eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
204 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
156 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
سی_و_هشتم چنان لطیفی که به ما درآیی صنما به لطفت که میان ما درآیی تو جهان پاک داری نه به داری چه شود اگر زمانی به ما درآیی تو و بی‌نشانی ز نهان‌ها نهانی بفروزد این نهانم چو ما درآیی چو تو راست ای همگی زبان مرغان تو به چه شهد بخشی چو ما درآیی به جهان تویی بس نکشد تو کس بپرم چو اگر تو به کمان ما درآیی بخرام که تو کیمیای حقی همه ما شود چو به کان ما درآیی لینک کانال 👈 @ajs_org
🔴 یا 🔵 این دو کلمه را نباید به‌جای هم به‌کار برد بهبود / بهبودی واژه‌ی
بهبود
اسم است نه صفت بنابراین نیازی به "ی" اسم‌ساز ندارد
بهبودی
در متون به‌کار نرفته است مثال؛ بوی
بهبود
ز اوضاع می‌شنوم آورد و آمد (
حافظ
) لينک کانال 👈🏻 @ajs_org
دیشب (ع) پاک می‌کرد از این گریبان چاک می‌کرد دیشب (ع) نازنین با چشم گریان ازخوردن آب و غذا امساک می‌کرد اسطوره‌ی و و جسم نحیف همسرش را خاک می‌کرد مـُهر کبودی بر رخ ماهش نمایان این شکوه را با افلاک می‌کرد اشک ملایک ریخت از بام خاک و کوچه را نمناک می‌کرد بانگ در عرش می پیچید، گویا این داغ را هر ذره‌ای ادراک می کرد دستان هستی بخش خاک یا رب مگر را خاک می‌کرد (س) باد موسسه
🔴 یا 🔵 است ؟ در املای این دو نباید اشتباه کرد
ثواب
است و به‌معنای علی‌الخصوص پاداشی که در به‌عوض کارهای این داده می‌شود و
صواب
است و به‌معنای ، یا ، و گاهی نیز در مقام اسم و به معنای و به‌کار می‌رود مثال:
ثواب
و قبول آن برد که خاک میکده را زیارت کرد «حافظ» را گفتم چونید شمایان به نبید همه گفتند
صواب
است
صواب
است
صواب
«فرخی» به نطق آدمی بهتر است از دواب دواب از تو به گر نگویی
صواب
«گلستان-سعدی» لينک کانال 👈🏻 @ajs_org
📜 تا گرفتار بدان شدم به دوصد دل، «» شدم گفته بودم که به خوبان ندهم هرگز ❤️ باز چشمم به تو افتاد و 💗 به امید روی تو نشستم چندان تا که اندر نظر خلق خار شدم خرقه من به یکی جام: کسی نکرد من از این خرقه زده بیزار شدم سرم از زانوی راست نگردد چه کنم حال چندی‌ست که سرگرم بدین شدم گاه در کوی خراباتم و گه دیر مغان من در این عاقبت چه بی‌عار شدم اول به عصا تکیه زد آنگه برخاست گفت آن دیدم و بیمار شدم نقد در طلبش صرف نمودم صد راحت از طعنه و طلبکار شدم از کف پیر مغان دوش به هنگام به یکی جرعهٔ می، اسرار شدم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 گر مراد خود حاصل از اختر نکنم ، ناکسم ار چرخ تو چنبر نکنم مادر دهر اگر مثل تو زاید بی‌پدر باشم اگر حرمت نکنم این تویی در بر من یا که بود و که من از خود این واقعه باور نکنم سر از آن شب که ز تو برداشته‌ام خویش را در دو جهان با فلک نکنم نیست یک شب که از حسرت چشمت تا صبح متصل خون دل از دیده به نکنم شعلهٔ آه من به خواهد زد ز آب چشم خود اگر روی تر نکنم من ریز میندیش تو از که من شکوه از دست غیر از تو به نکنم لینک کانال 👈 @ajs_org
