eitaa logo
اندیشمندان جوان سپنتا
204 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
156 ویدیو
15 فایل
کد شامد 1-2-736791-61-0-10 Andishmandan Javan Sepanta Tel: +98 (26) 34 81 92 10 +98 (26) 34 82 41 70 SMS: 1000 26 34 81 92 10 Web: https://ajs.org.ir e-mail: info@ajs.org.ir Channel Admin: @ajs_org_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
شد و بوس و کنار هم از و از روزگار هم برو که اگر است جامم به دست باشد و زلف هم ما کس به مستی و رندی نمی‌کنیم لعل بتان خوش است و می هم ای بشارتی دهمت نماند و از می پر است و بت میگسار هم خاطر به دست تفرقه دادن نه زیرکیست مجموعه‌ای بخواه و صراحی بیار هم بر خاکیان فشان جرعه لبش تا خاک لعل گون شود و مشکبار هم آن شد که چشم بد نگران بودی از کمین خصم از میان برفت و سرشک از کنار هم چون کائنات جمله به بوی تو زنده‌اند ای آفتاب سایه ز ما برمدار هم چون روی و فیض حسن توست ای ابر لطف بر من خاکی ببار هم اسیر زلف تو شد از بترس و از انتصاف آصف جم اقتدار هم برهان ملک و دین که ز دست وزارتش ایام کان شد و دریا هم بر یاد رای انور او به صبح جان می‌کند فدا و کواکب نثار هم گوی زمین ربوده چوگان اوست وین برکشیده گنبد نیلی هم عزم سبک عنان تو در جنبش آورد این پایدار مرکز عالی مدار هم تا از نتیجه فلک و طور دور اوست تبدیل ماه و سال و و هم خالی مباد کاخ جلالش ز سروران و از ساقیان سروقد گلعذار هم لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 به غیر عشق از جهان نخواهد ماند بماند ولیکن نخواهد ماند عمر من آمد عمر تو شد بهار عمر تو هم ای نخواهد ماند به زیر سایهٔ دیوار نیستی است سرم رهین منت هفت آسمان نخواهد ماند بدان که مملکت و کشور جم به دست فتنهٔ بیگانگان نخواهد ماند به رنج‌بر ببر از من پیام کز اشراف دگر به دوش تو بار گران نخواهد ماند به کار باش، مده وقت را ز کف مِن‌بَعد مجال و وقت به عاجزکُشان نخواهد ماند گدای کوی خرابات را بشارت ده هم عن‌قریب شَهِ کامران نخواهد ماند بماند از پس سی قرن عدل مزدک لیک به غیر ز نوشیروان نخواهد ماند بگو به عارف بی‌خانمان خانه‌به‌دوش که جز و تو کس لامکان نخواهد ماند لینک کانال 👈 @ajs_org
📜 تو را ز بی‌قرار باید و نیست تو هست ولی غمگسار باید و نیست گریهٔ بی‌اختیار خویشتنم فغان که در کف من اختیار باید و نیست چو غم دلم اندوهگین نباید و هست چو صبحدم نفسم بی‌غبار باید و نیست مرا ز بادهٔ نوشین نمی‌گشاید دل که می به گرمی باید و نیست درون آتش از آنم که آتشین مرا چو پارهٔ دل در کنار باید و نیست به سردمهری باد نباید و هست به فیض‌بخشی ابر باید و نیست چگونه لاف زنی که از غم تو را چو دلی باید و نیست کجا به صحبت پاکان رسی که دیدهٔ تو به سان شبنم اشکبار باید و نیست رهی به شام جدایی چه طاقتیست مرا که روز وصل دلم را قرار باید و نیست لینک کانال 👈 @ajs_org