شد من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد شد به بوی او دل بیمار چو فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون گدای نگه کن که میر مجلس شد خیال آب خضر بست و اسکندر به جرعه نوشی ابوالفوارس شد طربسرای کنون شود معمور که طاق ابروی یار منش شد از ترشح پاک کن برای که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد تو شرابی به عاشقان پیمود که بی‌خبر افتاد و بی‌حس شد چو زر وجود است نظم من آری قبول دولتیان کیمیای این شد ز راه عنان بگردانید چرا که از این راه رفت و مفلس شد لینک کانال 👈 @ajs_org
سی_و_هفتم پیدا شد از طرف چمن مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن خوش به جای خویشتن بود این نشست خسروی تا نشیند هر کسی اکنون به جای خویشتن جم را بشارت ده به حسن خاتمت کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست تا ابد معمور باد این خانه کز خاک درش هر نفس با بوی رحمان می‌وزد باد شوکت پور پشنگ و تیغ عالمگیر او در همه شهنامه‌ها شد داستان خنگ چوگانی چرخت رام شد در زیر زین شهسوارا چون به میدان آمدی گویی بزن ملک را آب روان شمشیر توست تو درخت بنشان بیخ بدخواهان بکن بعد از این نشگفت اگر با نکهت خوشت خیزد از صحرای ایذج نافه گوشه گیران انتظار جلوه می‌کنند برشکن طرف کل و از رخ برفکن مشورت با عقل کردم گفت می بنوش می ده به قول ای بر بزم اتابک دار تا از آن زرافشان جرعه‌ای بخشد به من لینک کانال 👈 @ajs_org
آمد شهر سنجق رسید دست بدار از طعام مائده رسید جان ز قطیعت برست دست ببست ضلالت شکست لشکر رسید لشکر دست به یغما نهاد ز آتش والموریات نفس به رسید راست بود نمود مرده از او زنده شد چونک به رسید چو قربان ماست زندگی جان ماست تن همه قربان کنیم جان چو به رسید چو ابریست خوش بارد از او زانک چنین بود که رسید نفس چو محتاج شد به شد چون در جان بر رسید پرده درید دل به فلک برپرید چون ز ملک بود باز بدیشان رسید زود از این چاه تن دست بزن در رسن بر سر چاه آب گو رسید چو از خر برست گشت دعایش قبول دست بشو کز فلک و رسید دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو آن و جو کان به رسید لینک کانال 👈 @ajs_org
من دی نگفتم مر تو را کای بی‌نظیر خوش لقا ای مه از رشک تو چون آسمان گشته امروز صد چندان شدی بدی شدی هم شدی هم فر نور امشب ستایمت ای پری فردا ز گفتن بگذری فردا و در شرح تو باشد فنا امشب دارمت باشم غلام و چاکرت فردا ملک بی‌هش شود هم عرش بشکافد قبا ناگه برآید صرصری نی بام ماند نه دری زین پشگان پر کی زند چونک ندارد پیل پا باز از میان صرصرش درتابد آن و فرش هر ذره‌ای شود در فر آن الضحی تعلیم گیرد ذره‌ها زان لقا صد ذرگی کان‌ها نبودش ز ابتدا لینک کانال 👈 @ajs_org
ما را در مبادا بی‌شما بادا بی‌شما و مبادا بی‌شما جز از شما روشن مباد گلبن جان‌های ما مبادا بی‌شما بشنو از که می‌گوید به آواز بلند با دو زلف کافرت کایمان مبادا بی‌شما عقل نهان و آسمان چون چتر او و چتر این سلطان مبادا بی‌شما را دیدم میان عاشقان ساقی شده جان ما را دیدن ایشان مبادا بی‌شما جان‌های مرده را ای چون دم شما ملک مصر و مبادا بی‌شما چون به نقد عشق الدین خوشم رخ چو زر کردم بگفتم کان مبادا بی‌شما لینک کانال 👈 @ajs_org