🖤 💚 🤍 ❤️ 🖤 این پنج واژه همگون هستند و در جمله یکسان دارند و در صفت می‌توانند یگدیگر شوند مثال؛ بگفتمی که چیست خاک پایش را اگر گرانمایه
جاودان
بودی () اگر را چو دود بودی تاریک بودی
جاودانه
( ) است عمر دریغا که
جاودانی
نیست پس بر ین پنج روز نیست ( - مواعظ) دلش به میازار و کن حافظ که
جاوید
در کم آزاری است (حافظ) ای بلند خدایت عمر جاویدان دهاد وانچه و در آن است آن دهاد (سعدی - مواعظ) است ؟ لينک کانال 👈🏻 @ajs_org
به‌معنای و در است در بر فَوَران یعنی جَوَلان تلفظ می‌شود - ضمن این‌که معنای آن، « پیچان در » است ولی در بر وزن آن‌را می‌کنیم مثال؛ خو کرده به و گشتن
جولان
زدن و نَوَشتن ( ) هر دو را سهمگن یافت
جولان
و ناورد یافت ( ) خاتونِ ظفر شیفته‌ی توست دیده‌ی ابد
جولان
تو باد () است ؟ لينک کانال 👈🏻 @ajs_org
📜 به غیر عشق از جهان نخواهد ماند بماند ولیکن نخواهد ماند عمر من آمد عمر تو شد بهار عمر تو هم ای نخواهد ماند به زیر سایهٔ دیوار نیستی است سرم رهین منت هفت آسمان نخواهد ماند بدان که مملکت و کشور جم به دست فتنهٔ بیگانگان نخواهد ماند به رنج‌بر ببر از من پیام کز اشراف دگر به دوش تو بار گران نخواهد ماند به کار باش، مده وقت را ز کف مِن‌بَعد مجال و وقت به عاجزکُشان نخواهد ماند گدای کوی خرابات را بشارت ده هم عن‌قریب شَهِ کامران نخواهد ماند بماند از پس سی قرن عدل مزدک لیک به غیر ز نوشیروان نخواهد ماند بگو به عارف بی‌خانمان خانه‌به‌دوش که جز و تو کس لامکان نخواهد ماند لینک کانال 👈 @ajs_org
🔴 🔵 است ؟ این دو را نباید با هم اشتباه کرد.
حور
کلمه‌ای و به‌معنای است اما
هور
کلمه‌ای می‌باشد و معنی آن؛ است (البته امروزه دیگر مستعمل نیست ) به چنین گفت کامروز
هور
برآمد کرد پُر و شور « » لينک کانال 👈🏻 @ajs_org
📜 از سر کوی تو یک چند سفر باید کرد ز اندیشهٔ وصل تو به در باید کرد رخسار تو گر سر زند از زلف صنما گردش یک دور باید کرد در ره بتان دست ز جان باید شست طی این وادی پر خوف و باید کرد بر سر کوه ز دست تو باید جست گریه از دست غمت تا به باید کرد پیش از آنی که جهان گِل نکند دیدهٔ من مشت خاکی ز غم به سر باید کرد در ره عشقش سر و باید باخت عمدا اندر سر این کار ضرر باید کرد مستش ز مژه تیر بر ابرو پیوست ترک است و کماندار حذر باید کرد عارفا گوشهٔ عزلت مده از کف که دگر از همه خلق صرف نظر باید کرد لینک کانال 👈 @ajs_org
🔴 🔵 این دو همگون‌اند و در ارزش یکسانی دارند و می‌توان آن‌ها را به‌جای به کار برد. مثال: در ما ز عطاهای کفِّ او زرِّ خارتر از رایگان ( ) که شنودم از من آن نکتهٔ رایگانی کِی غرّه شود حزینم زین پس به بوستانی ( ) لينک کانال 👈🏻 @ajs_org