ای از ورای پرده‌ها تاب تو ما ما را چو تابستان ببر دل تا بستان ما ای جان را آخر کجا رفتی بیا تا آب رحمت برزند از صحن آتشدان ما تا سبزه گردد شوره‌ها تا روضه گردد گورها گردد غوره‌ها تا پخته گردد نان ما ای آفتاب جان و دل ای آفتاب از تو خجل آخر ببین کاین آب و گل چون بست گرد ما شد خارها گلزارها از رویت بارها تا صد هزار اقرارها افکند در ایمان ما ای صورت عشق ابد خوش رو نمودی در جسد تا ره بری سوی احد جان را از این زندان ما در دود غم بگشا طرب روزی نما از عین شب روزی غریب و بوالعجب ای نورافشان ما گوهر کنی خرمهره را زهره بدری زهره را سلطان کنی بی‌بهره را ای ما کو دیده‌ها درخورد تو تا دررسد در گرد تو کو گوش هوش آورد تو تا بشنود برهان ما چون دل شود شمر در شکر آن شاخ شکر نعره برآرد چاشنی از بیخ هر دندان ما آمد ز جان بانگ دهل تا جزوها آید به کل ریحان به ریحان گل به از حبس خارستان ما لینک کانال 👈 @ajs_org
اندیشمندان جوان سپنتا
#غزلیات_جلال_الدین_محمد_بلخی #مولانای_جان #مولوی #رومی #غزل_بیست_و_پنجم #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #ا
ای که به ِ دَرد، راحت ِ جانی مرا؛ و ای که به تلخی‌ِ ِ روانی مرا آن‌چه نَبُرده ست وَهم، ندیده ست و فهم، از تو به جان‌ام رسید؛ از آنی مرا از کَرَم‌ات، من به می‌نگرم در بقا کی بفریبَد شَها ِ فانی مرا؟ نَغمَت ِ آن‌کس که او مژده‌یِ تو آوَرَد، گر چه به خوابی بوَد، بِه زِ اَغانی مرا در رکَعات ِ ، هست خیال ِ تو، شه! واجب و لازم چُنان‌ک سَبع ِ مَثانی مرا در گُنَه ِ رحم و شفاعت تو را ست مهتری و سروری! سنگ‌دلانی مرا گر کَرَم ِ لایزال عَرضه کُنَد مُلک‌ها، پیش نهَد جمله‌ئی کَنز ِ نهانی مرا سُجده کُنَم من ز ؛ روی نهَم من به گویم: از این‌ها همه، ِ فلانی مرا عُمر ِ ابَد، پیش ِ من هست ِ وصال زآن‌ک نگنجد در او هیچ زمانی مرا عمر، اَوانی‌ست و ، ِ صافی در آن بی تو چه کار آیدم ِ اَوانی مرا بود مرا پیش از این در هوس‌اش خود نماند هیچ اَمانی مرا از مدد ِ لطف ِ او ایمِن گشتم؛ از آن‌ گوید ِ غیب: «لَستَ تَرانی» مرا گوهر ِ معنی ِ او ست پر شده جان و دل‌ام او ست اگر گفت نیست ثالث و ثانی مرا رفت وصال‌اش به روح؛ جسم نکرد گر چه مجرّد زِ تَن گشت عیانی مرا شدم از غم‌اش؛ لیک چو را نام بَری، بازگشت جمله مرا لینک کانال 👈 @ajs_org
ای خوشا روزا که ما 3معشوق را کنیم دیده از روی نگارینش کنیم گر ز داغ او دردی است در دل‌های ما ز آفتاب روی او آن درد را کنیم چون به دست ما سپارد مشک افشان خویش پیش مشک افشان او شاید که قربان کنیم آن سر زلفش که بازی می کند از باد میل دارد تا که ما را در او پیچان کنیم او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند ما به دل او هر چه گوید آن کنیم این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست جان و دل خدمت دهیم و خدمت کنیم رحمتش در خاک ما درتافته‌ست ذره‌های خاک خود را پیش او کنیم ذره‌های تیره را در او روشن کنیم چشم‌های خیره را در روی او تابان کنیم چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست در کف عشقش معجز ثعبان کنیم گر عجب‌های جهان شود در ما رواست کاین چنین فرعون را ما موسی کنیم نیمه‌ای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند یا برای را پنهان کنیم لینک کانال 👈 @ajs_org